دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

ده ویژگی معلمان امروزی از دیدگاه یونسکو

ده ویژگی معلمان امروزی از دیدگاه یونسکو

1-      معلمان موفق امروزی  آماده اند بگویند : ما نمی دانیم، اما  با هم می آموزیم.

2-     معلمان امروزی می دانندکه در وهله نخست معلم دانش آموزان هستند، نه معلم کتب درسی.

3-     معلمان فقط عرضه کنندگان دانش نیستند، بلکه تسهیل گر روند یادگیری اند.

4-      معلمان  موفق امروزی می دانند که اثر گذاری بردانش آموزان بی انگیزه نیز  از اهداف مهم آن هاست.

5-     معلمان  موفق امروزی می دانند زنگ تفریح و بازی حقّ مسلّم کودکان است.

6-     معلمان  موفق امروزی می دانند برداشتن دیوارهای میان کلاس درس و جامعه از اهداف آن هاست.

7-     معلمان  موفق امروزی می دانند کلید قرن اخیر یادگیری مداوم است.

8-     معلمان  موفق امروزی می دانند بایدفرصت های مناسب برای احساس امنیت در دانش آموزان فراهم نمایند.

9-     معلمان  موفق امروزی می دانند سهم هر دانش آموز از یادگیری اهمیت دارد.

10-   معلمان  موفق امروزی می دانند دانش آموزان علاوه برنیازهای علمی نیازهای معنوی و اخلاقی هم دارند.

از خدا، غیر از خدا را خواستن، اشتباه است

از خدا، غیر از خدا را خواستن، اشتباه است

   آرزو یکی از دیوها یا دیمن هایی است که در درون ما وجود دارد و ما را بر آن می دارد که در موقعیت های مختلف، آرزوهای متفاوتی داشته باشیم. آرزوهایی که در نتیجه سبب رنج و ناراحتی مان خواهد شد. به همین خاطر در مسیر معنوی، انواع و اقسام مختلفی از قدرت ها و نیروها به سراغ مرید می آید تا او به وسیله آن ها در مسیر درونی، مورد تست و آزمایش الهی قرار بگیرد. 

هر قدرتی که به سراغ شخص می آید و او از آن ها در راستای نفس و حالات نفسانی خود بهره می گیرد، همانند دام و امتحانی است که مرید را در همان مرحله متوقف می سازد. بهره مندی از هر قدرتی در جهت نفس و نفسانیات، ما را وابسته به آن قدرت می کند و ما بعد از استفاده از آن قدرت در جهتی نفسانی، دیگر نمی توانیم در مسیر معنوی به جلو برویم و در آن مرحله گیر می کنیم.

    نهایت مسیر معنوی، رسیدن به خداوند است، پس هر آرزو یا قدرتی که ما را به هر نوعی از رسیدن باز دارد و ما را به خود مشغول سازد، کفر است و باید آن را نادیده بگیریم. هر یک از قدرت ها به عنوان آزمایش الهی است و فردی از همه آزمایش ها سربلند بیرون می آید که به هیچ چیز غیر از خداوند تمایل نداشته باشد. حتی حظّ روحانی در طبقات روحانی می تواند به عنوان حجابی برای صعود تلقی گردد و تا آن حجاب از بین نرود، مرید نمی تواند در مسیر معنوی جلوتر برود.

   هر آرزویی به جز آرزوی خداوند، ما را به بیراهه خواهد برد. ما را اسیر لذت ها و قدرت ها خواهد کرد. هیچ لذتی بالاتر از رسیدن به خداوند نیست، از خداوند فقط خود خدا را بخواهیم، هر چیز دیگری مانعی برای جلوتر رفتن است و حجاب به شمار می آید. 

طمع معنوی می تواند سرعت سیر مرید را کم کند و او را وابسته به انواع مختلفی از وابستگی های معنوی و روحانی نماید. لازم است همان گونه که دیو طمع مادی را از بین برده ایم، دیو طمع معنوی را نیز از بین ببریم. 

در لایه های درونی تر ما با ایگوهای روحانی و معنوی نیز رو به رو می شویم که مبارزه با آن ها سخت تر از مبارزه با ایگوهای شیطانی و نفسانی است. حتی خود نور نیز حجابی برای رسیدن به حق تعالی است و باید بر آن چیره شد. حجاب های ظلمت و حجاب های نور فراوانی وجود دارد که در راه رسیدن به معشوق ازلی و ابدی باید یک به یک از میان برداشته شوند.

از خداوند، فقط خود خداوند را بخواهیم.

من یک خلاق هستم! (15)

من یک خلاق هستم! (15)

 
 
برترین ها: خلاقیت؛ یک ویژگی ذاتی است که در همه انسان ها وجود دارد و فقط میزانش در افراد مختلف متفاوت است. به کسانی که به اتفاقات و اشیای اطراف خود با نگاهی متفاوت می نگرند و با استفاده از ذکاوت ذاتی و تلاش، سعی در تسهیل انجام کارهای مختلف در زندگی برای خود و اطرافیان هستند، خلاق می گویند. حالا یا با ابداع یک وسیله و یا پیدا کردن یک روش جدید. این خلّاقیت فقط برای تسهیل کار ها نیست و میتواند برای هر عمل خوشایند دیگری مثل زیباتر کردن محیط، ایجاد جذابیت در کارهای روزمره و... باشد.
 
در این سری مطالب جدیدمان قصد داریم به سراغ خلّاق های سرتاسر دنیا و خلّاقیّت ساده شان برویم، شاید این خلّاقیت برای شما هم جالب و کاربردی باشد و یا باعث جرقّه خوردن یک ایده و روشن شدن موتور خلّاقیت شما بشود!

مثل همیشه منتظر نظریات سازنده و کاربردی شما عزیزان هستیم.
 
************
از حالت چهره این «تنبل» معلوم است از حمام چایی حسابی خوشش آمده است.
 
 من یک خلاق هستم! (15)
 
 
کیسه های بسته بندی جالب به شکل شیشه های قدیمی مامان بزرگ ها.
 
 من یک خلاق هستم! (15)
 
 
یک جا کلیدی فوق العاده کاربردی برای کسانی که دسته کلیدشان مثل یه معادله انتگرال است.
 
 من یک خلاق هستم! (15)
 

 
دیگر با دستتان از شیشه خیارشور در نیاورید.
 
من یک خلاق هستم! (15) 
 
 
قدیم چاقو ها هم ابهتی داشتند!
 
 من یک خلاق هستم! (15)
 
 
بدون دردسر و ریخت و پاش برای خود گوشت سرخ شده ورقه ای آماده کنید.
 
 من یک خلاق هستم! (15)
 
 
تمساح مشغول مطالعه است، مزاحمش نشوید.
 
 من یک خلاق هستم! (15)
 
 
 خیار نوار کن برای تزئین سالادها و غذاها.
 
 من یک خلاق هستم! (15)
 
 من یک خلاق هستم! (15)
 

 
این هم یک نوع خاک انداز است، البته از نوع شکلاتی اش!
 
 من یک خلاق هستم! (15)
 
 من یک خلاق هستم! (15)
 
 
دستکش ضد برش انگشتان برای نو عروس ها و  پسرهای مجرد کم تجربه.
 
 من یک خلاق هستم! (15)
 
 
وقتی سر از جایی رد میشه، ولی جاهای دیگه رد نمیشه.
 
 من یک خلاق هستم! (15)
 
 
این آدمک جان خود را برای این که قلم شما به زمین نیفتد، فدا می کند.
 
 من یک خلاق هستم! (15)
 

 
بهترین وسیله برای تمیز کردن کیبورد شما.
 
من یک خلاق هستم! (15) 
 
 
این انبر از این که باعث می شود دست شما نسوزد، بسیار خوشحال است.
 
 من یک خلاق هستم! (15)
 
 
به این شکل بشقاب های خود را آپشن دار کنید!
 
 من یک خلاق هستم! (15)

روان شناسی تمسخر!

روان شناسی تمسخر!

این واژه ها رابه کرات شنیده اید:
چقدر مسخره است ،
چه شکلیه ؟
موها شو ببین!
چی پوشیده ،
ببین موقع حرف زدن چه جوری دست هاشو تکون میده ،
چقدر بی کلاسه هنوز اسم این مارک رو نشنیده ،
چقدر چاقه ،
چقدر لاغره، درازه، کوتاهه ، بلد نیست ، همه ش سه می کنه،
بی جنبه است ،
بی عرضه است و….

تمسخر چیست؟

تمسخر حالتی منفی در ذهن است و موقعی ایجاد می‌شود که فرد موضوعی را که از نظر روانی برای او تنش ایجاد می کند، در قالب کلماتی به شخص دیگر ابراز می نماید تا از حالت تنش خود بکاهد . در حقیقت تمسخر محرک آزار دهنده برای فرد دارد .

چه کسانی تمسخر می کنند ؟

افرادی که دچار عقده حقارت شدید می شوند، برای مبارزه علیه حقارت خود و همسان کردن خویش با فرد دیگر به تمسخر روی می آورند. در حقیقت برای پنهان کردن عیب خود آن را به شخص دیگر فرافکنی می کنند. یعنی عیب خود را به فرد دیگر نسبت می دهند .
به عنوان مثال شخصی که خودش نمی تواند خوب رانندگی کند، دائما از رانندگی دیگران ایراد می گیرد .
این افراد کنترلی بر احساس خود ندارند و دچار ضعف روانی هستند .

رابطه سن و تمسخر!

تمسخر یکی از خصایص دوران نوجوانی است .

نوجوانان و جوانان بیشتر دست به تمسخر می زنند؛ زیرا به اندازه کافی تجربه ندارند که بدانند دیگران ممکن است توانایی های داشته باشند که آن ها آگاه نیستند. البته با فشار روانی حاکم بر دنیای کنونی روز به روز به تعداد افرادی که تمسخر می کنند، افزوده می شود تا افراد به این طریق بتوانند خود را در زیر چتر دروغین تمسخر پنهان کنند.
در حقیقت تمسخر یکی از راه های دفاعی برای فرد است که نداشته های خود را به دیگران فرا فکند .

اثرات تمسخر :

تمسخرکردن نوعی پرخاشگری است که به رابطه لطمه می زند و فرد را منفور کرده و منزوی می گرداند و منزوی شدن باعث می شود فرد احساس کمبود بیشتری کرده و به علت تنفر از رابطه اجتماعی کمرنگ شده سعی می کند افراد بیشتری را تمسخر نماید و یک دور باطل از تمسخر و رانده شدن از اجتماع پیش می آید .

چه کسانی بیشتر مورد تمسخر قرار می گیرند ؟

دو دسته افراد مورد تمسخر هستند؛
دسته اول به علت این که ساده هستند و از خود دفاع نمی کنند به دیگری اجازه می دهند که آن ها را به تمسخر بگیرند. که نمونه آن هارا در فیلم های کمدی شاهد هستیم ، مخصوصا فیلم اخراجی ها که با به تصویر کشیدن سادگی افراد و نشان دادن این که گروه مورد تمسخر دارای چه ویژگی های انسانی بودند که از نظر ها دور مانده بود .
دسته دوم : افراد مهم و مشهور اغلب مورد تمسخر هستند، زیرا زندگی و کل کارهای این افراد دائما زیر ذره بین ارزیابی است ، مثلا ورزشکاران حتی اگر سابقه درخشان ورزشی طولانی را کسب کنند با کوچک ترین اشتباه سر زبان می افتند .

چگونه از تمسخر دور بمانیم ؟

تا وقتی که فرد رضایت نداشته باشد، دیگران نمی توانند او را وادار کنند که احساس حقارت کند بنابراین اگر مورد تمسخر قرار گرفتید، احساس خود را بگویید و به فرد مسخره کننده تذکر دهید و به او بفهمانید که شما خوب هستید و هیچ انسانی در جهان کامل نیست!

"زندگی نزیسته" چیست؟


"زندگی نزیسته" چیست؟

یونگ اعتقاد داشت ، برخی از انسان ها دو چهره دارند: 

چهره ای که به دیگران ( و حتی خودشان) نشان می دهند که یونگ آن را "ماسک" یا " نقاب " می نامید 

و چهره ای که در پشت این نقاب پنهان است که یونگ آن را سایه می نامید.

یونگ اعتقاد دارد که " هر تعصبی، تردید سرکوب شده است" و هر کس در هر زمینه ای دچار افراط است و در تلاش است تا سایه ای (که برعکس چیزی است که نشان می دهد) را در پشت نقاب آن افراط پنهان نماید .

اما بازی زندگی گاهی بازی پیچیده ای است! وقتی پدر یا مادری دچار چنین نمایشی است، در فرزند او تمایلی برای مقاومت در برابر این افراط شکل می گیرد.

مثلا در مقابل پدر یا مادری که بیش از حد منظم یا وسواسی است، فرزندی بزرگ می شود که شلخته و بی نظم است! در برابر پدر یا مادری که بیش از حد درویش مسلک و پارسا نماست، کودکی رشد می کند که پول دوست و حسابگر است" و این همان چیزی است که یونگ می گوید :

«هیچ چیز بیش از زندگی نزیسته والدین بر فرزندانشان تاثیر نمی گذارد!».

به همین خاطر یونگ توصیه می کند که هنگامی که با فرزندانتان بر سر موضوعی اختلاف نظر شدید و درگیری دارید و نمی توانید همدیگر را تحمل کنید، زمانی را به این اندیشه و پرسش اختصاص دهید که: 

«آیا این افراط فرزندم پاسخی به افراط من در جهت معکوس نمی باشد؟» 

همچنان که در قانون سوم نیوتن می خوانیم: 

«هر عملی را عکس العملی است مساوی و در خلاف جهت آن!»