دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

مراحل تشکیل یک باور

مراحل تشکیل یک باور


آنچه ناممکن را به واقعیت تبدیل می کند، معجزه نیست...
بلکه باور توست....
(اسکاول شین)
شاید همه مردم و من و شما، دارای باور های مثبت، درست، پاک و محکم نباشیم. اما این امکان را داریم تا باورهای لازم و مثبت را در ذهن و ناخودآگاه و هوشیاری خود ایجاد کنیم.!!!
تعریف باور: اولین اطلاعات در مورد یک موضوع که وارد ذهن می شود و ذهن با سنجش، به درستی و محکم بودن آن ایمان آورده و شک نمی کند.(یقین)
همچنین اگر همان مطلب بارها تکرار شود، ذهن تصور می کند که بدیهی است و به صورت خودکار آن را می پذیرد و قبول می کند که درست است. (تلقین)
درست مثل زمانی که ما افراد زیادی را می بینیم که در یک فعالیت خاص موفق می شوند، و ما ناخود آگاه به این باور می رسیم که ما هم می توانیم مثل آن ها موفق شویم.
بنابر این گفته ها:
ما ابتدا باید در هر بخش از زندگی باور های غلط و نادرست را شناسایی کنیم و برای تغییر و تبدیل به باور مثبت و درست اقدام کنیم.
چگونه:
با استفاده از یقین و تلقین
به این صورت که اطلاعات جدید و محکم جدیدی به دست بیاوریم که توانایی شکستن باور قبلی را داشته باشد و مستقیما بر درستی اطلاعات منفی و غلط قبلی شک و تردید ایجاد کند. و باعث شود اطلاعات جدید پذیرفته شود و جایگزین.
همی نطور می توانیم جملات تاکیدی مناسب را با هدف مشخصی طراحی کنیم و به کار بگیریم. البته جملات تاکیدی تنها در دو حالت موثر خواهد بود.
اول: حتما باید با روش درست و کاملا مثبت طراحی شود و روی کاغذ مکتوب شود.

با صدای رسا گفته شود (از روی متن مکتوب خوانده شود) تا فرد خودش بشنود.

این صدای خواندن جمله تاکیدی را می توان ضبط کرد و با استفاده از دستگاه پخش کننده به دفعات بسیار زیاد گوش کرد.
نکته: به دلیل ساختار ضمیر ناخود آگاه (بحث مفصل جداگانه ای نیاز دارد) اگر لحن گویش به صورت رباتی یا طنز آمیز باشد، جمله تاکیدی مثبت، موثرتر خواهد بود و ناخودآگاه پذیراتر.

اما نکته کلیدی در تاثیر جملات مثبت تاکیدی، فقط و فقط در تکرار و تکرار به دفعات بسیار زیاد است.

مهارت های دهگانه زندگی

مهارت های دهگانه زندگی


✍ سازمان بهداشت جهانی مهارت های دهگانه ای را معرفی کرده است که هر کس باید این توانایی ها را برای داشتن زندگی فردی و اجتماعی موفق کسب کند. 

این مهارت ها در مدارس کانادا جداگانه تدریس می شود:

بخش‌های خواندنی کتاب «می‌خواهم خوش اخلاق شوم»

با مهر بخوانیم:

بخش‌های خواندنی کتاب «می‌خواهم خوش اخلاق شوم»

شناسهٔ خبر: 3876581 - شنبه ۲۵ دی ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۲
بعضی کتاب‌ها خیلی زود بر سر زبان ها می‌افتد. کتاب هایی که بسیار خواندنی‌اند، ولی شاید فرصت خواندن این کتاب ها را نداریم. روزهای تعطیل می‌توانید بخش هایی از یک کتاب خواندنی را بخوانید.

مجله مهر- احسان سالمی: «چه آدم بدعنقی! با یه مَن عسل هم نمیشه خوردش!»، این عبارت از آن دست جملاتی است که خیلی از مواقع دوست داریم به بسیاری از کسانی که در طول روز برخوردی با آن‌ها داشتیم، بگوییم! انگار بعضی از آدم‌ها هر روز عادت دارند تا «از دنده چپ پاشند» و با سرگمه‌های درهم روز خود را شروع کنند. موضوعی که دیدن نمونه‌های عینی آن کار چندان سختی نیست و تجربه آن تنها با خرید یک بلیت مترو و استفاده از این وسیله نقلیه عمومی در ساعات ابتدایی صبح ممکن است!

اما چرا گروهی از مردم خوش اخلاق نیستند؟ اصلا چگونه می‌شود خوش اخلاق شد؟ آیا خودتان –این جمله شامل نگارنده این سطور نیز می‌شود- را انسان خوش اخلاقی می‌دانید؟ به اخلاق خودتان چه نمره‌ای می‌دهید؟

کتاب «می‌خواهم خوش اخلاق شوم» اثری است که در پاسخ به این سوالات به رشته تحریر در آمده است. کتابی که با خواندن آن و استفاده از بخش‌های مختلفش هم می‌توان به دلایل ایجاد صفت اخلاقی ناپسند «بداخلاقی» در میان گروهی از مردم پی برد و هم می‌تواند پادزهری خوب برای این بیماری آزاردهنده پیدا کرد.

این کتاب که توسط محمد مهدی عباسی آغوی نوشته شده است، دربردارنده چهار فصل و یک ضمیمه است که در آن به موضوعاتی همچون «آنچه باید درباره حسن خلق بدانیم»، «منشا خوی نیکو و خوی بد کجاست؟»، «نشانه‌های خوش‌اخلاقی چیست؟» و «چه کنیم خوش‌اخلاق شویم؟» پرداخته است. در انتهای کتاب نیز ضمیمه‌ای قابل توجه درج شده است که مربوط به «آزمون حسن خلق» است که مخاطب کتاب می‌تواند پس از مطالعه مطالب عنوان شده در کتاب در این آزمون شرکت کند و به اخلاق خودش نمره بدهد.

متن کتاب ساده و روان است که تاکید نویسنده اثر بر استفاده از احادیث و داستان‌های پندآموز باعث پربارتر شدن و همچنین جذاب‌تر شدن آن برای مخاطبان شده است.

هر چند که «می‌خواهم خوش اخلاق شوم» که از سری «کتاب دانشجو» مرکز پژوهش‌های جوان کانون اندیشه جوان محسوب می‌شود، با هدف مطالعه مخاطب دانشجو نوشته شده است، ولی به نظر می‌رسد مطالعه این کتاب یکی از بهترین پیشنهادهایی است که می‌توان به همه افراد بداخلاق در رده‌های مختلف سنی توصیه کرد، فارغ از این که دانشجو باشند یا نه.

این اثر با قیمت 7 هزار تومان از سوی کانون اندیشه جوان منتشر شده و روانه بازار کتاب شده است.

با هم بخش‌هایی از این اثر را می‌خوانیم:

پرده اول: اهمیت حسن خلق

چرا باید حسن خلق را در خود ایجاد و آن را تقویت کرد؟ بر کمتر ویژگی اخلاقی‌ای به اندازه حسن خلق در اسلام تاکید شده است. حسن خلق صفتی است که خود شامل مجموعه‌ای از فضایل اخلاقی می‌شود. دین اسلام دینی جامع با دستورهایی در تمام شئون زندگی است. ادیان بشرساخته شرق، مانند هندوئیسم و بودیسم تنها بر رابطه با خدا تاکید می‌کنند و ادیان تحریف شده غرب، مانند یهودیت و مسیحیت تنها بر رابطه با خدا تاکید بیشتری می‌ورزند، ولی دین کامل اسلام برای بشر سه رابطه با خدا، با خود و با خلق تعریف می‌کند.
در عظمت حسن خلق همین بس که خداوند کریم از میان همه صفات نبی‌ مکرمش(ص) می‌فرماید: 

«و انک لعلی خلق عظیم»: همانا تو بر اخلاق سترگی هستی.
در جای دیگری خطاب به ایشان می‌فرماید: 

پس تو به لطف و رحمت الهی با آنان نرم‌خو شدی و اگر درشت‌خوی و سخت‌دل بودی، بی‌شک از گرد تو پراکنده می‌شدند.       
- چون پیامبر رحمت(ص) برترین اخلاق را داشتند، هرکس اخلاق نیکوتری داشته باشد، در قیامت به ایشان نزدیک‌تر است.     
- معیار زیبایی ایمان نیز زیبایی اخلاق شمرده شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: بهترین مردم از نظر ایمان خوش‌خوترین آن هاست و آن که با خانواده‌اش نرم‌تر برخورد کند و من نرم‌خوترین شما با خانواده‌ام هستم. 
تعجبی ندارد که باز هم پیامبر مهر، حسن خلق را نیمی از دین می‌داند و می‌فرماید: «حُسنُ الخُلُقِ نِصفُ الدِّینِ».        
- «تمام نیکی‌ها به خوش‌خویی بازمی‌گردد.» 

این فرمایش امیر بیان امیرمومنان(ع) است. در کلامی دیگر فرمودند: 

«بهترین زیبایی‌ها اخلاق زیباست.»           
اگر بخواهیم در ترازوی اعمال قیامت، اعمالمان وزن داشته باشد و ارزشمند باشد، باید اخلاقمان را خوب کنیم. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: 

«چیزی سنگین‌تر از خوی خوش در ترازوی اعمال نیست». 

جای شگفتی نیست؛ زیرا در سخنی دیگر از نبی‌مکرم(ص) است که حسن خلق آدمی را به درجه روزه‌دار شب زنده‌دار می‌رساند و نیز درجه مجاهد در راه خدا که صبح و شام بجنگد. حسن خلق در یک جمله خیر دنیا و آخرت است و باعث سعادت و بدخلقی موجب شقاوت آدمی.         
- حسن خلق چنان مهم است که اهل بیت در دعاهایشان آن را از خدا درخواست می‌کنند و بر این نعمت خدا را سپاس می‌گویند.         
- حسن خلق باعث رضامندی از زندگی و سلامت روانی می‌شود.  
امام علی(ع) فرمودند: 

«خشنودترین مردم کسی است که اخلاق او مورد پسند دیگران باشد.»      
جالب اینجاست که روان‌شناسان انسان‌گرا، داشتن روابط گرم با دیگران را از شرایط انسان سالم از نظر روانی برمی‌شمرند که خود مستلزم دو امر است؛ یکی داشتن عشق و علاقه به نزدیکان، مانند والدین و دوستان و همسر و فرزندان و دیگری مهربانی و احساس همبستگی و همدلی با همه افراد، گرچه غریبه، این مطلب مصداق روشن خوی نیکو است.

پرده دوم: نشانه‌های خوش اخلاقی

امام علی(ع) فرمودند: 

«عطا کردن تحیت از نیکویی خوی‌ها و طبیعت است.» 

بذل تحیت به این معناست که از سلام و احوال‌پرسی چه در آغاز و چه در جواب مضایقه نشود. بعضی افراد نه تنها سلام نمی‌کنند، بلکه جواب سلام هم نمی‌دهند یا سر تکان می‌دهند یا با «اوهوم» گفتنی قضیه را تمام می‌کنند.           
در اخلاق زیبای پیامبر اکرم(ص) است که همیشه ابتدا سلام می‌کردند و برای سلام کردن به اصحاب مخفی می‌شدند.   
- ملایم و نرم سخن گفتن     
امام علی(ع) فرمودند: 

«وقتی خوی نیکو شود، سخن نرم می‌شود». 

گاهی ممکن است سخن ما حق درست و باشد، ولی لحن ما خشن و درشت باشد. نه افراد اطراف ما بدتر از فرعون هستند و نه ما بهتر از موسی و هارون(ع)! خداوند به این دو پیامبر الهی می‌فرماید نزد فرعون بروید و او را با زبان نرم بخوانید شاید متذکر شود.

- حرف خوب زدن    
یکی از اصحاب امام صادق(ع) از ایشان پرسید: تعریف حسن خلق چیست؟ فرمودند: این که نرم‌خو باشی و سخنت پاکیزه و خوب باشد.         
هم باید خوب حرف زد و هم باید حرفِ خوب زد. امان از افرادی که دیگران از زبان‌شان در امان نیستند.
- مزاح و شوخی کردن         
امام صادق(ع) از یونس شیبانی سوال کردند: شوخی شما با هم چگونه است؟ گفت: کم است. فرمودند: چنین رفتار نکنید که شوخی از خوی نیکو است و با آن برادرت را شاد می‌کنی. 

پیامبر اکرم(ص) با افراد به قصد شاد کردن آن‌ها شوخی می‌کرد.     
بعضی‌ها البته در شرایطی، بدجور جوگیر می‌شوند و همه افراد را به اصطلاح فیلم می‌کنند. البته نباید تعجب کرد. روی زمینی زندگی می‌کنیم که خودش را جو گرفته، حالا تکلیف آدم‌های آن معلوم است!       
 البته طبع طنز افراد متفاوت است. یکی از موارد شوخ‌طبعی خلاقیت است. سعی کنید خلاقیت خود را افزایش دهید.   
- عکس‌العمل
گاهی خوی نیکو رفتاری ابتدایی نیست، بلکه عکس‌العمل مناسبی در برابر رفتار دیگران است. چند نوع از این رفتارها براساس روایات عبارتند از:     
- با فامیلی که با شما قطع ارتباط کرده است، صله‌رحم داشته باشید.         
- به کسی که شما را محروم کرده است، بخشش کنید.           
- کسی را که به شما ستم کرده است، ببخشید.           
درباره پیامبر اکرم(ص) گفته‌اند: خوی پیامبر خدا، قرآن بود؛ همان سخن خدا که فرمود: با آن‌ها مدارا کن و عذرشان را بپذیر و به نیکی‌ها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان [و با آنان ستیزه مکن]. 

پیامبر خدا(ص) فرمودند: «خوی نیک آن است که با کسی که با تو قطع رحم کرده صله رحم کنی و به کسی که تو را محروم کرده بخشش نمایی و از کسی که به ستو ستم روا داشته، درگذری.» 
- حلیم بودن و خشم نگرفتن        
یکی دیگر از مصادیق بارز خوی نیکو آن است که فرد خشم نگیرد و با حلم و بردباری رفتار کند. به قول معروف زود از کوره در نرود. اگر می‌خواهید پخته شوید، زود از کوره در نروید!  
امام علی(ع) فرمودند: «شریف‌ترین خوی‌ها، فروتنی و بردباری و نرم‌خویی است.»      
مرحوم مجلسی در بحارالانوار نقل می‌کند که مردی از روبرو نزد پیامبر خدا(ص) آمد و پرسید: دین چیست؟ حضرت فرمودند: خوی نیکو. دوباره از سمت راست ایشان آمد و باز هم پرسید: دین چیست؟ حضرت فرمودند: خوی نیکو. بار دیگر از سمت چپ ایشان آمد و همین سوال را پرسید. حضرت تکرار فرمودند: خوی نیکو. برای بار چهارم از پشت سر پیامبر آمد و باز هم پرسید: دین چیست؟ حضرت نگاهی به او انداختند و فرمودند: متوجه نمی‌شوی؟ دین آن است که خشم نگیری.

پرده سوم: چه کنیم خوش اخلاق شویم؟

ابتدا باید درد را شناخت و شدت آن را بررسی کرد. نخستین گام برای رفع هر مشکل شناخت کامل آن است. براساس دیدگاه روان شناسان، ما سه راه عمده برای تصویر از خود داریم. از این سه راه می‌توانیم به چگونگی اخلاق اجتماعی خود نیز پی ببریم:       
1. درون نگری و خودآگاهی: از خدا و معصومان که بگذریم شاید هیچ کس به اندازه خودمان از ما شناخت نداشته باشد. اگر کمی روی رفتارمان دقیق شویم و خود را زیر نظر بگیریم و درباره گذشته فکر کنیم، حتماً خواهیم توانست از یک تا بیست نمره‌ای به اخلاق خود بدهیم. 
2. دیدگاه‌های دیگران: حتماً تاکنون دیگران اعم از اطرافیان و آشنایان و دوستان و خویشان درباره رفتار و اخلاق شما اظهار نظر کرده‌اند. گرچه همه این دیدگاه‌ها واقع‌بینانه نیست، ولی تا حد زیادی ما را به خودمان معرفی می‌کند.
3. مقایسه اجتماعی: غیر از توجه به خود و شنیدن دیدگاه دیگران درباره رفتار و اخلاقمان، راه دیگر این است که خودمان دست به مقایسه بزنیم تا ببینیم با آدم‌هایی که به عنوان خوش‌اخلاق یا بداخلاق می‌شناسیم ،چقدر تفاوت یا شباهت داریم؟
در مرحله بعد باید به سراغ شناسایی عوامل و شرایط بداخلاقی و موارد قابل اکتساب خوش‌اخلاقی رفت. وقتی نزد پزشک می‌رویم بعد از تشخیص بیماری و بررسی علائم، پیش از آغاز روند درمان باید کار دیگری انجام شود و آن کار مهم سبب‌شناسی بیماری است. اگر در خوی و برخورد اجتماعی ما نقاط ضعف یا قابل بهبود وجود دارد، حتماً معلول عللی است. برای بهتر کردن خوی خود فقط با تظاهر و ایجاد چند علامت رفتار خوب نمی‌توانیم به صورت ثابت از اخلاق زیبا بهره‌مند شویم. پس به ناچار ابتدا باید ببینیم چه چیزهایی اخلاق ما را خوب یا بد کرده‌ است. دقت داشته باشیم مسائل انسانی با امور مکانیکی متفاوت است. وقتی کلید برق را می‌زنیم چراغ روشن می‌شود، ولی انسان این طور نیست که با فشار دادن یک دکمه اخلاقش خوب یا بد شود. معمولاً مجموعه‌ای از عوامل در رفتارهای ما مؤثر است؛ اعم از زمینه‌های جسمی و روحی، شرایط فردی و اجتماعی و ... .         
برای این مهم باید جدولی تهیه کنیم و در آن موارد بداخلاقی خود یا خلأ خوشخویی را از دیدگاه خود و دیگران بنویسیم. جلوی هر مورد باید چند چیز معلوم شود: زمان آن، مکان آن، شرایط بیرونی و شرایط درونی مانند خستگی یا گرسنگی، در مقابل چه کسی، چه فکری کردم؟ چه حسی داشتم؟ چه کار کردم؟ در توضیحات نیز نحوه و شدت آن کار بیان شود.      
پس از مراقبت ده روزه، اکنون نوبت انتخاب اهداف و برنامه عمل است. اهداف را با توجه به وضع موجود اخلاقمان تعیین می‌کنیم. اهداف برای دو دوره بلندمدت و کوتاه مدت تعیین می‌شوند. معمولاً خیلی سخت است که در مدتی کوتاه تمام رفتارهای اجتماعی نامناسب‌مان را کنار بگذاریم. اصل تدریج را در تعیین اهداف باید رعایت کرد. اهداف کوتاه مدت باید عملیاتی و محدود به زمان باشد، بهتر است در قالب برنامه‌ای یک ماهه که پس از آن ده روز است، انجام شود. زمان برنامه بلندمدت را می‌توانید بسته به شرایط خود تعیین کنید؛ ولی بهتر است برنامه بلندمدت- مثلاً یک ساله- خود به گام‌های کوچک تری تقسیم شود؛ زیرا هیچ کار بزرگی وجود ندارد، وقتی آن را به کارهای کوچک تر تقسیم کنید!

پرده چهارم: اصلاح عواطف و مدیریت هیجان‌ها

[این بخش در واقع ادامه‌ای بر روند برنامه‌ریزی برای چگونه خوش‌اخلاق شدن است.]

آن ده روز مراقبه در این مرحله به ما خیلی کمک خواهد کرد. ابتدا باید محرک‌هایی را که باعث بداخلاقی ما می‌شود، تحت کنترل درآوریم. این محرک‌ها ممکن است ناشی از شرایط مکانی، زمانی، درونی یا بیرونی یا در برابر افرادی خاص باشد. ممکن است در فلان مکان بیشتر بداخلاق شوم یا مثلاً بالاترین فراوانی اخلاق بد من هنگام بیدار شدن از خواب باشد یا ممکن است موقع خستگی یا گرسنگی بیشتر عصبانی شوم یا در جدال‌های لفظی ممکن است اخلاق بدتری نشان دهم و بالاخره در برابر فردی مثل همسر یا دوستی خاص بیشترین بدخویی ها را داشته باشم. در همه این موارد باید کاملاً در آن شرایط خاص گوش به زنگ باشم و خود را بیشتر کنترل کنم. گاهی لازم است کمتر خود را در آن مکان یا شرایط قرار دهم و پیشگیری کنم.      
در مراحل اولیه کنترل محرک‌ها به صورت پرهیزی و در ادامه به صورت خودمدیریتی خواهد بود؛ بدین معنا که ابتدا از شرایط بداخلاقی و محرک‌های آن دوری می‌جویم و پس از موفقیت در این دور، در ادامه تلاش می‌کنم حتی در برابر آن محرک‌ها، آن رفتار بدمنشانه را نشان ندهم. اگر توانستم از ده مورد در اکثریت موارد، خوب رفتار کنم، نشان موفقیت است و گرنه باید بیشتر تلاش کنم.   
پس از کنترل افکار نوبت اصلاح عواطف و احساسات است. وقتی برخی فکرها را اصلاح کردید، خود به‌خود برخی عواطف نیز اصلاح خواهد شد؛ برای مثال اگر برادر کوچک ترم به حرفم گوش نمی‌دهد، وقتی به جای این فکر که او خودخواه است، این فکر جایگزین شود که او کم سن است و نیازهایی دارد که من از آن ها عبور کرده‌ام و نیاز به توجه دارد، در این صورت جایگزین حس محرومیت و عصبانیت، حس ترحم و دلسوزی خواهد شد.
وقتی سراغ خوش‌اخلاق‌ترین انسان‌های روی زمین، یعنی معصومین (ع) می‌رویم، در کردار و گفتار آنان این توصیه‌ها را برای بُعد عاطفی خواهیم دید:           
- کنترل خشم: خیلی از بداخلاقی‌ها ناشی از خشم و عصبانیت است. تلاش برای به دست گرفتن مهار این غریزه قوی، یعنی غضب و خشم گام مهمی برای به دست آوردن خوی خوش است. ما فرصت پرداختن به راهکارهای جزئی کنترل خشم را نداریم و شما را به کتاب خشمت را قورت بده! که قبلاً معرفی کردیم، ارجاع می‌دهیم.
- حلم و عفو: خشم ممکن است در برابر شرایط باشد یا در برابر افراد. اگر در شرایط سخت یا در برابر ظلم دیگران تاب آوردی، از صفت صبر برخورداری و اگر در برابر افرادی که از روی سفاهت، تو را خشمگین کردند، تحمل و عقلانیت پیشه کردی، نام این ویژگی حلم است. عفو و بخشش نیاز به تمرین دارد؛ این که از خطای دیگران بگذرید. باید در برنامه خود قرار دهید از خطاهای کوچک (در ابتدا) و بزرگ دیگران (در ادامه) بگذرید. حتی اگر در اوایل کار فراموش کردنش سخت است، تلاش کنید حداقل عکس العمل نشان ندهید و خونسرد باشید و بگویید بخشیدم و بعد با خودتان کنار بیایید. مطمئن باشید حس بهتری خواهید داشت. افکار انتقام جویانه را از ذهن خود بیرون کنید و اجازه ورود به آن ها را ندهید.          
- مهر به دیگران: یک فرد خوش‌اخلاق دیگران را دوست دارد، چون به تعبیر حضرت علی (ع) در نامه به مالک اشتر یا برادر و خواهر دینی اویند یا مانند او انسان‌اند. حتی آدم‌های ناجور را باید به علت انسان بودن دوست داشت. اگر انبیا و اولیای الهی این گونه فکر نمی‌کردند، نمی‌توانستند بدان را به خوبی دعوت کنند. تا می‌توانیم به دیگران، به ویژه اطرافیان و نزدیکان خود مهر بورزیم.          
- انس و الفت و محبت: گاهی افراد برای آن بدعنق و بداخلاق ارزیابی می‌شوند که ارتباط کمی با جامعه و افرادش دارند. چه بسا ذاتاً مهربانند، ولی راه ابرازش را یاد نگرفته‌اند. سعی کنید با افراد مأنوس باشید. گرچه هر فردی شایسته معاشرت نیست، ولی شما هم سزاوار تنهایی و عزلت نشینی نیستید. محبت در همین ارتباطات شکل می‌گیرد. اصلاً انسان را برای همین انس گرفتنش انسان می‌نامند.
- رضایت به داشته‌ها و نداشته‌ها: یکی از چیزهایی که به ما احساس بهتری می‌دهد تا رفتار خوش تری داشته باشیم صفت رضاست؛ یعنی به آنچه داریم خشنود باشیم. کسی که مدام احساس نداری و بدبختی می‌کند، نمی‌تواند با خودش خوش باشد تا چه رسد به دیگران! البته نمی‌گوییم دنبال بهبود وضعیت خود نباشید، بلکه مراد آن است خیلی برای نداشته‌ها حسرت نخوریم و به داشته‌ها بی‌اعتنا نباشیم. احساس فقر، از خود فقر بدتر است. نکند آن‌قدر غرق در آرزوهای طولانی در آینده شویم که از زمان حال و آنچه داریم غافل شویم.