سکولاریسم سیاسی یا حکومت فرادینی
سکولاریسم سیاسی یعنی
انسان، نهاد دین را از نهاد دولت جدا کند
و حکومت نسبت به تمام فرقهها و مذاهب نگاهی یکسان داشته باشد و تکثر آن ها را به رسمیت بشناسد و نسبت به همه آن ها بیطرف باشد.
سکولاریسم سیاسی به معنای جدا کردن حکومت از دین است، نه جدا کردن دین از سیاست.
اگرچه یک معنی سکولاریسم نفی دخالت روحانیت در امور تعریف میشود، ولی این به معنی نفی دخالت دین نیست.
با
سکولاریسم سیاسی فرا دینی کسی هم که مومن است، خاطر جمع میشود که دین و
ایمانش محفوظ خواهد ماند و حکومت به اعتقاد و عمل او تعرضی نخواهد کرد.
با آمدن دموکراسی و سکولاریسم سیاسی، به دین و به عمل دینداران لطمهای نخواهد خورد.
از
طرف دیگر با آمدن دینداران دموکرات، مشی سیاسی غیردینداران هم آسیبی
نخواهد دید؛ یعنی همزیستی مسالمت آمیزی در سایه یک نظام دموکراتیک تحقق
خواهد یافت.
سکولاریسم فلسفی:
سکولاریسم دیگری داریم با نام سکولاریسم فلسفی که معادل با بی دینی و بی اعتقادی به دیانت است و نوعی ماتریالیسم(مادهگرایی) است.
این نوع سکولاریسم با اندیشه دینی غیر قابل جمع است.
برای
این که دین جان سالم به در برد و ایمان مومنان، آزادانه و نه به تحمیل
صورت گیرد، به نظر من سکولاریسم سیاسی یک امر بسیار پسندیده است
اما سکولاریسم فلسفی نه، چون با دیانت قابل جمع نیست.
در یک نظام مبتنی بر سکولاریسم سیاسی
افرادی
که به دیانت هم معتقد نیستند، میتوانند از حقوق شهروندی برخوردار باشند و
آزادانه زندگی کنند و از همه مزایا و مواهبی که دیگران به حکم شهروندی
برخوردار هستند، بهرهمند شوند.
#دکترسروش
#سکولاریسم
#حکومت
@SchoolofRumi
ما مسلمانان در بحران هستیم!
"امروز
کارهای «داعش» هم از همین تفسیرهای جدید است. او هم دارد از اسلام تفسیر
می کند، کافی نیست که بگوییم داعش مسلمان نیست، یا القاعده مسلمان نبوده و
مسلمانی چیز دیگری است. این حرف ها علمی نیست و خریدار ندارد.
تفسیرهای
جدید از اسلام در دهههای گذشته منحصر به آن مثال ها که آوردم، نیست.
امروز کارهای «داعش» هم از همین تفسیرهای جدید است. او هم دارد از اسلام
تفسیر می کند، منتهی یک تفسیر بسیار خشن و وحشتناک.
کسی نمی تواند به لحاظ دین شناسی بگوید داعش ربطی به اسلام ندارد. از لحاظ دین شناسی این ها هم یک عده آدم هایی هستند که می خواهند اسلام را این طوری پیاده کنند که میبینید.
القاعده هم به اسلام ارتباط داشت. کافی نیست که بگوییم داعش مسلمان نیست
یا القاعده مسلمان نبوده و مسلمانی چیز دیگری است. این حرف ها علمی نیست و
خریدار ندارد. کسی دیگر گول این حرف ها را نمی خورد، آن ها هم از اسلام می
گویند، آن ها روزه می گیرند، نماز می خوانند. آن ها هم می گویند اسلام من
این است.
این
تکفیری ها، سلفی های جدید هم که آن گروههای خشن بخشی از آن ها هستند و می
بینید که دارند چکار می کنند، اینها هم متون دینی را دارند تفسیر میکنند
و بالاخره تفسیرهایی که در 6 دهه گذشته به بازار آمده انواع و اقسام دارد.
در
هر حال ما مسلمانان الان در مرحله ای هستیم که باید از همه این ها قدری
فاصله بگیریم و آنها را بازنگری کنیم ، بازنگری انتقادی. باید بپرسیم آن
ها چی از آب در آمده اند؟ وظیفه یک مسلمان هوشیار، در جهان فعلی این است که
نگاهی عمیق به این ها بیندازد و ببیند این ها از کجا سر درآورده اند. این
تفسیرها به چه وضعیتهایی منتهی شده اند؟ آثار خوب آن ها چه بود؟ آثار بد
آن ها چه بود؟ چه مقداری از آن قابل قبول است و چه مقداری از آن قابل قبول
نیست؟ ما الان در این مرحله هستیم و ما باید یک بازنگری انتقادی درکار
پیشینیان انجام دهیم و این اجتناب ناپذیر است.
...
امروز
بر کلیه مقامات سیاسی و فرهنگی و دلسوز جهان اسلام، به ویژه آن عالمانی که
مشغول دین فروشی نیستند، فرض است استارت یک بازاندیشیِ نیرومندِ انتقادی
همه جانبه را دربارۀ آنچه در این 5-6 دهه دربارۀ اسلام گفته شده بزنند.
ما مسلمانان در بحران هستیم و باید تجدید هویت و تجدید حیات کنیم؛ وگرنه در زیر خروارها حوادث این جهان متلاطم دفن خواهیم شد! این که بنشینند و مرتباً بنویسند طهارت چیه؟ نجاست چیه؟ این ها چه مشکلی را از زندگی مسلمانان امروز حل می کند؟ رساله پشت سر رساله نوشته می شود، حوزه های علمیه ما پر شده از القاب پرطنطنه و دهشتناک!، این ها چه مشکلی را از زندگی مسلمانان امروز حل می کند؟
پیشتر نوشته ام. وقتی واتیکان احساس خطر کرد «واتیکان 2» را تشکیل داد که یک نشست بین المللی برای مسیحیت بود. در این نشست بین المللی تمام مغزهای متفکر درجۀ یک مسیحیت را جمع کردند، چندین سال این نشست طول کشید، مشکلات الهیاتی و دینیشان را یکی یکی با هم در میان گذاشتند؛ آموزه هایشان را شسته رِِِفته کردند، آنچه که دیگر قابل عرضه و قابل دفاع نبود، کنار گذاشتند و آنچه که قابل دفاع بود، پذیرفتند و حتی آنچه را که لازم بود، تولید کردند. ما فکر می کنیم در دین که نمی شود تولید کرد، دین فقط آن چیزی است که در گذشته گفته شده است. این حرف اصلاً درست نیست. همه ادیان بزرگ دنیا در مقطعهای حساس تاریخی تولیدات جدید داشته اند. واتیکان دریچه هایی جدید به روی روحانی های مسیحیت گشود. دستان آن ها را باز کرد. آن ها را با دنیای جدید آشنا کرد و راه سخن گفتن از دین در این دنیا را به آن ها نشان داد.
در حال حاضر در شهرهای بزرگ دنیا بسیار کم اتفاق میافتد که ببینید کشیشی
خرافه می گوید، چون به او می خندند. دیگر از این چیزها خبری نیست. اما در
تهران ما چه خبر است؟ در رادیو و تلویزیون ما چه خبر است؟ من رادیو و
تلویزیون خودمان را کم نگاه می کنم، برای این که نه تنها چیزی از آن یاد
نمی گیرم، بلکه از دافعه شدید آن ناراحت میشوم، اما گاهی که نگاه می کنم
خرافههایی به طور رسمی از همین رادیو و تلویزیون به گوش می رسد که واقعاً
تعجب آور است و متاسف میشوم، اوایل انقلاب از این خرافه ها خبری نبود، به
تدریج این ها اضافه شده است.
به
هر حال ما مسلمان ها احتیاج داریم به چنین نهضتی، به چنین حرکتی. باید به
فکر نجات اسلام از افکار عقب مانده، از بیان های غیرقابل دفاع، از خرافه
ها، از فتواهای ضدِانسانی و ضدِحقوق بشری باشیم، به وجود آوردن یک تفکر
روشن دینی و صاف کردن را تفکر صحیح سیاسیِ عقلانی (نه قاطی پاتی کردن این
ها با یکدیگر) وظیفه بزرگ ماست تا نسل آیندۀ ما بتواند در دین صحیح فکر کند
و در سیاست صحیح عمل نماید.
----------------------------------------------------------------------------------------
قسمتی از سخنان استاد محمد مجتهد شبستری
در مجلس بزرگداشت سید محمود طالقانی تهران، کانون توحید 20 شهریور 1393
#paris #france #isis #داعش #تروریست #القاعده #terrorist
لینک کانال تلگرام
https://telegram.me/mohammadmojtahedshabestari
فقط بی ثباتی است که ثبات دارد!
گاهی چقدر نگران می شویم از این که روی صورتمان چروک جدیدی می افتد ،سلامتی مان رو به تحلیل می رود و...
و من دوباره یاد بحث اریک فروم افتادم درباره "داشتن" یا "بودن".
در کتاب داشتن یا بودن اریک فروم توضیح می دهد که ما آدم ها به جای آن که زندگی کنیم و باشیم ؛
فقط در حال جمع کردن و "داشتن" هستیم.
ما به پدیده ها به چشم مایملک نگاه می کنیم و به آن ها چنگ می زنیم تا پیش خودمان نگه داریمشان.
ما به جای آن که دنبال دانستن باشیم، دنبال جمع کردن اطلاعات هستیم،
به جای آن که از پول لذت ببریم، دنبال ذخیره کردن برای آینده هستیم،
به
جای آن که به بچه هایمان فرصت حضور و زندگی کردن بدهیم، سعی می کنیم مثل
یک دارایی آن ها را داشته باشیم، تا آن طور که ما می خواهیم زندگی کنند و
به آنچه ما باور داریم، ایمان بیاورند ....
به جای آن که از لحظه ای در آن هستیم، لذت ببریم، سعی می کنیم با عکس گرفتن، آن لحظه و خاطره را تصاحب کنیم و....
شاید یک نتیجه این تمایل ما به داشتن و نگه داشتن، این باشد که مرتب دنبال ثبات می گردیم؛
می خواهیم همه چیز را در بهترین حالت آن حفظ کنیم، دوست داریم همیشه جوان بمانیم و سالم،
دوست داریم وسایلی که به ما مربوط است،نو و سالم باقی بمانند...
در همه این ها ما دنبال "ثبات" و "قرار" هستیم،و از این بابت متحمل اضطراب و رنج می شویم،
نگرانی این که ثبات در مسایلی که به ما مربوط است، از بین برود..
در حالی که در دنیا هیچ چیز ثبات و قرار ندارد، هیچ چیزی "همان طوری که هست باقی نمی ماند".
و این قانونی است که ما مدام آن را از یاد می بریم.
اگر جرات داشته باشیم، این قانون را بپذیریم که دنیا بی ثبات است و هیچ چیز پایدار نیست، به آرامش بزرگی می رسیم .
" همه چیز گذرا و فانی است، فقط اوست که می ماند"
و چون مولانا این قانون را از شمس آموخته بود، به یک شادی و آرامش عمیق رسیده بود .
تمام تلاش ما برای آن که " قرار" و "ثبات" را در این دنیا حفظ کنیم، محکوم به شکست است.
ما برای آن که "قرار" را حفظ کنیم، بی قرار می شویم،
هرگاه سعی می کنیم پدیده ای را همان طوری که هست حفظ کنیم، دچار اضطراب و رنج فراوان برای "حفظ قرار" آن پدیده می شویم.
بی قراری آدم ها عمدتا نتیجه این است که به دنبال قرار می گردند.
یکی از نتایج ملاقات شمس با مولانا آن بود که فهمید تنها اصل ثابت جهان، بی ثباتی است.
فقط بی ثباتی است که ثبات دارد.
و ما مدام در حال نقض این مهم ترین قانون جهان هستیم. مدام می خواهیم قرار و ثبات را حفظ کنیم، در حالی که اصل جهان بر بی ثباتی است.
اگر مانند مولانا یاد بگیریم که از جستجوی "قرار "بگذریم ،و دیگر "قرار" برای ما مهم نباشد؛
تازه در آن صورت است که به "قرار" می رسیم:
جمله بی قراریت از طلب قرار توست
طالب بی قرار شو،تا که قرار آیدت
ایرانیان در مصرف قند، نمک و چربی افراط میکنند.
به گفته دکتر هدایت حسینی، مدیرکل نظارت و ارزیابی فرآوردههای غذایی، نوشیدنی، آرایشی و بهداشتی سازمان غذا و داروی ایران، ایرانیان به طور متوسط روزانه ۱۲ گرم نمک، ۵۱ گرم شکر و ۵۰ گرم چربی مصرف میکنند که همگی از حد مجاز بالاتر است.
دکتر حسینی حد مطلوب مصرف نمک، قند و چربی را به ترتیب روزانه پنج، ۴۰ و ۳۵ گرم عنوان کرد.
دکتر حسینی همچنین گفت که مردم ایران به طور متوسط بیست درصد بیش از حد مجاز انرژی دریافت میکنند که این منجر به افزایش وزن و شیوع بیماریهای قلبی عروقی می شود. به گفته او، فقط ۳۰ درصد مردم ایران وزن مناسب دارند.
وزارت بهداشت ایران در سالهای اخیر بارها هشدار داده که مصرف قند و نمک و چربی در سبد غذایی خانوادهها خیلی بیشتر از میزان توصیه شده است.
وزارت بهداشت ایران میگوید که تقریبا نیمی از افراد ۱۵ تا ۶۵ ساله کشور چاق هستند یا اضافه وزن دارند.
تحقیقات همچنین از شیوع بالای سندروم متابولیک در مردم ایران و بویژه زنان حکایت دارند؛ به طوری که گفته میشود نزدیک به یکسوم زنان ایرانی به این سندروم مبتلا هستند.
سندروم متابولیک را به طور ساده میتوان مجموعه چاقی (BMI > ۳۰ ) فشارخون، قند و چربی بالا تعریف کرد.
شواهد علمی بسیار قوی نشان میدهد که تغذیه سالم، الگویی است که در آن سه اصل رعایت شده باشد:
تحقیقات بین المللی هم نشان میدهند که در ایران فشار خون بالا مهم ترین عامل و بعد از آن تغذیه نامناسب، اضافه وزن و چاقی، کلسترول بالا و قند خون بالا مهم ترین عوامل زمینهساز مرگ به علت بیماریهای قلبی-متابولیک (بیماریهای قلبی و عروقی و دیابت و سکته مغزی) هستند.
اما تغذیه نامناسب مردم ایران فقط به علت افراط در مصرف قند و نمک و چربی نیست، بلکه مصرف کم غذاهای محافظ مثل سبزیجات و حبوبات، میوه و غذاهای دریایی و غلات سبوسدار در ایجاد بیماریهای قلبی-متابولیک نقش مهمی دارند.
مدیرکل نظارت و ارزیابی سازمان غذا و دارو در همایش کشوری برچسبگذاری موادغذایی و نشانگرهای رنگی تغذیهای صحبت میکرد گفت:
"نشانگرهای رنگی تغذیه مانند چراغ راهنما است، رنگ سبز به معنای اطمینان، زرد نشانگر احتیاط و قرمز بیانگر خطر است."
"تلاش میکنیم در آیندهای نه چندان دور همه محصولات دارای برچسب و نشانگر باشند و صنایع نیز سعی کنند تا کیفیت محصولات خود را به رنگ سبز ارتقاء دهند."
دو هشدار مهم برای سلامتی شما
لطفا این هشدارها را جدی بگیرید..
هشدار یکم : نوشیدن آب سرد بعد از غذا مساوی است با سرطان..
خوردن یک لیوان آب یا هر نوشیدنی خنک بعد از
غذا، به نظر خیلی لذت بخش می رسد . حال آن که زمانی که شما آب سرد بعد از
غذا میل می کنید، آب سرد می تواند توده های چربی را که شما با غذا خورده
اید، سفت و منجمد کند . این عمل فرآیند هضم غذا را کند کرده و نیز زمانی که
با اسید معده ترکیب می شود، تجزیه شده و بسرعت توسط روده جذب می شود .حتی
سریع تر از غذای جامد .این ماده سطح روده را می پوشاند و تبدیل به چربی شده
و محمل مناسبی برای سرطان می شود .. پس بهترین کار این است که پس از خوردن
غذا سوپ یا نوشیدنی گرم بخوریم ..
در این زمینه بوعلی سینا می فرماید:
آب یخ خوردن، ضرر خود را اگر در جوانی نشان ندهد،درمیان سالی حتما ضربه اش را به تو خواهد زد!
همچنین طب کهن درباره دمای آب می گوید:
هزاران سال است که طب چینی مصرف آب سرد را توصیه نمی کند و دلیل آن هم، تأثیر کلی آب سرد روی ارگان های داخلی شامل انقباض و…است. در حالی که آب ولرم برای ارگان های داخلی مفید است و باعث افزایش گردش خون می شود.
*هشدار دوم: کشف سمی مهلک و کشنده داخل سماور و کتری
لطفا این هشدار را جدی بگیرید،برای دم کردن چای ،آب سرد شده کتری را مجددا نجوشانید.
بارها اتفاق میافتد که برای درست کردن چای، آب کتری را پس از جوش آمدن خاموش کنید و پس از مدتی فراموش خواهید کرد که از آن استفاده کنید و مجدد مجبور به جوشاندن آن هستید.باید این هشدار را جدی بگیرید که برای دفعه بعد از انجام این کار دست بردارید، چرا که آب سرد شده و مجدد جوشیده شده تبدیل به مواد خطرناکی میشود که سلامتی را تهدید میکند ،باید گفت که با این کار ترکیبات خطرناکی در آب جوش انباشته میگردد، از این دست ترکیبات میتوان به آرسنیک،نیترات و فلورید اشاره کرد.و نمک کلسیم از جمله ترکیباتی است که با این کار در آب انباشته شده و ایجاد سنگ کیسه صفرا میکند و در صورت مصرف بیش از حد این آب بروز سنگهای کلیوی را نیز به همراه خواهند داشت.
حال آب دوباره جوشیده شده چگونه بر روی بدن اثر میگذارد؟
نیترات یک ماده سمی است، زمانی که این ماده موجود در آب پس از سرد شدن
،دوباره در معرض حرارت بالا قرار میگیرد، ترکیبات نیترات آن کاملا تغییر
یافته و به نیتروسامین تبدیل میگردد. گفتنی است که این ماده به شدت سرطان
زا بوده و انواع سرطان ها را شامل میگردد. آرسنیک نیز یک ماده مسموم کننده
میباشد که مصرف طولانی مدت آبهای دوباره جوشیده باعث بروز مشکلات
جدی،چون سرطان، بیماریهای قلبی، مشکلات عصبی و حتی ناباروری میشود.و نیز
جذب فلوراید بالا نیز باعث ایجاد مشکلات عصبی میشود که این اتفاق در
کودکان منجر به تاخیر شناختی میگردد.
برای آن که از مشکلات در امان بمانید، کافی است کتری را از آب جوش سرد شده خالی کرده و مجددا آب بریزید و بجوشانید .
نکته : آب جوشیده برای یک بار ،نوشیدن آن بلامانع است..
لطفا این پست مهم را به اشتراک بگذارید تا دیگر دوستان نیز بخوانند.
مهربانی هیچ هزینه ای ندارد و رساندن دانش عبادت است.