دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

سرباز فداکار جان یک نفر را از غرق شدن نجات داد

سرباز فداکار جان یک نفر را از غرق شدن نجات داد
به گزارش سرویس اجتماعی برنا، سرهنگ «مهدی یارندی» معاون اجتماعی استان البرز در تشریح این خبر اظهار داشت : یکی از کارکنان وظیفه کلانتری 28 آدران در حالی که روز جمعه مورخ 22 مهرماه سال جاری در محور کرج – چالوس کیلومتر 13 (آبشار نوجان) در حال گشت زنی بود، ناگهان مشاهده کرد که فردی در حال دست و پا زدن و غرق شدن در داخل رودخانه است.

وی ادامه داد: این سرباز فداکار بلافاصله با توجه به آشنا بودن به فنون شنا با شجاعت کامل به داخل رودخانه پرید و فرد مذکور را از مرگ حتمی نجات داد که با رسیدن عوامل اورژانس و انجام معاینات پزشکی مشخص شد که خوشبختانه هیچ مشکلی برای او به وجود نیامده است.

سرهنگ یارندی خاطر نشان کرد: ماموران کلانتری آدران با بررسی موضوع دریافتند که فردی که در حال غرق شدن بوده، به همراه خانواده خود در کنار رودخانه کرج مشغول تفریح و استراحت بوده که به علت سهل انگاری و با توجه به این که به فنون شنا هیچ گونه آشنایی نداشته داخل آب رفته و به دلیل شدت جریان آب قادر به کنترل خود نمی‌شود .

معاون اجتماعی استان البرز افزود: یکی از همراهان این فرد نجات یافته با مشاهده صحنه غرق شدن وی اقدام به پریدن به داخل رودخانه به قصد نجات او می‌کند که موفق نمی‌شود و درحالی که جریان آب او را تا حدود 100 متر با خود به پایین رودخانه برده بود، این سرباز فداکار با مشاهده صحنه و درخواست کمک از سوی او در حرکتی شجاعانه و انسان دوستانه اقدام به نجات وی می کند که مورد تشویق و تقدیر مردم و خانواده او قرار می‌گیرد.

آمپولی مانند نیش پشه

آمپولی مانند نیش پشه

خیلی وقت ها می بینید پدر و مادرها برای دلداری دادن و تشویق فرزندشان به تزریق آمپول می گویند: "مثل نیش پشه است، اصلا دردش رو نمی فهمی." 

  حالا به نظر می رسد که این عبارت کلیشه ای در حال تعبیر شدن است. ‏گروهی از دانشمندان دانشگاه اوزاکا در ژاپن نوع پیشرفته ای از سرسوزن را برای نمونه گیری از خون ابداع کرده اند که کاملا کپی شده از روش کار نیش پشه است و درد بسیار کمتری خواهد داشت. ‏‏البته کلیات چنین طرحی از چند سال پیش در دست تحقیق بود، اما حالا ژاپنی ها با ایجاد قطعاتی مانند قطعات دهانی پشه در سرسوزن جدید و افزودن چند موتور کوچک به مجموعه، آن را به مراتب کارآمد و کم درد ساخته اند. ‏‏در این سوزن از یک قطعه لوله توخالی (برای نمونه گیری) و دو زائده ریز (مانند زواید دندانه دار دهان پشه) از جنس سیلیکون استفاده شده است که سطح تماس با پوست را کاهش می دهد و باعث کاهش تحریک گیرنده های درد می شود. همچنین به کار نرفتن فلز باعث کمتر شدن تحریک پوست توسط اتم های فلزات شده و درد را به مراتب کمتر هم می کند. ‏‏برای کارآیی بیشتر این زواید و لوله توسط یک موتور پیزوالکتریک حرکت داده می شوند تا با فرکانس 15 هرتز نوسان کرده و دقیق تر و صحیح تر وارد پوست شوند (دقیقا مانند ارتعاشات نیش پشه). داوطلب هایی که این نیش بر روی آن ها آزمایش شده (از جمله سرپرست پروژه، مصداق یک سوزن به خود یک جوالدوز به دیگران) اظهار کرده اند که این سوزن درد بسیار کمتری را در مقایسه با سوزن های متداول ایجاد می کند، هرچند بعضی از آن ها درد خفیف و مبهمی را بعد از تزریق ذکر می کنند. ‏‏پژوهشگران علت این درد مبهم را نحوه نوسانات مجموعه سوزن و زواید آن دانسته اند و ابراز امیدواری کرده اند که با اصلاح سیستم ارتعاش و پیشرانی سوزن ها این درد مبهم نیز برطرف شود.‏ به نظر می رسد این روزها روش های تزریق به یکی از دغدغه های اصلی دانشمندان و پزشکان تبدیل شده و گروه های مختلف در تلاشند تا اضطراب نهفته در کلمه آمپول را به کلی از بین ببرند. ‏آیا شما هم جزو کسانی هستید که داروهای خوراکی را به آمپول ها ترجیح می دهند؟ یا روش های تزریقی را بهتر از روش های دیگر می دانید؟ ‏

منبع : نارنجی

این چهار جمله شما را تکان نمی دهد؟

این چهار جمله شما را تکان نمی دهد..؟

 

زاهدی گوید:
جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد . اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد . او گفت: 
 ای شیخ ! خدا می داند که فردا حال ما چه خواهد بود!
دوم مستی دیدم که ...
افتان و خیزان راه می رفت. به او گفتم: قدم ثابت بردار تا نیفتی . گفت: 
  تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟
سوم کودکی دیدم که چراغی در دست داشت. گفتم: این روشنایی را از کجا اورده ای ؟ کودک چراغ را فوت کرد و آن را خاموش ساخت و گفت:
تو که شیخ شهری، بگو که این روشنایی کجا رفت؟
چهارم زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت می کرد . گفتم: اول رویت را بپوشان ،بعد با من حرف بزن .
گفت: من که غرق خواهش دنیا هستم ، چنان از خود بی خود شده ام که از خود خبرم نیست .تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟
 
مجله تفریحی سرگرمی لیلی- نویسنده:بیتا  
 
...و این دو بیت را نیز بخوانید: 
 
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی
هر لحظه به آغوش یکی پیوســـــتی
گفــــتا که من آنچه می نمایم هستم
آیا تو چنان چه می نمایی هســـتی؟!

دانستنی های جالب

دانستنی های جالب

 

  با یک مداد معمولی خطی به طول 58 کیلو متر می توان کشید!!!!

تجربه نشان داده است که مرغ با شنیدن صدای موسیقی بزرگ ترین تخم را می گذارد!!!

تمام خرس های قطبی چپ دست هستند!!

جگر تنها عضو داخلی بدن است که اگر با عمل جراحی قسمتی از آن بر داشته شود، دوباره رشد می کند.

چشم انسان می تواند 10 میلیون رنگ مختلف را ببیند و از هم تشخیص دهد.

حس بویایی سگ با حس بویایی مورچه برابری می کند!!!

حلزون ها می توانند 3 سال متوالی بخوابند.

در شیلی صحرایی وجود دارد که هزازان سال است در آن باران نباریده است.

زبان مقاوم ترین ماهیچه بدن است.

فندک قبل از کبریت اختراع شد!!!!!

قرنیه چشم تنها قسمت بدن است که خون ندارد.

قلب انسان در هنگامه عطسه به اندازه یک میلیونیم ثانیه می ایستد!!!

حس بویایی خرس تقریباً صد برابر قوی تر از حس بویایی انسان است.

حنجره زرافه تار صوتی ندارد و گنگ است!!!!

خرگوش و طوطی تنها حیواناتی هستند که بدون بر گشتن به عقب می توانند پشت سر خود را ببینند!!

خوک ها به لحاظ بدن قادر به دیدن آسمان نیستند.

زنبور عسل دو معده دارد :یکی برای جمع آوری عسل و دیگری برای هضم غذا!!!

شهر مکزیک سالانه بیست و پنچ سانتی متر نشست می کند.

قلب میگوها در سر آن ها قرار دارد!!

کرم های ابریشمی در 56 روز 6000برابر خود غذا می خورد!!!!!

گونه ای از خرگوش قادر است 12 ساعت پس از تولد جفت گیری کند.

موش های صحرایی چنان تکثیر می کنند که در عرض 18ماه دو موش صحرایی قادرند یک میلیون فرزند داشته باشند!!!!!

موش های صحرایی سالانه یک سوم منابع و ذخایرغذایی جهان را نابود می سازند.

لایه پوستی که آرنج دست را پوشانده در هر ده روز یک بار عوض می شود.

ناخن های انگشتان دست تقریباً چهار برابر ناخن های پا رشد می کند!!

یک زنبور عسل باید روی چهار هزار گل بشیند تا بتواند به اندازه یک قاشق عسل تهیه کند!!!

 

انیمیشن های متحرک جذاب

عشق یک‌طرفه و این همه دردسر  

احساس خوبی نسبت به دختر همسایه مان داشتم و هر روز که می خواستم به سر کار بروم ،چند دقیقه منتظرش می ماندم تا بیاید و او را ببینم.

یک روز دلم را به دریا زدم و از ساغر خواستگاری کردم. مرد جوان در دایره اجتماعی کلانتری ۱۵ مشهد افزود: او ابرویی بالا انداخت و با لحنی تند گفت: بهتر است پایت را اندازه گلیم خودت دراز کنی. با شنیدن این حرف، قلبم گرفت و موضوع را به مادرم اطلاع دادم.

خانواده ام گفتند با این ازدواج موافق نیستند، اما من که می خواستم به هر قیمتی شده ساغر را به دست بیاورم. چند روزی از خانه قهر کردم. والدینم که آبروی خودشان را در خطر می دیدند، با خواسته ام موافقت کردند و به خواستگاری دختر مورد علاقه ام رفتند.

پدر و مادر ساغر با روی باز ما را پذیرفتند و آن ها حتی دختر خود را در منگنه قرار دادند تا به این ازدواج تن بدهد. مرد جوان افزود: من ساغر را با مهریه ای سنگین به عقد خودم درآوردم و ما زندگی مشترک خود را زیر یک سقف سرد و بی روح آغاز کردیم. ساغر مرا دوست نداشت و این احساس خود را در حرکات و رفتارش نشان می داد.

من خیلی از کارهای او را نادیده می گرفتم و با صبوری سعی داشتم همسرم را راضی نگه دارم. ولی با وجود گذشت ۵ سال هیچ تغییری در احساسات ساغر به وجود نیامد و او روز به روز از من بیشتر فاصله می گرفت.

شاید باور نکنید، حتی خودرو و منزل مسکونی مان را به نام او انتقال سند دادم و چون خیلی دوستش داشتم، حق طلاق را نیز به همسرم واگذار کردم ؛ ولی باز هم فایده ای نداشت. این اواخر ساغر برخورد بسیار تحقیرآمیزی داشت و کار به جایی رسید که ما فقط به اسم و در ظاهر زن و شوهر بودیم.

من که دیگر از این شرایط خسته شده بودم، یک روز پس از جر و بحثی مفصل از خانه قهر کردم و به منزل پدرم رفتم. برای این که تجدید روحیه ای پیدا کنم، چند روزی همراه پدر و مادرم برای مسافرت به جزایر زیبای خلیج فارس رفتم . پس از بازگشت از سفر نیز ۱۵ روز از او بی خبر بودم؛ اما دیروز غروب ساغر در تماسی تلفنی که از دبی برقرار شده بود ،گفت: خانه و خودرو را فروخته و می خواهد برای همیشه به اروپا برود.

او می گفت وکیلش برای طلاق قانونی اقدام کرده است و... . با عجله خودم را به خانه پدر ساغر رساندم. آن ها نیز از او اظهار بی اطلاعی کردند و من مانده ام با این سر بی کلاه و این همه مشکلات.

امیدوارم جوان ها در ازدواج و انتخاب همسر منطقی فکر کنند و هیچ پدر و مادری نیز فرزند خود را به ازدواج اجباری مجبور نکنند؛ چون چنین ازدواجی هیچ ارزشی ندارد.