دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

تکنیک های شاد زیستن به سبک مستربین

تکنیک های شاد زیستن به سبک مستربین

 مستربین

شاد زندگی کردن آرزوی هر شخصی است و تلاش های بسیاری برای آن می کند. این بار شما به روش های مستربین زنگی شادی داشته باشید.

در دنیای کمدی، هنرپیشه ای انگلیسی وجود دارد که او را با نام مستربین Mr.Bean می شناسیم. از آنجا که فیلم هایش در تلویزیون خودمان هم بارها پخش شده است، حتما شما خواننده عزیز هم او را می شناسید و حداقل چند کلیپی از او دیده اید؛ بحث ما درباره نوع نگاهی است که این شخصیت به زندگی دارد.

مستربین مردی است که نه تحصیل کرده، نه پول دارد و نه خوش قیافه است. او نه هنری دارد، نه خانواده ای، نه خانه ای از خود و نه حتی دوست و آشنایی. دائم خراب کاری می کند، اما شاد است. در همان دنیای کوچک و به چشم ما خالی خودش، خوشحال است. به خاطر از دست دادن چیزی غصه نمی خورد، حسرت چیزی را ندارد. تنها کس و کار او یک خرس عروسکی کهنه است که با تخیل خودش به او موجودیت می بخشد، با او حرف می زند و او را همه جا با خود می برد.البته که مستر بین کاراکتری ساخته و پرداخته ذهن نویسنده و کارگردان است و نقطه ضعف های بسیاری هم دارد، اما دروغ محض نیست. در واقع همه ما در زندگی روزمره با کسانی مواجه می شویم که به زعم ما چیزی ندارند، اما احساس شادی و خوشبختی دارند؛ راستی راز شادمانی این افراد چیست؟

راز شاد زندگی کردن مستر بین چیست؟

برای شاد بودن در زندگی مانند مستربین در لحظه زندگی کنید
آنچه شادی ها را از ما می گیرد و پای غصه ها را به زندگی ما باز می کند، فارغ بودن از لحظه حاضر و پرداختن به گذشته و آینده است. خاطرات تلخ، حسرت ها، آرزوهای بر بادرفته، خوشبختی از دست رفته در گذشته و نیز رنج ها و مخاطرات هنوز نیامده، ترس های مبهم، اضطراب های نامعلوم، نگرانی های بی اساس در آینده باعث می شود از زمان حال غایب باشیم و نتوانیم خوبی های لحظه را ببینیم و از آن لذت ببریم. فرض کنید در یک روز بهاری در خیابان راه می روید که ناگهان باد و بارانی شروع می شود که زمین و زمان را به هم می ریزد. ممکن است وقوع چنین رخدادی، خرابی، خسارت یا ترسی را به یادتان آورد. ممکن است با مقایسه اوضاع کشوری که پیش از یک زلزله وحشتناک چنین آب و هوایی در آنجا دیده شده بود، بترسید که مبادا این آب و هوا هم زلزله بدی به دنبال داشته باشد یا نگران شوید که نکند لباس های روی بند رختتان را باد ببرد و…

در صورت چنین تصوراتی در لحظه حضور نخواهید داشت و نمی توانید لطافت هوا و خنکای باران را روی پوست صورتتان احساس کنید. پرواز شکوفه ها و برگ های نورس را در هوا و تغییر رنگ و حالت دم به دم آسمان را ببینید و به این ترتیب یکی از زیباترین تابلوهای سمعی و بصری طبیعت را از دست خواهید داد. 

مستربین در لحظه زندگی می کند. به هر اتفاقی در همان لحظه ای اهمیت می دهد که وجود دارد. وقتی گذشت فراموشش می کند و به دنبال لحظه بعد می رود؛ لذا مزه های تلخ زیر زبانش نمی ماند و ترس از آینده عیشش را منقص نمی کند.

در زندگی تان کم توقع باشید تا با شادی زندگی کنید
رشته آرزو، دراز است و هرگز به آخر نمی رسد. همواره آنچه را داریم نمی خواهیم و آنچه را نداریم، می خواهیم. واضح است که ناکام می شویم، خشمگین می شویم. افسرده می شویم و شادی از کفمان می رود. هر چه از دنیا کمتر توقع داشته باشیم، روزگار بر ما خوش تر خواهد گذشت.مستربین از هیچ کس توقع ندارد و البته خودش را هم ملزم نمی داند که ضرورتا همه توقعات دیگران را برآورده کند.

آسان گیری یکی دیگر از روش های شاد زندگی کردن است
بعضی از ما آدم ها گویی آفریده شده ایم زندگی را بر خود و دیگران سخت بگیریم و تلخ کنیم. کمال گرایی از آن صفاتی است که متاسفانه نزد خیلی ها حسن محسوب می شود و به آن مباهات می کنند، اما کمال گرایی در اصل نوعی نقطه ضعف است. وقتی ما دلمان می خواهد که همه چیزمان در حد کمال باشد، خانه مان بسیار تمیز، مرتب و لوکس باشد. کارمان در حد اعلا، ظاهرمان بی نقص، فرزندمان شاگرد اول، همسرمان همه چیز تمام باشد، یعنی ما خود را بی نقص و کامل تر از دیگران می دانیم و انتظار نداریم نقصی در خود و زندگی مان وجود داشته باشد. حال آن که آنچه بی نقص تصور می کنیم، در ظاهر امر است و نقص ها همه در جایی قرار دارند که دیده نمی شوند. نقص هایی مانند تکبر، خودخواهی، خودمحوری و…تلاش برای بی نقص بودن باعث می شود نسبت به خود و دیگران سخت گیر شویم و به همه چیز بیش از حد اهمیت بدهیم و دائم نگران به وجود آمدن نقصی در هر قسمت از مجموعه زندگی مان شویم، همین شادی را از ما می گیرد و تنش و اضطراب را جایگزین آن می کند. 

فرض کنید خانواده دور میز جمع باشند و بخواهند با لذت و شادی غذای خوشمزه ای را دور هم بخورند و مثلا خانم خانه مدام نگران باشد که مبادا غذا روی رومیزی بریزد و آن را لک کند. «مواظب باش»، «نریزی ها»، «دست کثیفت را روی میز نگذار»… آیا دیگر لذت و شادی باقی می ماند؟ مستربین آسان گیر است، نسبت به چیزی تعصب و حساسیت ندارد، همیشه ساده ترین راه حل را انتخاب می کند و از آن بسیار لذت می برد.

برای شاد بودن در زندگی تان برای خودتان زندگی کنید
بسیاری از ما برای خود زندگی نمی کنیم، بلکه برای جلب رضایت دیگران زندگی می کنیم، خود را جوری می آراییم که دیگران خوششان بیاید، لباسی می پوشیم که باب طبع دیگران باشد، خانه را جوری تزیین می کنیم که دیگران بپسندند، از موضوعاتی حرف می زنیم، کتاب هایی می خوانیم، به چیزهایی علاقه نشان می دهیم… که دیگران دوست داشته باشند. دیگران بپسندند و مورد تایید دیگران باشد. می دانید که برآوردن همه این ها، چه حجمی از تلاش، وقت، انرژی و استرس را طلب می کند و این همه فقط به خاطر این که دیگران از ما راضی باشند، خود ما چه می شویم؟ اگر برای خود زندگی نکنید و فقط در پی جلب رضایت دیگران باشید، نعمت شادی از کفتان خواهد رفت.

برای شاد بودن در زندگی تان شکرگذار باشید
و بالاخره به مهم ترین بخش مطلب یعنی شاکر بودن می رسیم. یکی از چیزهایی که بیشتر از همه ما را از شادی ها و لذت های زندگی دور می کند، ناشکری است. ناشکری یعنی ندیدن نعمت های زندگی و دیدن آن چیزهایی که می خواهیم و نداریم و معلوم هم نیست که خواسته هایمان الزاما به خیر و صلاح ما باشد. ناشکری یعنی ظاهرمان را جور دیگری بخواهیم، نه آن جور که هست، آرزوی خانواده و همسر و فرزند دیگری داشته باشیم، نه آن هایی که هستند. خواستار کار دیگری، شهر و کشور دیگری، شرایط دیگری… باشیم. چطور می توان از کسی که مدام از وضعیتش شکایت دارد و ناراضی است، توقع شاد بودن داشت؟ چنین شخصی محکوم به ناکامی و نارضایتی همیشگی است. لذت بردن از هرچه داریم، شکر عملی است، جدای از شکر زبانی. ما نمی توانیم دنیا را تغییر دهیم، اما می توانیم نگرش خودمان را تغییر دهیم و از دنیا همان طور که هست لذت ببریم. مستربین از کوچک ترین جزئیات زندگی اش لذت می برد و با آن خوش است. حتی از موشی که در دیوار اتاقش لانه کرده است. / بیتوته

 

استعاره هایی برای زندگی

استعاره هایی برای زندگی 


نشریه سازمان مک کنزی که یکی از بزرگ ترین شرکت های مشاوره در جهان است، در یکی از شماره های اخیر خود، مقاله ای تحت عنوان «استعاره هایی برای زندگی» منتشر کرد و کوشید دیدگاه انسان های موفق در نقاط مختلف جهان را به شکل استعاره ای ساده و قابل فهم، طبقه بندی کند.

در این مقاله، گزارش شد که دو مدل ذهنی قالب در جهان وجود دارد:

 مدل ذهنی «شکارچی» و مدل ذهنی «کشاورز».

کسانی که در جاده موفقیت مانند یک شکارچی زندگی و حرکت می کنند، تمام لحظات زندگی خود را در پی «شکار» می گردند. همه چیز از دیدگاه آنان یا فرصت است یا تهدید. هر صدای نجوایی، هر درخشش نوری، هر مسیر تاریکی، می تواند در آن ها امید یا ترس ایجاد کند.

شاید شکارچی بودن بد نباشد. شکارچی توانمند می داند که شب هنگام، شکار در دست به خانه بازخواهد گشت. بر در و دیوار خانه خود، پوست شکارها و شاخ گوزن ها و دندان گرازها را نصب می کند و هر شب، در اندیشه شکار فردا می خوابد.

سختی زندگی شکارچی در این است که هر موجود زنده ای را یا شکار می داند یا شکارچی. اگر آن را شکار ببیند، تا دست یافتن بر آن و به چنگ کشیدن آن، آرامش را تجربه نخواهد کرد و اگر دیگری را شکارچی ببیند، سختی رقابت، طعم شیرین شکار را تلخ خواهد کرد.

این شکارچیان را در محیط کسب و کار دیده اید؟ تمام روز در پی تلاش و موفقیت و رشد و پیشرفت و پول. و دیوارهای اتاقشان پوشیده از مدارک و تقدیرنامه ها و نشان ها.

هستند کسانی که در جاده موفقیت، مانند یک کشاورز زندگی می کنند. بذری می کارند و آرام می نشینند. می دانند روزی این بذر به میوه تبدیل خواهد شد. تا آن روز در انتظار می مانند. شاید هر از گاهی، آبی بر مزرعه بپاشند و خاک را سیراب کنند. شاید گاهی دستی بر سر و روی نهال ها بکشند. اما هر چه باشد، آرام تر از شکارچی زندگی می کنند.

مردی را می شناختم که به آرامی و بی تنش کار می کرد. هر روز مثل روزهای قبل. او می گفت می دانم که وقتی بیست سال تجربه داشته باشم، می توانم به تدریج کسب و کار جدیدی برای خودم آغاز کنم.

این مرد را بیشتر کشاورز می دانیم تا شکارچی. عموم مردم در یکی از این دو قفس ذهنی گرفتار می شوند.

 گروه نخست آن چنان دل مشغول رشد و موفقیت می شوند که ابعاد دیگر زندگی را فراموش می کنند

 و گروه دوم، آن چنان به جستجوی آرامش بر می خیزند که شیرینی تنش و تکاپو را به فراموشی می سپارند.

شاید راه سوم، الگوی ذهنی «ماهی گیر» باشد. آرامش و سکوت و لذت و انتظار برای فرصت. زمانی که فرصتی دست داد با سرعت و انرژی برای در اختیار گرفتن آن بکوشیم و دوباره در انتظار و آرامش بنشینیم.

موفقیت در زندگی، نه با آرامش مطلق به دست می آید نه با کوشش جانفرسا. موفقیت ترکیب مناسبی از این دو است.  

شما چه هستید؟ کشاورز؟ شکارچی؟ یا ماهیگیر؟