دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

مشکل امروز ما دارو و درمان نیست!

مشکل امروز ما دارو و درمان نیست!


-همه می دانند که شستن ظرف ها با مایع ظرف شویی روزی حداقل 10 گرم از این مایع را وارد بدن می کند، اما کسی حاضر نیست یک سوم سرکه به آن اضافه کند.
-آب شرب شهری دارای نیتریت و نیترات و کادمیوم و آرسنیک و کلر است، اما کسی حاضر نیست یک کوزه ده هزار تومانی بخرد و می رود دستگاه تصفیه آب 400 هزار تومانی می خرد!
-همه می دانند که درنمک یددار ید وجود ندارد ،بلکه یدات وجود دارد و از روزی که مردم نمک یددار خور شدند، کم کاری و پرکاری تیروئید بیداد می کند، اما کسی حاضر نیست از سنگ نمک استفاده کند!
-همه می دانند که تمام روغن های نباتی جامد و مایع پالم است و تراریخته، اما کسی حاضر نیست دستور موکد قرآن به استفاده از روغن پیه و دنبه را مصرف کند(روغن پیه و دنبه هم لاغر کننده است وهم صورت را زیبا می کند و هم تری گلیسیرید و کلسترول را تنظیم می کند.)
-همه می دانند که بو علی سینا علت 16 بیماری لاعلاج را مصرف گوشت گاو و گوساله می داند، اما متاسفانه در خریدن گوشت گاو در قصابی ها از همدیگر پیشی می گیریم!
-همه می دانیم که آب لیموی بازاری آب کاه است با ترکیب جوهر لیمو، اما متاسفانه آبلیموی بازاری با نام دلیل و مجید و عباس را می خریم!
-همه می دانیم که رب بازاری دارای درصدی سرب است، اما باز هم استفاده می کنیم!
-همه می دانیم هیچ حیوانی به بوته چای نزدیک نمی شود، اما ما روزی بین 3 الی 10 لیوان چای می خوریم!
-همه می دانیم اغلب نان ها دارای جوش شیرین است که عامل اصلی تمام مشکلات گوارشی است، اما حاضر نیستیم از کسی که درخانه نان خانگی می پزد حمایت کنیم!
-سس مایونز سم اصلی کبد است، اما تمام سالادهایمان را با سس و ماست سوپری تزئین می کنیم!
-ترکیب سوسیس: آرد و تفاله سویا و بنزوات سدیم و گوشت حیوانات تلف شده است!!
چه راحت دانشجوی ما ساندویچ سوسیس و کالباس می خورد!
-به جای ریختن نخود و کشمش درجیب فرزندانمان یا انجیر خشک یا توت خشک و یا خرمای برنی در جیب آنان شکلات و کیک و کلوچه است. خوب فکر کنید ببینید دارید چکار می کنید ؟!

-لطفا خطر بیوتروریسم غذایی را در تمام کانال ها و گروه ها گسترش دهید!

دوستان مشکل امروز ما دارو و درمان نیست، بلکه در اصل غذاست...

هوشنگ پیروندی

آموزش های مورد نیاز جهت تربیت و رشد جنسی کودک

آموزش های مورد نیاز جهت تربیت و رشد جنسی کودک


برای کشتن یک انسان چند ثانیه فرصت لازم است؟
 برای تربیت و رشد اش، چه مقدار زمان نیاز است ؟   

چند دقیقه زمان برای یک بار آزار و اذیت جنسی لازم است؟
حال برای رشد جنسی کودکان چه؟

گمان می کنیم با دیدن یک انیمییشن سه دقیقه ای و تذکری به کودکمان  گامی مهم برای سلامت جنسی اش برداشته ایم؟

به نظر شما متجاوز یا قاتل کودکان، تنها افرادی جاهل اند یا بازتولیدی از جامعه ای جهل زده؟
آزار جنسی و تجاوز چه؟ یک اتفاق منحصر به فرد است یا خبری که بارها از اقشار گوناگون جامعه به گوش خورده و می خورد؟

واقعیت این است که ما والدین برای برون رفت از شرایط فعلی ناچاریم خود با تمرین و ممارست بسیار صاحب مهارت شویم!

اما متاسفانه ساعت ها عمر خود را پای سریال های تکراری هدر می دهیم و زمانی که قرار می شود برای رشد زندگی زناشویی مان، حفظ کیان خانواده مان، یا فراگیری آموزش های مورد نیاز جهت تربیت و رشد کودکمان وقت صرف نماییم ،کم رغبت و بی انگیزه هستیم!.   


«حسین اسدبیگی» رئیس اورژانس اجتماعی کشور با ارائه آماری درباره سوء استفاده جنسی از کودکان به ایرنا می‌گوید:‌ 

«سال گذشته ده هزار و صد و یک  مورد کودک آزاری به واحدهای سیار اورژانس اجتماعی، و دو هزار و هفتصد و شصت و پنج مورد کودک‌آزاری به مراکز مداخله در بحران (مراکز حضوری) اورژانس اجتماعی و سیزده هزار کودک‌ آزاری به خط تلفنی ۱۲۳ اورژانس اجتماعی اطلاع داده شده است».

لازم به ذکر است این آمار تکان دهنده مربوط به آزارها و تجاوزات گزارش شده است! و حال به نظرتان چند درصد این فجایع گزارش شده یا رسانه ای می شود؟

نهادها، ارگان ها، سازمان ها، رسانه های رسمی و صدا و سیمای ما، چه نقشی ایفا کرده و چه تولیداتی برای بهبود این شرایط داشته اند؟
پاسخ این سوال برای همه ی  ما روشن است!

اما اینک
ما اطلاعات و آگاهی های مورد نیاز پدران و مادران را در مجموعه ای همراه با کارشناسان و حضوروالدین، تولید کرده ایم. هم اکنون این برنامه ها به صورت رایگان در دسترس شماست! با دیدن این مجموعه می توانید به تدریج برآگاهی و مهارت خود برای رشد جنسی کودکتان بیفزایید!.

 

پ.ن: شما می توانید سوالات خود را به آدرس کانال تلگرام
#یک_پیشنهاد_ساده
 @pishnahad_sade
با ادمین مطرح کنید تا به اطلاع کارشناسان رسیده و درتولیدات بعدی پاسخ داده شود.

#یک_پیشنهاد_ساده / فصل آموزش به والدین جهت رشد جنسی کودکان

برای دیدن ویدئوهای آموزشی ما وارد لینک زیردرسایت آپارات شوید.
هر دوشنبه با قسمتی تازه ...

حلقه مفقوده ما کجاست؟!

حلقه مفقوده ما کجاست؟!


بخشی از سخنرانی دکتر یوسف اباذری استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران‌‌


‌دنیا به سرعت در حال پیشرفت هست و ما با افتخار کردن به نیاکانمان وقتمان را هدر می دهیم.

عده‌ای در ۱۴۰۰ سال پیش زندگی می کنیم و عده‌ای پا را فراتر گذاشته و در ۲۵۰۰ سال پیش زندگی می کنیم، و جالب اینجاست این دو گروه دائم با هم سر ستیز داریم.

دائمأ در حال مسخره کردن عرب ها هستیم و آنان را تنبل خطاب می کنیم، بدون این که پیشرفت های آن ها را ببینیم
به راستی به معماری مدرن و زیبای شهرهایشان دقت کرده‌ایم؟
دائم در مجامع بین‌المللی در مقابل لابی‌های قدرتمند اعراب شکست می خوریم و از مدیریت جهانی صحبت می کنیم.

امارات کوچک به خاطر داشتن سیستم حمل و نقل مناسب، هتل‌های مجهز، ورزشگاه‌های پیشرفته، در رقابت با ما میزبانی جام ملت‌ها را می گیرد و ما دائم از سازندگی، پیشرفت و بالندگی صحبت می کنیم.

قطر را نمی گویم که بزرگ ترین رویداد جهان را میزبانی خواهد کرد.

اعراب بزرگ ترین شرکت‌های هواپیمایی جهان را دارند و ما دائمأ در سوگ از دست دادن هموطنانمان به خاطر استفاده از هواپیماهای 50 سال پیش هستیم.

اغلب با نام‌های عربی خوانده می شویم، و هنوز هم برای فرزندانمان نام‌های عربی انتخاب می کنیم، ولی از این که کسی خلیج فارس را خلیج عرب بخواند، برافروخته می‌شویم، این نهایت میهن پرستی ماست.

و البته فقط برافروخته می شویم وکار خاصی هم نمی کنیم..

اعراب را به خاطر بادیه نشین بودن در قرن ها پیش مسخره می‌کنیم؛ در حالی که همین امروز در قرن ۲۱ ملیون ها نفر از هموطنانمان چادر نشین هستند، و ما فقط دل آن ها را با یک سخن خوش می کنیم که آن ها ذخایر مملکت‌اند و کاری برای اسکان‌شان نمی‌کنیم.

آری اعراب به سرعت در حال پیشرفت و آبادانی هستند و ما پز نیاکان‌مان را می دهیم.

ای هوار که ما ۲۵۰۰ سال پیش از شما بهتر بوده‌ایم.

اعراب با سرمایه گذاری خوب در قلب دنیا نفوذ می کنند و با درآمدهای میلیاردی آسایش را به مردم‌شان هدیه می دهند و ما وعده بهشت به مردم‌مان می دهیم.

و به آن ها می خندیم که دلارهای نفتی‌شان را هدر می دهند، به راستی ما با دلارهای نفتی‌مان چه می کنیم؟

آیا وقت آن نرسیده که ما هم به این نکته پی ببریم که زمان جنگیدن با #شمشیر و #کلاشینکف تمام شده است و برای پیروزی بر دشمنان باید در قلب ها نفوذ کرد؟

یکی از بزرگ ترین مشکلات ایران این است که در کشور ما " تعلق به سرزمین" بسیار ضعیف است.

یعنی ایران هنوز یک "کشور- ملت" نیست.

در کشورهای پیشرفته دنیا، افراد تفکر خود را دارند، بعد در یک مدار بزرگ تر به یک گروه تعلق دارند و درمدار بزرگ تر از آن احساس تعلق به سرزمین دارند.

شما اگر تاریخ غرب را بخوانید، مقدم‌تر از دولت بخش خصوصی بوده و مقدم تر از بخش خصوصی اصل دیگری بوده‌است و آن ثروت و قدرت سرزمین بوده که خیلی اهمیت داشته است.

آلمان و ژاپن در تابستان ۱۹۴۵ براثر جنگ جهانی دوم یک کشور مخروبه بودند.

اما به جز کسانی که آمریکایی‌ها بالاجبار از آلمان برداشتند و بردند، سندی دال بر مهاجرت آن ها موجود نیست.

این خیلی مهم است...

بعد دیدیم که درعرض ۳۰ - ۲۰ سال کشور خود را اصلاح کردند و دومین و سومین قدرت اقتصادی جهانی شدند.

این که یک شهروند در جامعه ما به راحتی از ماشین آشغال بیرون می اندازد و تعریف از تمیزی خیابان های اروپا می کند، یک معنی تربیتی دارد، یک معنای عمیق دیگری هم دارد که به این سرزمین تعلق خاطر ندارد.

ما یک ناسیونالیسم احساسی داریم و یک ناسیونالیسم عقلایی!
در ناسیونالیسم احساسی قوی هستیم، یعنی این که من غذا و موسیقی ایرانی دوست دارم، خانواده‌ام و زبان فارسی را دوست دارم، به فرهنگ دیرینه‌ام می‌بالم و...

ولی یک قدم که بالاتر بیایم و ببینم حالا که من در این سرزمین به دنیا آمده‌ام، من چه مسئولیتی دارم؟

اینجا کم میارم،
اینجا سکوت می کنم.

این یعنی فقدان ناسیونالیسم عقلایی.

به خاطر همین است که من و شما وقتی از یک اتاق می‌خواهیم بیرون برویم،
چون همدیگر را می شناسیم، به هم احترام می گذاریم و کلی با هم تعارف می‌کنیم.
ولی وقتی که در خیابان رانندگی می‌کنیم،
 یک سانتی متر اجازه نمی‌دهیم کسی از ما جلو بزند.
چون هیچ احساس تعلقی به همدیگر نداریم.
چرا هنر شنیدن یک ایرانی ضعیف است؟
چرا من اصرار دارم که حرف خودم درست است؟
چون من ایرانی در حلقه اول فردی و نهایتا" در حلقه دوم گروهی گیر کرده‌ام!
آن حلقه مهم تر و سوم ملی که همه این‌ها را به هم ربط می‌دهد، وجود ندارد.
کسی به من آموزش نداده که سرنوشت حلقه اول و حلقه دوم به حلقه سوم ربط دارد.

تا وقتی ناسیونالیسم عقلایی نداشته‌باشیم و به این سرزمین فکر نکنیم،
هیچ تحولی در ما و سرزمین‌مان صورت نخواهدگرفت!

مقاومت در برابر کتاب خواندن!!

مقاومت در برابر کتاب خواندن!!


یعنی اگر داغ و درفش‌مان کنند و به میخ و سیخ‌مان بکشند و از دروازه‌ی شهر آویزان‌مان فرمایند و... اگر سربه‌سر تن به کشتن دهیم، عمرن که کتاب بخوانیم!
ما اصلن یک جور مقاومت عجیبی در برابر کتاب‌خواندن داریم که تفلون در برابر چسبیدن غذا به ماهی‌تابه ندارد!
چنان نسبت به کتاب خواندن نفوذناپذیریم که ایزولاسیون هیچ پشت‌بامی نسبت به باران و برف چنین عایق نیست!
یعنی حاضریم وقت‌مان را با خاراندن پسِ سر و شمردن شوره‌های روی شانه‌مان تلف کنیم، اما دو صفحه یا چهار خط کتاب نخوانیم!

یکی از بارزترین خصوصیات ما ایرانیان که دیگر دارد به شناسنامه‌مان تبدیل می‌شود و اوراق هویتی و شاخصه‌ی ممیزه‌ی ماست، همین کتاب نخواندن است!
جالب این است که تمام دک و پُزمان به گذشته‌ی مکتوب‌مان است که بع له... اما به حال و گذشته و آینده‌ی مکتوب خود به اندازه‌ی تخم گشنیز (مودب برخورد کردم) هم اعتنا نداریم!
عملن و علنن به کسانی که کتاب می‌خوانند، می‌خندیم. آشکارا اگر کسی کتاب‌خوان باشد، جزو قوم یعجوج و ماجوج می‌دانیمش. معتقدیم تا وقتی می‌شود رفت جُردن یا خیابان اندرزگو یا... (هر شهری، محلی) دور دور کرد. خریت محض است وقتت را حرام کنی و کتاب بخوانی!

اگر کسی در خانه‌اش کتابخانه دارد، انگار در توالت منزلش بند رخت کشیده و رویش پیژامه آویزان کرده باشد!

در اثاث‌کشی، یخچال سایدبای‌ساید و حمل‌و‌نقل آن برای‌مان از بدیهیات است، اما چهارتا کارتن کتاب را بدبارترین، سنگین‌ترین و مزاحم‌ترین اثاثیه می‌دانیم (جالب این است که عزیزانی که شغل شریف‌شان همین جابه جایی بار و اثاثیه و اسباب‌کشی است هم از یخچال فریزر و لباسشویی و گاز و کمد... کمتر گله دارند تا از کارتن های کتاب!)

مملکتی که تیراژ کتاب در آن شده پانصد ششصد جلد، مردمانش نباید دکتر بروند؟
یعنی صفا می‌کنیم برای خودمان. کتاب‌فروشی‌ها می‌شود پیتزافروشی، کتابخانه‌ها حداکثر شده قرائت‌خانه‌ی پشت‌کنکوری‌ها، تیراژ کتاب لای باقالی، کتاب‌خوان‌ها (اگر بیابیم) اهالی مریخند، ما هم که باحالیم! همه هم که شیرین‌زبان و طناز و بذله‌گو!

از طرف می‌پرسی آخرین کتابی که خوانده‌ای کی بوده؟ می گوید می‌خواستم آخرین درسم را پاس کنم. بعد هم هرهر می‌خندد، طوری که بیست‌ویک دندان خراب از مجموع سی و دو دندانش را می‌شود شمرد. خب کتاب نمی‌خوانی که مسواک هم نمی‌زنی! بعد می‌شود این، و نق می‌زنی به قیمت دندانپزشکی!

خوشبختانه تنها مسئله‌ای که بین تمام صنوف، از پزشک و داروساز و دندانپزشک تا کارمند و راننده و حسابدار و مکانیک و باغبان و... مشترک است، همین کتاب نخواندن است!
یعنی اصلن می‌شود آن را میثاق جمعی ما دانست و یقین داشت همه تا همیشه بر آن وفادار خواهند ماند! کُرد و ترک و فارس و گیلک و مازنی و ... هم ندارد. شکر خدا تمام اقوام و طوایف مختلف ما نیز در یک اتحاد ملی-میهنی بر سر کتاب نخواندن به توافق و تفاهمی چنان سترگ دست یازیده اند که بی آن که جایی ثبت‌اش کنند، از هر قانون مثبوت و مضبوطی گرانقدرتر می‌شمارندش و در پاسداشت آن به جد و به جان می‌کوشند!
آن طرف دنیا تیراژ کتاب‌هایشان میلیونی است و یک دهه‌ای می‌شود آی‌بوک را هم فراگیر کرده‌اند، اما ما توانسته‌ایم طی یک دهه‌ی اخیر تیراژ کتاب‌هایمان را به یک سوم کاهش دهیم و از شوق این امر، همگی لامبادا برقصیم و احساس شعف کلیه‌ی منافذمان را پر کند!

تساوی دو روز از عمر!!

تساوی دو روز از عمر!!


سلام و عرض ادب

خاطرات یک دوست

او می گفت از وقتی شنیدم که آدم مومن نباید امروزش مثل دیروزش  باشه و باید
هر روز تکامل بیشتری داشته باشد...


سعی خودم را تا آخر انجام دادم و...