دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

فرمان علیه فهم



فرمان علیه فهم

محمد مجتهد شبستری


1- مخالفت حکومت ما با علوم انسانی، مخالفت فرمان علیه فهم است. علوم انسانی ریشه در افکار و آراء دورۀ روشنگری Aufklärung دارد. روشنگری خود را در مخالفت با وحی مسیحی در معنای «مجموعه‌ای از آموزه‌ها که از عالم فوق عقلانی الوهیّت به انسان فرود آمده» معنا کرده است. این تعریف از وحی مسیحی موضع رسمی کلیسا در دوران روشنگری بود و کسی حق نداشت از آن تخلّف کند. این وحی منشأ و مبدأ فرمان‌هایی بود که کلیسا در زمینه‌های مختلف زندگی انسان صادر می‌کرد.

2- بنیانگذاران روشنگری فرمان‌های کلیسا را نقد عقلانی و اخلاقی کردند. این نقدها زمینه را برای پیدایش دانش‌هایی چون جامعه‌شناسی، علوم سیاسی و تاریخ و... آماده کرد. موضوع این دانش‌ها فهمیدن زندگی اجتماعی و سیاسی و تاریخی و حقوقی و اقتصادی و... جمعیت‌های انسانی بود. این دانش‌ها نشان می‌دادند که تحولات گوناگون جامعه‌ها چگونه اتفّاق می‌افتند، چگونه می‌توان آن ها را پیش‌بینی کرد، چگونه می‌توان از آن‌ها جلوگیری کرد، و بالاخره چگونه می‌توان برای علاج مشکلات و نابسامانی های زندگی انسان طرحی درانداخت. این دانش‌ها در حقیقت مرّوج ایده «پیشرفت و ترقی و توسعه» بودند.

3- این دانش‌ها «اصل فهم علیه فرمان» را بنیانگذاری کردند و به این جهت کلیسا با این دانش‌ها سرسختانه مخالفت کرد، زیرا آن ها اتورتیه فرمان را ویران می‌کردند. منطق فرمان، اطاعت بی‌چون و چراست ،در حالی که منطق این دانش‌ها فهمیدن و چگونه فهمیدن بود. مخالفت کلیسا با این دانش‌ها دهه‌های زیادی طول کشید. اما عاقبت کلیسا ناچار شد منطق فرمان را کنار بگذارد و از فرمان دادن دست بکشد. این کار وقتی مبنای تئوریک یافت که در مجمع واتیکان 2 (1964) تعریف وحی را عوض کردند. در آن مجمع گفتند وحی مسیحی «مجموعه‌ای از آموزه‌های غیبی» نیست، بلکه ظهور خداوند برای انسان‌ها در ایمان مسیحی است. این ظهور که ذاتاً همه جائی و همگانی است، به فرمان منتهی نمی‌شود و ایمان مسیحی در برابر هیچ گونه فهم و تفسیر عقلانی از تحولات زندگی دنیوی انسان قرار نمی‌گیرد. بدینسان علوم انسانی و حقوق بشر تقریباً تمام و کمال مورد پذیرش کلیسا قرار گرفت و الهیات مسیحی به خوبی از آن استفاده کرد.

4- پیش از ورود علوم انسانی جدید به ایران مردم این کشور با منطق فرمان زندگی می‌کردند، این فرمان یا فرمان دین بود و یا فرمان سلطان. بررسی تحولات گوناگون زندگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و تاریخی مردم این سرزمین موضوع علاقه و توجه کسی قرار نمی‌گرفت. گویی همه محکوم سرنوشت و تقدیر بودند. تنها امور عملی دین نبود که بر اساس تقلید محض استوار گشته بود. در سیاست و اقتصاد هم تقلید می‌کردند. این تقلید مقتضای حکومت مطلقه فرمان در امر دین و دنیا بود. این همان بود که در تعریف امامت گفته بودند: 

«الرّیاسة العامّة فی امور الدّین و الدّنیا».

5- وقتی پای علوم انسانی به ایران باز شد، حاکمیت مطلقه فرمان، رقیب خطرناکی پیدا کرد، آن رقیب چیزی غیر از اصل «فهمیدن» نبود، فهمیدن واقعیات زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و تاریخی. این فهمیدن‌ها آتوریته فرمان‌ها را به شدت زیر سؤال برد. این فهمیدن‌ها استبداد دینی و استبداد سیاسی در ایران را به چالش کشید، فقر و جهل و بیماری و عقب ماندگی را نه سرنوشت و تقدیر جامعه بلکه آفت‌هائی بشر ساخته و قابل علاج اعلام کرد و حاکمان را مسئول اصلی آن‌ها برشمرد. مردم چشم و گوششان باز شد و خواستار توسعه و پیشرفت شدند. مطالبه حقوق بشر و دموکراسی و عدالت با قوت تمام جامعه ایران را زیر سیطره خود گرفت. براساس همین فهمیدن‌ها و مطالبات ناشی از آن بود که دو انقلاب بزرگ در ایران رخ داد، انقلاب مشروطه و انقلاب سال 1357. اگر پای علوم انسانی به ایران باز نشده بود، از این انقلاب‌ها خبری نبود.

6- در سال های اخیر که فهمیدن‌های تقریباً صد ساله و بی شمار مردم ایران و به ویژه تجربیات پس از انقلاب 1357 مطالبات ملّت از حاکمیت را بسیار گسترده کرده و عطش دموکراسی و حقوق بشر شدت یافته است، دوباره «فرمان» به جنگ «فهم» آمده است! علوم انسانی علوم شیطان شده است! این شیطان را باید رجّم (سنگسار) کرد تا اقتدارگرایان از شر «فهم» مردم راحت شوند. خرافات را هم باید تمام و کمال ترویج کرد تا فرمان در یک کشتزار نرم دوباره تقلید را در شریان زندگی مردم جاری سازد و همه آگاهی‌ها و فهمیدن‌های صد سال گذشته را در گورستان جهل دفن کند.

7- چند ماه پیش که مقاله «تفسیر حقوقی قانون اساسی تنها راه حاکمیّت ملت و نجات کشور است» از صاحب این قلم در اینترنت منتشر شد، یکی از مروّجان شدید اللّحن فرمان علیه فهم گفت: 

اعتبار قانون اساسی هم به امضاء فقیه استوار است، این سخن نمونه بسیار روشن و گویا از سلطه فرمان علیه فهم است. در عصر حاضر نمایندگان یک ملت قانون اساسی را براساس درک و فهم عقلانی و تجربی خود از سیاست به عنوان یک میثاق ملّی می‌نویسند.

قتل عام ایرانیان با لامپ های کم مصرف

قتل عام ایرانیان با لامپ های کم مصرف



 @tebeirani
لامپ های کم مصرف پروژه‌ رسمی 10 ساله برای تولید سرطان‌ در کشور!
1- متاسفانه در حدود 10 سال است استفاده و جایگزینی لامپ‌های کم‌مصرف از طرق مختلف ترویج و توصیه می‌شود و حتی برای تشویق اقشار مختلف مردم به استفاده از لامپ‌های کم‌مصرف، یارانه نیز در ‌نظر گرفته و این نوع از لامپ‌ها با قیمتی پایین‌تر از قیمت تمام‌شده در اختیار مردم قرار می‌گرفت و هم اکنون مواد اولیه این لامپ‌ها مشمول تحریم نمی باشند.
2- بالاخره پس از گذشت سال‌ها از مصرف گسترده لامپ‌های کم‌مصرف و جایگزینی آن از سوی خانوار‌های ایرانی، اخیراً مسئولان محترم وزارت بهداشت و درمان بر سرطان‌زا بودن این لامپ‌ها و سایر زیان‌های عمیق فیزیکی و عصبی ناشی از استفاده از این لامپ‌ها بر بدن انسان هشدار دادند و به صورت رسمی از احتمال نشت "اشعه ماورای بنفش" و "بخار جیوه" از این نوع لامپ‌ اعلام خطر کردند و اعلام داشتند: 

در فرآیند تولید نور در لامپ‌های کم مصرف، دو خطر مهم وجود دارد: 

اول این که اگر به هر دلیلی، اشعه ماورا بنفش از لامپ نشت کند، بسیار خطرناک بوده و بیماری‌های پوستی و چشمی را برای افراد به دنبال دارد 

و تهدید دیگر مهم این لامپ‌ها بخار جیوه آن است، که موجب بروز بیماری‌های عصبی و سرطان می‌شود. 

(خبرگزاری فارس- 28/01/1391 )
3- آیا بهتر نبود که کار کارشناسی توسط کشور خودمان صورت می گرفت و اعتماد به دانشمندان اجیر شده نمی کردیم.
4- چرا مسائل ارزشی اگر بخشنامه هم داشته باشند، عمرشان کوتاه و رشدشان محدود است؟ اما لامپ کم مصرف باید تا داخل طویله های روستاها نیز برود و یک کشور، لامپ خوب، سالم و مفید، اسراف و به زباله دان ها سرازیر شود؟
5- در طول سالیان اخیر بسیاری از کارشناسان غیردولتی نسبت به عوارض و پیامدهای خطرناک استفاده از لامپ‌های کم‌مصرف هشدار داده بودند؛ اما متولیان امر در وزارت محترم بهداشت و درمان فقط در حدی که پاسخگوی قانون باشند، اقدام کرده اند.
6- آیا مردم می دانند که این لامپ ها با در نظر گرفتن هزینه های جانبی درمان و عوارض های خطرناک آن پر هزینه تر از لامپ های گذشته اند؟
7- نوزادان و کودکانی که هنوز راه نمی روند و مجبورند دائم به این لامپ ها نگاه کنند، چه کسی از کوری آینده آن ها جلوگیری خواهد کرد؟
8- سرطان شناس آمریکایی که اخیراً به ایران سفر کرده، علم غیب ندارد که بگوید سونامی سرطان3 سال دیگر ایران را فرا می گیرد! قطعا در جریان این خیانت بزرگ، دستی دارد.


نحوه جمع آوری لامپ های کم مصرف و جایگزین آن:


9- پیشنهاد این است که با همان حدت و شدت که در سراسر کشور اشاعه پیدا کرد، به سرعت باید جمع آوری شده و نحوه جمع آوری این بمب های به اصطلاح لامپ کم مصرف باید اعلام گردد و این مسئله باید سریعاً در دستور کار هیئت دولت و وزارتخانه‌های مرتبط قرار گیرد و به‌صورت رسمی جلوی تولید و واردات لامپ‌های کم‌مصرف گرفته شود.
10- برای جمع آوری لامپ های کم مصرف پیشنهاد می گردد آرام و با دقت آن ها را با دست کش باز کنند و در روزنامه بپیچند و به گونه ای که امکان شکستن نداشته باشد، به اولین مرکز بهداشتی نزدیک محل سکونت خود تحویل دهند . توصیه می کنیم از همان لامپ های قدیمی رشته ای برای روشنایی استفاده نمایند.
11- متاسفانه اخیراً استفاده از لامپ‌های LED و LMD به عنوان جایگزین، کم مصرف و فاقد عوارض تبلیغ می شود که کاملاً اشتباه می باشد، تا کی دوباره فریب جدیدی بخوریم و این بار از LED استفاده کنیم تا عوارض مخرب آن را در مقاله جدیدی ببینیم!؟


اقدامات لازم در صورت شکستن لامپ های کم مصرف:


12- مردم بدانند که اگر لامپ کم مصرفی به هر دلیلی شکست، متاسفانه همه کسانی که در نزدیکی آن هستند مجال فرار از مرگ تدریجی را ندارند!!
13- بارها اتفاق افتاده که در میوه فروشی یک لامپ کم مصرف شکسته و روی میوه ها ریخته شده که با دستمال آن ها را پاک کرده اند!! 

(خود عمق فاجعه را ببینید!!)
14- اگر در اتاقی لامپ کم مصرفی بشکند، باید همه افراد را از آن اتاق (مخصوصاً بچه ها را) خارج کرد و تا چند روز در آن محل باید کسی نباشد. برای تمیز کردن اتاق نیز باید حتماً ماسک بزنید و مواظب باشید روی قطعات شکسته لامپ پا نگذارید. همچنین قبل از پاکسازی اتاق، پنجره‌ها را باز بگذارید تا بخارات جیوه از اتاق خارج شود و در صورتی که اتاق دارای سیستم تهویه مرکزی است، آن را خاموش کنید. به هیچ‌وجه از جاروبرقی برای تمیز کردن بقایای لامپ شکسته استفاده نکنید؛ چون بخارات جیوه را در فضا پخش می‌کند و جارو نیز آلوده می‌شود. یک دستکش بپوشید تا از تماس مستقیم با بقایای شکسته لامپ و بریدن دستان جلوگیری شود و با 2 تکه مقوای نازک بقایای لامپ شکسته را به‌طور کامل با احتیاط در ظرف در بسته قرار دهید و به اولین مرکز بهداشتی تحویل دهید تا ایشان معدوم کنند!!

چه وقتی آب خوردن شما را می‌کُشد؟

 

 
متخصصان طب مدرن و سنتی هر یک دلایل متنوعی برای پرهیز از نوشیدن آب زیاد در طول روز دارند و افراد را به میانه‌روی در این زمینه دعوت می‌کنند. با این وجود هر یک از این مکاتب دلایل و توضیحات متفاوتی را در این زمینه ارائه می‌کنند.
 
مجله سیب سبز: شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در جمع خانواده یا آشنایان‌تان درباره انواع و اقسام رژیم‌های غذایی، روش‌های پاکسازی و سالم‌سازی بدن با دوستان‌تان صحبت کرده و انواع و اقسام رژیم‌های غذایی پاکسازی را به یکدیگر معرفی کنید. با جست‌وجویی ساده در موتورهای جست‌و‌جوگر اینترنت درباره فواید آب و میزان نوشیدن آن در روز، خواهید دید صفحه‌ها و لینک‌های مختلفی در این باره به شما پیشنهاد می‌دهد که در برخی آن ها نوشیدن 8 لیوان آب در روز را به عنوان شیوه‌ای مناسب برای حفظ سلامت، نشاط عمومی و کاهش وزن می‌دانند و در برخی آن ها مصرف بیش از اندازه آب و نوشیدن 8 لیوان آب در طول روز را کاری غیراصولی، غیرپزشکی و خطرناک برای سلامت افراد معرفی می‌کنند و اعتبار آن را زیر سؤال می‌برند. متخصصان طب مدرن و سنتی هر یک دلایل متنوعی برای پرهیز از نوشیدن آب زیاد در طول روز دارند و افراد را به میانه‌روی در این زمینه دعوت می‌کنند. با این وجود هر یک از این مکاتب دلایل و توضیحات متفاوتی را در این زمینه ارائه می‌کنند. 
دکتر علیرضا عباسیان متخصص طب سنتی درباره دیدگاه‌های طب مدرن و سنتی درباره نوشیدن آب توصیه‌هایی را برای شما در میان می‌گذارد.

وقتی آب سمی می‌شود

 درمانگران و متخصصان طب سنتی بر این باورند که هر ماده‌ای تا حدودی خاصیت غذایی دارد. وقتی میزان آن ماده بیشتر شود، در طیف دارو قرار می‌گیرد و وقتی این میزان خیلی زیادتر می‌شود، از حد دارو فراتر می‌رود و به سم تبدیل می‌شود. به‌عنوان نمونه، شکر یک نوع غذا و خوراکی است که اگر دوز آن بیشتر شود، از طیف غذا خارج شده و به طیف دارو وارد می‌شود. همه ما در شرایطی که دچار افت فشارخون می‌شویم با کمی آب‌قند سرحال شده و بهبود می‌یابیم. در حالی که مصرف بیش از اندازه از شکر برای همه خطرناک است و برای فردی که مبتلا به دیابت است ،سم محسوب می‌شود.
آب نیز از دیدگاه این مکتب همین شرایط را دارد و باید به میزان لازم و متعادل مصرف شود. چرا که در شرایطی که افراد بیش از اندازه آب مصرف کنند، از آنجا که باید مازاد آن را از طریق ادرار یا تعریق دفع کنند، بخشی از املاح و مواد مفید بدن مانند سدیم و پتاسیم را نیز از دست می‌دهند و این مسئله به مرور بر سلامت آن ها اثر می‌گذارد، به ویژه بر سلامت افرادی که دچار مشکل و اختلال در عملکرد کلیه‌ها هستند . به این ترتیب دچار احتباس آب در بدن می‌شوند و این مسئله آثار بدی بر سلامت آن ها دارد.


عادت‌هایی که بیمارتان می‌کند

علاوه بر آن که برخی رژیم‌های غلط غذایی یا دستورالعمل‌های طبیعی مانند نوشیدن آب ناشتا یا آب درمانی به منظور پاکسازی بدن می‌تواند موجب آسیب رسیدن به دستگاه‌های داخلی بدن و بروز بیماری می‌شود، برخی عادت‌های غذایی ما در طول روز به مرور زمان موجب ابتلا به بیماری می‌شود. بسیاری از مردم عادت دارند یک ساعت پیش از خوردن وعده غذایی آب بنوشند. این نوشیدن آب یک ساعت پیش از غذا اختلال‌هایی را به همراه دارد. وقتی به ساعت غذا خوردن نزدیک می‌شویم ،شیره معده ترشح می‌شود، بنابراین وقتی ما یک ساعت پیش از غذا آب می‌نوشیم، موجب رقیق شدن شیره معده و حتی دفع بخشی از آن با آب می‌شویم و با این کار هضم و جذب مواد غذایی را با مشکل رو به رو می‌کنیم. به این ترتیب مواد غذایی با هضم نامناسب به اخلاط خام تبدیل شده و به صورت چربی در بدن ذخیره می‌شوند.

نسخه‌های طبیعی که خطرناک‌ هستند

باورهای مختلفی درباره نوشیدن آب در میان مردم وجود دارد که غالب آن ها باورهای نادرستی است. به عنوان مثال بسیاری از مردم تصور می‌کنند نوشیدن آب ناشتا یا نوشیدن آب یک ساعت قبل از غذا به کاهش وزن آن ها و از بین رفتن چربی‌های بدن کمک می‌کند. در حالی که از دیدگاه متخصصان طب سنتی این باوری غلط است. وقتی فردی از خواب بیدار می‌شود و ناشتا سراغ آب می‌رود، در حالی به بدنش آب می‌رساند که بدن او به دنبال غذا می‌گردد، بنابراین بدن خیلی سریع آب را به عنوان غذا جذب می‌کند؛ در حالی که آب جنبه غذایی ندارد، پس در این شرایط اغلب افراد حالت تهوع و تپش قلب را احساس می‌کنند. با نوشیدن آب ناشتا و تکرار این روند مزاج اعضای بدن به مرور سرد و تر شده و فرد دچار بیماری‌ها و اختلال‌های ناشی از سوءمزاج سرد و تر می‌شود، بنابراین با ادامه این روند فرد دچار بیماری‌هایی مثل لقوه و رعشه می‌شود.

دیدگاه‌های طب مدرن و سنتی درباره آب

درمانگران طب سنتی موادغذایی و خوراکی‌ها را به سه دسته مختلف تقسیم می‌کنند. آن ها بر این باورند که انواع خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها به سه گروه غذاها، سموم و داروها طبقه‌بندی می‌شوند. در بسیاری از متون طب سنتی به این نکته اشاره شده که هر ماده خوراکی می‌تواند یک یا چند خاصیت نام برده را داشته باشد. برخی مواد خوراکی خاصیت غذایی بیشتر و برخی خاصیت دارویی قوی‌تری دارند و گروهی هر دو خاصیت را دارا هستند.

بهترین زمان برای نوشیدن آب

از دیدگاه درمانگران طب سنتی بهترین ملاک برای نوشیدن آب، احساس تشنگی است. اگر بدن احساس کند به آب و مایعات نیاز دارد، خود به خود این موضوع را خبر می‌دهد. بنابراین توصیه ما این است که هر فرد وقتی احساس تشنگی می‌کند، آب بنوشد به شرط آن که حین غذا خوردن، یک ساعت قبل و یک ساعت بعد از غذا آب ننوشد. چراکه نوشیدن آب در این فاصله زمانی موجب اختلال در هضم و جذب مواد غذایی می‌شود. از طرفی باید احساس تشنگی فرد واقعی باشد. گاهی افراد دچار تشنگی کاذب می‌شوند؛ به این ترتیب که تشنگی آن ها به جای نوشیدن آب با نوشیدن یک فنجان آب گرم یا چای برطرف می‌شود. این افراد اصطلاحا دچار بلغم مالح یا بلغم شور هستند که هنگام تشنگی باید آب گرم بنوشند و بهتر است برای اصلاح مزاج و ایجاد تعادل در طبع‌شان به متخصص طب سنتی مراجعه کنند. اما در شرایط معمولی برای افرادی که از سلامت بدن برخوردارند، توصیه ما این است که هنگام تشنگی آب بنوشند و اگر در شرایطی که با خوردن غذای شور، خشک یا پرچرب، حین غذا خوردن احساس تشنگی کردند، مقداری شربت سکنجبین بنوشند. نوشیدن شربت سکنجبین علاوه بر رفع تشنگی به هضم بهتر غذا هم کمک می‌کند. البته باید توجه کرد که افراد مبتلا به دیابت نباید سراغ این شربت بروند و با میزان اندکی آب تشنگی‌شان را برطرف کنند.

 

چه زمانی بهتر است قهوه بخوریم؟

 

چه زمانی بهتر است قهوه بخوریم؟

 

اگر جزو قهوه خورهای قهار هستید و نمی توانید از قهوه ی روزانه تان دل بکنید، باید بدانید بهترین زمان برای خوردن نوشیدنی مورد علاقه تان ساعت 10.30 صبح است. می پرسید چرا؟ ادامه مطلب را مطالعه بفرمایید.

برای این که قهوه صبحگاهی تان حسابی سرحالتان بیاورد ، باید بین ساعت 9.30 تا 11.30 نوشیده شود. به خاطر این که در این ساعات از روز میزان کورتیزول (هورمون استرس) در پایین ترین میزان خود قرار دارد. این هورمون در ساعت 8 تا 9 صبح و همچنین 5.30 تا 6.30 عصر در بیش ترین میزان خود قرار دارد و بعد از آن کاهش می یابد.

کافئین موجود در قهوه و این هورمون روی هم تأثیر می گذارند. اگر زمانی که میزان کورتیزول بالاست قهوه بخورید، بدنتان نسبت به تأثیر کافئین مقاومت نشان می دهد. برای همین هم قهوه نمی تواند با سرعت زیاد مغزتان را تحریک کند. این گفته نظر متخصص مغز و اعصاب آمریکایی به نام استیون مایلر از دانشگاه ماریلند است که در وبلاگ شخصی خود منتشر کرده است.

به عقیده این متخصص افرادی که قهوه شان را به محض بیدار شدن و قبل از ساعت 9.30 می نوشند، باید یک قهوه بسیار غلیظ نوش جان کنند تا به تأثیر دلخواهشان برسند. از آنجایی که میزان کورتیزول در این ساعت بالاست، باید قهوه بیشتری هم بنوشید تا موثر عمل کند.

البته به عقیده متخصصان دیگر قهوه در افراد مختلف تأثیرات متفاوتی دارد.  همین طور این که میزان هورمون کورتیزول در همه یکسان نیست. اگر جزو قهوه خورها هستید می توانید فردا تأثیر قهوه در ساعات اولیه صبح را روی خودتان امتحان کنید.

 

منبع : سیمرغ

بازنشر : ایران گراند

 

باغ‌های معلق بابل

 باغ‌های معلق بابل

 

باغ‌های معلق بابل یا باغ های معلق سمیرامیس و دیوارهای بابل (عراق کنونی) یکی از عجایب هفتگانه می‌باشد. هردو این آثار ظاهراً به دستور بخت‌النصر دوم در حدود سال ۶۰۰ پیش از میلاد ساخته شده‌است. 

این آثار در نوشته‌های مورخان یونانی مانند استرابو و دیودوروس سیکولوس ذکر شده‌است، ولی همچنان در مورد وجود آن ها ابهاماتی هست. در حقیقت در هیچ یک از نوشته‌های بابلی در مورد وجود این باغ مطلبی ذکر نشده‌است. در طول قرن ها این منطقه با باغ های نینوا درآمیخته، ولی در حکاکی‌های موجود در آن نواحی روش‌های انتقال آب رودخانه فرات به ارتفاعی که برای این باغ ها احتیاج بوده‌است، آورده شده‌است. این باغ ها برای خوشحال کردن همسر بخت‌النصر که بیمار بوده‌است، ساخته شده‌اند. 

آمیتیس دختر ایشتوویگو و نوهٔ هُوَخشَترَه (پادشاهان ماد) با بخت‌النصر ازدواج کرد تا میان دو قوم صلح پایدار برقرار گردد. سرزمین ماد که آمیتیس از آن می‌امد، سرزمینی سرسبز و کوهستانی و پوشیده از گیاهان و درختان مختلف بود، ولی سرزمین بابل در منطقه‌ای مسطح و فلاتی خشک قرار گرفته بود. یکی از دلایل بیماری آمیتیس هم دوری او از سرزمین خوش آب و هوای خود بود؛ بنابراین بخت‌النصر تصمیم گرفت باغ های معلق بابل را در ارتفاع برای همسر خود بسازد. واژهٔ معلق که برای این باغ ها استفاده می‌شود، در حقیقت به این معنی نیست که باغ ها به‌وسیله طناب یا ریسمان به یکدیگر متصل بوده‌اند، بلکه احتمالاً ترجمه اشتباه کلمه‌ای یونانی به معنای تراس یا بالکن بوده‌است. 

استرابو در قرن اول قبل از میلاد می‌نویسد: تراس ها در طبقاتی روی یکدیگر واقع شده بودند و هرکدام دارای ستون های سنگی مکعب شکل توخالی بوده‌اند که توسط گیاهان پوشیده شده بود. تحقیقات بیشتر در منطقه بابل منجر به یافتن پایه‌های این ستون‌ها شده‌است.چون باغ مانند دامنه یک تپه شیب داشت و بخش‌های متعدد آن طبقه طبقه روی هم قرار گرفته بودند، منظره کلی آن مانند یک باغ معلق بود. 

وقتی صفه‌های پلکانی صعودی ساخته شدند، در زیر آن‌ها تالارهایی احداث شد و درخت‌هایی در آن‌ها و بالای آن‌ها کاشته شد که به تدریج روی یکدیگر رشد کردند... سقف‌های این تالارها با شاه‌تیرهایی از جنس سنگ به طول ۱۶ پا محافظت می‌شد... سقف روی این شاه‌تیرها نخست با لایه‌ای از نی که در لابه‌لای آن‌ها مقدار زیادی قیر ریخته شده بود، پوشانده شده و روی آن آجر پخته که در میان آن‌ها آهک ریخته بودند، قرار داشت، لایه سوم از سرب بود و سپس خاک ریخته می‌شد که رطوبت آن به پایین نفوذ نکند. در پایین نیز زمین به اندازه کافی کنده می‌شد تا درختان بزرگ تر بتوانند ریشه بدوانند و زمین با هر نوع درخت کاشته شده بود و چون همه تالارها به حد کافی نور می‌گرفتند، جایگاه‌های متعدد سلطنتی با تصاویر بسیار در آن احداث گردید و در یکی از تالارها شکافی ایجاد شده بود و در آن تجهیزاتی گذاشتند که آب تمام باغ را به حد وفور از رودخانه می‌گرفت و به همه جا توزیع می‌کرد.

@Onlyhistoryمنابع ↑ امپراتوری ایران، ص ۲۸.ناردو, دان. امپراتوری ایران. ترجمهٔ مرتضی ثاقب‌فر. چاپ دوم. تهران: انتشارات ققنوس, 1380. ISBN ‎8-257-311-964.