"خودپرستی "یا "دوستی با خود"
محمدامین مروتی
تمایز بین خودخواهی و دوست داشتن خود بسیار مهم است.
اگر زندگی بر وفق مرادتان نیست، دو دلیل دارد:
اول این که خودخواهید
و دوم آن که خود را دوست ندارید .
این دو دلیل بر خلاف ظاهر یک مطلب را میگویند.
خودخواهی بر "خود برتربینی" و همه چیز را برای خود خواستن دلالت میکند، ولی دوستی با خود دلالت بر احترام و کرامتی است که انسان برای خود به عنوان یک انسان قائل است و تفاوت اساسیش با خودخواهی در آن است که ناشی از مقایسه خود با دیگران نیست، بلکه قدر زندگی و سلامت و داشتهها و بودن خود را دانستن است. کسی که سلامت جسم خود را پاس نمیدارد، خود را دوست نمیدارد و کسی که به بهداشت روح خود توجه نمیکند، به همین طریق با خود دشمنی میکند. لذا نیچه با اشاره به آموزه مسیح که همسایهات را مانند خودت دوست بدار، اضافه میکند: اما اول خودت را دوست بدار.
ﺁﯾﺎ ﻣﻦ ﻭ شما جز ﻋﻮﺍﻡ ﻫﺴﺘﯿﻢ؟
ﻗﺬﺍﻓﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ بوﺩ. ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎ ﺩﻫﺪ، خندید ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺍﺳﺘﻌﻔﺎ؟ استعفا ﺍﺯ ﭼﻪ؟ ﺍﺯ ﭼﻪ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎ ﺩﻫﻢ؟ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻣﻘﺎﻣﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ.
ﺍﻭ ﺭﺍﺳﺖ می گفت، ﻧﻪ ﺭﻫﺒﺮ ﺑﻮﺩ؛ ﻧﻪ ﺭﯾﯿﺲﺟﻤﻬﻮﺭ، ﻧﻪ ﺳﻠﻄﺎﻥ، ﻧﻪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ؛
ﺍﻭ نمیخوﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻋﻨﺎﻭﯾﻦ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﻮﺩ!
ﺭﻭﺯگارﯼ ﻟﻨﯿﻦ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ:
ﻭﺯﯾﺮ ﭼﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﻬﻮﻉآﻭﺭﯼ ﺍﺳﺖ! ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺎﻡ ﭘﺮﻭﻟﺘﺮﯼ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﻢ، ﻭﺯﯾﺮ ﺑﻮﯼ ﮔﻨﺪ ﺑﻮﺭﮊﻭﺍﺯﯼ می دﻫﺪ!
ﻣﺎﺋﻮ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭ ﺑﻮﺩ.
ﭼﺮﯾﮏ ﭘﯿﺮ، ﮐﺎﺳﺘﺮﻭ ﻫﻢ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﺭﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﮐﺮﺩ...!
ﮐﯿﻢ ﺍﯾﻞ ﺳﻮﻧﮓ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺭﯾﯿﺲﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﮐﺮﻩ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﻮﺩ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﯾﯿﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺩﺍﯾﻤﯽ ﻧﺎﻣﯿﺪ...
ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻦﻫﺎ، ﺭﻭﺯﯼ ﻗﺒﻠﻪ ﻣﺮﺩمانشان ﺑﻮﺩﻧﺪ.
ﻫﻤﻪ ﺍین ها ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﺳﺖ ﻋﻮﺍﻡ، ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ، ﻫﻤﻪ ﺩﺭ آﻏﺎﺯ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻋﻮﺍﻡ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
عوام، آن ها را می پرستیدند.
ﻋﻮﺍﻡ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﮐﻒ میﺯﺩﻧﺪ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ خاطر آن ها به ﮐﺸﺘﻦ می ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﺩﮔﺮﺍﻧﺪﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺣﻖ ﻫﯿﭻ نطق کشیدنی ﺭﺍ هم ﻧﺪﺍﺷﺖ.
ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺴﺎنی ﮐﻪ قذافی را ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺳﺎﻧﺪﻧﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﺵ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﻣﯽﺷﮑﺴﺘﻨﺪ.
ﻋﻮﺍﻡ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺪ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﭼﯿﺴﺖ،
ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺪ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻧﺮﻡ ﭼﯿﺴﺖ، ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺪ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﭼﯿﺴﺖ، ﻣﺪﺭﺳﻪ، ﻣﻌﻠﻢ، ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﭼﯿﺴﺘﻨﺪ.
ﻋﻮﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻣﯽﺭﻭﺩ، ﺿﺮﺏ ﻭ ﺷﺘﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ، به دﺳﺖ پلیسی که باید حافظ مردم باشد ﺭﺍ ﻣﯽﭘﺴﻨﺪند،
ﻫﻤﺎن
طوﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﻒ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻣﯽﺍﯾﺴﺘﺪ، ﺩﺭ ﺻﻒ ﺷﯿﺮ ﻭ ﻧﺎﻥ ﻫﻢ ﻣﯽﺍﯾﺴﺘﺪ، ﻋﻮﺍﻡ، ﮔﺪﺍ؛
ﺑﯿﻤﺎﺭ؛ ﺗﻦﻓﺮﻭﺵ، ﺧﻮﺩﻓﺮﻭﺵ؛ ﻣﻌﺘﺎﺩ؛ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭼﻮﻥ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺪ که این ها
ﭼﯿﺴﺘﻨﺪ!!!
ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ
در سراسر جهان، عوام ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﯿﺰ دیگر ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ
ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺍﺧﯿﺮ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﻋﻮﺍﻡ
ﺑﺎﺳﻮﺍﺩ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ!
ﻓﻬﻢ ﻭ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻭ ﻧﮕﺮﺵ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﻮﺍﺩ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭽﯽ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪ! ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﺩ، ﻃﺎﻗﺖ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛
ﺩﺭ
ﻓﻀﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﺣﺘﯽ ﭼﻨﺪ ﺳﻄﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻧﺪ؛ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺧﻂ ﺍﻭﻝ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺩﺍﻣﻪ
ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ؛ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻭ ﻋﮑﺲ ﻭ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ آن که ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﯾﺎ
ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﯽﻓﺮﺳﺘﺪ!
عوام ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ ﻭ ﺍﺭﺷﺪ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ میشود، پایان نامه هایشان را هم که از میدان انقلاب ابتیاع می کند.
چشم دارند، ولی نمی بینند.
مغز دارند، ولی نمی فهمند.
کله برای آنان که جایگاه مخ، که عضوی است که هر از چندگاهی باید به
آرایشگاه برده شود. اصلا اهمیت سر برایشان در آن است که رستنگاه موی سر
است.
این ﻋﻮﺍﻡ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﭼﻨﺪ ﺟﻮﮎ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ، برای ﺩﻭﺳﺘﺎﻥشان ﻣﯽﻓﺮﺳﺘﺪ.
ﻣﯿﺰﺍﻥ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻋﻮﺍﻡ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ جهان سوم ﺍﺯ ﻫﺮ ﻫﺰﯾﻨﻪﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻫﺰﯾﻨﻪ آﻣﻮﺯﺵ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻭ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ.
ای کاش ما عوام نباشیم ...
معجزه از سفیدی تخم مرغ !
سوختگی
استدعا
دارم از ارسال این متن به دوستان خود، خودداری نکنی. تنبلی به خرج نده و
حتما برای بقیه بفرست. شاید ندونی که درد سو ختن یعنی چی و امیدوارم هرگز
ندونی
مرد
جوانی مزرعه اش رو با سم آفت کش سمپاشی می کرد و می خواست بدونه که چقدر
از سم در مخزن باقی مونده. درپوش رو برداشت و فندک رو روشن کرد. بخار بلند
شده از سم آتش گرفت و سراسر بدن اونو در بر گرفت. اون از روی تراکتور پایین
پرید و فریاد زد. زن همسایه با حدود 10 تخم مرغ از خونه بیرون دوید و در
عین حال فریاد می کشید "تخم مرغ بیارید".
او تخم مرغ ها رو شکست و سفیده رو از زرده جدا کرد". وقتی آمبولانس رسید و مسئولان کمک های اولیه مرد جوان رو دیدن، پرسیدن "کی این کارو کرده؟" همه به اون زن اشاره کردن و ماموران به اون زن تبریک گفتن.
" شما صورت اونو از نابود شدن نجات دادین". در انتهای تابستان مرد جوان
دسته گلی به اون زن تقدیم و از اون تشکر کرد. صورتش مثل صورت یک بچه صاف
شده بود.
در
ذهن داشته باشین که این روش درمان شامل آموزش های ماموران آتشنشانی هم
هست. کمک های اولیه شامل پاشیدن آب سرد بر سطح صدمه دیده و کاهش درجه حرارت
برای جلوگیری از سوختگی لایه های زیرین پوسته. بعد سفیده تخم مرغ رو روی
اون نقطه پخش کنید.
زنی
که قسمت زیادی از دستش رو با آب جوش سوزانده بود، با وجود درد زیاد، آب
سرد روی دستش ریخت (که خیلی هم دردناکه) دوتا تخم مرغ رو شکست و زرده رو از
سفیده جدا کرد، کمی اون ها رو هم زد، و دستش رو در سفیده فرو برد. سفیده
روی دستش خشکید و لایه ای روی دستش کشیده شد. بعداً یاد گرفت که سفیده تخم
مرغ یک کولاژن طبیعیه و در تمام بعد از ظهر هر یک ساعت لایه دیگری بر لایه
های قبلی افزود. در بعد از ظهر دیگه دردی احساس نمی کرد و روز بعد بسختی
میشد اثری از سوختگی دید. 10 روز بعد، هیچ اثری باقی نمونده و پوست رنگ
طبیعی شو به دست آورده بود.
نواحی سوخته شده به لطف کولاژن موجود در سفیده تخم مرغ که پر از ویتامینه کاملاً ترمیم شده بود.
این اطلاعات ممکنه به درد هر کسی بخوره. پس لطفاً برای دیگران بفرستین.
آماری از پدیده طلاق و علل آن
غلامرضا فتحآبادی ، مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری مرکزی :
آمارها
نشان میدهد 40 تا 50 درصد از طلاقها، 30 تا 40 درصد از سرقتها و 65
درصد از کودکآزاریها ناشی از سوءمصرف مواد مخدر است.
15درصد از افراد جامعه به طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر سوءمصرف مواد قرار دارند که خود ضمن این که آسیبزاست، دهها آسیب دیگر را زنجیروار به همراه دارد.
طبق تحقیقات میدانی صورت گرفته، طی دو سال گذشته در استان، 60 درصد از زن و شوهرهایی که از هم جدا میشوند، فرزنددار هستند.
جدایی پدر و مادر گرفتاریهای بسیاری از جمله تنهایی، ترک تحصیل، اضطراب و انواع بیماریها را برای فرزندان به ارمغان میآورد.
پدیده طلاق مشکلات بسیاری را برای زنان ایجاد میکند. در سایر کشورها راه
حل هایی برای کاهش مشکلات زنان مطلقه همچون ازدواج مجدد وجود دارد، ولی در
جامعه کنونی ما این فرهنگ هنوز به درستی تعریف نشده است.
مطالعات
انجام شده در دنیا نشان میدهد 80 درصد از زنانی که طلاق میگیرند، تا آخر
عمر ازدواج نمیکنند و تنها 20 درصد از آن ها مجدداً ازدواج میکنند.
گرفتاریهای
روحی روانی بسیاری این خانمها را تحت تأثیر قرار میدهد، طبق مطالعات
انجام شده در دنیا عمر این افراد 10 الی 20 سال کاهش پیدا میکند. این افراد دچار انزوا شده و شبکههای اجتماعی خود را از دست میدهند.
جامعه از جمله روحانیون باید تدابیری در این رابطه بیندیشند ؛چراکه این
افراد حق حیات دارند و تابوها در راستای فراهم کردن شرایط و تسهیلات لازم
برای ازدواج مجدد آن ها باید از بین برود.
به
طور میانگین سالانه 100 هزار طلاق در کشور اتفاق میافتد، یعنی در طول 20
سال دو میلیون خانواده از هم میپاشد، آیا باید این خانمها به حال خود رها
شوند؟
آمار طلاق در آمریکا سال به سال کاهش پیدا میکند؛ چراکه برای پیشگیری از طلاق اقدامات پیشگیرانه همچون آموزشهای
خانواده، تخصیص یارانههای تشویقی و بستههای فرهنگی در اختیار مردم قرار
میگیرد و بر خلاف تصور عموم خانواده در این کشور از جایگاه مستحکم و با
ارزشی برخوردار است.
درست است که مدرنیته خانوادهها را در برخی شرایط بدون برنامهریزی دچار بحران میکند، اما
در جاهایی که برنامهریزیها منسجم بوده و دستگاهها علمی کار میکنند،
خانوادهها نیز مستحکم هستند. طبیعی است که بدون برنامهریزی جدی و قوی هر
آسیبی به معضل تبدیل میشود.
سومین
آسیب اجتماعی در استان : سرقت در جامعه معلول بسیاری از علتهاست که باید
به آن به طور جدیتری پرداخت. یکی از عوامل سرقت همان اعتیاد و فقر است.
وی بخش دیگری از آسیبها در استان را در حوزه خودکشی که باعث نگرانی شده است، در کودک آزاری و روابط نامشروع دانست و گفت:
با این حال، در کل میانگین آسیبهای اجتماعی در استان مرکزی از میانگین کشوری پایینتر است و نسبت به کشور از جایگاه مطلوبتری برخوردار هستیم.
عکس وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی