گفتاری مختصر در رابطه با دو مفهوم کارتل وتراست
کارتل شرکتهایی هستند که در یک رشتهٔ خاص فعالیت میکنند و با حفظ استقلال مالی و حقوقی خود با یکدیگر متحد میشوند و در مورد تقسیم بازار میان خود و حجم تولید و قیمت کالا با یکدیگر به توافق میرسند.هدف کارتلها تسلط بر بازار یک کالای خاص از طریق تضعیف یا از بین بردن رقابت در بازار آن کالا توسط ایجاد انحصار است. نمونه بارز کارتلها از سال ۱۹۳۳ در آلمان و کشورهای اروپای غربی است. به خاطر تاثیر منفی کارتل در از بین بردن رقابت، قوانین ضد ایجاد کارتل در آلمان و برخی کشورهای دیگر بوجود آمد
کارتلهای بینالمللی
یک کارتل بینالمللی عرضهکنندهٔ یک کالای مخصوص در کشورهای مختلف است که اعضای آن میتوانند شرکتها، سازمانها و یا دولتها در کشورهای مختلف باشند که با توافق بر روی کاهش تولید و صادرات سعی میکنند سود خود را حداکثر کنند. هرچند که در آمریکا ایجاد کارتل ممنوع میباشد و در اروپا نیز بسیار محدود است ، امّا مقابله با کارتلهای بینالمللی کار راحتی نیست، زیرا این کارتلها زیر نظر قانون هیچ کشوری نیستند.
معروفترین و تاثیرگذارترین کارتل بینالمللی در حال حاضر «سازمان کشورهای صادرکنندهٔ نفت (اوپک)» میباشد که با کنترل تولید و صادرات اعضای خود توانست قیمت نفت را در سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۴ به چهار برابر قیمت افزایش دهد.مورد دیگر «سازمان حمل و نقل هوایی بینالمللی (یاتا IATA)» که یک کارتل بزرگ خطوط هوایی بینالمللی است که هر ساله خط مشی مربوط به پروازهای بینالمللی را از قبیل کرایهها، سیاستها و مقررات را معیّن میکند.
یک کارتل زمانی موفّق است که فقط تعداد کمی در آن سازمان کالایی ضروری تولید کنند که جانشینی نداشته باشد.اوپک در دهه هفتاد بسیار موفق عمل کرد؛ زیرا برای نفت جانشینی وجود ندارد و تولیدکنندههای آن نیز محدود هستند. وقتی تعداد زیادی عرضهکننده در سطح جهان وجود داشته باشد، مشکل میتوان آنها را در قالب یک کارتل کارآمد سازماندهی نمود. همچنین اگر جانشین مناسبی برای کالای تولیدی کارتل وجود داشته باشد، هر نوع تلاشی به منظور افزایش قیمت از طریق کاهش تولید تنها باعث این خواهد شد که مصرفکنندهها کالای جانشین را خریداری کنند. این مهم علت شکست کارتلهای بینالمللی در تسلط بر بازاهای مواد معدنی (غیر از نفت) و محصولات کشاورزی (غیر از شکر، قهوه، کاکائو و لاستیک) را نشان میدهد.
از آن روی که قدرت هر کارتل بستگی به توانایی آن در محدود کردن تولید و صادرات دارد، هر یک از عرضهکنندگان تمایل دارند خارج از کارتل فعالیت کنند و با توسل به نیرنگ به فروش نامحدود کالا با قیمتی کمتر از قیمت کارتل اقدام کنند. نمونه این واقعه در سال ۱۹۸۰ اتفاق افتاد و در زمانی که قیمت نفت در بالاترین حد خود بود، این قیمت باعث شد که کشورهای غیرعضو مثل انگلیس، مکزیک و نروژ به صورت جدّی در پی اکتشاف نفت باشند. افزایش عرضه نفت در پی کشف منابع جدید و تولید بیشتر، به همراه سیاستهای حفاظت از محیط زیست باعث کاهش تقاضا برای محصولات نفتی شد؛[نیازمند منبع] در نتیجه قیمت نفت در دهه هشتاد نسبت به دهه هفتاد به شدّت افت کرد. بر اساس پیشبینیهای نظریههای اقتصادی، کارتلها غالباً ثبات ندارند و سرانجام با فروپاشی روبه رو میشوند. در صورت موفّقیت نیز کارتل چیزی بیش از انحصارگری که سود خود را حدّاکثر میکند و به زیان رقابت و حقوق مصرفکننده عمل میکند نخواهد بود.
تراست از اتحاد چند شرکت که کالایی مشابه به هم تولید میکنند و سهم عمدهای از بازار را در اختیار دارند به وجود میآید. تراست سهام شرکتهایی را که در آن عضو هستند ، به صورت امانت نگه میدارد، امّا مالکیت سهام برای خود شرکتها باقی میماند.امّا شرکتها استقلال مالی، فنی و بازرگانی خود را از دست میدهند و تمام امکانات و قدرت عمل آنها در تراست متمرکز میشود. وظیفه اصلی تراست کنترل امور شرکت های عضو از طریق کنترل آرای سهامداران آن شرکتها، انتصاب مدیران و اعمال نظارت مرکزی بر امور یکایک آنها است، به نحوی که حداکثر سود تراست حاصل شود و در نهایت این سود میان اعضا تقسیم گردد.
وقتی تراستها اتحادیه تشکیل دهند به آن اتحادیه کنسرن گفته میشود. این واحدهای اقتصادی بزرگ در کشورهای سرمایهداری از قدرت زیادی برخوردار بودهاند و همیشه عامل تسلط صنعتی، بازرگانی و نظامی بر کشورهای دیگر میباشند. یکی از کنسرنهای بزرگ در آمریکا شرکت جنرال موتورز است که از ادغام واحدهای خودروسازی و کارخانههای ذوبآهن و تهیه فولاد و مؤسسات لاستیکسازی بی.اف.گودریچ و جنرال تشکیل شدهاست و حتّی منابع مالی مورد نیاز خود را از طریق بانکهای وابسته به خود تأمین میکند. انگلیس نیز تا پیش از جنگ جهانی دوم با استفاده از دو تراست نفتی خود ٬ شرکت نفت ایران و انگلیس و شرکت رویال داچشل با اینکه حتّی یک حلقه چاه نفت در خاک خود نداشت، دومین تولیدکنندهٔ نفت در سطح جهان بهشمار میرفت.ژاپن نیز به تحریک سه تراست بزرگ خود یعنی میتسویی که کنترلکننده بیش از ۵۰٪ تجارت خارجی ژاپن بود و میتسوبیشی و مانیگو که در ارتش و دولت نفوذ زیادی داشتند، وارد جنگ جهانی دوم گردید.در آلمان نیز هیتلر با حمایت شش کنسرن بزرگ که کلاً ۹۸٪ تولید چدن و ۸۵٪ تولید فولاد آلمان را در اختیار داشتند، جنگ جهانی دوم را آغاز کرد.
با این رویه رقابت در کشورهای سرمایهداری تبدیل به انحصار گردید و برای مقابله با تراست باید قوانینی ضدّ انحصار به وجود میآمد٬ که یکی از معروفترین این قوانین «قانون ضد تراست شرمن» میباشد که در سال ۱۸۹۰ در آمریکا به تصویب رسید.
منبع:http://agheli.blogfa.com/
مطالعه کتاب تا واپسن نفس
متاسفانه سایت بلاگفا امکان درج تصویر بسیار جالب واپسین لحظات حیات پروفسور حسابی را نمی دهد. لذا این تصویر تاریخی را در لینک زیر ببینید:
http://30arg.mihanblog.com/post/522
شام در کنار تخت استاد سرد شده است. ظاهرا د)یگر نیازی به خوردن غذا نیست.
پزشکان و مسئولان بیمارستان دانشگاه به این نتیجه رسیدند که معالجه روی قلب استاد دیگر اثری ندارد.
لذا آنژیوکت ها از دست راست و چپش را خارج و حتی ماسک تامین اکسیژن که دیگر ریه ها قادر به تامین آن نبود را برداشته است و تنها سنسورهای تپش قلب روشن است.
شگفت این که در چنین حالتی در کمال حیرت پزشکان و متخصصان بیمارستان کانتونال دانشگاه ژنو، پروفسور حسابی در آخرین لحظات حیات به چیزی جز مطالعه و افزایش دانش نمی اندیشد.
این تصویر منحصر به فرد را یکی از کارکنان خود بیمارستان به عنوان یک تصویر تکان دهنده و تاثیر گذار ثبت کرده است .
گردآوری : گروه اینترنتی نیک صالحی
آیا می توان در اینترنت ناشناس ماند؟
انتشار بیش از ۹۰هزار سند از اسرار جنگ ششساله آمریکا در افغانستان که بخشی از آن ها محرمانه هستند، این روزها ویکیلیکس را در صدر خبرها قرار داده است. اما بد نیست به این پرسش هم پاسخ داده شود که چقدر امکان ردیابی کسانی که باعث درز این اطلاعات شدهاند وجود خواهد داشت ،یا افشاکنندگان این اطلاعات چقدر شانس ناشناسماندن خواهند داشت؟
ویکیلیکز چیست؟
حدود چهارسال پیش مجموعهای از فعالان مخالف سانسور اطلاعات، وکلا و متخصصان شبکه تلاش کردند با استفاده از اینترنت و روشهای پیچیده حفظ هویت، فضایی را برای افشای اطلاعات محرمانه خلق کنند. آن ها میخواستند ارسال اسناد محرمانه و اطلاعات حساسیتبرانگیز به این سایت به سادگی ورود دادههای تازه به ویکیپدیا و بدون نیاز به هر هویتی باشد.
در واقع ویکیلیکس سازمانی متشکل از گروههایی با هدف واحد در سراسر جهان است که توسط ژولین اسانژ، یکی از طرفداران آزادی اطلاعات که زمانی هکر بوده، بنیانگذاری شده است. او و همکارانش که اغلب وکیل هستند، برای حفظ هویت افشاکنندگان از راهنمایی کارشناسانی مانند بن لوری که از پیشگامان تعریف پروتکل امنیتی اس.اس.ال «لایه سوکتهای امن» برای انتقال امن اطلاعات از طریق اینترنت است، بهره میبرند.
چه قابلیتی باعث میشود افشاگران ناشناس باقی بمانند؟
ویکیلیکس علی رغم اهداف افشاگرانهاش از فناوری برای ناشناسماندن افراد استفاده میکند که تور نام دارد و متعلق به پنتاگون است. تور یا The Onion Router را میتوان شبکهای به حساب آورد که به کاربران امکان ارسال اطلاعات به صورت ناشناس را میدهد.
شبکه تور از حدود ۱۰۰۰ سرور داوطلب در سراسر جهان برای ارسال امن اطلاعات استفاده میکند. برای انتقال اطلاعات به فضای آنلاین کافی است کاربر نرمافزاری را که پردازنده تور نامیده میشود دانلود کند و از طریق آن اطلاعات مورد نظر را به شبکه ارسال کند. سرورهای تور به شیوههای تصادفی و با استفاده از لایههای متعدد رمزگذاریشده این اسناد را به مقصد نهایی که در اینجا وبسایت ویکیلیکس است، منتقل خواهند کرد.
ویکیلیکس برای ادامه فعالیت و دورماندن از دسترس شرکتها و دولتهایی که نمیخواهند اطلاعات به بیرون درز کنند، توسط سروری در کشور سوئد که پشتوانه قانونی نیرومندی برای آزادی اطلاعات دارد، میزبانی میشود. امکان مشابهی نیز در جزیره ایسلند ایجاد شده است. علاوه بر این ویکیلیکس دارد از نقاط افشانشده متعددی در سراسر جهان پشتیبانی میشود که در صورت از کار افتادن یکی از سرورها وظیفه پشتیبانی را به عهده خواهد گرفت.
تاکنون چه اطلاعاتی توسط این وبسایت به بیرون درز کرده است؟
۹۰هزار سند منتشر شده از جنگ افغانستان تنها بخشی از ۱/۲ میلیون سند انتشاریافته توسط این سایت است. از دیگر اسناد منتشرشده میتوان به فساد دولتی در کنیا، طراحی بمب اتمی که هیروشیما را ویران کرد و قواعد نظامی تدوینشده برای زندان گوانتانامو در کوبا اشاره کرد. برخی از اسناد هم به افشای حسابهای مالی اعضای فراماسونری پرداختهاند.
ویدیوی تازهای نیز توسط این وبسایت منتشر شده که نشان میدهد یکی از حملات هلکوپترهای نظامی آمریکا به بغداد در سال ۱۳۸۶/۲۰۰۷ باعث کشتهشدن ۱۲ نفر شده که دو روزنامهنگار رویترز نیز جزء این کشتهشدگان بودهاند.
آیا میشود بدون نگرانی از شناختهشدن اسرار را در ویکیلیکس افشا کرد؟
در حقیقت نه! همان طور که تیم برنرزلی، مخترع وب گفته است:
«این که هیچ ردی از خودتان به جا نگذارید بسیارمشکل است. صادقانه بگویم باید برای ورود به این بازی خطر کنید».
در حال حاضر بردلی مانینگ، تحلیلگر اطلاعات مستقر در عراق که مظنون به انتشار فیلم حمله هلکوپتر نظامی به ساکنان بغداد است، توسط ارتش آمریکا دستگیر شده است. در این مرحله روشن نیست که آیا او مظنون به همکاری در انتشار سایر اطلاعات محرمانه نیز تلقی می شود یا نه؟ البته دستگیری مانینگ بیش از این که حاصل ردیابی منابع خبری ویکیلیکس توسط ارتش آمریکا باشد، نتیجه تماسی از سوی یک منبع ناشناخته است.
منبع: نیوساینتیست ترجمه: محبوبه عمیدی
خداحافظی با پستانک
چه وقت و چگونه کودک را از گول زنک جدا کنیم؟
«فرزند 2 ساله ام عاشق خوابیدن با پستانک است. وقتی خسته است یا درد دارد با مکیدن پستانک خیلی خوب آرام می شود .بارها سعی کرده ام که او را بدون پستانک بخوابانم؛ اما جیغ می زند و نمی دانم چه کنم. چه سنی بهترین زمان برای ترک پستانک است؟
جدا کردن کودک از پستانک روند مشکلی هم برای بچه و هم برای مادر است. کوچولو ها به پستانک وابسته می شوند؛ زیرا مکیدن تاثیر آرام بخش و دلگرم کننده ای بر ایشان دارد ؛چرا که کودک را به یاد آغوش گرم و مطمئن مادر می اندازد، گرچه سن خاصی برای این جدایی مشخص نشده است، اما در اکثر موارد می توان کودک را به تدریج از 2 یا 3 سالگی از این دوست مورد علاقه اش، جدا کرد. در این سن، او بیش از پیش به همسالانش علاقمند می شود و انواع بازی ها و فعالیت ها، کم کم زمینه کنار گذاشتن پستانک را مساعد می کند.
بهتر است بدانید که مکیدن شدید پستانک پس از 3 سالگی موجب بروز مشکلات دندانی و کلامی می شود. برای بیشتر بچه ها خداحافظی با این رفیق دوران نوزادی بسیار مشکل است و گذر از این مرحله برای ورود به دنیای «بزرگ تر» باید طی چند مرحله انجام شود. به همین دلیل باید به روند رشد بچه توجه کرد و گام به گام پیش رفت. شما می توانید در ابتدا از فرزند دلبندتان بخواهید تا وقتی بیرون می روید، پستانک را در منزل تنها بگذارد. همچنین به او توصیه کنید که پستانک را فقط به عروسکش بدهد. باز هم تاکید می کنیم که به تدریج پستانک را از کودک دور کنید و به هیچ وجه با جدایی ناگهانی مانند انداختن پستانک در سطل زباله بچه را شوکه نکنید. به علاوه، فرزندتان را به خاطر این مساله با بیان جملاتی مانند «تو هنوز نی نی کوچولو هستی»، «نگاه کن؛ دوستت پستانک نمی مکد» و ... تحقیر نکنید. این سخنان احساس ناامنی را به بچه منتقل می کند و روند کنار گذاشتن پستانک را به تعویق می اندازد. سعی کنید کلمات مثبت و محبت آمیز به کار ببرید: «تو دیگه دختر خانمی شده ای، می دونم که برای خوابیدن نیازی به پستانک نداری. پس از امروز آن را با هم دور می اندازیم، باشه؟».وقتی دیدید که کودک آمادگی لازم برای این جدایی را دارد، به او پیشنهاد کنید تا پستانک را به «سرزمین پستانک ها» یا «جعبه خاطرات» بسپارد.
فراموش نکنید که پس از این مراحل، باز به عقب باز نگردید؛ چرا که در این صورت، همه چیز دوباره از اول آغاز می شود. به این قضیه به چشم یک مبارزه که باید هر طور شده به نتیجه برسد، نگاه نکنید؛ بلکه چنین مرحله ای در زندگی بچه، باید آهسته و مطابق با ویژگی های کودک صورت گیرد.
برای فهمیدن بپرس!
جواد محدثی
بزرگان گفته اند:«سؤال»، کلید گنج معرفت و فهم است؛ اما کدام سؤال و از چه کسی وبا چه انگیزه ای؟بعضی تشنه دانستن و آموختن می باشند و هر فرصت را غنیمت می شمارند و محضر هر دانا را فرصتی نیکو می دانند؛ تا بپرسند و بیاموزند.بعضی هم «سؤال» را وسیله آزمایش و سبک و سنگین کردن طرف و احیاناً تحقیر و توهین قرار می دهند. پس،«پرسیدن» هم ادب و آدابی دارد.
مردی شامی به حضور حضرت علی علیه السلام رسید و گفت: یا علی! چند سؤال دارم که می خواهم بپرسم (و قصد او فهم و یادگیری نبود؛ بلکه شاید بتواند ابهت و شخصیت امام را بشکند.)
حضرت علی علیه السلام فرمود:
«سل تفقها ولاتسئل تعنتا، فان الجاهل المتعلم شبیه بالعالم، وان العالم المتعسف شبیه الجاهل1؛
برای فهمیدن بپرس؛ نه به قصد به زحمت انداختن دیگری؛زیرا که جاهلی که می خواهد بیاموزد، شبیه داناست. دانایی که با برتری طلبی، قدم در بیراهه می نهد، شبیه جاهل است.»
این گونه سؤال کردن، یا ریشه درغرور و تکبر دارد یا از روی عناد و خصومت است. گاهی برخی دچار غرور علمی می شوند و برای این که دانش خود را به رخ دیگران بکشند، از آنان سؤال می کنند و قصدشان این است که اگر پاسخ را بگویند، سطح فکر سؤال کننده مشخص شود و اگر از جواب دادن ناتوان باشند، جهل پاسخ دهنده روشن شود و تحقیر شود.
درهر دو صورت، چنین سؤال کردنی، به قصد فهمیدن و زدودن جهل از خویش نیست؛ بلکه به زحمت انداختن طرف، ملامت، نکوهش و خوارساختن او درنظر است (وبه تعبیر امام، از روی تعنت است؛ نه تفقه) و این، نه کاری است عاقلانه!
حضرت امیر علیه السلام چنین شخصی را به جاهلان تشبیه می کند؛ چون کارش جاهلانه و متکبرانه است؛ نه کار علمی و حقیقت جویی؛ اما آن که از روی «تفقه» و رسیدن به درک عمیق، می پرسد و سؤالش با انگیزه شبهه زدایی از خویش و کاستن از بار جهل خود است، چون درمسیر دانایی گام می نهد، همچون دانایان است.
سؤال آزمایشیدر قدیم، گاهی کسانی در روستاها بودند که پای منبرها چیزهایی از مسائل تاریخی یا احکام شرعی آموخته بودند و گاهی طلبه تازه وارد به آن منطقه را با طرح سؤال هایی معما گونه و پیچیده، به دام می انداختند و به این صورت، هم می خواستند فضل فروشی کنند و دانسته های خود را به رخ بکشند و هم اگر حسد داشتند، می خواستند او را بشکنند.
اکنون هم گاهی درجلسات علمی و پرسش و پاسخ، چنین سؤال هایی دیده می شود و این، دور از «ادب سؤال» است.
ناگفته نماند که گاهی پرسنده، داناست؛ ولی درمحضر یک عالم فرزانه و دانشمند مطلع، سؤالی مطرح می کند؛ نه به قصد این که خودش چیزی بیاموزد؛ بلکه برای زبان گشودن آن دانا و بهره بردن همنشینان دیگر است و این، بسیار نیکوست و به غنای مجالس و نشست های، می انجامد.
امیر مؤمنان علیه السلام درسخنی فرموده است:
«الارجل یسال فینتفع وینفع جلسائه 2؛
آیا کسی نیست که بپرسد تا هم خودش سود ببرد و هم به هم نشینانش سود برساند»؟
بسیاری از سؤال ها که پرسندگان فرصت شناس و آگاه، از دانایان فاضل پرسیده اند، این ثمره را داشته که دامنه علوم دیگران را گسترش داده و به باروری دانش، کمک کرده است.
سؤال های بیهودهحوزه «سؤال» حوزه ای گسترده است.
چه باید پرسید؟
از که باید پرسید؟
چگونه باید پرسید؟
با چه هدف و انگیزه ای باید سؤال کرد؟
در برخورد با جواب و جواب دهنده، چگونه باید بود؟
پاسخ ها را با چه معیارهایی باید سنجید و محک زد؟
وقتی امام علیه السلام بر فراز منبر و در جمع یاران می فرمود: «پیش از آن که مرا از دست بدهید، بپرسید، همانا من به راههای آسمان، آشناتر از راه های زمینی ام.» ای کاش نکته های سودمند و سؤالات مفید می پرسیدند؛ تا نسل های آینده هم بهره مند می شدند، نه مثل آن کوته فکر و مغرض که پرسید: در سر و صورت من، چند تار مو وجود دارد!
کسی از امام صادق(ع) پرسید: آب، چه طعمی دارد؟
حضرت که می دانست هدف او از سؤال، نه دانستن، بلکه آزمودن است، فرمود: برای فهمیدن بپرس؛ نه به زحمت انداختن و آزمودن (سل تفقها ولاتسأل تعنتاً» ولی بازهم برای آن که سؤال او را بی پاسخ نگذارد، در جمله ای کوتاه و زیبا فرمود:
«طعم الماء، طعم الحیاه »3
«طعم آب، طعم زندگی است!»
پرسیدن از چیزی که هیچ ثمر و اثری ندارد و دانستن آن هم به درد نمی خورد، جزء «سؤال های بیهوده» است. در سخنان امیر مؤمنان(ع) است:
«سل عما یعنیک و دع ما ملایعنیک»4
«از چیزی بپرس که به تو مربوط باشد (و به کارت آید) و واگذار آن چه را به دردت نمی خورد!»
اگر سؤال بیهوده وجود دارد، به خاطر آن است که علم بی ثمر وجود دارد؛ علمی که نه به درد دنیا می خورد و نه بهره اخروی دارد. از رسول خدا(ص) نقل شده است:
«نعوذبالله من علم لاینفع5
به خدا پناه می بریم از علمی که به درد نمی خورد.»
از حضرت عیسی نیز چنین نقل شده است:
چه بسیارند درختان؛ ولی همه آنها میوه ندارند.
چه بسیارند میوه ها ولی همه آنها پاکیزه و گوارا نیستند و چه بسیارند دانستنی ها؛ ولی همه آنها سودمند نیستند.6
علم، بازیچه و هوس نیست.با کلید سؤال هم نباید بازی کرد.
سؤال های خوب ومفید، از عالمان پخته و فرزانه، درباره موضوعات کاربردی و نافع، آن هم به قصد افزودن علم و بهره بردن از محضر دانشمندان، از آداب درست پرسیدن است.
پی نوشت ها:1. نهج البلاغه، حکمت 023.
2. ری شهری، العلم و الحکمه فی الکتاب والسنه، ص242.
3. طبرسی. تفیسر مجمع البیان، ج7، ص27.
4. العلم و الحکمه فی الکتاب والسنه، ص872.
5. فیض کاشانی. المحجه البیضاء، ج1، ص08.
6. همان، ص18.
منبع: کیهان