مدیریت خلاق
متاسفانه کسانی که اهداف خود را به صورت واضح و دقیق بیان می کنند ،بسیار نادرند ؛ لذا این قبیل افراد ناچارند از تجربیات خود برای هماهنگ کردن کارهای روزانه استفاده کنند. عدم برخورداری از طرح ریزی ذاتی درخصوص عواملی که در آینده پیش رو خواهدبود، انسان را با یک فعالیت بی حاصل همراه با ناامیدی و استرس زیاد مواجه ساخت.
«لائوتسی» (LAOTSE) می گوید: کسی که آگاهی کامل از اهداف خود داشته باشد احساس قدرت می کند، این قدرت به فرد آرامش می دهد، این آرامش صلح درونی را به همراه خواهد داشت.
فقط صلح درونــی است که می تواند عکس العمل های توأم با شکوفایی عمیق را درپی داشته باشد، همچنان که عکس العمل های دقیق نقطه آغاز هر موفقیتی است.
نتیجه آن که، امروزه با مفاهیم متضادی مواجه هستیم که در یک سو دنیای مدرن با همه پیچیدگی های مربوط به آن و مدیرانی توانا قرار دارد، درحالی که در طرف دیگر، مدیرانی هستند بدون تمرکز و شکوفایی و یا به تعبیر بهتر سردرگم.
وسایل ارتباطی موجود با سرعت و تفاوت های مربوطه از قبیل، نامه ها، تلفن، فکس، تلفن همراه، ملاقات ها، جلسات و نشست ها، به جای این که مدیریت ارزشمند و خلاقی را ایجاد کند، بالعکس عـــــدم تمرکز و سردرگمی را به وجود آورده و غالباً مدیر را به یک شخص نگران و مضطرب تبدیل می کند و ازنظر روان شناسی در مقابل مسائلی شکننده کرده است که پیش بینی نشده اند.
این گونه مدیران از مسئله مهم «بیان آشکار و دقیق اهداف سازمانی و دسترسی به آن ها» غفلت می ورزند. واضح بودن اهداف باعث صرفه جویی دروقت و متمرکز کردن فعالیت ها درمورد مسائل مهم است.
● خلاقیت
اهداف به مفهوم آرزوها و علایق بلندپروازی هستند که برای وضعیت آینده درنظر گرفته می شود. انسان قادر است با تفکرات خود برای آینده برنامه ریزی کند. یعنی نه تنها می تواند مسائل و موقعیت ها را به همان گونه که هستند ببیند، بلکه می تواند آن گونه که باید باشند را نیز تصور کند ؛درحالی که حیوانات همه چیز را به همان گونه که هست فقط می توانند ببینند، البته انسان چیزهایی که به منصه ظهور نیامده اند را نیز می تواند ببیند.
آنچه که یک مدیر کارا را از یک مدیر ناکارا متمایز می سازد، توانایی او در تشخیص و شناخت دقیق وضعیت موجود شرکت و دیدن آن در وضعیت ایده آلی است که با هوشمندی و خلاقیت باید به آن رسید. در میان وضعیت کنونی و آینده که متصور است، فضاهای خالی وجود دارند که می بایست پر شوند. بنابراین، خلاقیت به صورت زیر تعریف می گردد: همراه ساختن دو یا چند موضوع جدا از هم، مانند قلاب ماهی گیری و ماهی که با آن که متضاد هستند ،اما وقتی کسی این دو را کنار هم قرار می دهد به نتایج فایده بخش می رسد.
هدف فورد بزرگ این بود که بتواند ضمن کاهش هزینه ها با سرعت زیادتری خودروهای خود را تولید کند. فورد روزی ضمن بازدید از کشتارگاه متوجه شد، که حیوانات را به صورت زنجیره ای بیهوش می کنند، که مفهوم قرینه این عمل در رابطه با محیط تولید خود در ذهنش ایجــاد می شود، که بدین ترتیب زنجیره مونتاژ به وجود آمد و او توانست آمریکا را ماشینی کند. بنابراین، خلاقیت و نوآوری لازمه مهم یک شرکت بوده و بقای شرکت کاملاً به آن وابسته است. زمانی که یک شرکت راکد است، به معنی آن است که مدیران آن شرکت نتوانسته اند پاسخ های مناسبی برای مشکلات آن موسسه پیدا کنند. مدیر خبره یک مدیر خلاق است. دراینجا باید پرسید که آیا خلاقیت یک توانایی مادرزادی است؟
این که بیشتر افراد با توانایی های برتر به دنیا می آیند، هیچ شکی در آن نیست. اما امروزه همه اندیشمندان براین باورند که خلاقیت در همه انسان ها وجود دارد، مهم نحوه بهره برداری و شکوفا نمودن آن ها است. برای بهره برداری و شکوفاساختن خلاقیت، قبل از هر چیز ایجاد شرایط ذهنی مطلوب و ازبین بردن رفتارهایی که به خلاقیت ذهـــــن آسیب می رسانند، ضروری به نظر می رسد.
مغز انسان مانند بیشتر قسمت های بدن از دو قسمت ناحیه چپ و راست تشکیل شده است. ناحیه راست مغز خلاق و آفریننده چیزهای جدید است. غالب مردم خلاق نیستند ؛چرا که همه تحریکات، ایده ها و هدف های قسمت راست به طور سیستماتیک و به شدت توسط قضاوت های ســرد و بی روح ناحیه چپ نفی می شود. بنابراین، برای خلاق بودن و حل مســائل باید به ناحیه راست مغز اجازه داد تا ایده های جدیدی بدهد و به ناحیه چپ درصورتی اجازه دخالت و قضاوت داد که ناحیه راست تمام منابع و توانایی هایش را به کار گرفته باشد.
مـــــــاکس پلانک (MAX PLANCK) می نویسد: هـــرکس قادر نباشد گه گاهی فرضیه ای حتی به ظاهر غیرقابل قبول را ارائه دهد، هرگز نمی تواند به شناخت ایده های جدید دست یابد. نه تنها در ارائه فرضیات، حتی در طرح فرمول های نهایی پیرامون نتایج علمی به دست آمده هم، توانایی تفکر در یک چرخه آزاد، یک امر ضروری و اثبات شده است.
یک نوع تفکری که مبنای استدلالات ناحیه چپ است، کشنده ایده های جدید است؛ چرا که به طور سیستماتیک راه حل های به ظاهر غیرقابل قبول را نابود کرده و با آنچه که از طرف ناحیه راست ارائه می گردد در تعارض است. وحشت، محدودیت دیگر خلاقیت به حساب می آید. غالباً این ترس و وحشت مانع ازآن است که درمیان مردم رشته کلام را به دست گرفته و اهداف عالی خود را بیان کنیم.
برای خلاق بودن، جرأت یک امر ضروری است، چــــون هر ایده جدید و پیشنهادی که می دهیم ما را به جلو انداخته و ریسک پذیری ما را در رابطه با عدم موفقیت و حتی تمسخر افزایش می دهد. در سال ۱۸۰۲ (W.MURDOC) مورداک گاز کربن را کشف کرد و وقتی پیشنهاد کرد که از این گاز برای روشن کردن شهر استفاده کنند، در پشت سر، او را تمسخر کرده و گفتند: پیشنهاد روشن کردن خیابان ها به وسیله دود دیوانگی است.
تاریخ پیشرفت ها مملو از نمونه هایی در رابطه با پافشاری های علمی و موانع متضاد برخاسته از کند ذهنی اکثر مردم است که در بیشتر طبقات مختلف اجتماعی وجود دارد. امروزه، در یک دنیای چنین پیچیده و متفاوت، رفتارهای بسته، عدم انجام کاری وممانعت از توسعه تفکرات، در رقابت های آینده خطر جدی دربرخواهد داشت.
به عنوان اولین هدف می بایست یاد بگیریم که بر خود و استعدادهای نامحدود خلاقیت خودمان تکیه کنیم: این امر می تواند ماجرایی توأم با عشق و علاقه باشد.
گرفتن امتیاز پخش مسابقات جام جهانی فوتبال در افریقای جنوبی از سوی شبکه الجزیره قطر مرا به یاد دیدارمان با غسان بن جدو خبرنگار مشهور این شبکه در تهران انداخت. البته این یک نشست آموزشی در مرکز پژوهش صداو سیما بود. از پرسش و پاسخهای همکاران و خودم با «بن جدو» خلاصهای را انتخاب کرده ایم که خواندن برخی مطالبش خالی از لطف نیست:
- روابط کاری ما در الجزیره مبتنی بر آرامش است؛ تجربه ثابت کرده اگر کارمند آرامش روانی نداشته باشد، صرفا یک ابزار خواهد بود.
- سعی میکنیم رسانهای فکر کنیم و درگیر تفاوت های رده سارمانی نیستیم .من کارمندم و تو رئیسی!
- حقوق بر اساس دو عامل تعیین میشود؛ یکی سابقه و دوم موقعیت کاری.
- بوروکراسی نداریم؛ عناصر برنامه ساز خودشان همه کاره هستند.
- ارزیابی و کنترل را بعد از پخش برنامه داریم؛ تلاش میشود سانسور قبل از پخش نداشته باشیم.
- از صحت خبر باید اطمینان حاصل کنیم؛ برای پخش، مسابقه سرعت نداریم .
- حتما خبرنگار ما به صحنه رویداد میرود.
- در شبکه نظر دو طرف را پخش میکنیم.(به همین خاطر با بسیاری از دولتها مشکل داریم).
- دقت، واقعگرایی، بی طرفی و رعایت قوانین کشور ها جزو اصول ماست.
- الجزیره جهان عرب را به عنوان یک جهان عربی و اسلامی معرفی میکند.
- در شبکه الجزیره مسایل جنسی را مطرح نمیکنیم.
- 87 درصد مردم جهان عرب ما را میبینند.
- دولت قطر به هیچ وجه در سیاستهای شبکه دخالت نمیکند!
- تاکید ما بر این است که کارکنان ما حتما حرفهای باشند.
- کل کارمندان رسمی ما در جهان 400 نفر هستند.
- سالی دوبار تمام خبرنگاران الجزیره گرد هم میآیند (کنفراس توجیهی و آموزشی)
- سازمان دهی الجزیره بسیار ساده بود و ارتباط کارمندان با مدیریت سریع و آسان است.
منبع:خبرآنلاین
خوردن گوشت این دو حیوان باعث آرامش می شود! | |
تعداد بازدید: 4335 | |
مصرف گوشت این حیوانات موجب کاهش اضطراب میشود وهمچنین به شما آرامش می دهد و ... | |
یک متخصص تغذیه گفت: گوشت بوقلمون و شتر مرغ به دلیل داشتن اسید آمینه بیشتر موجب افزایش ترشح سرتونین در مغز میشود که در کاهش اضطراب و ایجاد حس آرامش در بدن مفید است. سید ضیاءالدین مظهری افزود: مصرف غذاهای حاوی پروتئین و با کلسترول پایین مانند گوشت بوقلمون، شترمرغ و مرغ موجب افزایش سطح اسیدهای آمینه در بدن میشود. وی گفت: با افزایش اسیدهای آمینه در بدن، میزان ترشح سروتونین در مغز افزایش پیدا میکند. سرتونین هورمونی است که نقش بسیار زیادی را در کاهش اضطراب و ایجاد حس آرامش در بدن بر عهده دارد.این متخصص تغذیه اضافه کرد: هفتهای چند مرتبه از این دسته از خوراکیها در رژیم غذایی افراد گنجانده شود. وجود کلسترول پایین و اسیدهای چرب اشباع نشده در گوشت بوقلمون و شترمرغ موجب تبدیل شدن این پروتئینها به عنوان غذای مناسب ضدافسردگی شده است، فقط به شرطی که هنگام تهیه آن از سرخ کردن آن ها در روغن فراوان پرهیز شود.مظهری گفت: ویتامین D از آن دسته ریزمغذیهایی است که موجب افزایش سطح سروتونین در مغز میشود و در کاهش افسردگی مفید است. این ویتامین در کبد ماهی، شیر، کره و زرده تخم مرغ به مقدار زیاد یافت میشود. به گفته وی نیاز بدن انسان در زمستان به ویتامین D افزایش پیدا میکند. گردآوری : گروه سلامت سیمرغ منبع : farsnews.com مطالب پشنهادی : |
آموزش سلامت جنسی در مدارس | |
تعداد بازدید: 6134 | |
اگر امروز زن و شوهرهایی را میبینیم که علیرغم عشق و عاطفه کافی نسبت به هم، قدرت برقراری ارتباط صحیح عاطفی و زناشویی ندارند... | |
اگر امروز زن و شوهرهایی را میبینیم که علیرغم عشق و عاطفه کافی نسبت به هم، قدرت برقراری ارتباط صحیح عاطفی و زناشویی ندارند، باید به زمان کودکی و نوجوانی آن ها بازگردیم. زمانی که نخستین پایههای تربیت روانی و عاطفی فرد گذاشته میشود و اگر از همان زمان این پایهها به درستی گذاشته نشود، ممکن است فاجعه بزرگی در انتظار خانوادهها و جامعهمان باشد. مدرسه نه تنها فارسی و ریاضی بلکه میتواند موضوعات بسیار گستردهتری را نیز به فرزندان ما به صورت مستقیم و غیرمستقیم آموزش دهد. از جمله این موارد آموزش مسایل مرتبط با سلامت جنسی است. در مورد این موضوع و نقش مشاوران در این زمینه با دکتر رهنما، روان شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه شاهد و پژوهشگر کلینیک سلامت جنسی خانواده گفتگو کردیم... مشاوران مدارس به چه شکل میتوانند در امر سلامت جنسی نقش داشته باشند؟ آیا اصلا آن ها این صلاحیت را دارند که وارد حیطه خطیر آموزش سلامت جنسی شوند؟ بخشی از وظایف مشاور در مدارس، دادن همین آگاهیها است. یکی از روشهای موثر نیز همین بحثهای عمومی و آگاهی بخشی کلی است که قدم اول پیشگیری به حساب میآید و بحثی است که همه به آن نیاز دارند و البته قبل از زمانی که فرد مشکل جنسی پیدا کند. به ویژه این که در جامعه ما مسایل جنسی حالت تابو دارد. این آگاهی بخشی را میشود در قالب آموزشهای رسمی و با بهانه قرار دادن مسایلی که حتما باید آموزش داده شود، مثل ایدز یا بحث اعتیاد، مطرح کرد چون مسایل جنسی مسایلی هستند مرتبط با سایر جنبههای زندگی. میتواند مشاورههای فردی باشد یا مشاورههای گروهی یا آموزشهای گروهی برای دانشآموزان راهنمایی یا دبیرستان و یا انتشار بروشورهایی که خود مشاور میتواند در این زمینه تهیه کرده باشد. البته هر مشاوری در مدرسه به عنوان این که مشاور است نمیتواند مسایل جنسی را آموزش دهد، ممکن است لازم باشد از مشاور دیگری دعوت شود که آموزشهایی دیده و با مسایل آشناست. این یک بعد قضیه هست یعنی بعد عمومی مساله است که به پیشگیری برمیگردد. وقتی دانشآموزی در مدرسه دچار مشکلی شده است، مشاور به چه شکل میتواند کمک کند؟ بله، این بعد دوم قضیه است که میتوان آن را جنبه «درمان»، در مقابل پیشگیری، نامید و بر میگردد به زمانی که مساله شدت پیدا کرده باشد و در این حالت باید اقدامات درمانی نیز صورت گیرد. برمیگردد به زمانی که مساله حاد میشود که به درمان میرسیم. به عنوان مثال، زمانی که نوجوان دچار انحراف اخلاقی شده و یا به ایدز و اعتیاد مبتلا شده باشد، یا آنجایی که دیگر مشاور باید اقدامی انجام دهد. معمولاً در اینجا باید اقدام کلینیکی گستردهتری صورت بگیرد، مشاور باید فرد را به روان پزشک، روان شناس بالینی یا مددکار اجتماعی که میتواند رابط بین مدرسه و خانواده باشد، معرفی کند که این مستلزم این است که مشاور با متخصصان بالادستی خود ارتباط داشته باشد. دانش آموز را ارجاع بدهد و بعد پیگیری کنند؛ چون ممکن است فردی را که معرفی کرده نیاز به بستری یا پیگیریهای عمیقتر داشته باشد. ما در این زمینه هم نیاز به برنامهریزیهای بیشتری داریم. بعضی معتقدند مطرح کردن این صحبتها و موضوعات مرتبط با سلامت جنسی، برای بچهها و دانش آموزان مشغولیتهای ذهنی پیش از موعد ایجاد میکند و در نتیجه نباید خیلی به بچهها اطلاعات داد. نظر شما چیست؟ ما میگوییم یک حد میانه را باید رعایت کرد. این نگرانی درست است؛ اما به خاطر این نگرانی، ما نمیتوانیم اطلاعات اساسی و موردنیاز فرزندانمان را به آن ها ندهیم؛ چون در این صورت حس کنجکاوی باعث میشود که پاسخ آن را از منابع ناسالم و حتی منحرفکننده جستجو کند. ما آن طرف قضیه را هم باید ببینیم. ضمن این که باید هوشیار باشیم که اگر در این سن، اطلاعات لازم را به نوجوانان مطابق با جنسیت و سن وی به آن ها ندهیم، آن ها در زمان بزرگسالی دچار اختلالات روحی و روانی و حتی تربیتی میشوند و علاوه بر آن، احتمال این که بتواند زندگی سالم و موفقی در آینده داشته باشند، کم میشود؛ اما نکته در اینجاست که باید مسایل را به تدریج و درجای خود و به میزان لازم به بچهها منتقل کنیم و شرط لازم هم این است که مشاور ارتباط صحیحی با بچهها برقرار کرده باشد تا در موقع لزوم، بتواند به او آموزش هم بدهد و سوالات وی را بهطور مناسب پاسخ دهد. و این آموزشها دقیقا از چه سنی باید شروع شود؟ معمولا در روان شناسی میگوییم وقتی که خود فرد میآید سوال میپرسد، بهترین و مناسبترین سن برای دادن آموزش است. آنجا باید به صورت درست جواب بدهیم و در کنار پاسخ به سوال، مطالب دیگری که لازم است را نیز به او منتقل کنیم. چه باید کرد؟ باید توجه داشته باشیم که ما از طریق آموزش زمینه را برای تغییر نگرش ایجاد میکنیم. در واقع آموزش وسیله است و تغییر نگرش میشود هدف. نگرش مورد نظر ما این است که افراد بدانند که سلامت جنسی بخشی از بهداشت روانی خود آن هاست. چون تغییر نگرش در سنین بالاتر خیلی مشکل است. نکته دوم این است که در هر مرحلهای باید بخشی از مسایل را آموزش داد تا آموزش یک روند و سیر طبیعی پیدا کند ؛ولی اگر یک دفعه این آموزشها بخواهد هجوم بیاورد، فرد مشکل پیدا میکند. نکته سوم این که در آموزش مسایل جنسی قرار نیست که ما فقط به بحث رابطه جنسی بپردازیم. مسایل پیرامونی مثل برقراری رابطه یا حریم خصوصی، این موارد هم بخشی از تربیت جنسی فرد است که در برخی از موارد باید از سنین پایینتر به آن پرداخته شود. جای بعضی آموزشها در پیش دبستانی و دبستان است. از جمله این که در این سن، بچهها باید به تدریج حریمها را یاد بگیرند و آن وقت است که آموزش ما یک روند طبیعی پیدا میکند و این که اجازه ندهند که هر کسی لمسشان کند. این موارد را باید به بچه آموزش داد، در قالبهای جذاب و متناسب باید با توجه به سن کودک یا نوجوان به وی آموزش داد؛ مثلا به شیوههایی از قبیل نمایش، داستان، بازیهای عروسکی با کودک. از سوم دبستان تا اول راهنمایی، دوره نهفتگی است، یعنی به صورت موقت مسایل جنسی برای فرد مشغولیت ایجاد نمیکند. در این دوره آموزشهای لازم به صورت تدریجی و به شکلی که تابوی آن برای فرد شکسته شود، لابهلای مسایل اخلاقی باید آموزش داده شود؛ اما اگر یک دفعه این آموزش بخواهد هجوم بیاورد، ذهن کودک به هم میریزد. در آموزش مسایل جنسی قرار نیست که ما فقط به بحث رابطه جنسی بپردازیم، مسایل پیرامونی مثل برقراری رابطه یا حریم خصوصی نیز باید آموزش داده شود. تا این سن، یعنی قبل از بلوغ و قبل از رفتن به دبیرستان نیز آگاهی دادن به صورت عمومی و غیرمستقیم انجام میشود؛ اما وقتی میرسند به سن دبیرستان و بلوغ، باید برخی موارد دیگر به صورت مستقیم برای آن ها مطرح شود که شامل مواردی مانند آموزش مهارتهای ارتباطی، مثل مهارت برقراری رابطه با جنس مخالف و راههای ارضای صحیح عاطفی و تهدیدهای موجود در این زمینه میباشد که میتواند از آن حالت آگاهی بخشی عمومی فراتر رود. ما باید همه کمک کنیم. اگر بخواهیم از آسیبهایی مثل ایدز و یا انحرافات اخلاقی در جامعه خود به دور باشیم یا سازگاری زندگی زناشویی را بالا ببریم، اگر بخواهیم پدران و مادرانی داشته باشیم که آن ها هم به نوبه خود فرزندان سالمی تربیت کنند و فرزندان سالمی داشته باشند، همه باید عزم داشته باشند، از والدین، مسوولان مدرسه، دانشگاهیان، صاحبنظران و مسوولان کشوری، همه و همه و این عزم باید تدوام داشته باشد، نه این که یک دفعه موجی بیاید که برود و باز بعد از مدتی همه فراموش کنند. این آموزشها باید نهادینه شوند. اگر غفلت کنیم، مشکلاتی جدی خواهیم داشت. مدارس نقش ویژهای در این خصوص دارند ؛چون بین 6 تا 18 سالگی فرزندان ما بهترین سالهای عمرشان را در مدرسه میگذارانند. اگر این فرصت را در مدرسه از دست بدهیم، وقتی که به دانشگاه میرسند، دیگر میشود تهدید. گردآوری: گروه سلامت سیمرغ منبع: salamatiran.com مطالب پیشنهادی: |
تربیت جنسی را از چه سنی شروع کنیم؟چگونه؟ | |
تعداد بازدید: 5040 | |
این سوالی است که بسیاری از خانواده ها دارند و جوابی برای آن پیدا نمی کنند،چه باید کرد؟ | |
دوره پنجساله دبستان، دورهای حساس و از نظر تثبیت شخصیت اخلاقی و تربیتی، دورانی مهم است؛ دوره فراگیری آموزشهای زیر بنایی و اساسی، پایهگذاری عادات، روابط کودک با دیگران و آغاز پیدایش پارهای از لغزشها و انحرافات.... به همین دلیل در نظام تربیتی اسلام، توصیههایی در جهت آموزش و مراقبتها در این دوره به والدین و مربیان ارایه شده است؛ از جمله توصیه به تفکیک بستر، رعایت ضوابطی در معاشرت، تقویت مبانی مذهبی و اخلاقی، آموزش راه و رسم صیانت از خود، دفاع از شرف و انسانیت، ایجاد عادات مناسب در خواب و استراحت، دفع و تخلیه، پوشش و لباس و آموزش مقدمات لازم برای ورود به دنیای بلوغ. • هفت سال نخست: آزادی و بازی. • هفت سال دوم: تأدیب. • هفت سال سوم: بهخدمتگرفتن و ملازمت. در واقع، کودک از حدود 7سالگی، تکلیفپذیر میشود و این، مرحله ادب کردن و آموزش دادن اوست. این دوره، دوران تمرین برای انجام تکالیف مورد انتظار است و باید تلاش شود کودک را به رعایت ظواهر آداب اسلامی، تمرین نماز خواندن، اجازه گرفتن به هنگام ورود به اتاق خصوصی والدین و جدا کردن بستر خواب، ترغیب و تشویق کرد. هر چند هنوز کودک نسبت به حکمت آداب مزبور، فهمی قابل توجه پیدا نکرده است ؛ اما از باب تمرین و کوشش، وی را به انجام آن ها، تکلیف میکنیم، چرا که نفس رعایت آداب مطلوب، لغزشها و آسیبها را میکاهد. بنابراین باید توجه کرد که روایات دینی نیز به بعد تربیت جنسی بعد از هفت سالگی اشاره داشتهاند. در این دوران باید قوانین احتیاطی برای مواجهه با مرحله آینده در فرآیند رشد را به کودکان آموزش داد. این گفته به این معنا نیست که فعالیتهای جنسی این دوره، ناشی از احساس حقیقی جنسی است، بلکه باید گفت تمام دوران کودکی، از جهاتی دوران خواب و غفلت است ؛ اما اشاره و تأکید روایات، عمدتا جنبه پیشگیرانه و پرهیز از زودرسی فعالیت جنسی دارد. گردآوری : گروه سلامت سیمرغ منبع : salamat.ir مطالب پیشنهادی : آموزش سلامت جنسی در مدارسعوامل موثر بر سلامت اسپرم ها از پاسخ به سوالات جنسی کودکان طفره نروید کودکان باهوش این مشخصه را دارند! مواد غذایی مفید برای افزایش هوش کودک |