دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

کدام بر که بگرییم؟ ما برحسین؟ یا حسین بر ما؟!!/4 خالی شدن شعارها از شعور

 کدام بر که بگرییم؟

ما برحسین؟ یا حسین بر ما؟!!/4

خالی شدن شعارها از شعور 

#شفیعی_مطهر

 

یکی از ویژگی های جوامع توسعه نیافته تکیه بر "تحریک احساسات " به جای "برانگیختن عقلانیت" یا  "قشری نگری" به جای "ژرف نگری" و خالی شدن شعارها از شعور ، فهم ، اندیشه ، تفکّر و تدبّر است . 

پیام محوری حماسه کربلا و انقلاب عاشورا دفاع از عزّت ، شرافت ، حُرّیّت و کرامت انسان بود . اما قشری نگری و تکیه بر عواطف و احساسات از حماسه افتخارآمیز عاشورا  فاجعه ای تاسُّف انگیز آفرید که گویی عمده دعوا سر آب و تشنگی بوده است !!

استاد مطهری این چالش تاسف آور تاریخی را "تبدیل حرکت به بنیاد " می نامد . ایشان می گوید :

"...گاهی یک جریان موج خیز و حرکت زای اجتماعی روح خود را از دست می دهد و از آن جز یک سلسله آداب و تشریفات بی اثر باقی نمی ماند . 

امیرالمومنین (ع) فرمود :

 اسلام به دست اموی ها مانند ظرفی که وارونه شود و محتوایش بیرون بریزد و جز خود ظرف باقی نماند، وارونه می شود و از محتوای خود خالی می شود :

"یکفا الاسلام کما یکفا الاناء " 

و ما با شما همراهی کرده نام این پدیده اجتماعی را "تبدیل حرکت به بنیاد " می نهیم .

با ذکر یک مثال توضیح می دهم :

عزاداری سُنّتی امروز امام حسین علیه السلام تبدیل حرکت به بنیاد است . این عزاداری که به حق درباره اش گفته شده :

 "من بکی او ابکی او تباکی وجبت له الجنه " که حتی برای تباکی (خود را شبیه گریه کن ساختن) هم ارزش فراوان قائل شده ، در اصل  فلسفه اش تهییج احساسات علیه یزید ها و ابن زیادها و به سود حسین ها و حسینی ها بوده است . در شرایطی که  حسین به صورت یک مکتب در یک زمان حضور دارد و سمبل راه و روش اجتماعی معین و نفی کننده راه و روش موجود معین دیگری است ، یک قطره اشک برایش ریختن واقعا نوعی سربازی است . درشرایط خشن یزیدی  در حزب حسینی ها شرکت کردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا نوعی اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه اهل باطل و در حقیقت نوعی از خود گذشتگی است . اینجا است که عزاداری حسین بن علی (ع) یک حرکت است ، یک موج است،  یک مبارزه اجتماعی است . اما تدریجا روح و فلسفه این دستور فراموش می شود و محتوای این ظرف بیرون می ریزد و مسئله شکل یک عادت به خود می گیرد که مردمی دور هم جمع بشوند و به مراسم عزاداری مشغول شوند،  بدون این که نمایانگر یک جهت گیری خاص اجتماعی باشد و بدون آن که از نظر اجتماعی عمل معنی داری به شمار رود ، فقط برای کسب ثواب (که البته دیگر ثوابی هم در کار نخواهد بود )، مراسمی مجرد از وظایف اجتماعی و بی رابطه با حسین های زمان و بی رابطه با یزید ها و عبیدالله های زمان بپا دارند . اینجاست که حرکت تبدیل به بنیاد، یعنی عادت شده و محتوای ظرف بیرون ریخته و ظزف خالی باقی مانده است . 

در چنین مراسمی است که اگر شخص یزید بن معاویه هم سر از گور به در آورد، حاضر است که شرکت کند ، بلکه بزرگ ترین مراسم را بپا دارد . در چنین مراسم است که نه تنها "تباکی " اثر ندارد ، اگر یک من اشک هم نثار کنیم، به جایی بر نمی خورد !!!   

 (نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر-صص ۸۰-۷۹ )

امام حسین (ع) در منزلگاه "بیضه"در برابر لشکریان خود و سپاه "حر"  یک سخنرانی تاریخی ایراد کردند. ایشان فرمودند :

"...ایهاالناس ان رسول الله (ص) قال :من رای سلطانا جائرا...

ای مردم !رسول خدا (ص) فرمود :

هرکس حاکم بیدادگری را ببیند که حرمت های خدا را حلال می شمارد و عهد و پیمان پروردگار را می شکند و از سنت رسول خدا منحرف می گردد و در میان بندگان خدا به گناه و ستم عمل می کند ، پس با عمل و گفتار خود او را باز ندارد و روش ناپسند و سرزنش آمیز او را تغییر ندهد، بر خدا لازم است که این شخص ساکت را با آن حاکم ظالم به یک جا(جهنم) ببرد .

 (وَاتّقوا فتنه لا تصیبنّ الّذین ظلموا منکم خاصّه واعلموا انّ الله شدید العقاب ). 

 (سوره انفال.آیه ۲۵ ).

بدانید که این بیداد گران راه شیطان را در پیش گرفته اند و فرمان او را می برند و از اطاعت خدای روی گردانیده ،دست به تبه کاری گشوده اند ، حدود الهی را تعطیل کرده و مال خدا را به خود و یاران خود اختصاص داده اند. حرام خدا را حلال و حلال او را حرام کرده اند و اکنون بیش از همه کس من وظیفه دارم (چون آگاه تر هستم) که این بدعت ها را تغییر دهم و دست ستمکاران را کوتاه نمایم . 

نوشته ها و فرستادگان شما رسید که از بیعت و پایداری شما در راه حق حکایت می کرد . اکنون اگر بیعت خود را به پایان برید و از آنچه نوشته اید که دست از یاری من برندارید، برنگردید،  به خوشبختی و سعادت خواهید رسید .

من حسین فرزند علی و فاطمه دختر رسول خدا هستم . خود با شما در راه جانبازی همراهم و زنان و فرزندانم نیز با زنان و فرزندان شمایند و شما را شایسته است که از من پیروی کنید . و اگر کوتاهی کرده و پیمان خود را برهم زدید و بیعت مرا از گردن های خود فرونهادید، به جانم قسم که از شما مردم بعید نیست ، چه این که همین کار را با پدرم علی و برادرم حسن و پسرعمویم مسلم بن عقیل کردید و فریب خورده آن کسی است که به وعده های شما مغرور گردد. ولی بدانید که بهره سعادت خود را از دست دادید و نصیب خوشبختی خود را ضایع نمودید و آن کسی که پیمان را بشکند، به زیان خود اقدام کرده و به زودی خدا مرا از شما بی نیاز خواهد ساخت  والسلام..."

   عزیزان من ! ارادتمندان خاندان عزت و کرامت و اهل بیت عصمت و طهارت ! 

  اکنون ما در این روزهای سراسر عشق و عرفان و مجالس پر از روح و ریحان گردهم می آییم تا در رفتار و کردار - نه تنها گفتار و شعار - گامی به سوی حسین (ع) - این سرچشمه عزت و آزادگی - برداریم.  از درگاه خداوند منّان برای همه شما فرازمندان ، عمر با عزّت و موفّقیت روزافزون مسئلت دارم. 

   مقالم با با ابیاتی از نصرالله مردانی حسن ختام می بخشم و شما را به خدا می سپارم.

آب،شرمنده ایثار علمدار تو شد
که چرا تشنه از او این همه بی باک گذشت


بود لب تشنه لب های تو صد رود فــــرات
رود بی تاب،کنار تو عطشناک گذشت


بر تو بستند اگر آب،سواران سراب
دشت دریا شد و آب از سر افلاک گذشت

 گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

دین عزا یا دین زندگی؟


دین عزا یا دین زندگی؟


بلبشو یا بلوای تبلیغاتی که بر سر مسابقه فوتبال ایران و کره جنوبی بر پا شده است، فرصتی به دست می دهد تا بار دیگر به این شیوه تلقی از دین و عزاداری زندگی بیندیشیم. اسلام  یا به تعبیر دیگر آیین شیعه، دین و آیین زندگی است یا عزاداری و مرگ ؟
اندیشه ورزی  و یا خرافه پردازی و خرافه پرستی؟
 تقویم ما لبریز یا آکنده از روزهای عزاست.  گویی برخی با هر بهانه ای جستجو کرده اند تا بهانه ای برای مصیبت و عزا پیدا کنند.
شاهد دیگر در این باب همان تعطیلات حوزه علمیه قم و دیگر حوزه هاست. تقریبا نیمی از سال تعطیلند. 

این سایه سنگین عزا بر سر مساجد هم  افتاده است. هیچ گاه از یادم نمی رود، آخرین دیدارم با مرحوم آیت الله احمدی امام جماعت مسجد حاج تقی خان بازار اراک بود. پرسیدم جلسات تفسیر شما برگزار می شود؟ -تفسیر ایشان چراغ تابان معرفت دینی و قرآن شناسی در اراک بود-
گفت: دیگر عزاداری و سینه زنی  فرصتی برای تفسیر باقی نگذاشته است . پیش از این عزاداری در دهه اول محرم ، ۲۸ صفر بود، حالا شده است دوماه تمام. از اول محرم تا آخر صفر. ایام فاطمیه یک روز بود حالا شده است سه هفته و…
بعدا همین موضوع را با یکی از مراجع تقلید مطرح کردم. گفت: 

لا موثر فی الوجود الا هو! 

هُو به معنای او (خداوند)  را بر وزن جُو خواند. منظورش همان هُو و جنجال و غوغاسالاری بود. می گفت با غوغا سالاری و هیاهو فضایی ایجاد می کنند که گویی هو یعنی جنجال موثر در وجود است.
واقعیت این است که  هُو تاثیر تعیین کننده ای در سرنوشت کشور  و ملت و آینده ما پیدا کرده است. 

اشغال سفارت خانه ها با هُو انجام شد. 

امام جمعه مشهد  و دبیر جامعه مدرسین قم با هُو و جنجال حضور  خود  را نشان می دهند. 

مداحان معروف هویت کار و ملاط اشعارشان خرافه ، جنجال است. 

بدیهی است که مرجع این سخن مشخص است ، مراد تمام مداحان نیست.
هشت سال تمام رییس جمهوری به تعبیر مقام محترم رهبری « آن مرد!»، با هُو کشور را اداره کرد و می خواست کشور داری را به رهبران دنیا یاد بدهد. در نمازجمعه تهران گفته می شد که باید نامه های آن فرد  هُوچی  در کتاب های درسی چاپ شود.
اکنون به بهانه برگزاری مسابقه فوتبال دوباره هُو آغاز شده است. یکی می گوید تمام استادیوم را سیاه  پوش کنید. یکی می گوید روسای سه قوه بایستی برکنار شوند و در یک کلام  غوغا سالاری مجالی تازه یافته است تا سایه اش را سنگین تر کند. بعید نیست تا  پرچم عزایی یا تصویر مجعولی هم در گوشه ای- شاید هم در همان گوشه و کنار ساختمان جام جم پاره شود ، دوربینی بر آن زوم کند که:
بیایید تا یک یوم الله دیگر رقم بزنیم. ایمان و امان به سرعت برق دارد از دست می رود ، مومنان و امت حزب الله کجایید؟
آیین شیعه که مشخصه اش خردمندی و حکمت و عقلانیت است ،  عاشورای امام حسین که سرشار از لطف  و اندیشه و پیام است، ببینید تبدیل به ابزاری برای هُو و غوغاسالاری می شود.
بدیهی است که چنین روش و سلوکی دیگر جاذبه ای نخواهد داشت. دیگر با چنین نگاهی اسلام و شیعه دین و آیینی برای زندگی نیست.

سیدعطاءالله مهاجرانی
#نقد_و_تبیین     
@naghd_tabeen

کدام بر که بگرییم؟ ما برحسین؟ یا حسین بر ما؟!!/3

کدام بر که بگرییم؟

ما برحسین؟ یا حسین بر ما؟!!/3

 #شفیعی_مطهر 

 

اما ، عزیزان من ! 

آیا امام حسین (ع) در قبال همه عزّت مداری های خود و در برابر همه مصائب مسلمین از ما گریه و سوگواری می طلبد یا عقلانت و خردمداری؟! 

ایشان از شیعه راستین خود ذهنی نقّاد و طبعی وقّاد می خواهد. 

« من دلائل العالم انتقاده لحدیثه »  

  (تحف العقول ، ص ۲۴۸)

سخنی که از قید قلم رسته و بر صدراین مقال نشسته ، گهری ناب و جرعه ای از آفتاب است که از اندیشه و بیان امام حسین (ع) تراویده و بر صفحه ای از صحیفه هستی أرمیده است . 

امام آزادگان ، تفکّر و نقّادی سخن را تا بدان پایه ارج می نهند که آن را از نشانه ها و دلایل دانایی انسان می دانند . 

عقل را باید به کمال رساند و آن را بر صدر استدلال نشاند . 

ایشان بر این باورند که :

 « عقل جز با پیروی از حق به کمال نمی رسد .» 

   اکنون ما امّتی هستیم که پیروی از ائمّه اطهار (َع) را افتخار خود می دانیم و ارادت و محبّت خود نسبت به ایشان را انگیزه همه کارهای خود می شماریم . 

آیین ها و مراسمی که ما هر ساله به انگیزه عزاداری و سوگواری حضرت سیّدالشّهدا(ع) برگزار می کنیم ،  آیا نباید ما را گامی به سوی شناخت راه و روش ایشان نزدیک کند ؟ 

ما در این آیین ها چقدر شعر و شعار و نوحه و مصیبت مبنی بر تشنگی این بزرگواران نقل می کنیم ؟! اما کمتر از بیانات و سخنان خود ایشان می گوییم . 

سخنرانی حضرت امام حسین(ع) در «منی» از بی نظیرترین و زیباترین و شیواترین بیانات تاریخ است . طراوت و تازگی در فرازهای شگفت انگیز سخنان ایشان جلوه گر است . اما چون نوحه های بی پایه مدّاحان گریه آور و سوزناک است ، بیشتر وقت مجالس عزاداری در اختیار آنان است. 

ادامه دارد...

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

۴ اشتباه رایج در روایت وقایع عاشورا


‍ ✅ ۴ اشتباه رایج در روایت وقایع عاشورا

استاد مرتضی مطهری 


⬅️اشتباه اول: اوج عزاداری امام حسین(ع) ده روز اول ماه محرم الحرام است. بین سخنرانان و مداحان، مشهور است که هر شب را به یکی از شهدای کربلا اختصاص دهند؛ مثلاً شب سوم برای حضرت رقیه و شب هفتم را برای حضرت علی اصغر(ع) سوگواری می کنند و تاسوعا را نیز به حضرت عباس(ع) اختصاص می دهند. همین قرار داد بین مداحان و منبری ها باعث شده است که عده ای گمان کنند، حضرت رقیه روز سوم محرم به شهادت رسیده است و از همه بدتر این که گمان می کنند حضرت ابالفضل(ع) در روز تاسوعا به شهادت رسیده است.
اما حقیقت این است که تمام شهدای کربلا در روز عاشورا به شهادت رسیده اند و حضرات اباالفضل، علی اکبر و علی اصغر همه قبل از امام حسین(ع) و در روز عاشورا در پیکار با سپاه عمر سعد کشته شده اند. حضرت رقیه(س) نیز پس از شهادت پدرش در شام از دنیا رفته است.

⬅️اشتباه دوم: باور عمومی این است که حضرت حسین بن علی(ع) و اهل بیت و اصحابش سه شبانه روز آب ننوشیدند و سپس تشنه کام به مقابله با دشمن رفته اند؛ اما حقیقت این است که عمر سعد سه روز قبل از عاشورا عمروبن حجاج را با پانصد سوار فرستاد تا کنار شریعه فرود آیند و میان یاران حسین و آب فاصله اندازند. اما این به این معنی نیست که هیچ ذخیره آبی در خیمه ها نبوده است.

در کتاب ارشاد نوشته شیخ مفید(ره) آمده است: 

« در شب عاشورا زینب...دست بر گریبان برده...و بیهوش بر زمین افتاد. حسین(ع) برخاسته آب بر روی خواهر پاشید و...» این نقل معتبر نشان می دهد که تا شب عاشورا هنوز آب در خیمه ها بوده و اصل تشنه کامی به روز عاشورا، گرمی هوا و شدت مبارزه مربوط است.

شیخ عباس قمی(ره) در منتهی الامال می گوید: 

«شب عاشورا امام حسین(ع)، حضرت علی اکبر(ع)را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد که چند مشک آب آورند و اهل بیت و اصحاب خود را فرمود که از این آب بیاشامید، آخر توشه شماست و وضو بسازید و غسل کنید.»

⬅️اشتباه سوم: یکی از معروف ترین تحریف ها ماجرای حضرت لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) است و چه روضه ها که در این زمینه خوانده نمی شود؛ در روضه ها ذکر می شود که حضرت علی اکبر قبل از رفتن به میدان با مادرش چه نجواهایی می کرد، یا این که حضرت لیلی در خیمه ها رفته و در آنجا دعا کرده که خداوند حضرت علی اکبر را سالم برگرداند که متأسفانه این موضوع محور بعضی تعزیه ها نیز شده است.

اما حقیقت این است که اصلاً لیلایی در کربلا نبوده است؛ البته لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) هست؛ اما حتی یک مورخ هم به حضور آن حضرت در کربلا و روز عاشورا گواهی نمی دهد. (به نقل از حماسه حسینی،جلد۱،مرتضی مطهری)

⬅️اشتباه چهارم: مطلب بعدی مربوط به حضرت علی اکبر(ع) این است که آن حضرت قبل از رفتن به معرکه جنگ از پدر رخصت خواست و آن حضرت اذن میدان نداده اند و مثلاً فرموده اند که تو هنوز جوانی و حیف است که از دست بروی و چه اشعار و تعزیه ها که پیرامون آن نساخته ایم؛ اما حقیقت این است که تمام مورخین نوشته اند، هر کس از امام حسین(ع) اذن میدان می خواست، اگر می شد حضرت برایشان عذری می آورد، ولی در مورد جناب علی اکبر گفته اند: «فاستأذن اباه،فأذن له» یعنی تا اجازه خواست، گفت برو.

منبع: حماسه حسینی، جلد۱، استاد شهید مرتضی مطهری

@ttalangori

نوشیدن چای به جبران خون های ریخته شده در عاشورا

 نوشیدن چای به جبران خون های ریخته شده در عاشورا

به هر کار دیگری که برای بزرگداشت عاشورا انجام می شود کاری ندارم، ولی هرچه انداز ورانداز می کنم، نمی فهمم که بستن خیابان های شلوغ شهرهای کشوری به این بزرگی صرفا برای نوشیدن چای در لیوان پلاستیکی یک بار مصرف، چگونه بزرگداشتی است از حادثه ای که چنان عظمتی در تاریخ یافته است!

لطفا به آن چای نوشان و چای ریزان بگویید لختی تامل کنند! ما اینجا ترافیک ایجاد کنیم و خسارت های هنگفت اقتصادی و زیست محیطی را باعث شویم و مانع رسیدن بیمار به بیمارستان و دیگران به کار و زندگی شان شویم تا فقط چای بنوشیم در میان دود و بوغ و آهن و ترافیک و بعد چنین چای نوشیدنی را بزرگداشت نهضت خونینی بدانیم که در آن سرهای بسیار بریده شدند و بدن های فراوان بر خاک غلطیدند برای این که مردمان اصلاح شوند و زندگی شان به سامان آید!
ای مردم! این دو عمل چه سنخیتی با هم دارند؟!

- چرا برای بزرگداشت عاشورا کاری نمی کنیم که امور مردم اصلاح شود، همان گونه که سردار عاشورا می خواست؟!

- چرا برای بزرگداشت محرم نهضتی بر پا نمی کنیم که در طول ماه محرم هر روز یک دروغ کمتر بگوییم؟!

- چرا دست به کاری نمی زنیم که دست افتاده ای را بگیریم، به یاد دستی که بریده شد در آن روز؟!

- چرا مراسمی بر پا نمی کنیم تا اسیرانی را از زندان آزاد سازیم که به جرم‌ ناتوانی محبوسند؟!

- چرا در مسجدی، حسینیه ای، هیئتی، جایی به یاد عاشورا تجمع نمی کنیم تا احقاق حقی کنیم از آن هایی که ظلم بر ایشان می رود و بار ستم می کشند؟!

-  چرا هیچ کس هرگز سخن امیر عاشورا را تکرار نمی‌کند که "زندگی با ظالمان جز‌ مرگ‌ نیست"؟!

بیایید اگر هیچ کدام از این کارها را برای بزرگداشت عاشورا نمی کنیم، پویشی (کمپین) راه بیندازیم که هرگز در این روزها در هیچ ایستگاه کنار خیابانی یک لحظه هم توقف نکنیم و چای ننوشیم مگر این بدعت سخیف ضد فرهنگی از جامعه رخت بربندد!