هشدار درباره بیماری ابولا
براساس آخرین اخبار سازمان بهداشت جهانی،ویروس"ebola"به کشورهای اروپایی و ایالات متحده نیز وارد شد ..
این ویروس که به راحتی از راه هوا و تماس با بیمار مبتلا سرایت می یابد و ویروسی است کشنده، به سرعت در حال انتشار است و تا اکنون واکسن های ساخته شده به مرحله نهایی نرسیده و این ویروس جان افراد را در سرتا سر دنیا مورد تهدید قرار داده..
متاسفانه این ویروس در عربستان نیز شایع شده و با موج بازگشت حجاج به ایران و کشورهای دیگر امکان شیوعی بیشتر را پیدا خواهد کرد...
این بیماری علایمی مانند سرماخوردگی دارد..پس اگر کسی را دچار علایم سرماخوردگی دیدید، از او دوری کنید حتی اگر یه سرماخوردگی کوچک باشد..
از رفتن در مکان های عمومی بدون ماسک خودداری کنید..
از نوشیدن آب از مکان های عمومی مانند شیرهای آب خودداری کنید.
از دست دادن و روبوسی خودداری کند...
از دید و بازدید حجاج تا حد امکان خودداری کنید..
به میزان زیاد آب بنوشید؛ چون این ویروس باعث از دست دادن آب زیادی از بدن می شود..
لطفا در تمامی شبکه های اجتماعی و همچنین در اماکن بهداشتی و آموزشی و ادارات اطلاع رسانی کنید.
آموزش رابطه زناشویی برای زوج های جوان
آموزش رابطه جنسی برای خانم های تازه عروس
با توجه به بررسی های صورت گرفته لازم است خانم ها ضمن به دست آوردن
اطلاعات جامع در خصوص دنیای جنسی مردان ، روش های تحریک کردن و ارضا نمودن
همسر خود را نیز بیاموزند در همین راستا مطالعه مطالب ذیل توصیه می شود.
آشنایی با دنیای جنسی مردان
چیز پیچیده ای نیست ؟ اتفاقا خیلی پیچیده است. حتما فکر می کنید و بر این
باورید خود را در اختیار همسرتان قرار داده و خودش همه کارهای لازم را
انجام می دهد ! این گونه نیست .دنیای جنسی مردان بسیار گسترده و پیچیده است
و برای اکثر خانم ها غیر قابل حدس ، خانم ها به صورت غیر ارادی تمایل به
خود نمایی دارند و آقایان نیز به صورت غیر ارادی جذب این خودنمایی ها می
شوند و البته قوه تخیل آقایان در این لحظه فعال می شود.
جنس مذکر در طول زندگی خود بارها و بارها ذهن خود را درگیر فکر کردن به رابطه جنسیمی کند ، خیال پردازی جنسی در مردان گسترده و دقیق است ، این گستردگی باعث شده است سلیقه های مختلفی را شامل شود. در نتیجه مردی زن چاق می پسندد و از زن چاق تحریک می شود و مردی دیگر زنی لاغر ، مردی جذب زنان با موهای بلوند می شود و مردی جذب زنی با موهای تیره ، مردی جذب پوست سفید و مردی جذب زنی با پوست گندمی ، این که همه خانم ها تلاش در تغییر صورت ، اندام ، رنگ پوست ، رنگ موی خود دارند و از یک الگو پیروی می کنند، لزوما به جذب همه مردان منجر نمی شود.
موارد جذب و تحریک پذیری مشترک در آقایان
لحن صحبت کردن زنان:
اگر چه گفته می شود مردان بیشتر با نگاه و دیداری تحریک و جذب می شوند،
اما فراموش نکنید مردان قوه خیال پردازی قوی دارند ، همه ما آدم ها بر اساس
روابط اجتماعی و برخوردهایی که در طول زندگی با افراد مختلف داریم، از هر
صدا یک تصویر ذهنی ایجاد می کنیم. این تصویر سازی برای مردان به شدت زنان
نیست ، اما لحن صحبت کردن باعث می شود مرد تصویری از طرف مقابل خود ایجاد
کند ، صدای زن برای مرد می تواند محرک جنسی باشد ، پس خانم های محترم در
فرآیند تحریک کردن همسر خود لحن و تون صدای خود را تغییر دهید. همچنین در
روابطه جنسی با همسرتان سکوت اختیار نکنید ، با صداهای تحریک آمیز او را به
کارهایی که از آن لذت می برید، تشویق کنید.
بوی عطر
در تبلیغات عطرها دیده ایم که عنوان می شود استفاده از این عطر باعث جذب
جنس مخالف می شود ، اما لزوما در مورد همه یکسان نیست ، همیشه از همسر خود
در مورد بوی عطر خود سوال کنید و به سلیقه وی عطر خریداری کنید ، همیشه از
یک نوع عطر استفاده کنید ، خصوصا قبل از رابطه زناشویی به مقدار کم و ملایم
استفاده کنید.
لباس
بد نیست بدانید یک زن عریان تحریک پذیری کمتری نسبت به یک زن نیمه عریان
برای مردان به همراه دارد ، بارها در مشاوره ها شاهد هستیم که خانم ها
عنوان می کنند لباس های خیلی باز بر تن می کنند، اما همسر آن ها تحریک نمی
شوند ، لباس نقش مهمی در تحریک جنسی و جذب شوهر شما ایفا می کند ، لباس
های باز برای هر اندامی باعث جذابیت مردان نمی شود ، مردانی که اندام بلند
برای آن ها مهم است ، لباس هایی که شما را بلند نشان دهد، با رنگ های تیره
می تواند باعث جذابیت شما برای شوهرتان بشود.
اگر همسر شما از آن دسته از مردانی است که از پوست سفید خوشش می آید ، لباس تیره بر تن کنید تا رنگ پوست شما بیشتر نمود کند ، معمولا رنگ های سیاه و قرمز برای مردان جذابیت جنسی بیشتری به همراه دارد. در این خصوص برای اطلاع از سلیقه شوهرتان با او صحبت کنید.
موی سر
خداوند در آفرینش انسان تنوع ایجاد کرده است و از طرفی سلیقه های مختلف ،
مردی از موهای فر ، مردی از موهای موج دار ، مردی از موی سیاه و مردی دیگر
از موی بلوند ، خیلی از خانم ها موهای خود را بلوند کرده و متوجه می شوند
که نگاه های بیشتری به سمت آن ها کشیده می شود ، لزوما این نگاه ها نشانه
این نیست که شما جذاب هستید، بلکه به علت تفاوت رنگ موی سرتان با رنگ موی
اقوام ایرانی دیگران به شما خیره شده اند. پس هر نگاهی را نشانه جذابیت خود
برداشت نکنید؛ کما این که در کشورهای غربی زنان مو سیاه با پوست بدن
برونزه نگاه های بیشتری را به خود جذب می کنند. این نگاه ها به واسطه تفاوت
است نه جذابیت.
نکته مهم و کلیدی برای این که مردان جذب شما شوند، نیاز نیست صورت و بینی و لب و گونه و مو و رنگ مو و رنگ پوست و اندام خودتان را تغییر دهید و یک خانم مصنوعی شوید. اجازه ندهید دیدگاه ابزاری به شما شود ، اجازه دهید فردی که شما جزء سلیقه های وی هستید، شما را همان گونه که هستید ، انتخاب کند و شان خود را حفظ کنید.
اندام های بدن
بسته به تخیلات جنسی مردان متفاوت است ، اما خداوند زن را موجودی لطیف و
با احساس آفرید ، تمامی گلبرگ های یک گل زیبا هستند ، بدن زنان از انگشتان
پا تا موی سر می تواند جاذبه جنسی و محرک جنسی برای مردان باشد ، اما در
همه مردان یکسان نیست ،شما به عنوان یک زن لازم است در این خصوص با شوهرتان
صحبت کنید؛ چرا که همان طور که ذکر شد، در همه مردان یکسان نبوده ، به
عنوان مثال شاید موی سر برای مردی محرک و برای مردی عادی باشد و ….
حین رابطه جنسی برای شوهرتان چگونه باشید ؟
بی حیا باشید
برای روابط جنسی و حین آن ، بی حیا باشید ، خجالت نکشید، لذت ببرید و لذت
رو به همسرتان تقدیم کنید ، برخی خانم ها تصور می کنند اگر در این خصوص
راحت صحبت کنند و بی حیا باشند، شوهرشان به گذشته وی شک می کند ، ما در
دستورات دینی و احادیث امامان داریم که موقع آمیزش و همبستری زن می باست
لباس حیا را از تن خود در آورد و بعد از آن مجددا بر تن کند ، پس راحت
باشید و خود را رها کنید.
حرکت کنید ، فعال باشید
خیلی از خانم ها متاسفانه موقع رابطه زناشویی خود
را تنها در اختیار همسرشان قرار می دهند و هیچ فعالیتی انجام نمی دهند ،
طبیعی است که بعد از چند ماه همسرتان نسبت به شما سرد شود ، در حین رابطه
جنسی مبتکر باشید و رابطه را مدیریت کنید.
ناز کنید
شوهرتان را سیر کنید، اما سیراب نکنید ، برای تحریک بیشتر بلافاصله شروع نکنید ، وقفه ایجاد کنید ، برای شوهرتان برقصید ، ناز کنید.
هیجانی و با اشتیاق رفتار کنید
برخی خانم ها به علت عدم آمادگی قبلی یا دلایل دیگر ، فقط تمایل دارند
شوهرشان زود کارش را انجام دهد و تمام شود ، اگر مشکلات زناشویی و احساسی
در زندگی شما وجود دارد، حتما آنرا برطرف کنید و با شوق و هیجان همبستر
شوید.
پیش قدم شوید و تنوع ایجاد کنید
شب های تکراری، مکان تکراری، حرف های تکراری ، حرکات تکراری ، نکنه همیشه
شوهرتان پیش قدم می شود ؟ نکنه فقط در رختخواب رابطه دارید، آن هم زمانی که
ابتدای ازدواجتان است و فرزندی ندارید ؟ نکنه فقط شب ها ؟ نکنه انقدر یک
سری حرکت رو تکرار کردید که قابل حدس شده ؟ همش حرف های تکراری ؟ شما
خودتان پیش قدم شوید ،در جاهای مختلف زمان های مختلف تنوع ایجاد کنید.
شخصیت مردان در رابطه جنسی
شاید شوهر شما در اجتماع فردی جنتلمن باشد ، اما لزوما بدین معنا نیست که
در رختخواب نیز یک جنتلمن باشد ، مانع عملی کردن خیال پردازی های جنسی او
نشوید و اجازه دهید خودش را رها کند ، شخصیت اکثر مردان در رابطه جنسی
بسیار متفاوت تر از رفتار روزانه آن ها است ، شاید از رفتارهایی خوششان
بیاید که حتی شما تصورشم نمی کردید.
اگر شوهر شما دچار اختلال جنسی است
در ابتدای ازدواج و آغاز فعالیت جنسی ، شاید همسر شما در کمتر از ۳ دقیقه
دچار انزال شود ، این فرایند در ابتدای دوره فعالیت جنسی غیر طبیعی نیست؛
هر چه تعداد دفعات نزدیکی بیشتر و فواصل بین انجام آن کمتر باشد، مدت زمان
انزال شوهرتان افزایش می یابد.
تظاهر به ارگاسم نکنید
اون طور که فکر می کردید نبود ؟ تحریک شدید، اما لذت نبردید و ارگاسم را
تجربه نکردید ؟ اگر به تازگی فعالیت جنسی خود را آغاز کرده باشید، غیر
طبیعی نیست. شما به زمان نیاز دارید مدت زمان پیشنوازی را افزایش دهید ،
تظاهر به ارگاسم ظلمی در حق خودتان و همسرتان است، چرا که مردان به مرور
متوجه آن می شوند و احساس ناتوانی به آن ها دست می دهد ، ارگاسم نیاز به
تمرین دارد.
ممکن است از دخول لذت نبرید
اگر با شوهرتان رابطه دخولی داشتید، اما از این طریق به ارگاسم نرسیدید ،
تعجب نکنید ، نگران نباشید اوضاع کاملا طبیعی است ۷۰ درصد خانم ها از طریق
کلیتوریس (چوچوله) ارگاسم را تجربه می کنند، نه دخول.
استرس دشمن رابطه جنسی
اضطراب ،ترس ،استرس ،از دشمنان جدی رابطه جنسی وتحریک پذیری می باشند،
شوهرتان فردا صبح چطور باید بیدار شود و به سر کار برود ؟ شاید برای شما
ساده باشد. خب پا میشه میره سر کار، اما کیفیت رابطه جنسی برای زن و مرد
مشروط به آمادگی ذهنی می باشد ، دغدغه های کاری و روحی بر تحریک پذیری و
میل جنسی موثر است. شاید وقتی دیگر مناسب باشد ، رابطه جنسی صرفا دخول و
انزال نیست و می توان در شرایطی با معاشقه هر چند کوتاه زنان را تا شبی
دیگر آرامش داد.
شوهرتان بعد از رابطه جنسی زود می خوابد
زنان بعد از رابطه جنسی نیاز به توجه و نوازش دارند ، اما به شما می گوییم
فعل و انفعلات شیمایی بدن مردان بعد از رابطه جنسی و ترشح دوپامین باعث
خواب آلودگی آن ها و خستگی آن ها می شود. بد نیست بعد از رابطه جنسی با
نوشیدنی و یک ماساژ سراغ او بروید به شرطی که احساس خواب زیاد نداشته باشد.
اگر مشکلی در روابط زناشویی هست پیگیری کنید
اگر در خصوص رابطه جنسی و
رابطه زناشویی با همسرتان دچار مشکل هستید یا نیاز به آموزش دارید، حتما
پیگیر شوید ، از مشاور کمک بگیرید یا در دوره های آموزشی ویژه زوجین شرکت
کنید. اجازه ندهید مشکلات مانع آرمش ، آسایش و لذت زندگی شما شود.
موارد مذکور را به کار گیرید تا شوهرتان جذب شما شود؛ چرا که شما خوشبخت
ترین زن دنیا خواهید بود اگر شوهرتان دوستتان داشته و جذب شما شود.
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - تهران
در عصری که ما زندگی می کنیم، مردم سالاری و دموکراسی، از چنان اعتباری برخوردارند که به عنوان شاخص و معیار شناخته شوند و انسان ها در قبول و ردّ ایده های اجتماعی بر مبنای سازگاری و یا ناسازگاری با آن، داوری می کنند. در نزد بشر امروز، هیچ چیز منفور تر از «استبداد» نیست. و «دیکتاتوری» هیولای وحشتناکی است که با هیچ توجیهی نمی توان آن را پذیرفت، در چنین فضایی «قبح استبداد» به مثابه «قبح ظلم»، امری بدیهی است و نیازی به ارائه استدلال و اقامه برهان ندارد، از این رو به جای چنین بحث بیهوده ای باید بحث و بررسی کرد که در کدام نظام سیاسی، مصونیت از استبداد بیشتر است و به عکس در کدام نظام، استبداد امکان حضور و جولان بیشتر دارد.
به
گزارش جماران، این گرایش اجتماعی و سیاسی، زمینه یک «مطالبه» فکری و
اعتقادی را فراهم نموده و دینداران را با این سوال مواجه کرده که دین ـ و
به خصوص اسلام که دین سیاسی است ـ چه موضعی در برابر استبداد دارد، آیا
استبداد می پذیرد و یا انکار می کند؟ و آیا انکار استبداد به شکل مطلق و در
همه شرایط و اعصار است، و یا فقط در شرایط خاص ـ مثل حضور معصوم ـ برای آن
چاره اندیشی کرده است ؟
اگر
واقعا این آیین در برابر دیکتاتوری قرار دارد، چه راهکار هایی برای
جلوگیری از حاکمیت استبداد ارائه می کند؟ و آیا نظام سیاسی اسلام، می تواند
راهکار هایی را که بشر در تجربه تاریخی خود بدان دست یافته و در کنترل
قدرت حاکمان مؤثر دیده است ، تأکید کرده و بپذیرد؟
متفکران اسلامی قرن اخیر که به سنجش نسبت دین و دیکتاتوری اعتنا کرده اند، بالاتفاق به منافات و ناسازگاری این دو نهاد نظر داده و نظام دینی را مبرا از دیکتاتوری و استبداد معرفی کرده اند، در نزد آنان حاکمی که با استبداد قدرت را تصاحب کند، یا با استبداد حکومت را اداره نماید، فاقد مشروعیت بوده و دولتش را نمی توان دینی دانست.
ولی آیا این تأکید ها دغدغه استبداد ستیزان را برطرف می کند و جلوی نفوذ استبداد به نظام دینی را می گیرد؟ سؤال جدی در این باره آن است که در این اظهار نظر ها، «استبداد» به چه معناست و کسانی که آن را در تضاد با دینداری حاکمان دانسته اند، چه برداشتی از «دیکتاتوری» داشته اند؟
تفسیر اول
شواهدی وجود دارد که نشان می دهد از نظر عده ای از متفکران مسلمان استبداد به مفهوم زیر پا گذاشتن قانون الهی و حاکم کردن رأی خود بر حکم خداوند است. از این رو، کسی که از «عدالت» برخوردار است، یعنی مقیّد به احکام شرع است، هرگز، از قانون شرع تخطّی نمی کند و اگر احیانا چنین اتفاقی بیفتد، به دلیل زوال عدالت، شرط حکمرانی را از دست داده و معزول خواهد بود. با این حساب، آوردن شرط «عدالت» در حاکم، موجب آن می شود که وی از گناه پرهیز کند و در نتیجه قانون الهی را در جهت منافع شخصی خویش، زیر پا نگذارد .
با این دیدگاه، هرچند جلوی بخشی از خود کامگی فرمانروا گرفته می شود، ولی استبداد هراسان از آن قانع نمی شوند، آنان در این باره اعتراض دارند:
اول آن که:
عدالت حاکم، یک «تضمین» برای عدم صدور انحراف از فرمانروا نیست، و شخص عادل، هم چنان در معرض سقوط اخلاقی قرار دارد، در این صورت اگر راهکار دیگری برای کنترل قدرت وجود نداشته باشد، با آمدن غول استبداد، چه باید کرد؟
فرض می کنیم که فرمانروا از نظر اخلاقی و معنوی به پایه ای برسد که اسم اعظم الهی را دریافت کند و حتی مستجاب الدعوه باشد و یا مستقیما حقایقی را از خداوند دریافت کند، ولی وقتی دارای «عصمت» نیست، ممکن است مانند بلعم باعورا سقوط کند.
بلعم یک عالم عادی نبود، او از نظر معنوی بسیار بالاتر از «عدالت فقهی» را داشت. تا جایی که خداوند به این مرتبه بالا تصریح کرده است که: «الذی اتیناه ایاتنا» (سوره اعراف، آیه 175 ) ولی در عین حال دنیا طلبی او را به هلاکت رساند:
«ولکنّه اخلد الی الارض و اتبع هواه»
حال اگر فرمانروای عادل فرضا به رتبه «اتیناه ایاتنا» هم رسیده باشد، چگونه می توان اطمینان داشت انباشت قدرت در او به چنین عوارض خطرناکی نینجامد؟
دوم آن که:
اگر فرضا "عدالت" یک کمال زائل نشدنی باشد و شخص عادل هیچ گاه آن را از دست ندهد، ولی این این کمال حداکثر مانع از «گناه» یعنی تخطی از «حکم شرع» است، در حالی که برای رهایی از استبداد علاوه بر آن، به وجود عوامل مهار کننده دیگری نیز نیاز است تا حاکم، حاضر به پذیرفتن "نظارت مردم" و یا" پاسخ گو بودن" در برابر منتخبان آنان باشد. به تعبیر دیگر در برابر فرمانروای عادلی که "وظیفه شرعی" خود را به بی اعتنایی به نظر شهروندان و نادیده گرفتن خواست آنان و اداره حکومت به اتکای "سر نیزه" بداند، چه باید کرد؟ و اگر او اتخاذ چنین شیوه ای را در جهت مصلحت اسلام و مسلمین تشخیص دهد و واقعا چنین اعتقادی داشته باشد، آیا باز هم عدالت ساقط شده و باید حکم به فسق او کرد؟
در جایی که امیرالمؤمنین، انحرافات و سفاکی های بی رحمانه خوارج را «اشتباه در مسیر حق طلبی» می نامد. (طلب الحق فاخطأ ـ نهج البلاغه،خطبه 61) و آن امام بزرگوار حاضر نیست به لحاظ انگیزه ها به آنان انگ های ضد اخلاقی بزند، چگونه می توان دیکتاتوری توام با مصلحت سنجی فرمانروای عادل و مقید به شرع و خداترس را ـ که «قربة الی الله» انجام می دهدـ «فسق و فجور» دانست و او را به دلیل از دست دادن شرط عدالت، فاقد صلاحیت شرعی فرمانروایی دانست؟
به بیان دیگر: در دولت دینی دو گونه خودکامگی می تواند وجود داشته باشد. یک خودکامگی فرمانروا در برابر احکام شرعی ودر جهت زیر پا گذاشتن دستورات الهی و دیگری خودکامگی فرمانروا در رعایت مصلحت جامعه و حقوق مردم. یک فرمانروای عادل و باتقوا و خدا ترس در قلمرو اول، مقیّد و منضبط عمل می کند و مثلا تعرض به ناموس مردم نمی کند، ولی در قلمرو دوم چطور؟ قلمرو دوم قلمرو تشخیص مصلحت جامعه است و وقتی وی به اطمینان می رسد که مصلحت اسلام و مسلمین در شکستن قلم مخالفان و یا قطع زبان یا به زندان افکندن و حتی شکنجه کردن آنان است و برای این کار معتقد است که بین خود و خدا «حجت» دارد، در این صورت «عادل بودن وی» چه نقش بازدارنده ای دارد؟
بزرگانی مانند علامه طباطبایی بارها این دو حوزه را از یکدیگر تفکیک کرد و به اتکای آن (اطیعوا الله) و (اطیعوا الرسول) را تفکیک کرده اند، عدالت حداکثر در صیانت از حوزه اول، کاربرد دارد و در حوزه دوم تا آن جا که فرمانروا اعتقاد به معصیت بودن یک فعل داشته باشد، نگهبان اوست، ولی بیشترین عملکرد و وسیع ترین رفتار های دولت خارج از این محدوده قرار دارد که عدالت برای آن چاره ای ارائه نمی کند.
سوم آن که:
در دولت دینی که فرمانروا متّصف به فقاهت و عدالت است، شرط عدالت، تقریبا «نقض ناپذیر» و ابطال ناشدنی است و اگر "در واقع" او این شرط لازم را از دست داده باشد، ولی در "مقام اثبات"، نمی توان بر زوال آن دلیل آورد. مثلا دروغ به عنوان یک گناه کبیره، موجب سلب عدالت است، ولی چگونه می توان اثبات کرد که او دروغ گفته است؟ حتی ممکن است وی «سخن خلاف خود» را «توریه» بداند و یا مدعی آن باشد که برای رعایت مصلحت اهمّ، دروغ جایز و بلکه واجب بوده است!
روشن است که برخی کبائر مانند سرقت یا شرب خمر درباره فردی در این رتبه، موضوعاً منتفی است، ولی درباره آن ها که منتفی نیست، عملاً راه اثبات مسدود است.
تفسیر دوم
در برابر نظریه فوق، نظریه دیگری وجود دارد که استبداد را «خود کامگی» می داند و فرمانروای مستبد را کسی می داند که به عقل و خرد جمعی، اعتنایی ندارد و رأی خود را کاشف از حقیقت، و بدتر از فهم دیگران می شمارد ودر نتیجه به دلیل خود برتر بینی:
1ـ خود را مجاز می داند که رأی و تصمیم نهاد های دیگر را ابطال کند.
2ـ خود را برتر از نظارت شهروندان دیده و هرگونه نظارتی را مشروط به مصلحت بینی و تشخیص خویش می داند.
3ـ شأن خویش را فراتر از پاسخ گویی به شهروندان می داند.
4ـ رعایت خواست مردم و حقوق آنان را متعلّق به تأیید و تصویب خود می داند.
5ـ برای هیچ قانونی (عادی یا اساسی) اعتباری قائل نبوده و اگر آن را به مصلحت بداند. تأیید نموده، در غیر این صورت آن را به طور کلی ابطال کرده و یا تغییرمی دهد.
6ـ خود را ملزم به مشورت و نظر خواهی ندانسته و در صورت مشورت نیز بی اعتنایی به آرای دیگران را روا می داند.
7ـ کاربرد زور را برای جلوگیری از اعتراض به عملکرد خود، مجاز می شمارد.
و.....
کسانی که چنین تفسیری از استبداد و دیکتاتوری دارند، این سؤال را مطرح می کنند که دین در این باره چه موضعی دارد؟ ایا در حکومت دینی، استبداد با این مؤلفه ها و امثال آن ها، قدرت ظهور و بروز نخواهد داشت؟ آن ها فی المثل می پرسند اگر بیت المال در اختیار شخص فرمانروا ـ و نه دولت باشدـ آیا هیچ فرد یا نهادی می تواند از کیفیت هزینه شدن این بودجه سؤال کند و به اعداد و ارقام آن دست یابد؟ و یا چون فرمانروا عادل است، سؤال کردن در این باره ممنوع است و هیچ کس در این باره حقی ندارد ؛زیرا بیت المال از آن او بوده و به او سپرده شده است، لذا احدی حق چون و چرا و پرس و جو ندارد. و البته او در برابر خداوند پاسخ گو خواهد بود.
*تحقیق کنید: در پایان هر مقاله، یک یا چند متن کوتاه جهت مطالعه و بررسی خوانندگان ارائه می شود. این متن ها در رابطه با مقالات بوده و کاربران گرامی می توانند، دیدگاه های خود را درباره آن ها مطرح نمایند.
در سال 1358 و در هنگام تدوین قانون اساسی، عده ای ، اصل ولایت فقیه را موجب استبداد دانستند که امام خمینی در همان موقع در سخنرانی خود به آن ها پاسخ دادند، با تأمل در این متن، تفسیر امام خمینی از «استبداد» قابل استنتاج است:
از ولایت فقیه آن طوری که اسلام قرار داده است، با آن شرایطی که اسلام قرار داده است، هیچ کس ضرر نمی بیند. یعنی آن اوصافی که در ولی است، در فقیه است که به آن اوصاف خداوند او را ولی قرار داده است. با آن اوصاف نمی شود که یک پایش را کنار یک قدر غلط بگذارد، اگر یک کلمه دروغ بگوید، یک کلمه، یک قدم بر خلاف بگذارد، آن ولایت را دیگر ندارد، استبداد را ما می خواهیم جلویش را بگیریم، با همین ماده ای که در قانون اساسی است که ولایت فقیه را درست کرده، این استبداد را جلویش را می گیرند، آن هایی که مخالف با اساس بودند، می گفتند که این استبداد می آورد، استبداد چی می آورد؟ استبداد با آن چیزی که قانون تعیین کرده نمی آید، بلی ممکن است که بعد ها یک مستبدی بیاید، شما هرکاری اش بکنید، مستبدی که سرکش است بیاید، هرکاری می کند، اما فقیه مستبد نمی شود، فقیهی که این اوصاف را دارد و عادل است، عدالتی که غیر از این طور عدالت اجتماعی، عدالتی که یک کلمه دروغ او را از عدالت می اندازد، یک نگاه به نامحرم او را از عدالت می اندازد، یک همچو آدمی نمی تواند خلاف بکند، نمی کند خلاف. این جلوی این خلاف ها را می خواهد بگیرد. (صحیفه امام، ج11، ص465)
ده سال پیش از آن هم، امام خمینی در بحث های ولایت فقیه، توضیح داده بودند که حکومت اسلامی، «استبدادی» نیست، و ضمناً بیان کرده بودند که استبداد به چه معنی است و چرا دولت اسلامی، استبدادی نیست:
حکومت اسلامی، استبدادی نیست که رئیس دولت مستبد و خود رأی باشد، مال و جان مردم را به بازی بگیرد و در آن به دلخواه دخل و تصرف کند، هرکس را اراده اش تعلق گرفت، بکشد و هرکس را خواست انعام کند، رسول اکرم و حضرت امیرالمؤمنین و سایر خلفا هم چنین اختیاراتی نداشتند، حکومت اسلامی مشروطه است، مشروطه از این جهت که حکومت کنندگان در اجرا و اداره مقید به یک مجموعه شرط هستند که در قرآن و سنت رسول اکرم معین گشته است، مجموعه شرط همان احکام و قوانین اسلام است. (ولایت فقیه، ص43)
البته در کلمات حضرت امام شواهدی برای تفسیر دیگر نیز می توان یافت.
منبع: soroosh-mahallati.com
به گزارش افکارنیوز، در بسیاری از میوهها و صیفیها پوست، مغذیترین و پرخاصیتترین بخش آن ها محسوب میشود. حتما میپرسید چه میوهها و صیفیهایی را باید با پوست بخوریم؟ آیا پوست موز را هم میتوان خورد؟ پوست هندوانه چطور؟ جواب این سوالها مثبت است؛ چون پوست این خوردنیهای سالم را نیز میتوان خورد.
در این گزارش به نقل از پایگاه اینترنتی «استک»، ۱۲ نوع میوه و صیفی که
میتوانید آن ها را با پوست بخورید و از خواص بیشمار پوست آنها بهرهمند
شوید، معرفی شده است:
- سیب
پوست سیب به
اندازه نیمی از کل این میوه فیبر دارد. یک سیب متوسط محتوی ۹ میلیگرم
«ویتامین ث»، ۱۰۰ واحد بینالمللی «ویتامین آ» و ۲۰۰ گرم پتاسیم است که با
کندن پوست آن، حدود یک سوم این مواد مغذی را دور میریزید. همچنین پوست سیب
چهار برابر بیش از گوشت آن «ویتامین کا» دارد که این میزان حدود ۵ درصد از
نیاز روزانه بدن به این ویتامین است. پوست سیب فواید بیشتری نسبت به
ویتامینهای داخل گوشت این میوه دارد. نوعی آنتیاکسیدان به نام «کورسِتین»
که اغلب در پوست سیب یافت میشود، به عملکرد ریه کمک کرده و مشکلات تنفسی
را به حداقل میرساند. این آنتیاکسیدان ریه را در برابر التهاب محافظت
میکنند. همچنین گفته میشود کورستین ضمن مقابله با آسیب بافتهای مغز از
حافظه نیز مراقبت میکنند.
در یک مطالعه دیگر، ترکیب دیگری در پوست
سیب یافته شده که «تریترپنوئید» نام دارد و از سرطانی شدن برخی سلولها
جلوگیری کرده و با انواع خاصی از سرطانها مبارزه میکند. همچنین «اسید
اورسولیک» موجود در پوست سیب رشد عضلانی را تقویت و ضمن افزایش حجم
ماهیچهها از خطر بروز چاقی مفرط جلوگیری میکند.
- سیبزمینی
پوست
سیبزمینی محتوی مواد مغذی بیشتری است. پوست سیبزمینی بسیار بیش از گوشت
آن آهن، کلسیم، پتاسیم، منیزیم، ویتامین ب ۶ و ویتامین ث دارد. به عنوان
مثال ۱۰۰ گرم پوست سیبزمینی نسبت به همین وزن سیبزمینی هفت برابر کلسیم
بیشتر و ۱۷ برابر آهن بیشتر دارد. با دور انداختن پوست سیبزمینی ۹۰ درصد
از آهن و نیمی از فیبر موجود در آن را دور میاندازید.
همچنین پوست
سیبزمینی شیرین را فراموش نکنید، چرا که سرشار از بتاکاروتن است. این ماده
در هنگام هضم شدن تبدیل به «ویتامین آ» میشود. این ویتامین برای سلامت
سلولها و تنظیم سیستم ایمنی مفید بوده و برای حفظ عملکرد اعضای بدن حیاتی
است.
- پوست مرکبات (پرتقال، لیمو، گریپفروت، لیموشیرین)
پوست
پرتقال تقریبا دو برابر گوشت آن ویتامین ث دارد. پوست پرتقال همچنین حاوی
میزان بیشتری ریبوفلاوین، ویتامین ب ۶، کلسیم، منیزیم و پتاسیم است.
فلاونوئید موجود در پوست پرتقال خواص ضدسرطانی و ضد التهابی دارد. مرکبات
همچنین جذب آهن را افزایش میدهند.
اگرچه پوست مرکبات سرشار از مواد
مغذی است، اما به دلیل این که تلخ بوده و به سختی هضم میشود، شاید
نتوانید پرتقال را درسته بخورید. در عوض با استفاده از رنده تیز یا هر
وسیله برنده دیگر پوست پرتقال را روی سالاد بریزید و میل کنید. همچنین
میتوانید آن را در داخل شیشه روغن زیتون بریزید. ترکیب پوست پرتقال با
شکلات یا بستنی نیز بسیار خوشمره خواهد شد.
- خیار
پوست
خیار محتوی بسیاری از آنتیاکسیدانها، فیبر غیرمحلول و پتاسیم موجود در
خود خیار است. پوست خیار همچنین محتوی بیشتر «ویتامین کا» موجود در خیار
است. پس دفعه آینده خواستید سالاد درست کنید، پوست خیار را نکنید.
- کیوی
حتما
شما هم سالها پوست کیوی را بریده و کنار گذاشتهاید و فقط گوشت آن را میل
کردهاید؛ اما باید بدانید پوشش کرکی کیوی نیز خوردنی است. در واقع پوست
کیوی بیش از گوشت آن فلاونوئید، آنتیاکسیدان، ویتامین ث دارد. همچنین فیبر
موجود در پوست کیوی دو برابر گوشت آن است. پس از این به بعد کیوی را مانند
هلو گاز بزنید. اگر نمیتوانید کیوی را با کرکهایش بخورید، پیش از مصرف،
کرکهای آن را از روی پوستش پاک کنید.
- بادمجان
این
صیفی بنفش رنگ محتوی آنتیاکسیدان بسیار قدرتمند «ناسونین» است. این
آنتیاکسیدان از گسترش سرطان به ویژه در مغز و سایر بخشهای سیستم عصبی
جلوگیری میکند. پوست بادمجان همچنین محتوی «اسید کلروژنیک» است. این ترکیب
شیمیایی ضمن افزایش خواص آنتیاکسیدان و ضد التهابی، تحمل گلوکزی را نیز
افزایش میدهد. گوشت بادمجان همچنین محتوی اسید کلروژنیک است که البته این
اسید به میزان بیشتر در پوست آن وجود دارد.
- انبه
تحقیقات
نشان میدهد پوست انبه محتوی ترکیباتی مشابه «رزوراترول» است که به
سوزاندن و جلوگیری از تشکیل سلولهای چربیهای اشباعشده کمک میکنند. در
این مطالعه گوشت میوه انبه نیز مورد آزمایش قرار گرفت ،اما نتایج حاصل از
آن به اندازه پوست این میوه نبود. محققان میگویند افرادی که میخواهند از
خواص انبه بهرهمند شوند، باید این میوه را با پوست بخورند.
پوست
انبه همچنین نسبت به گوشت آن محتوی میزان بیشتری کاروتنوئید، پلیفنولها،
امگا ۳، امگا ۶ و سایر اسیدهای چرب اشباع نشده است. مطالعه دیگری نشان
میدهد ترکیباتی که میزان تجمع آنها در پوست انبه بیشتر است، با سرطان،
دیابت و بیماریهای قلبی مبارزه میکنند. پوست انبه همچنین محتوی کورستین
است. پوست انبه را میتوان خام یا پخته میل کرد. یکی دیگر از راههای خوردن
همزمان میوه و پوست انبه درست کردن ترشی انبه است.
- هویج
از
آنجا که پوست هویج نیز مانند گوجهفرنگی همرنگ گوشت آن است، پوست و گوشت
آن خواص غذایی مشابهی دارند. با این حال بیشترین میزان انباشت ترکیبات مغذی
هویج در پوست آن است؛ پس به جای پوست کندن هویج، آن را با یک برس خوب تمیز
کنید و بشویید.
- هندوانه
تمام هندوانهها
محتوی «سیترولین» هستند که خاصیت آنتیاکسیدانی دارد و به «آرگینین» تبدیل
میشود. این ماده یک اسید آمینه است که برای قلب، سیستم ایمنی و سیستم
گردش خون مفید است. اما جالب است بدانید که بخش اعظم این سیترولین در پوست
هندوانه وجود دارد. شاید خوردن پوست هندوانه به نظر ناخوشایند و بدمزه
باشد، اما میتوان مانند خیار از آن ترشی یا شور تهیه کرد یا آن را مزهدار
کرد و خورد. همچنین میتوان پوست هندوانه را همراه با گوشت آن در مخلوط کن
ریخت و با اضافه کردن کمی آبلیمو میل کرد.
- پیاز
پوست
پیاز همانند انبه و سیب محتوی کورستین است. اگرچه نمیتوان پوست پیاز را
مستقیما خورد ،اما میتوانید در هنگام پختن گوشت و مرغ آن را با پوست داخل
آب بیندازید تا برخی از خواص مفید آن را استخراج کنید.
- آناناس
آناناس
محتوی «بروملین» است. این ترکیب یک آنزیم کاهنده التهاب به ویژه در بینی
و سینوسها است. نتایج یک مطالعه نشان میدهد میزان بروملین موجود در هسته
و پوست آناناس بیش از گوشت آن است. از آنجا که هضم هسته و پوست آناناس
برای دستگاه گوارش انسان دشوار است، آن را داخل مخلوط کن ریخته یا چند
دقیقه در ماهیتابه تفت دهید.
- موز
پوست
موز بیش از گوشت آن فیبر و پتاسیم دارد. پوست موز همچنین محتوی لوتئین است
که یک آنتیاکسیدان محسوب میشود. این آنتیاکسیدان در حفظ سلامت چشم نقش
مهمی ایفاء میکند. همچنین اسید آمینه تریپتوفان بیش از آن که در خود میوه
موز باشد، در پوست آن وجود دارد. تریپتوفان با افزایش سطح هورمون
«سروتونین» در بدن باعث کاهش افسردگی میشود. سروتونین یک ناقل عصبی در مغز
است که بر خلق و خو تأثیر میگذارد.
از آنجا که پوست موز تلخ مزه و
سفت است، بسیاری از افراد آن را میل نمیکنند؛ اما پوست موزهای رسیده
(موزهای قهوهای رنگ)، نازکتر و شیرینتر بوده و راحتتر جویده میشوند.
همچنین میتوان پوست موز را چند دقیقه جوشانده تا نرمتر شود یا آن را در
ماهیتابه سرخ کرد. اگر هم میخواهید خلاقیت بیشتری به خرج دهید، پوست موز
را ۲۰ دقیقه یا بیشتر داخل فر قرار دهید تا خشک شود سپس با آن چای دم کنید.