خویشتن داری (حلم)
کلام حق
وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ. (آل عمران: 134)
(پرهیزگاران، همان کسانی هستند که) فروخورندگان خشم و درگذرندگان از مردمند و خداوند، نیکوکاران را دوست میدارد.
اختران عصمت و ولایت
حضرت رسول(ص)
نیرومند با کُشتی شناخته نمیشود. همانا پیروز کسی است که هنگام خشم، خویشتندار است. (سید عطاءالله مجدی، گلهای جاویدان، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1369، ص 27)
ایمان، دو نیم است: یک نیمهاش در بردباری و نیمه دیگرش در شکر است. (پیام پیامبر، ص 759)
یا علی! غضب نکن! هرگاه خشمگین شدی، به زمین بنشین و بیندیش که چگونه خداوند بر بندگان قدرت دارد و حکم میکند و آن ها را به خطاها بازخواست نمیکند. چون هنگام غضب به تو گویند از خدا بترس؛ خشم را بهدور افکن و به بردباری باز گرد. (تحف العقول، ص 31)
حضرت امیر(ع)
بردباری، سرپوشی پوشاننده است و خِرَد، شمشیری برنده. پس نقصهای خُلق خود را با بردباری خود بپوشان و با خِرد خود با هوای نفس به کارزار برخیز. (الحیاة، ج 1، ص 176)
هیچ شرفی، برتر از اسلام نیست و نه عزتی، ارجمندتر از پرهیزگاری و نه پناهگاهی، نکوتر از خویشتنداری. (نهجالبلاغه، ص 427)
امام باقر(ع)
بردباری، جامه عالم است. مبادا خود را از آن برهنه کنی. (حمیدرضا آژیر، بهشت کافی، قم، سرور، 1381، ص 88)
هر بندهای که خشم خود را هنگام غضب فرو برد و از خود واکنشی نشان ندهد، خداوند او را دوست دارد. (مشکاةالانوار، ص 203)
امام صادق(ع)
بردباری، چراغ الهی است که آدمی بدو، به جوار رحمت الهی و به فیضهای بیپایان دست مییابد. (مصباحالشریعه، ص 354)
قند پارسی
یکی را زشتخویی داد دشنام تحمل کرد و گفت ای نیـــک فرجام!
بَتَر زانم که خواهی گفتن آنی که دانم عیب من چون من ندانـــی
(گلستان سعدی)
در خاک بیلقان برسیـــدم به عابـدی گــــفتـم مرا به تربیت از جهــــل پـــاک کن
گفتا برو چو خاک تحمل کن ای فقیه یا هر چه خواندهای، همه در زیر خاک کن
(گلستان سعدی)
گر ز قرآن به دل رسیدت فیض یاد کن سرّ «کاظمین الغیظ»
(اوحدی مراغهای)
کسی خوشتر از خویشتندار نیست که با خوب و زشت کسش کار نیست
(بوستان سعدی)
تیغ حلم از تیغ شمشیر، تیزتر بَل ز صد لشکر، ظفرانگیزتر
(مثنوی معنوی)
حدیث دیگران
لقمان حکیم: سه کس را در سه حالت میتوان شناخت: دلیر را هنگام جنگ؛ بردبار را هنگام خشم و برادر را هنگامی که بدو نیاز داری.
ضرب المثل
ثمره جهالت، خجالت است و نتیجه غضب، ندامت. (مثل شرقی)
What cant be cared must be endured.
آنچه علاج ناپذیر است، باید تحمل شود.
Let not the san go down on your wrath.
نگذار خورشید روی خشمت غروب کند.
گر نکته دان عشقی، بشنو تو این حکایت
یکی از صاحبدلان، زورآزمایی را دید بههم بر آمده و کف بر دماغ آمده، گفت این را چه حالت است؟ گفتند: فلان دشنام دادش. گفت: این فرومایه هزار من سنگ بر میدارد و طاقت سخنی نمیآرد؟
لاف سرپنجگی و دعوی مــردی بگــذار عاجز نفس فرومـــــــایه چه مردی، چه زنــی
گرت از دست بر آید، دهنی شیرین کن مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی
اگر خــــود بر درَد پیـــشانـــی پیــــل نه مرد است آنکه در وی مردمــی نیست
بنـــیآدم، سرشـــت از خــــاک دارد اگــر خـــــاکی نباشــــد، آدمی نیســـــــت
(گلستان سعدی، ص 62)
نکات مدیریتی درباره اداره جلسات
□ به آسانی تحت تأثیر قرار نگیرید . مواظب باشید استاندارد هایتان به اندازه ای بالا باشند که دلواپس رقبا نباشید.
□ با کارمندانتان مستقیم صحبت کنید . به نارسایی ها با طعنه و کنایه اشاره نکنید . انتقاد سازنده بکنید.
□ کارمندانتان را تشویق نکنید که درباره همدیگر با شما صحبت کنند .
□ در آگهی خود افراد نامناسب را مشخص کنید تا از اتلاف وقت شما و آن ها جلوگیری شود .
□ افرادی را که در نهایت در لیست واجدان شرایط باقی مانده اند، برای پست های مشابه در نظر بگیرد .
□ مطمئن شوید که تمام اطلاعات و نوشته هایی را که در طول مصاحبه بدان ها نیاز می افتد ، در اختیار دارید .
□ اگر چند متقاضی مناسب وجود دارد ،با استفاده از کمک آزمون های انتخابی ، افراد برتر را شناسایی کنید .
□ برای هر یک از اهدافتان طرح و نقشه به روز داشته باشید؛ جزئیات وظایف اصلی و تاریخ تکمیل هر کدام باشد.
□ با برگزاری جلسات برنامه ریزی با دیگر مدیران تداوم برنامه ها را تضمین کنید . یک دستور کار تنظیم کنید و بر آن توافق حاصل نمایید .
□ برای صرفه جویی در وقت جلسات حتماً از قبل دستور جلسه تنظیم کنید .
□ در مورد یک شرح وظایف مکتوب با هر یک از اعضای گروه به توافق برسید و در محاسبه های ارزیابی عملکرد آن را به روز کنید .
□ وقتی کارها غلط از آب در می آیند . به جای آن که دیگران را سر زنش کنید ، بیشتر به کشف علت ها و حل مشکل بپردازید .
□ از اطلاعاتی که واقعاً مورد نیازتان نیست، سؤال نکنید . این کار نوعی اتلاف وقت است که می تواند در امور مفید تری صرف شود .
□ جلسات منظم گزارش دهی بر پا کنید، نه فقط برای این که گروه را به روز نگه دارید؛ بلکه برای این که اطلاعات جمع آوری کنید .
□ کارهای دفتر داری را زیر کنترل داشته باشید و بایگانی را به روز نگه دارید .
□ قبل از این که هر گونه مکاتبه یا گزارشی را امضاء کنید، آن را به دقت بخوانید . اگر بعد متوجه اشتباهی شدید، تنها شما مقصرید .
□ در صورت اقتضا ءاقدامات مورد توافق را مکتوب کنید ، علی الخصوص در مورد کسانی که قابل اعتماد نیستند .
□ ورود تازه واردان را طوری تنظیم کنید که روز اولشان بعد از زمان معمول آغاز کار باشد . شخصاً به آنان خوش آمد بگویید .
□ با وفاداری همیشگی خود به شرکت ، برای دیگران نمونه باشید. هنگام بروز مشکلات از مدیریت ارشد یا شرکت انتقاد نکنید .
ویژگی های مدیران موفق
1- قلبی بزرگ و روحی عظیم
2- جاذبه کلام
3- اعتماد به نفس
4- ارزیابی درست از تواناییها و دانشها
5- نگرش مثبت به خود و توانایی از مسائل عمده موفقیت است.
6- بصیرت
7- قوه ابتکار و خلاقی
8- قدرت تصمیمگیری
9- اراده، پشتکار و جدیت
10- صبوری و بردباری
11- شجاعت، میل به حقگویی و دفاع از حق
12- تغییر و انعطاف
13- وقت شناسی، نظم ـ سازمان دهی
14- استفاده مناسب از زمان. حساس ترین سرمایه ای که در اختیار هر انسان است.
منبع : hajj.ir
قتل های ناموسی وحشیانه
گاه در گوشه و کنار این کشور قتل هایی از روی تعصب ، بدبینی یا شتاب در داوری روی می دهد که وجدان هر انسان را متاثر می کتد.
برای این که عمق وضعیت رقت بار روشن تر شود، اجازه دهید چند خطی از
کتاب «فاجعه خاموش (قتل های ناموسی)» به قلم پروین بختیار نژاد را در
اینجا نقل کنم.
"شیدا زن 16 ساله مریوانی که یک کودک 2 ساله نیز داشت ... در حال حرف زدن
با مردی در خیابان توسط برادرش به قتل رسید.
مردی به علت سوءظن به همسرش او را پس از 29سال زندگی مشترک در برابر
دیدگان فرزندانش به قتل رساند.
خانوادهای در خوزستان در کیف دختر خود کارت تبریکی بدون امضاء یافتند.
دختر توسط عمویش به قتل رسید و خانواده آن دختر قاتل را بخشیدند.
سعیده دختر 14 ساله بلوچستانی به دلیل شک پدر به او، به وسیله پدر، برادر
و دوستان برادرش سنگسار شد و به قتل رسید.
دلبر خسروی، دختر 17 سالهای در دهی نزدیکی مریوان، به دلیل داشتن قصد
طلاق از همسر ناخواسته و اجباری خود، توسط پدرش سر بریده شد.
مردی 46 سالهای همسر صیغهای و نوجوانش را که 15 سال بیشتر نداشت، به
دلیل سوءظن با ضربات چاقو مجروح کرد و مردی که در خیابان در حال حرفزدن
با او بود ، او را نیز با ضربات چاقو به قتل رساند.
در دزفول، جاسم که خود دارای سه زن بوده، دختر 15 سالهاش را به دلیل
این که فکر میکرد عمویش به او تجاوز کرده، سر برید.
باز در دزفول، مردی با سوءظن به همسر دومش و با ادعای این که پسرش متعلق
به او نیست، سر وی و فرزند 7 سالهاش را برید.
زهرا دختر 7 ساله اهوازی زمانی که مادرش بر سر اختلافی با شوهرش (پدر
زهرا)، به همراه وی به منزل پدریاش میرود، پس از بازگشت مورد سوءظن پدر
خود قرار میگیرد. پدر به زهرای 7 ساله شک میکند که شاید زمانی که او در
منزل پدربزرگش بوده، مورد تجاوز داییاش قرار گرفته باشد. وی با این
سوءظن به دست پدر کشته میشود."
پروین بختیارنژاد در این کتاب تلاش کرده نمایی از فاجعه خاموش را به ما
نشان دهد. مردهایی که او به ما نشان می دهد، مردهایی که سر دختر 7 ساله،
خواهر 17 ساله و زن 15 ساله خود را می برند، مردهایی که هیچ کدام "مرد
رشتی" نیستند. اینان همه مردان باغیرتی هستند که از ناموس خود دفاع می
کنند و واکنش آن ها همخوان با انتظارات فرهنگی ماست، و از این رو برای ما
خنده دار نیست!
ولی آیا واقعا این طور است؟ آیا ماجرای قتل های ناموسی گریه آور نیست؟ اگر
ما واقعا از هر مردی که زن یا دختر یا خواهر خود را با مرد دیگری می بیند،
انتظار نداریم که دست به جنایت بزند، چرا به جوک های رشتی می خندیم؟ وقت
آن نرسیده که از خود بپرسیم فرهنگ خشونت ناموسی را چرا پذیرفته ایم؟