دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

سوء هاضمه

همه چیز درباره سوء هاضمه

 

یک متخصص گوارش و کبد با بیان این که « استفراغ‌های مداوم، یکی از علائم هشداردهنده سوء هاضمه است»، گفت:« افراد مبتلا به سوء هاضمه باید از مصرف داروهای ضد التهابی غیراستروئیدی، آسپرین و ایبوبروفن و ... خودداری کنند؛ چرا که ممکن است این افراد زخم معده داشته و با مصرف این داروها دچار خونریزی شوند.»

 دکتر امیرحسین اظهار داشت:«سوء هاضمه به احساس ناراحتی و درد در قسمت فوقانی شکم اطلاق می‌شود که در بیشتر موارد هیچ علتی برای آن پیدا نمی‌شود.»

 وی افزود:«علاوه بر احساس ناراحتی و درد در ناحیه شکم، نفخ و احساس پری و سنگینی پس از غذا خوردن در ناحیه معده و یا قسمت فوقانی شکم، تهوع، استفراغ، کاهش اشتها و کاهش وزن از دیگر علائم سوء هاضمه در فرد است.»

  این متخصص گوارش و کبد تصریح کرد:«علائم هشدار دهنده‌ای که فرد در صورت مواجه شدن با آن باید به پزشک مراجعه کند عبارتند از: 

1- استفراغ هایی که مداوم هستند و قطع نمی شوند،

 2- استفراغ های خونی؛

 3- کاهش وزن

 4- عدم اشتها و توقف کامل اشتها

 5- دفع مدفوع قیری

 6- اشکال در بلع و عدم توانایی غذا خوردن 

7- سابقه سرطان گوارش در بستگان نزدیک.»

 دکتر فقیهی ادامه داد:« افرادی که دچار اشکال در سیستم عصبی هستند، با غذا خوردن معده آن ها تحریک شده و باعث می‌شود که غذا با حرکات معده به سمت روده باریک رانده شود و اگر این سیستم به خوبی کار نکند باعث می‌شود که کار تخلیه معده به خوبی انجام نگیرد. همچنین این افراد با بیشتر غذا خوردن احساس می‌کنند که معده آن ها دچار کشش شده و احساس درد در ناحیه معده خود می‌کنند.»

 وی با بیان این که « وجود عفونت هلیکوباکتر در معده فرد می‌تواند ایجاد زخم معده و اثنی عشر کند»، اظهار داشت:«بین این عفونت با سوء هاضمه هم می‌تواند رابطه ای وجود داشته باشد.»

 این متخصص گوارش و کبد درباره راه‌های تشخیص این بیماری گفت:«تست های خاصی برای تشخیص این بیماری وجود ندارد، اما توصیه ما به افراد بالای سن 55 سال و یا کسانی که سن کمتری با علائم شدیدتری دارند این است که برای انجام گاستروسکوپی از قسمت فوقانی دستگاه گوارش و معده به پزشک متخصص مراجعه کنند که البته شاید قبل از آن تست های دیگری مثل تست تنفس اوره یا بررسی آنتی ژن این میکروب در مدفوع فرد انجام شود.»

 این استاد دانشگاه یادآور شد:« بیماران مبتلا در صورتی که تحت درمان قرار گیرند و پس از 4 تا 8 هفته بهبود نیابند، باز هم برای انجام گاستروسکوپی کاندیدا خواهند بود.»

  دکتر امیرحسین فقیهی گفت:«بهترین درمان برای این بیماران این است که به آن ها اطمینان دهیم که بیماری خطرناکی ندارند؛ اما باید اطلاعات کافی از علائم هشداردهنده این بیماری داشته باشند و به صورت مستقیم با پزشک خود صحبت نمایند.»

 وی در ادامه اظهار داشت:«گاهی برای این بیماران مشاوره روانشناسی درخواست می‌شود؛ چرا که برخی افراد ممکن است به دلیل استرس شدید و یا افسردگی و هیجانات روحی و روانی دچار سوء هاضمه شده باشند.»

 این متخصص گوارش و کبد درباره رژیم های درمانی این افراد گفت:«افراد مبتلا به سوء هاضمه بایستی در عادات غذایی خود تغییراتی ایجاد کنند و از مصرف غذاهای چرب که تخلیه معده را سخت تر می‌کند پرهیز کنند و غذاهای با حجم کم در وعده‌های بالا مصرف کنند و از مصرف غذاهایی که احساس سوء هاضمه را بدتر می‌کند، پرهیز کنند که البته حساسیت افراد به غذا فرق می‌کند؛ اما باید بدانیم که تمام گروه های غذایی را نباید یک دفعه قطع کنند و در این مورد با پزشک خود مشورت نمایند.»

 وی خاطرنشان کرد:«مصرف داروهای کاهنده ترشح اسید معده باعث بهبود وضعیت این افراد می‌شود و همچنین اقدام برای درمان میکروب هلیکوباکتر می‌تواند در درمان سوء هاضمه این افراد موثر باشد و حتی استفاده از داروهای ضد افسردگی می‌تواند به بهبود این افراد کمک کند و افراد باید بدانند که از مصرف داروهای ضد التهابی غیراستروئیدی، آسپرین و ایبوبروفن و ... خودداری کنند؛ چرا که ممکن است این افراد زخم معده داشته و با مصرف این داروها دچار خونریزی شوند.»

 

منبع : سلامت نیوز

 

عامل تضمین کننده هدف

عامل تضمین کننده هدف

 

 

1- تعهد

میزان تعهدی که شما به هد ف خود دارید، بسیار مهم و تعیین ‌کننده است. اگر کاملا به هدف خود دل نداده باشید، احتمالا تلاش ‌تان به شکست منجر خواهد شد.

 

2- سنجش

 باید بتوانید میزان پیشرفت خود را بسنجید. باید راهی پیدا کنید که نشان دهد آیا باید تلاش خود را بیشتر کنید، یا این که آیا نیازی هست که روش خود را تغییر بدهید.

 

3- توانایی

 از خودتان بپرسید که آیا توانایی‌ها و مهارت‌های لازم برای رسیدن به هدف را دارید؟ اگر نه، شاید کسب آن مهارت‌ها، پیش‌نیاز هدف اصلی باشد.

 

4- تشابه

 اهداف‌تان نباید با یکدیگر در تعارض باشند. وقتی در یکی از اهداف خود پیشرفت می‌کنید، ممکن است این پیشرفت روی یکی دیگر از اهداف‌تان تاثیر بگذارد. پس لازم است که دایما آماده باشید تا شاید به بازنگری و بازنویسی بعضی از اهداف نیاز باشد.

 

5- تعادل

هدف ‌تان نباید چیزی نشدنی باشد که از همان اول کار محکوم به شکست باشید. می‌گویند مردی از غول چراغ جادو درخواست کرد که او را در برابر همه وسوسه‌ها‌ مقاوم کند. غول هم او را تبدیل به یک تکه سنگ کرد.

 

6- وفاداری

 یادداشت کردن و نوشتن هدف امری ضروری و حیاتی است و گرنه وقتی کاری فوری و ضروری رخ می‌دهد، هدف اهمیت خود را از دست می‌دهد و در درجه پایین‌تری از اولویت قرار می‌ گیرد.

 

7- تکرار

 «امروز برای نزدیک‌تر شدن به هدف خود چه کار کرده‌ام؟» باید در طول روز بارها و بارها این سوال و سوالات مشابه را از خودتان بپرسید و هدف را در ذهن‌تان مرور کنید.

 

8- ضرورت

 هدف باید چیزی باشد که در زندگی شما ضروری و دارای ارزش است.

 

9- بازنگری

 باید هر از گاهی اهداف خود را بازنگری کنید. اگر برای رسیدن به هدفی، هفته‌ها و ماه‌ها است که کاری انجام نداده‌اید، شاید اصلا آن هدف اهمیت زیادی در زندگی‌تان ندارد. در واقع، شاید اصلا هدف نیست. پس دوباره به فهرست اهداف خود مراجعه کنید و آن را بازنویسی کنید.

 

10- پاداش

 پیشرفت‌های خود را یادداشت کنید و آن ها را بسنجید. با خودتان مهربان باشید. برای بیشتر کردن انگیزه به خودتان پاداش بدهید. جشن کوچکی برپا کنید.

 

11- فرآیند  زمان ‌بر

از یاد نبرید که هدف‌گذاری یک فرآیند پیوسته و زمان‌بر است، نه یک تصمیم آنی.

 

12- لذت

سعی کنید از لحظه‌لحظه‌ای که برای رسیدن به هدف خود سپری می‌کنید، لذت ببرید.

 

13- استقامت

رسیدن به هدف نیاز به زمان دارد. باید میزان ثابتی نیرو برای رسیدن به هدف خود صرف کنید. زود خسته نشوید.

 

منبع : www.salamat.com

تنها عشق واقعی است که می ماند

تنها عشق واقعی است که می ماند
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


برخلاف تصور خیلی ها که فکر می کنند عشق یک باره پیدا می شود و همیشه می ماند و یا حتی بیشتر می شود؛ واقعیت این است که عشق ممکن است یک لحظه ایجاد شود، اما همانند بذری است و در صورتی باقی می ماند و رشد می کند که در زمین مناسبی جای گیرد، آب و نور کافی به آن برسانیم؛ مرتب آفت کشی کنیم، آن را تغذیه کنیم و مستمراً به آن رسیدگی نماییم.
چگونه عشق به مرور کمرنگ می شود یا از بین می رود؟

ما عاشق ایده آل ها و کمال ها می شویم و از نقصان ها می گریزیم. شاید تعجب کنید اگر بدانید معمولا انسان ها عاشق یک موجود کامل و بدون نقص در ذهن خود می شوند و هنگامی که این تصویر ذهنی را با یک دختر یا یک پسر در اطراف خود منطبق می کنند، به آن نام عشق می نهند. پس عشق به آن دختر آن وقتی رشد می یابد و قلب ما را به تپش وامی دارد که او خود را منطبق با تصویر ذهنی ما ارایه دهد و هنگامی که به مرور او را متفاوت از ذهنیات خود ببینیم، عشق ما رو به افول می رود. اما این که تصویر ذهنی ما چگونه باید در بیرون شکل بگیرد و حفظ شود، نیاز به تخصص و منطق دارد، لذا عشق مافوق عقل است، یعنی این که باید از مسیر عقلانی و منطقی گذر کند و بالاتر از تفکر خام ما باشد، نه برعکس. یعنی عشق نباید مادون فکر باشد. عشقی که مادون باشد و از سطح پایین تری برخوردار باشد، ارزش ندارد تا برایش بمیریم.

پس اگر در زندگی به مرور دریافتیم همسرمان از زیر بار وظایف و مسوولیت های خود شانه خالی می کند، لذت های خود را محور قرار می دهد و هنوز "من" بودن محور فکری اوست. این گونه می شود که کسالت مزمن عشق، را به چشم خواهیم دید. از دیگر آفت هایی که ما به عشق می رسانیم، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

عدم انعطاف پذیری

عدم انعطاف پذیری نسبت به مسایلی که در زندگی با آن روبه رو هستیم. مثلا اگر تعصب روی روش و سلیقه های خود داشته باشیم و به علاقه ها، سلیقه ها و شیوه های زندگی همسرمان، مکرراً انتقاد کنیم یا به آن اهانت کرده یا آن را مسخره کنیم.

کمال گرایی افراطی

از آن جا که در ناخودآگاه عاشق "خوبی مطلق"، "مثبت مطلق" و "کمال مطلق" شده ایم و خود را آخر معرفت و خوبی ارزیابی کرده ایم، به مرور این ارزیابی خطا، خود را به ما نشان می دهد و دچار مشکل می سازد. او هرگز نمی تواند انتظارات و توقعات ایده آلی ما را برآورده کند. او هم یک انسان مثل بقیه انسان هاست و بدیهی است که نقاط ضعف زیادی نیز در کنار نقاط مثبت و نقاط قوت خود دارد.

عدم مهارت زندگی

مهارت های کافی جهت رسیدگی به بذر عشق را نداریم. مهارت های ارتباطی زندگی را کسب نکرده ایم، مقابله یا تنش ها و مشکلات را تجربه نکرده ایم، نحوه سازگاری با مسایل زندگی را نیاموخته ایم، همه و همه موجب ناکارآمدی ما در ایجاد عشق و آرامش در زندگی می شود. در حیطه و مرزهای همسرمان دخالت می کنیم و به نام عشق و دوست داشتن وی را کنترل کرده و قفس نامریی انتظارات خودمان، او را محبوس و زندانی می کنیم.

عدم رعایت حریم خانواده و مرزهای زندگی
به وظایف خود در زندگی آگاهی نداریم یا مرزهای مسایل زندگی و مشکلات خانواده را رعایت نمی کنیم. مثلا موارد مربوط به خانواده را به بیرون منتقل می کنیم. مشکلات را به دلسوزان خود مثل پدر، مادر، دوستان، فامیل، حتی همسایگان و... در میان می گذاریم یا در حیطه و مرزهای همسرمان دخالت می کنیم و به نام عشق و دوست داشتن وی را کنترل کرده و قفس نامریی انتظارات خودمان، او را محبوس و زندانی می کنیم. مثلا به علایق او، دوستان وی، نحوه لباس پوشیدن او، شیوه راه رفتن و حتی طرز تفکر و احساسش انتقاد کرده و او را در تنگنا قرار می دهیم و در نهایت آزادی را از او می گیریم.

مشکلات شخصیتی و انتظارات غیر واقع

توقعات بی جایی به لحاظ مسایل شخصیتی خود، از همسرمان داریم، که برآورده شدنی نیست و برآورده نمی شود. مثلا یک نفر با اختلال شخصیت وسواسی، یاد نکته سنجی می کند و معیارهای زیادی در ذهنش دارد و با ریزبینی بیش از حدی که به همسرش نشان می دهد و او را در چهارچوب خشک و در قالب معیارهایی که تعیین کرده؛ حبس می کند و عرصه را بر او تنگ می نماید. یا کسی که اختلال شخصیت پارانویید دارد و بدبین است، با سوءظن ها و بدبینی هایی که آن ها را در ذهن خود می بافد، همسرش را همیشه در نقش یک دشمن و جاسوس می بیند.

لذت طلبی و خودکامگی

ما باید در چهارچوب خانواده، خود را مقید به بعضی امور کنیم. وقتی که لذت های خود را که در خارج از خانواده است به صورت افراطی دنبال می کنیم و توجهی به خواست و میل خانواده نداریم، به مرور زندگی یک طرفه و بی روح می شود. زن و شوهر هر کدام دنبال تمایلات خاصی در خارج از خانواده هستند و لذت بردن از یکدیگر را درک نمی کنند. عشق عمیق تر از آن است که لحظه ای خلق شود یا در لحظه ای بمیرد. هم به وجود آمدن عشق مستلزم صبر، سختی و زمان است و هم از بین رفتن آن به علت مسایل مختلفی است که در طی زمان و به وسیله زوجین ایجاد می شود.

عدم مهارت های ارتباطی

نمی توانیم ارتباط موثری با همسرمان برقرار کنیم، حرف هم را نمی فهمیم. هر کدام به ظاهر منطقی صحبت می کنیم ،ولی نمی توانیم یکدیگر را قانع کنیم. توجه کافی به احساسات، خواسته ها و صحبت های یکدیگر نداریم. گوش شنوا و تحمل ارتباط موثر را از هم دریغ می کنیم. در رساندن حرف های خود به یکدیگر آن ها را تحریف می کنیم یا آن قدر مبهم رفتار کرده یا صحبت می کنیم که دیگری را به خطا می اندازیم. در واقع مهارت های ارتباطی را نمی دانیم.


اگر گویند "لحظه ای است روییدن عشق..." پس این هم شاید درست باشد که "لحظه ای است مردن عشق". ولی عشق عمیق تر از آن است که لحظه ای خلق شود یا در لحظه ای بمیرد. هم به وجود آمدن عشق مستلزم صبر، سختی و زمان است و هم از بین رفتن آن به علت مسایل مختلفی است که در طی زمان و به وسیله زوجین ایجاد می شود.

آن چه که اکثرا افراد با هم اشتباه می گیرند؛ "هوس" و "عشق" است. "هوس"، میلی شدید برای پاسخ آنی به یک نیاز جسمانی و روانی است که به خود رنگ رمانتیک می گیرد و یک استدلال به ظاهر عقلانی نیز در پی دارد و پس از ارضا تا زمان نیاز بعدی محو می شود. هوس شامل آن چیزهایی از وجودتان است که شما نقشی در آن نداشته اید. فقط احساسی هست که در خود برای ارضا نیاز می بینید. اما "عشق"، دوام دارد و مهارت های زوجین به رشد آن کمک می کند. دو طرف با برنامه و انرژی آن را رشد داده و تداوم می بخشند و از آن نگهداری می کنند و بیشتر از آن که احساسی باشد، متشکل از احساس و منطق است.

عشق، سنگین و به تدریج می آید، با زحمت و تلاش می ماند و هرگز نمی رود. و از همه مهم تر این که منحصر به فرد می ماند و هیچ کس و هیچ چیز جای آن را نمی گیرد.


منبع : مجله موفقیت

چه نسبتی از مردم دنیا با شما همنام اند؟

شاید شما دوست داشته باشید بدونید که اسمتون چندمین اسم معروف در دنیاست ،


 چه نسبتی از مردم دنیا با شما هم اسم هستند ،
شکل اسمتون با حروف بریل ، کد مورس و زبان بارکد به چه صورت است؟
و یا این که بدانید آیا اسم شما به عنوان نام معروف تره یا نام خانوادگی !
همه این ها را می توانید در سایت pokemyname و با زدن اسم خود در کادری که در صفحه اول آن مشخص هست با خبر شوید ،
 
 برای ورود به این سایت اینجا را کلیک کنید 

کدام دادخواست را به کدام دادگاه ببریم؟

کدام دادخواست را به کدام دادگاه ببریم؟
تابناک اجتماعی:از کسی شکایتی دارید، اما نمی‌دانید باید چه کار کنید؟ مرتب یک تکه‌کاغذ سفید برمی‌دارید و رویش چیزهایی می‌نویسید، اما چون باب میلتان نیست. پاره‌اش می‌کنید و دور می‌ریزید؟ شنیده‌اید اطراف دادگستری‌ها کسانی هستند که دادخواست می‌نویسند.

برای همین برای پیدا کردنشان به راه می‌افتید؟ از این‌که گوشه خیابان درد دلتان را بگویید، معذب می‌شوید و از این‌که به کسی که سواد حقوقی ندارد، اعتماد کنید، کلافه می‌شوید؟ حالا که دادخواست‌تان آماده شده ،نمی‌دانید باید آن را به کدام دادگاه ببرید. یا این‌که راهنمایی‌های عریضه‌نویس‌ها کاملا هشیارتان نکرده است؟ اگر جواب تمام این سوالات مثبت است، مشخص می‌شود شما با شیوه نوشتن دادخواست و وظایفی که هرکدام از دادگاه‌ها بر عهده دارند، آشنا نیستید و لازم است تا این مطلب را تا انتها بخوانید.

وقتی شما از کسی شکایتی دارید، یعنی مدعی پرونده یا خواهان هستید و برای احقاق حقتان وارد یک دعوای حقوقی می‌شوید، حتما باید دادخواست تهیه کنید. دادخواست برگه‌های چاپی است که ادعای مدعی در آن درج و برای رسیدگی در مرجع قضایی به دفتر دادگاه ارسال می‌شود. آن‌گونه که کارشناسان معاونت آموزش قوه قضاییه راهنمایی می‌کنند این اوراق چاپی را می‌توان در همه دادگستری‌ها و مجتمع‌های قضایی سراسر کشور تهیه کرد؛ اوراقی که اگر اطلاعات خواسته شده در آن به دقت تنظیم شود ،مقدمه‌ای خوب برای شروع یک دادرسی عادلانه خواهد بود. البته برگه‌های دادخواست بنابر نوع خواسته خواهان با یکدیگر کمی فرق دارند؛ اما در مجموع محتویات همه آن ها مشابه همدیگر است؛ به طوری که در اغلب آن ها نام و نام خانوادگی، نام پدر، سن، محل سکونت و شغل خواهان، نام و نام خانوادگی، محل سکونت و شغل خوانده (خوانده یا مدعی‌علیه کسی است که ادعا علیه او اقامه شده)، تعیین خواسته و بهای آن در دعواهای مالی، تعهداتی که به موجب آن خواهان خود را مستحق مطالبه می‌داند، عنوان دادخواست، شرح دادخواست (بیان ادله و وسایلی که خواهان برای اثبات ادعای خود دارد مثل اسناد، نوشته‌ها و شهود) و امضا یا اثر انگشت خواهان باید به درستی درج شود. اگر هر کدام از این اطلاعات ناقص باشد ،دادگاه طی اخطاریه‌ای به خواهان فرصت اصلاح می‌دهد و اگر خواهان اقدامی نکند، دادخواستش رد خواهد شد؛ پس ضروری است اگر بدون حضور وکیل دست به تنظیم دادخواست می‌زنید، باید به این نکات توجه جدی داشته باشید.

البته گاه اتفاق می‌افتد که خواهان از محل سکونت یا اقامت خوانده اطلاعات دقیقی در دست ندارد ،برای همین خواهان می‌تواند از دادگاه درخواست کند تا به خاطر مجهول‌المکان بودن از طریق نشر آگهی در روزنامه‌های کثیرالانتشار او را به دادرسی دعوت کند. البته خواهان باید هزینه نشر این آگهی را به بانک بپردازد و رسید آن را به پرونده ضمیمه کند. وقتی تمام این مراحل به درستی انجام شود، مدیر دفتر دادگاه گواهی تکمیل دادخواست را صادر می‌کند و رئیس دادگاه یا جانشین او وقت دادرسی و دعوت طرفین را تعیین می‌کند و نسخه دوم دادخواست و ضمیمه‌های آن را به خوانده نیز ابلاغ می‌کند.

چه وقت به دادگاه‌های عمومی حقوقی برویم

دانستن این‌که دادخواست ما باید در کدام دادگاه رسیدگی شود، مانع سردرگمی و اتلاف وقت می‌شود. برای همین اگر بدانیم هر کدام از دادگاه‌ها به کدام دسته از دادخواست‌ها رسیدگی می‌کنند، به هدفمان نزدیک‌تر شده‌ایم. به طور کلی دادگاه‌های عمومی به 2 بخش حقوقی و کیفری تقسیم می‌شوند. به طوری که دعوای حقوقی یا مدنی (مثل دعاوی تجاری، امور حسبی، ثبتی، مالکیت‌های معنوی و صنعتی، دعاوی خانوادگی، دعوای موجر و مستاجر و دعاوی بین‌المللی) در دادگاه‌های حقوقی و دعاوی‌ که پس از طی مراحل دادسرایی منجر به صدور کیفرخواست می‌شوند، در دادگاه‌های کیفری رسیدگی خواهند شد.

هر دادگاه صاحب یک قلمرو قضایی است که براساس تقسیمات کشوری تعیین می‌شود. برای همین خواهان نمی‌تواند دادگاه رسیدگی‌کننده به دادخواستش را به دلخواه انتخاب کند. آن‌گونه که کارشناسان معاونت آموزش قوه قضاییه می‌گویند همه دعاوی به جز در مواردی که قانون خلاف آن را تصریح کرده، باید در محل اقامت خوانده اقامه شود. برای مثال کسی که ساکن تهران است و از فردی ساکن در اصفهان شکایت دارد، باید در دادگاه عمومی اصفهان اقامه دعوا کند؛ اما اگر خوانده در ایران نباشد، اوضاع به شکل دیگری خواهد بود. در این‌گونه موارد اگر خوانده در ایران اقامتگاه موقتی نیز نداشته باشد؛ اما مال غیرمنقول دارد ،باید دعوا در دادگاهی اقامه شود که مال غیر منقول در حوزه آن واقع شده است.

نکته: وقتی شما از کسی شکایتی دارید، یعنی مدعی پرونده یا خواهان هستید و برای احقاق حقتان وارد یک دعوای حقوقی می‌شوید، حتما باید دادخواست تهیه کنید

البته در این میان استثنائاتی نیز وجود دارد. مثلا در دعاوی بازرگانی و دعاوی مربوط به اموال غیرمنقول که از عقود و قراردادها ناشی شده‌اند، خواهان علاوه بر دادگاه محل اقامت خوانده می‌تواند به دادگاهی که عقد یا قرارداد در حوزه آن واقع شده یا تعهد‌ باید در آنجا انجام شود، مراجعه و اقامه دعوا کند. این در حالی است که در دعاوی مربوط به اموال غیرمنقول شامل مالکیت، مزاحمت، ممانعت از حق و تصرف عدوانی در دادگاهی اقامه دعوا می‌شود که مال غیرمنقول در حوزه آن واقع شده ؛حتی اگر خوانده در آن حوزه مقیم نباشد.

در این میان دادگاه‌های خانواده مهم‌ترین دادگاه عمومی حقوقی به شمار می‌روند که به خاطر وسعت موضوعات مطرح شده در آن در مجتمع‌های مجزا مستقر شده‌اند. به این ترتیب اگر فردی نسبت به مهریه، جهیزیه، اجرت‌المثل و نحله ایام زوجیت، نفقه معوقه و جاریه، حضانت و ملاقات کودک، نسب، نشوز و تمکین، نصب قیم و ناظر، حکم رشد، ازدواج مجدد و شرایط ضمن عقد ازدواج دعوایی دارد، باید به دادگاه‌های خانواده مراجعه کند.

چه وقت به دادگاه‌های عمومی کیفری برویم
کلید رسیدگی به دعاوی کیفری در دادسراها می‌خورد؛ به طوری که پس از صدور کیفرخواست در دادسرا، موضوع در دادگاه عمومی کیفری رسیدگی می‌شود و اگر جرم احراز شود، حکم مجازات مجرم صادر و اگر بی‌گناهی‌اش ثابت شود، حکم برائت او صادر می شود. اما برخی جرائم به خاطر حساس‌بودنشان مستقیما در دادگاه کیفری مطرح می‌شوند و دیگر به دادسرا نمی‌روند مثل پرونده‌هایی که موضوع آن ها جرائم مشمول حد زنا و لواط (به جز سنگسار و اعدام) است.

در این میان برخی از جرائم کیفری در شعب ویژه رسیدگی می‌شوند که جرائم اطفال، سرقت، آدم‌ربایی، صدور چک پرداخت‌نشدنی، جرائم صنفی، جرائم مربوط به مفاسد اجتماعی، جعل، کلاهبرداری و جرائم کارکنان دولت از این جمله است.

گفته می‌شود مهم‌ترین مرجع تخصصی کیفری، دادگاه عمومی کیفری رسیدگی‌کننده به جرائم اطفال است که به تمام جرائم اشخاص بالغ و نابالغ زیر 18 سال رسیدگی می‌کند. در این دادگاه‌ها، قاضی مکلف است تا از ولی یا سرپرست قانونی طفل دعوت کند تا در حین دادرسی در دادگاه حضور داشته یا برای او وکیل تعیین کند. برای همین اگر چنین فرصتی برای طفل مهیا نشود ،دادگاه برای او وکیل تسخیری تعیین می‌کند. این در حالی است که اگر نگه داری از طفل برای انجام تحقیقات یا جلوگیری از تبانی ضروری باشد، یا او ولی یا قیم نداشته باشد، تا صدور و اجرای رای، طفل به کانون‌های اصلاح و تربیت سپرده خواهد شد.