دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

سرچشمه بیماری ها

سرچشمه بیماری ها


چرا بچه ها در هرکشوری روی کره زمین می گویند «ماما»؟!

 

چرا بچه ها در هرکشوری روی کره زمین می گویند «ماما»؟!

 

تنها یک کلمه وجود دارد که در هر زبانی که برای بشر آشناست به یک گونه تلفظ می شود و آن کلمه قطعا «ماما» است. ماما یک واژه جهانی است و توصیف کننده زنی است که باارزش ترین عشق را در آسیب پذیرترین دوره از زندگیمان بهمان ارزانی داشته. اکثر زبان ها به شکل قابل توجهی آن را به زبان می آوردند. اگرچه حقیقت است که اکثر زبان ها وقتی صحبت از واژه رسمی «مادر» می شود با هم متفاوتند، ولی واژه خودمانی ماما در هر زبانی مشابه است.

اما «ماما» از عشق منتج نمی شود. گفتن این کلمه به خاطر دو چیز اتفاق می افتد: زبان بچه های کوچک تنبل و سینه مادران.

رومن جکسون زبان شناس روسی «ماما و پاپا» را به عنوان واژه های جهانی اعلام کرده است. او توضیح داده که راحت ترین تلفظ های صوتی برای انسان ها آواهایی است که با دهان باز ادا می شود.

نوزادان صداهای واکه (مثل گریه کردن) را از روز اول می توانند دربیاورند و مدام آن ها را تکرار می کنند. درعین حال که شروع به تجربه درآوردن دیگر صداها می کنند، آن ها تعدادی از صداهای حروف بی صدای ساده تر را امتحان خواهند کرد. معمولا با صداهایی که با لب های بسته ساخته می شود شروع می کنند، یا صداهای لبی مثل م/پ/ ب. بچه ها انرژی شان را صرف بیرون دادن صداهای هم آهنگ جدید مثل«ممممم» از دهانشان کرده و بعد راحت با دهان باز صداهای واکه معمولا «آه»- که راحت ترینشان است- را درمی آورند. وقتی شما این را با تکرار طبیعی کلمات در کودکان ترکیب کنید، به ماما، بابا، پاپا و ... می رسید.

پس چرا بچه ها به حرف «م» را به صداهای دیگر مثلا «پ» یا «ب» ترجیح می دهند؟ البته به خاطر سینه ها! حرف «م» راحت ترین صدا برای بچه است که وقتی طلب شیر کرد به زبان آورد. حتی یک بزرگسال هم وقتی با چیزی خوب و خوشمزه مواجه می شود می گوید: اومممم. همان طوری که بچه ها می گویند.

بچه شما هیچ فکری در مورد این که اسمتان ماما است، ندارد (یا دادا). ماما به معنی دوستت دارم نیست، یا به معنی زن فرشته مانند شیرین و فداکار یا محافظ کودک نیست. ماما به معنی غذا است.

پس وقتی یک بچه پدرش را ماما صدا می زند، و پدر برای او ماما نمی شود، فوق العاده آشفته می شود، این بچه قطعا به دنبال مادرش نیست. بچه ها این موجود پشمالو با شانه های پهن که سعی می کند آواز پرنده کوچک را بخواند، تشخیص می دهند.

این مطالعات جنبش های فمنیسیتی را مربوط به خیلی قبل تر می دانسته و نقش مردان را به عنوان مراقبین اصلی کودک در نظر نمی گیرد. ما می توانیم همین بحث را به عنوان موضوع اصلی سخنرانی ها در نظر بگیریم، اما در راهنمایی های مربوط به والدین دوباره تغییر کرده، بدین شکل که یک بچه می تواند خیلی زود نام «دادا» را به عنوان کسی که غذا می آورد یاد بگیرد که در این بین سینه ها هم به عنوان عضو شیردهی هیچ نقشی ندارند.

والدین بچه ها را به حرف زدن ترغیب می کنند و کمک می کنند اشتباهات آن ها برای تلفظ زبان مخصوص خودشان اصلاح شود. خیلی زود ماما و پاپا نشان دهنده افراد قطعی در زندگی کودک می شوند، و اهمیتی ندارد زندگی ها چقدر متفاوت باشد. این که بچه با گفتن واند، میزو، یا ماجی از خواب شبانه بیدار شود، او مادرش را خواسته تا آن را برایش بیاورد.

 

منبع : سیمرغ

بازنشر : ایران گراند

 

۱۰ حقیقت شگفت‌انگیز درباره عطسه!

۱۰ حقیقت شگفت‌انگیز درباره عطسه!

عطسه یک امر طبیعی است که می تواند در زمان های مختلف و به صورت های متفاوت رخ دهد.

در این مطلب به دلایل این که چرا در زمان های عجیب عطسه مان می گیرد، اشاره می کنیم.

1. عطسه کردن از اعصابتان شروع می شود. این را نیل کائو متخصص آلرژی و آسم در مرکز آسم و آلرژی گرین ویل می گوید. او این طور توضیح می دهد که سیستم عصبی همه افراد به یک طریق یکسان سیم کشی شده است، اما پیام هایی که در طول این عصب ها حرکت می کنند، راه های متفاوتی برای رفت و آمد به مغز انتخاب می کنند و همین مسئله باعث می شود عادت عطسه کردن در افراد مختلف متفاوت باشد. او می گوید، "این انتقال عصب هاست که به مغزتان می گوید که چیزی در بینی شما هست که باید بیرون بیاید!"

2. عطسه کردن از بدنتان محافظت می کند. دکتر کائو می گوید: 

"عطسه کردن بخش مهمی از فرایند ایمنی بدن است که کمک می کند سالم بمانید. عطسه با پاک کردن بینی از باکتری ها و ویروس ها از بدنتان محافظت می کند. وقتی چیزی وارد بینی شما می شود یا با محرکی روبه رو می شوید که مرکز عطسه که در پایین ساقه مغز قرار گرفته است در مغزتان را تحریک می کند، پیام هایی سریعاً برای بستن گلو، چشم ها و دهانتان فرستاده می شود. سپس، عضلات سینه تان شدیداً منقبض می شوند و بعد عضلات گلویتان به سرعت باز و آزاد می  شوند. درنتیجه این، هوا ـ به همراه بزاق و ماده مخاطی ـ با شدت از دهان و بینی تان بیرون می آید. و همین می شود که عطسه می کنید.

3. عطسه سریع اتفاق می افتد. عطسه ها با سرعت 100 مایل در ساعت حرکت می کنند. یک عطسه می تواند 100،000 میکروب را وارد هوا کند. 

4. برداشتن ابرو ممکن است موجب عطسه شود. برداشتن ابرو روی عصبی در صورتتان که مسیر بینی را تامین می کند اثر می گذارد. و درنتیجه عطسه می کنید.

5. هیچ وقت در خواب عطسه نمی کنید. وقتی می خوابید، اعصاب عطسه هم می خوابند و این یعنی وقتی خوابید، معمولاً عطسه نمی کنید.

6. ورزش ممکن است عطسه تان بیندازد. دکتر کائو اعتقاد دارد که ورزش موجب عطسه کردن می شود. او می گوید، وقتی بیش از حد به جسمتان فشار می آورید، تنفستان زیاد می شود و درنتیجه، بینی و دهانتان خشک می شود. به این ترتیب، بینی شما با شروع به ترشح که موجب عطسه می شود، به این مسئله واکنش می دهد.

7. طولانی ترین عطسه: 978 روز که توسط دونا گرفیت از انگلستان به ثبت رسیده است.

8. نورآفتاب موجب عطسه کردن می شود. نورآفتاب باعث می شود که یکی از هر سه نفر به عطسه بیفتند. البته حساسیت به نورآفتاب مسئله ای ارثی است-این هم یک چیز دیگر که می توانید گردن پدر  و  مادرتان بیندازید!

9. پرعطسه ترین حیوان: ایگوانا. طبق تحقیقات ایگوانا بیشتر از سایر حیوانات عطسه می کند. عطسه کردن معمولاً برای بیرون کردن برخی نمک های خاص که از محصولات فرعی فرایندهای گوارشی آن هاست، اتفاق می افتد.

10. چطور عطسه را متوقف کنید؟ با این که هنوز ثابت نشده است اما نفس کشیدن از راه دهان و گرفتن بینی در آن زمان می تواند چاره ساز باشد.

خرافات مربوط به عطسه

گذشته از این واقعیت های عجیب درمورد عطسه، خرافات زیادی هم در مورد عطسه وجود دارد.

به عنوان مثال، درست نیست که وقتی عطسه می کنید قلبتان می ایستد. وقتی سینه تان به خاطر عطسه منقبض می شود، جریان خونتان هم موقتاً منقبض می شود. درنتیجه، ریتم قلبتان تغییر می کند، اما توقف نمی کند.

و وقتی عطسه می کنید، کره چشمتان بیرون نخواهد پرید. بعضی افراد موقع عطسه کردن به طور طبیعی چشم هایشان را می بندند، اما اگر بتوانند آن را باز نگه دارند، چشم هایشان بیرون نخواهد پرید! دکتر کائو می گوید، "با این که فشارخون پشت چشم موقع عطسه کردن کمی بالا می رود، اما آنقدر زیاد نیست که چشم هایتان را از حدقه بیرون کند."

خیلی ها هم عقیده دارند وقتی عطسه می کنید باید کاری که مشغول انجام آن هستید را متوقف نموده و صبر نمایید برخی نیز اعتقاد دارند دوستی به ملاقاتتان می آید و اگر گربه تان عطسه کند، باران خواهد آمد.

درمورد گفتن واژه عافیت باشید بعد از عطسه به همدیگر، دکتر وود توضیح می دهد که واژه عطسه به یونانی "pneuma" به معنای روح می باشد.

او می گوید، "دعای خیر عافیت باشید بعد از عطسه از عقاید قدیمی است. در گذشته عطسه را تجربه ای نزدیک به مرگ می پنداشتند و تصور می کردند که دعای خیر روح فرد را از بیرون شدن از بدنش نجات می دهد و از وارد شدن شیطان به بدنش جلوگیری می کند".

بر لب جوی منشین!

بر لب جوی منشین!

روان‌شناسان، فراوان دربارۀ بلوغ زودرس جوانان سخن گفته‌ و هشدار داده‌اند.

کاش جامعه‌شناسان هم دربارۀ بلوغ عقلی دیررس در برخی جوامع بشری پیوسته هشدار می‌دادند و زنگ‌های خطر را به صدا درمی‌آوردند.

بلوغ دیررس، یعنی آنچه را که در سی‌سالگی فهمیده‌ای، باید در بیست‌سالگی می‌فهمیدی و آنچه در پنجاه‌سالگی آموختی، باید در چهل‌سالگی می‌دانستی.
گاهی دیر فهمیدن به اندازۀ نفهمیدن، زیان‌‌بار است.
وقتی کار از کار گذشت، نه پشیمانی سودی دارد، نه آگاهی.

جامعه نیز مانند انسان، دوران بلوغ دارد. جامعه‌ای که دیرتر به بلوغ عقلی می‌رسد، آنچه را که -مثلا-  باید در قرن بیستم میلادی می‌فهمید، در قرن بیست‌ویکم می‌فهمد. پس در قرن بیست‌ویکم چیزی را می‌فهمد که زمان آن گذشته است. بدین ترتیب، چیزی را که باید در قرن بیست‌ویکم بیاموزد و مربوط به همان قرن است، نمی‌آموزد و به قرنی دیگر وامی‌گذارد.
این دومینوی تأخیر همین‌طور قرن‌های او را می‌‌بلعد و میان او و قافلۀ تمدن فاصله می‌اندازد.
بلوغ عقلی جامعه، نشانه‌هایی دارد که مهم‌ترین آن ها :
مسئولیت‌پذیری، توانایی در کار گروهی و فروتنی است؛
 جامعۀ ی فروتن، بلندپروازی نمی‌کند،
اگر چه به دوردست‌ها می‌نگرد؛
خیال‌اندیش نیست، اگرچه تخیلی قوی دارد؛
شعارهای خام نمی‌دهد، اگرچه از صدایی بلند در جهان علم و صنعت برخوردار است؛
به روی دیگران چنگ نمی‌اندازد، اگرچه دوست و دشمنش را می‌شناسد؛
به تجربه‌های جوامع دیگر ارج می‌نهد و مثلا چرخ را دوباره اختراع نمی‌کند،
اگر چه آسیب‌ها را هم می‌شناسد.

توانایی در کار گروهی را هم باید در دوران کودکی آموخت که متأسفانه نظام آموزشی ما هیچ برنامه‌ای برای آن ندارد؛
بلکه پیوسته بر آتش تفکیک‌ها و تقسیم‌ آدم‌ها به بهانه‌های گونا‌گون می‌دمد.

دربارۀ مسئولیت‌ناپذیری ما ایرانیان نیز اگر شک دارید، این روزها سری به طبیعت بزنید.
در ایام نوروز چند بار خواستم به توصیۀ حافظ عمل کنم و بر لب جویی بنشینم تا گذر عمر را ببینم :
«کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس.» 

اما هر بار که بر لب جویی نشستم، آنقدر زباله و بی‌مرامی و زخم ظلم و جفا بر تن طبیعت ‌‌دیدم که آه از نهادم بلند ‌شد.

رفتار ما با طبیعت، گویاترین گواه بر مسئولیت‌ناپذیری ما است و مردمی که رفتارشان با طبیعت، این است، سرنوشتشان نیز همین است."

رضا بابایی