دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

تنهایی بر اثر عدم درک دیگران!


تنهایی بر اثر عدم درک دیگران!

بعضی اوقات، انسان احساس می‌کند آنچه را که در درونش می‌گذرد، کسی ادراک نمی‌کند. این مطلقأ معنایش آن نیست که او برای کسی نمی‌گوید یا نمی‌خواهد برای کسی بگوید یا نمی‌تواند برای کسی بگوید؛ بلکه مراد این است اگر هم بخواهم یا بتوانم بگویم، کسی فهم نمی‌کند که او چه دارد می‌گوید. معمولأ کسانی که یا از لحاظ ذهنی یا از لحاظ عاطفی یا خلقی، پیشرفته‌تر از دیگران باشند، چنین چیزی را احساس می‌کنند.

تنهایی ذهنی:

از لحاظ ذهنی، مثال خیلی ساده‌اش این است که فردی یک ذهن خیلی قوی‌ای دارد که یک چیزی را کشف می‌کند که باید ۲۰۰ سال بگذرد تا انسان‌ها باور کنند و الان کسی آن را درک نمی‌کند. این معمولأ تنهایی است که نوابغ دارند که به خاطر پیشرفت ذهنی‌ای که دارند، کسی سخن آن‌ها را ادراک نمی‌کند و مردم فکر می‌کنند که این‌ها دیوانه‌اند؛ چراکه یک سخن خیلی خلاف عرف می‌گویند.
استاد دکتر شفیعی کدکنی می گوید:

گه  ملحد و گه کافر و دهری باشد

گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد

باید بچشد عذاب تنهایی را

هر کس که ز عصر خود فراتر باشد


تنهایی عاطفی:


یک وقت از لحاظ عاطفی است. یعنی کسی‌ است که عاطفه‌ی خیلی شدیدی دارد. اموری را احساس می‌کند که اگر برای کسی بگوید، درک نمی‌کند. هستند افرادی که واقعا برای یک بچه گنجشک سرماخورده که گوشه‌ای افتاده، به شدت دل می‌سوزانند و اگر این را برای کسی نقل کرد، به او چه می‌گویند؟!

تنهایی خُلقی:

نوع دیگر از لحاظ خُلقی است؛ یعنی شخص یک اخلاقیات متعالی دارد که وقتی این‌ها را برای کسی بازگو کند، درک نمی‌کنند. فرض کنید شخصی در بیابان در حال قدم زدن است و دوستش به او شکلاتی تعارف کند، کاغذ شکلات هم‌چنان در دست اوست و مترصد آن است که سطل آشغالی پیدا کند و کاغذ را در آن بیندازد. این واقعأ یک امر خلاف متعارف است؛ اما یک انسان اخلاقی ممکن است تا این حد، حساسیت نشان دهد و بنده می‌شناسم افرادی را که اگر یک چنین حالتی برایشان پیش می‌آمد، واقعا وضع روحی‌شان را از دست می‌دادند. حتی در بیابان هم جای مقرری برای آشغال ریختن نبود و اگر پوسته چیزی را پرت می‌کردند تا یک مدت عذاب وجدان داشتند. حالا یک انسانی روزی پانصد انسان می‌کشد و عین خیالش نیست و یک انسان هم بدین گونه!
چقدر پیشرفت از لحاظ خلقی حدناپذیر است، چقدر امور ظریف و لطیفی و درد که گاهی وقت‌ها انسان به حدی از لحاظ اخلاقی جلو می‌رود که واقعأ به نظر من و شما با هیچ عقل و منطقی سازگار نیست؛ چرا که عقل و منطق من و شما در همین حد زندگی روزمره است. یک چنین انسان‌هایی آنچه را که در درون‌شان می‌گذرد، احساس می‌کنند، کسی ادراک نمی‌کند. این یک نوع تنهایی است که تنهایی انبیا، عالمان اخلاق و عرفا، بسیاری از تنهایی‌هایشان از این مقوله است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد