دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

ایگوی بر خوردن!!!

ایگوی بر خوردن!!!

   برخی اوقات ما به راحتی از یک حرف یا حرکتی که دیگران انجام می دهند، ناراحت و خشمگین می شویم. کار آن ها به ما بر می خورد. غرورمان تحت تاثیر قرار می گیرد. ما انتظار داریم با ما به گونه ای دیگر رفتار کنند و حرف بزنند، اما آنچه در واقعیت اتفاق می افتد، چیز دیگری است و ما وقتی می بینیم کاری یا حرکتی یا گفتاری بر خلاف تصور و آرزوهای ماست ،برافروخته می شویم. 

ممکن است در تاکسی نشسته باشیم و حرف راننده تاکسی در یک لحظه به ما بر خورده باشد. ممکن است در خیابان عمل یا حرکت فرد بیگانه ای ما را تحت تاثیر قرار داده باشد.  

   دیگران شاید از روی عمد و گاهی اوقات نیز از روی سهو کاری انجام دهند که به ما بر بخورد. ممکن است به صورت نا آگاهانه سخنی بگویند که ما را ناراحت کند. نباید دیگران را به خاطر رفتارشان تقبیح و تنبیه کنیم. در ابتدا لازم است بدانیم که ما چیزی در درون داریم که به صورت نهفته در درون وجود دارد و در وضعیت به خصوصی فعال می شود. حرکت یا گفتار دیگران باعث می شود این ایگو از حالت بالقوه و خاموش در درون به صورت بالفعل درآید.

در این مواقع چکاری باید انجام دهیم؟

   در ابتدا لازم است که از فرد مورد نظر تشکر و قدردانی کنیم. به خاطر این که باعث شده یکی از ایگوهای نهفته و خاموش مان به ما نشان داده شود. حالا ما می دانیم که آن ایگو را داریم و بعد از این باید برای از بین بردن آن ایگو اقدام کنیم. ما نمی توانیم دیگران را تغییر دهیم که چه چیزی بگویند و یا چه حرکتی انجام دهند. فقط می توانیم ایگوی مورد نظر را در درون خودمان از بین ببریم تا دیگر حرف یا حرکت دیگران به ما برنخورد.

   در 24 ساعت گذشته خودتان را بررسی کنید. ببینید ایگوی برخوردن در چه لحظاتی با شما همراه بوده است؟ درون خود را مشاهده کنید و ببینید از کدام حرف یا حرکت یا برخورد دیگران و یا اطرافیان خودتان رنجیده اید؟ ببینید چه عملی از آن ها به شما بر خورده است؟ ببینید کدام حرف یا سخنی به شما بر می خورد؟ ریشه درونی آن را پیدا کنید. دقت کنید ببینید چرا ناراحت می شوید؟  به سمت غرور خود بروید. ایگوی غرور را در هنگام برخوردن ملاحظه کنید.

   ایگوی برخوردن یکی از شاخه های فرعی ایگوی غرور به شمار می رود و به نوعی ایگوی غرور را تغذیه می کند. با از بین بردن ایگوی برخوردن، ایگوی غرور در وجود شما کم رنگ تر خواهد شد.

چرا دین نمی‌تواند پایه دمکراسی باشد؟

چرا دین نمی‌تواند پایه دمکراسی باشد؟



به سه دلیل دین نمی‌تواند پایه دمکراسی باشد: 

اول این که نقش دین ایجاد دموکراسی نیست. هیچ دینی وجود ندارد که رسالت خود را ایجاد دموکراسی یا حتی بسط آن اعلام کرده باشد.

دوم این که، دین اساسش بر اعتقاد نهاده شده و دمکراسی بر قرارداد. رابطه دین رابطه عمودی است، رابطه فرد است با موجودی فرا-انسانی‌، در حالی‌که رابطه دمکراتیک، رابطه‌ای است افقی، یعنی رابطه انسان با انسان. یا به عبارت دقیق‌تر، رابطه شهروند با شهروند. این تفاوت ماهوی بین روابط، از حوزه ادیان هم بالاتر رفته و اختلاف اساسی بین افلاطون و ارسطو هم هست.

سوّم آن که،واحد دین، مؤمن است و واحد دموکراسی شهروند. دین شهروند نمی‌شناسند. مؤمنان امت دینند. اینان از حقوقی برخوردارند که دیگران از آن محرومند…
بهترین و ساده‌ترین جلوه این اختلاف در نقاشی معروف رافائل از فلاسفه نقش بسته‌است. آن‌جا می‌بینیم که افلاطون کتابی را به طور عمودی در دست گرفته و دست دیگر را بالا برده و با انگشت چیزی را در آسمان نشان می‌دهد. این چیز، همان مثل معروف افلاطونی است. یعنی جامعه بشری باید خود را با اصولی که در جایی‌که بالاتر از اوست، تطبیق دهد.
ارسطو به عکس، کتابی را افقی در دست گرفته و دست دیگر را نیز افقی دراز کرده. آن‌هم بی‌آن که با انگشت سبابه به خواهد چیزی را نشان دهد. ارسطو می‌گوید، مثلی خارج از اجتماع بشری وجود ندارد و انسان‌ها باید خودشان مثل خود را بسازند. به عبارت دیگر، انسان خود باید قانون دلخواه خود را وضع کند، نه‌خدا!

این اساس تفاوت ماهوی دین و دمکراسی هم هست. نتیجه منطقی این فرضیه آن است که اعتقاد و قرارداد را نمی‌توان هم عرض یکدیگر قرار داد. برای آن که ما قرارداد دمکراتیک ببندیم، نیازی به اعتقاد دینی یا هر اعتقاد دیگر نیست. اما هر معتقدی می‌تواند به قرارداد دمکراتیک بپیوندد.


مهدی مظفری
*پروفسور مهدی مظفری، رئیس مرکز مطالعات اسلام‌گرایی و افراطی‌گری (CIR)، در بخش علوم سیاسی دانشگاه آرهوس دانمارک است.