دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

چگونه عاشق می شویم ؟

چگونه عاشق می شویم ؟

و شریک مان را به چه دلیل انتخاب می کنیم؟

باید بدانیم که افراد فعالانه، ولو ناآگاه، رابطه عشقی خود را خودشان می آفرینند.
تجربه های کودکی، مخصوصاً محرومیت ها، پس زده شدن، ترک شدن و رها شدن، تاثیر بسیار مهمی در انتخاب های عاشقانه افراد در بزرگسالی دارد. به این شکل که در عشق های تند و تیز دوره بزرگسالی، در واقع همان تجربه های تلنبار شده و حل و فصل نشده و نا تمام مانده دوران کودکی، ناگهان از حالت کمون و رخوت سر بر آورده و دوباره زنده و فعال می شوند تا بلکه راهی برای بهبود خود پیدا کنند.


بنا به نقل قول ملانی کلاین - روانشناس انگلیسی، رابطه عاشقانه افراد، رابطه «آبجکت ریلشن » -یعنی رابطه ای که قویاً تحت تاثیر رابطه ابتدائی کودک با مادر و یا زنی که مثل مادر است، می باشد. اینجا واژه آبجکت به معنی «دیگری» است که در ذهن کودک این دیگری، مادر است.


عاشق شدن، تصادفی و اتفاقی نیست. افراد دقیقاً می دانند که عاشق چه کسی می شوند، حتی اگر آگاهانه به آن فکر نکرده باشند. در واقع افراد عاشق کسی می شوند که ماشه تصویر «آبجکت» یا دیگریِ درونی شده در روان شان، (مثلا انرژی روحیِ تلنبار شده در کمپلکس) محرومیت، ترک شدگی، تائید نشدگی، تحقیر شذگی) را بکشد و یک جور انطباق و همخوانی درست شود. تا به این ترتیب فرد عاشق، تجربه کودکی اش برایش دوباره زنده بشود. 

از آنجایی که او به طور ناخودآگاه، با دوباره زنده کردن آن خاطره می خواهد که این بار معشوق (دختر شاه پریان، و یا شاهزاده با اسب سفید) از راه رسیده، کمبودهای ناتمام و نیمه خفته دوران کودکی او را برایش بکلی جبران کند و بدین ترتیب بخش های سرکوب شده و رانده شده به ضمیر ناآگاه را شفا بخشد.


هنگامی که فرد شخصی را که بتواند عاشق او بشود ، پیدا می کند، هیجان و اضطراب افراطی عجیبی به او دست می دهد که یکی و یا هردو را وامی دارد که تصور کنند که عاشق شده اند و این احساس اضطراب ناشی از عشق های هیجانی و تند و تیز، در واقع به مسائل ناتمام عاطفی فرد با یکی از والدین اش مربوط می شود.
نیازهای ناآگاهانه طرفین، گرایش به تکمیل شدن توسط دیگری دارد و یکی یا هردو طرف در تمهید این هستند که هر طوری شده نقائص و ناکامی های تلنبار شده خود را فوری برطرف کنند. گویی یک قرارداد ناگفته میان این دو به وجود می آید که: 

"من از این طرف، اضطراب تو را در خودم برای تو نشان می ،به شرطی که تو هم از آن طرف بتوانی من را آرام کنی. 

و یا مثلاً: "من برای تو فکر می کنم اگر تو هم بتوانی برای من احساس کنی"!
.
توانایی و قابلیت عاشق شدن و عاشقی کردن، منوط به درجه تفکیک و تمییز فرد است و این کاملاً بستگی به تجربه دوران کودکی دارد. مثلا وقتی که رابطه کودک با والدین اش گرم و محبت آمیز است، در بزرگسالی این فرد قادر به تشخیص و تمییز دادن امور است و قادر به برقراری رابطه بالغانه و سالم عشقی است. اما وقتی که رابطه کودک با والدین و بویژه مادر، به نوعی با ناامیدی و رنج روحی توام بوده باشد،او در بزرگسالی فاقد حس تشخیص و تمییز عواطف خود شده و رابطه عشقی اش کورکورانه و نابالغانه می شود .

افراد در عشق های تند و تیز، عاشق کسی می شوند که هرچند هم سطح قوه تشخیص خودشان است، اما طرف مقابل، روش و شیوه تدافعی اش کاملا در جهت مخالف فرد دیگر عمل می کند . به این ترتیب داینامیک رابطه متضاد می شود و نقش های قربانی و ستمگر و یا دیگر آزار و خودآزار به وجود می آیند.اگر یکی از طرفین در رابطه عاشقانه، مشکل پاتولوژی داشته باشد، بی تردید طرف مقابل او اگر در رابطه عاشقانه بماند، او هم مشکل پاتولوژی دارد. رابطه عشقی در آدم هایی که قوه تشخصیص و تمییزشان رشد نیافته، بسیار تند و تیز و دراماتیک و هیجانی و با ماجراست (چه مثبت و چه منفی).


عشق های تند و تیز دوره بزرگسالی، در واقع همان تجربه های تلنبار شده و حل و فصل نشده و ناتمام مانده دوران کودکی است.
همراه با ما برای درک بهتری از شادی و آرامش در زندگی!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد