دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

زکات چیست؟

 

زکات چیست؟  

 

و چرا در قرآن بیشتر به زکات تأکید شده تا به خمس؟

 زکات چیست؟ و چرا در قرآن بیشتر به زکات تأکید شده تا به خمس؟

زکات چیست؟ 

چرا در قرآن بیشتر به زکات تأکید شده تا به خمس؟
زکات به چه معنا است؟ چرا در قرآن بیشتر به زکات تأکید شده تا به خمس که شرایط عمومی‌‌‌تری دارد؟ آیا به این دلیل است که معنای زکات چیزی غیر از آن است که تا به حال می‌‌دانستیم؟ آیا دلیل دیگری دارد؟ اگر بگوییم در آن زمان، زکات نسبت به خمس عمومی‌‌تر بوده، پس این حقیقت که آیات قرآن برای تمامی دوران‌‌ها است از بین می‌‌رود! 

آیا اگر در قرآن بیان می‌‌شود «مؤمن واقعی کسی است که در حال رکوع زکات می‌‌دهد، پس کسانی که در حال رکوع زکات نمی‌‌دهند»؛ یعنی همه به جز حضرت علی(ع) مؤمن نیستند؟ از کجا مشخص می‌‌شود که آن انگشتر اهدایی همان مالی بوده که زکات نام گرفته، در حالی‌که زکات به آن معنایی که ما می‌‌شناسیم، باید محاسبه و بعد پرداخت شود، پس چطور دقیقاً همان انگشتر، زکات مال شده است؟ چرا خمس یا قسمتی از آن نشده است؟ لطفاً با دلیل و مدرک و مرجع پاسخ دهید.

پاسخ اجمالی

«زکاة» در لغت، به دو معنا آمده است: یکى رشد و نموّ و دیگرى پاکى. کلمه «زکات» به سهمی اطلاق می‌شود که انسان مؤمن از مال خود خارج می‌کند و به فقرا می‌دهد، به این دلیل است که در پرداخت آن، امید رشد و افزایش مال همراه با خیرات و برکات را دارد، و موجب تزکیه و پاکى روح پرداخت کننده می‌شود.
معناى زکات به کار رفته در آیات کریمه قرآن گسترده است، در حالى‌که معناى خمس یک چیز بیشتر نیست. آیاتی که درباره زکات در قرآن کریم آمده است؛ همه مربوط به زکات واجب اصطلاحی فقهی نیست؛ بلکه زکات با معانی متفاوت و همراه با عناوین مختلف ذکر شده است؛ مانند زکات واجب، زکات به معنای انفاق و صدقه مستحبی، زکات به معناى پاکى. اگرچه اکثر آیات مربوط به زکات در مورد زکات مال – اعم از واجب یا مستحب- است. همچنین باید در نظر داشت که در صدر اسلام «زکات‏» در معناى لغوى (انفاق مال) به کار می‏ رفته، نه در خصوص زکات‏ واجب‏.
اما باید دانست که هرکدام از این‌دو منبع اقتصادی و عبادی جامعه اسلامی، جایگاه ویژه خود را دارند و بر اساس مصلحت‌ها و منفعت‌هایی در مواردی واجب و در مواردی مستحب قرار داده شده‌اند.

پاسخ تفصیلی

اصل کلمه «زکاة» به معناى رشد و نموّى است که از برکت الهى در چیزهاى دنیوى و اخروى حاصل می‌شود.[۱] 6

کلمه «زکات» به سهم الهى که انسان مؤمن از مال خود خارج می‌کند و به فقرا می‌دهد، اطلاق می‌شود. به این دلیل است که در پرداخت آن، امید رشد و افزایش مال همراه با خیرات و برکات دارد، یا موجب تزکیه و پاکى روح پرداخت کننده می‌شود و یا از هر دو جنبه است؛ زیرا هر دو فایده در پرداخت زکات وجود دارد.[۲] بنابراین، «زکات» در لغت، به دو معنا آمده است: یکى رشد و نموّ و دیگرى پاکى.[۳]
بر اساس معنای لغوی و عام، هر چیزى زکاتى دارد. امام على(ع) می‌فرماید: 

«زکات بدن؛ جهاد و روزه گرفتن است. زکات جاه و مقام؛ بذل و بخشش، زکات جمال و زیبایى؛ عفت و عصمت خواهد بود. زکات سلطه و قدرت؛ نجات افراد اندوهگین، زکات شجاعت؛ جهاد فى سبیل اللّه است. زکات صحت و سلامتى؛ کوشش در اطاعت پروردگار و زکات پیروزى؛ احسان خواهد بود. زکات علم آن است که آن‌را نشر دهى و خود را به انجام آن وادار کنى … زکات قدرت؛ انصاف است…».[۴]

زکات در قرآن

در قرآن کریم؛ آمدن «زکات» در کنار «صلاة» نشان آن است که رابطه با خداوند متعال از طریق نماز حاصل شده و رابطه با مخلوق خداوند از راه اداى زکات برقرار می‌شود. همراهى این‌دو به جهت اهمیت ویژه آن ها است؛ زیرا نماز در آیات قرآن کریم و روایات اسلامى از جایگاه خاصى برخوردار است و زکات نیز در دین اسلام در بُعد اقتصادى و اجتماعى و … بسیار اهمیت دارد و ذکر زکات در کنار نماز نشانه جامعیت اسلام و همه جانبه‌نگرى دین مقدس اسلام است.
اما باید توجه داشت آیاتی که درباره زکات در قرآن کریم آمده، همه مربوط به زکات واجب اصطلاحی فقهی نیست؛ بلکه زکات با معانی متفاوت و همراه با عناوین مختلف ذکر شده است؛ مانند زکات واجب،[۵] زکات به معنای انفاق و صدقه مستحبی،[۶] زکات به معناى پاکى.[۷]  اگرچه اکثر آیات مربوط به زکات در مورد زکات مال – اعم از واجب یا مستحب-[۸] است.
همچنین باید در نظر داشت که در صدر اسلام «زکات‏» در معناى لغوى (انفاق مال) به کار می‏ رفته، نه در خصوص زکات‏ واجب‏. 

علامه طباطبایی(ره) در ذیل آیه شریفه

 «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ»؛[۹] 

(بر اساس روایات متعددى از منابع شیعه و منابع اهل تسنن، این آیه شریفه در شأن امام على(ع) نازل شده است)، می‌گوید: 

«اگر مى‏‌بینید امروز وقتى زکات گفته می‌‌شود، ذهن منصرف به زکات واجب شده و صدقه به ذهن نمی‌‌آید، نه از این جهت است که بر حسب لغت عرب صدقه، زکات نباشد، بلکه از این جهت است که در مدت هزار و چند سال گذشته از عمر اسلام، متشرعه و مسلمانان زکات را در واجب به کار برده‌‌اند، و گرنه در صدر اسلام زکات به همان معناى لغوى خود بوده است. و معناى لغوى زکات، اعم است از معناى مصطلح آن (زکات واجب فقهی)، و صدقه و انفاق مستحبی.

در حقیقت زکات در لغت، مخصوصاً اگر در کنار نماز قرار گیرد، به معناى انفاق مال در راه خدا و مرادف آن است، همان‌‌طور که همین مطلب از آیاتى که احوال پیامبران گذشته را حکایت می‌کنند، به خوبى استفاده می‌شود، مانند این آیه که در باره حضرت ابراهیم و اسحاق و یعقوب می‌فرماید: 

«وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِیتاءَ الزَّکاةِ»[۱۰] 

و راجع به حضرت اسماعیل می‌فرماید: 

«وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا»[۱۱] 

و درباره حضرت عیسى(ع) در گهواره می‌فرماید: 

«وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا».[۱۲] 

ناگفته پیداست که در شریعت ابراهیم و یعقوب و اسماعیل و عیسى(ع) زکات به آن معنایى که در اسلام است، نبود.[۱۳]
همچنین در قرآن می‌خوانیم: 

«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى»،[۱۴] 

و «الَّذِینَ لا یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ»،[۱۵] 

و «وَ الَّذِینَ هُمْ لِلزَّکاةِ فاعِلُونَ»[۱۶] 

و آیات دیگرى که در سوره‏ هاى مکى و مخصوصاً سوره ‏هایى که در اوایل بعثت نازل شده مانند سوره «حم سجده» و امثال آن. چه این سوره‌ها وقتى نازل شدند که اصولاً زکات به معناى معروف و مصطلح فقهی هنوز واجب نشده بود، و لابد مسلمانان آن روز از کلمه زکاتى که در این آیات است، چیزى می‌فهمیده‌اند، بلکه این آیه مربوط به زکات: 

«خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ»[۱۷] دلالت دارد بر این‌که زکات مصطلح یکى از مصادیق صدقه است، و از این جهت آن‌را زکات گفته‌اند که صدقه است، و چون صدقه پاک کننده است، زکات هم از تزکیه و به معناى پاک کردن است.[۱۸]
در قرآن کریم با این‌که پرداخت زکات به عنوان یک واجب مالى مورد تأکید قرار گرفته، اما به طور مشخص موارد وجوب آن معیّن نشده است و موارد وجوب آن در روایات بیان شده است.

مقایسه زکات با خمس

پرداخت زکات و خمس و دیگر انفاق‌هاى واجب و مستحب، از تکالیف اقتصادی مسلمانان است. ادای این وظایف مالی، افزون بر آثار سازنده اخلاقى، نقش مهمى در توزیع و تعدیل ثروت میان افراد جامعه و برقرارى عدالت اجتماعى دارند. اما هر کدام از خمس و زکات از جهت موارد تعلّق، شرایط وجوب و مصرف با هم تفاوت دارند.
در فقه اسلامی؛ «خمس» عبارت است از یک پنجم اموال انسان که باید از درآمد و مازاد بر مخارج خود با شروط خاصى که در فقه بیان شده، پرداخت شود و آن حقّى است که خداوند براى پیامبر اکرم(ص) و امام معصوم(ع) قرار داده تا مستمندان از خاندان آن بزرگواران به جاى زکات مصرف و نیازمندی‌هاى خود را با آن تأمین کنند. خمس به دو قسم تقسیم می‌شود: نیمى از آن، سهم امام(ع) است که باید توسط حاکم اسلامى در مصالح اسلام و مسلمانان هزینه گردد و نیم دیگر آن، سهم سادات است.[۱۹] خمس به مواردی با شرایط ویژه تعلّق می‌گیرد.[۲۰]
در فقه اسلامى، زکات عبارت است از: حقّ واجبى که به بخشى از اموال برخی افراد غنیّ و ثروت‌مند جامعه تعلق می‌گیرد و باید به نفع فقرا براى صرف در مصالح عمومى پرداخت شود.[۲۱] اغنیا با دادن زکات، از صفات زشتى مانند حرص و بخل (تا اندازه‌اى) پاک می‌گردند و اموالشان نیز با خیر و برکت دنیوى و اخروى، رشد و نموّ خواهد کرد. همچنین از دیدگاه فقها، اصل وجوب زکات از ضروریات و ارکان دین مقدس اسلام است.[۲۲]

آثار زکات

زکات دارای آثار زیادی است؛ مانند این که امام علی(ع) به نقل از پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «زکات، پُل اسلام است هر کس آن‌را بپردازد ،از پُل عبور کرده و هر کس آن‌را نپردازد، در زیر آن پُل زندانى می‌شود، و زکات خشم پروردگار را فرو می‌نشاند».[۲۳]
نتیجه
۱٫ معناى زکات به کار رفته در آیات کریمه قرآن گسترده است، در حالى‌که معناى خمس یک چیز بیشتر نیست. اما هرکدام از این دو منبع اقتصادی و عبادی جامعه اسلامی جایگاه خویش را دارند و بر اساس مصلحت‌ها و منفعت‌هایی در مواردی واجب و در مواردی مستحب هستند.
۲٫ درباره علت کثرت آیات زکات –واجب و مستحب- نسبت به خمس، می‌توان گفت: موارد مصرف زکات نسبت به خمس بیشتر است؛ لذا تأکید بیشترى بر مسئله زکات و پرداخت آن شده است؛ زیرا زکات، حکمی است که دایره مصرف آن، شامل تمام افراد جامعه اسلامی (و در برخی از موارد غیر مسلمانان) است و حتی انفاق و صدقات مستحبی شامل سادات هم می‌شود،[۲۴] ولی دایره شمول مصرف خمس محدودتر است و شامل همه افراد جامعه اسلامی نمی‌شود، بلکه در مقابل زکات واجب که برای بنی‌هاشم حرام می‌باشد و آن ها حق استفاده از آن‌را ندارند، بخشی از آن برای فقرا و مستمندان آنان اختصاص دارد و نیز سهمی از آن مخصوص امام(ع) است که در عصر غیبت فقیه جامع شرایط در رفع احتیاجات جامعه و هر کمک اقتصادی که رضایت امام مهدی(عج) در آن است، مصرف می‌کند.
درباره بخش مربوط به زکات دادن امام علی(ع) «زکات دادن حضرت علی(ع) در حال نماز»، سؤال ۹۳۱ را مطالعه کنید.

-------------------------------------------------------------
[۱]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص ۳۸۰، دارالعلم‏، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
[۲]. همان، ص ۳۸۱٫
[۳]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۱۴، ص ۳۵۸، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
[۴]. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۷، ص ۴۶، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۸ق؛ ر.ک: لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق و مصحح: حسنی بیرجندی، حسین، ص ۲۷۵، دار الحدیث، قم، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.‏
[۵]. بقره، ۱۷۷: «نیکى (و نیکوکار) کسى است که به خدا، و روز رستاخیز، و فرشتگان، و کتاب (آسمانى)، و پیامبران، ایمان آورده و مال (خود) را، با همه علاقه‌اى که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق می‌کند نماز را برپا می‌دارد و زکات را می‌پردازد و (همچنین) کسانى که به عهد خود -به هنگامى که عهد بستند- وفا می‌کنند و در برابر محرومیت‌ها و بیماری‌ها و در میدان جنگ، استقامت به خرج می ‏دهند. این ها کسانى هستند که راست می ‏گویند و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است) و این ها هستند پرهیزکاران!»؛ توبه، ۱۰۳: 

«از اموال آن ها صدقه‌اى(به عنوان زکات) بگیر، تا به وسیلۀ آن، آن ها را پاک سازى و پرورش دهى! و(به هنگام گرفتن زکات،) به آن ها دعا کن؛ که دعاى تو، مایۀ آرامش آن هاست؛ و خداوند شنوا و داناست!».
[۶]. روم، ۳۹: «آنچه را به عنوان زکات می‌پردازید و تنها رضاى خدا را می‌طلبید (مایه برکت است و) کسانى که چنین می‌کنند داراى پاداش مضاعفند». 

منظور از زکات در این آیه هر گونه صدقه‌ای را شامل می‌شود؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۶، ص ۱۸۵، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
[۷]. کهف، ۸۱: «از این رو، خواستیم که پروردگارشان به جاى او، فرزندى پاک‌تر و بامحبت ‏تر به آن دو بدهد!»؛ مریم، ۱۳: 

«و رحمت و محبّتى از ناحیه خود به او بخشیدیم، و پاکى (دل و جان)! و او پرهیزگار بود».
[۸]. ر.ک: «موارد تعلّق زکات واجب و مستحب»، سؤال ۹۴۲۲٫
[۹]. مائده، ۵۵: «سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آن ها که ایمان آورده‌اند همان ها که نماز را برپا می‌دارند، و در حال رکوع، زکات می‌دهند».
[۱۰]. انبیاء، ۷۳: «ما وحى کردیم به آنان کارهاى نیک و نماز خواندن و زکات دادن را».
[۱۱]. مریم، ۵۵: «اسماعیل چنان بود که همواره اهل خود را به نماز و زکات توصیه می‏کرد و در نزد خداوند پسندیده بود».
[۱۲]. مریم، ۳۱: «و خداى من به من دستور داد که تا زنده ‏ام نماز و زکات را ترک نکنم».
[۱۳]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۱۰، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
[۱۴]. اعلى، ۱۵: «به تحقیق رستگارى یافت آن که تزکیه کرده و به یاد خدایش افتاده نماز گزارد».
[۱۵]. فصلت، ۷: «آنان که زکات را نمی ‏پردازند، و آخرت را منکرند».
[۱۶]. مؤمنون، ۴: «آن هایى که دستور زکات را انجام می‏ دهند».
[۱۷]. توبه، ۱۰۳٫
[۱۸]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۱۰ – ۱۱٫
[۱۹]. ر.ک: «سهم امام(ع)»، سؤال ۸۴۱۹؛ «پرداخت خمس و اجازۀ مراجع»، سؤال ۶۹۰٫
[۲۰]. ر.ک: «چیستی خمس و موارد تعلق آن»، سؤال ۱۹۶۶۴٫
[۲۱]. ر.ک: مشکینی، میرزا علی، مصطلحات الفقه، ص ۲۸۰ – ۲۸۱، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
[۲۲]. علامه حلّی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص ۷ – ۸، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، بی‌تا؛  محدث بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق و مصحح: ایروانی، محمد تقی، مقرم‌، سید عبد الرزاق، ج ۱۲، ص ۸، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۵ق؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج ۱، ص ۳۱۱، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم، چاپ اول، بی‌تا؛ حسینی سیستانى، سید على، منهاج الصالحین، ج ۱، ص ۳۵۱، انتشارات دفتر حضرت آیة الله سیستانى، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
[۲۳]. «الزَّکاةُ قَنْطَرَةُ الْاسْلامِ فَمَنْ ادَّاها جازَ الْقَنْطَرَةَ وَ مَنْ مَنَعَهَا احْتَبَسَ دُوْنَها وَ هِىَ تُطْفِى‏ءُ غَضَبَ الرَّبِّ»؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۲۲، دار الثقافة، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
[۲۴]. ر.ک: «موارد مصرف صدقه و حرمت دادن صدقه به سید»، سؤال ۲۹۸۱٫

 

این گونه زنان دچار مشکلات جنسی می شوند

 

این گونه زنان دچار مشکلات جنسی می شوند

 

مطالعه ای در این زمینه نشان می دهد که حدود ۱۸ درصد زنان مبتلا به دیابت نوع یک و ۴۲ درصد زنان مبتلا به دیابت نوع دو با درجاتی از اختلالات جنسی روبه رو هستند.
در یک بررسی دیگر مشخص شد که ۶۴ درصد زنان یائسه دیابتی و ۴۱ درصد زنان غیر یائسه دیابتی مشکلات جنسی دارند.

ویستا : دیابت اختلالی است که در نتیجه بالا رفتن غیر طبیعی قند خون (گلوکز) ایجاد می شود. گلوکز به اندام ها و سیستم های بدن از جمله عروق و اعصاب آسیب می رساند.
در دیابت نوع یک، هورمون انسولین به میزان کافی تولید نمی شود؛ بنابراین گلوکز قادر نیست از جریان خون به درون سلول ها رفته و جهت تولید انرژی به مصرف برسد. 

در دیابت نوع دو انسولین کافی نیست و یا سلول های بدن به این هورمون پاسخ نمی دهند.

در زنانی که دیابت کنترل نشده دارند، به عروق خونی و اعصاب سیستم تناسلی (واژن) آسیب می رسد، در نتیجه مشکلات جنسی متعددی در این بیماران مشاهده می شود از جمله:

اختلال در تحریک شدن و یا پاسخ به تحریکات جنسی
کاهش میل جنسی
خشکی واژن
درد در هنگام رابطه جنسی
نرسیدن به اوج لذت جنسی (ارگاسم)

علاوه بر این دیابت خطر عفونت های قارچی واژن را افزایش می دهد و همین مسئله نیز موجب اختلال در عملکرد جنسی زنان می شود.

مطالعات حاکی از این است که زنان مبتلا به دیابت نوع دو بیشتر از مردان دیابتی به اختلالات جنسی از جمله بی میلی جنسی مبتلا می شوند وکمتر برای حل این مشکل با پزشک خود مشورت می نمایند.

اگر به دیابت مبتلا هستید و عملکرد جنسی ناموفقی دارید، حتما از یک متخصص مشاوره گرفته و در رفع این اختلال تلاش کنید.

5 ویتامین عالی برای درمان آکنه

 

5 ویتامین عالی برای درمان آکنه

 

از خفیف تا موارد شدید آکنه یک بیماری التهابی پوست است که باعث ایجاد استرس زیاد می شود، هم از جنبه جسمی و هم از جنبه روانی بر فرد تاثیر می گذارد. مطالعات ثابت کرده اند که مصرف ویتامین های مختلف می تواند اثر مشکلات آکنه را کاهش دهد. همان طور که ویتامین ها و مواد معدنی آنتی اکسیدان های قوی هستند، آن ها در از بین بردن مواد زائد پوست ؛ به ویژه در منطقه آکنه کمک می کند،. برای دریافت ویتامین و مواد معدنی لازم به طور طبیعی، باید مواد غذایی مغذی بخورند. و اگر نخورند ، باید جایگزین آن قرص ویتامین بخورند. همچنین باید در نظر داشت که خوردن بیش از حد قرص می تواند تاثیر منفی بر بدن داشته باشد. 

۵ ویتامین ها برای مبارزه با مشکلات آکنه را باهم می خوانیم.

ویتامین A :

این ویتامین برای پوست و مو ضروری است. ویتامین A در جگر، قلوه، زرده تخم مرغ، شیر و انواع سبزی­ های دارای برگ سبز مثل اسفناج و سبزی های زرد و نارنجی مثل هویج (در یک هویج بزرگ به مقدار ۵ هزار واحد یافت می شود) و برگ های سبزتر مثل کاهو یافت می­ شود….

ویتامین B2 :

این ویتامین ضدچربی مو و ضدآکنه است. منبع مهم آن در خمیر ترش (مایه خمیر است.)

مشکلات پوستی از قبیل آکنه (مخصوصاً آکنه روزاسه)، ورم پوست، اگزما، و زخم ها با مصرف ویتامین B2 بهبود می یابد.

ویتامین B2 را در مخمر آب جو، شیر خشک، گردو، عسل، اسفناج، سفیده تخم مرغ، خربزه و بلوط می توان پیدا کرد. نیاز روزانه ۳ میلی گرم است.

ویتامین B5 ضدخشکی بیش از اندازه و پوسته پوسته شدن پوست است و بهبود زخم را مخصوصاً بعد از جراحی، تسریع می کند. بهترین منابع ویتامین B5 عبارت اند از مخمر آب جو، نان، غلات و حبوبات، قارچ، لوبیای خشک و نخود، آواکادو، ماهی، مرغ، آجیل (فندق، گردو)، بادام زمینی، گل کلم، شیر و پنیر، سیب زمینی، پرتقال، موز و تخم مرغ.

ویتامین B6 برای از بین بردن خشکی مو و برای مغز مفید است. همچنین کمبود آن باعث التهاب (قرمزی، ورم، درد)، دهان، ترک و خشک شدن لب ها می شود و آن را در جوانه گندم به راحتی می توان یافت. مرغ، ماهی و تخم مرغ غنی ترین منابع غذایی ویتامین B6 هستند.

ویتامین C :

این ویتامین در میوه ها و سبزیجات تازه وجود دارد و سبب تولید کلاژن می شود و سبب رفع لکه های پوست و جلوگیری از پیری زودرس می شود و از طرف دیگر تولید ویتامین E را افزایش می دهد.

اثر ضدالتهابی این ویتامین تأثیر مفیدی در درمان بیماری هایی چون اگزما و پسوریازیس دارد. می توان آن را در بسیاری از میوه جات و سبزیجات پیدا کرد: پرتقال، فلفل سبز، هندوانه، خربزه، گریپ  فروت، گرمک، توت فرنگی، انبه و گل کلم.

 

منبع : سیمرغ

بازنشر : ایران گراند

 

دانستنی‌ های جالب (64)

 
 
برترین ها: در زندگی همه ما پیش آمده که برخی اصطلاحات را بدون دانستن ریشه و وجه تسمیه اش به کار ببریم و یا یک رسم و آداب خاص را به صرف تقلید از پیشینیان خود، بدون این که بدانیم چیست و از کجا آمده، انجام داده باشیم. شاید اصلاً این موضوع برای شما اهمیت نداشته باشد و از به کار بردن اصطلاح و انجام دادن آن رسم بدون دانستن اصل و ریشه آن هم راضی بوده باشید، ولی جالب بودن قضیه و این که شاید دانستن آن برای شما هم جذاب باشد، ما را بر آن داشت که مطلبی با عنوان «دانستنی های جالب» را به صورت سریالی برای شما تدارک ببینیم و در اختیارتان قرار بدهیم.

 این مطلب علاوه بر پرداختن به موضوعات بالا، دانستنی ها و نکات جالب، به برخی از باورهای غلطی که بین مردم رایج است نیز پرداخته و سعی در اصلاح آن ها خواهد داشت. امیدواریم مورد استقبالتان قرار بگیرد.

مثل همیشه ما را با نظریاتتان یاری کنید.

*********
 
دانستنی‌ های جالب (64)
 
دانستنی‌ های جالب (64)
 
دانستنی‌ های جالب (64)
 
دانستنی‌ های جالب (64)
 
دانستنی‌ های جالب (64)
 
دانستنی‌ های جالب (64)
 
دانستنی‌ های جالب (64)
 
دانستنی‌ های جالب (64)
 
دانستنی‌ های جالب (64)
 
دانستنی‌ های جالب (64)
 
دانستنی‌ های جالب (64)
 
دانستنی‌ های جالب (64)
 
دانستنی‌ های جالب (64)
 
دانستنی‌ های جالب (64)
 
دانستنی‌ های جالب (64)
 

خصوصیات اخـلاقی مـردان واقـعی و استثـنایی

 

خصوصیات اخـلاقی مـردان واقـعی و استثـنایی
 


مرد واقعی همان مردی است که وقتی دیگران به او نگاه می‌کنند، انگیزه می‌گیرند و خیلی وقت‌ها هم نگاهشان با کمی حسادت همراه است. او همان مردی است که خانم‌ها به دنبالش هستند. این مرد بدون این که بخواهد، در هر جمعی مرکز توجه است. 

در زیر به ۲۵ خصوصیتی که باعث می‌شود بگوییم مردی یک مرد واقعی است، اشاره می‌کنیم. البته این لیست کامل نیست و شما هم می‌توانید خصوصیاتی را که در ذهنتان است ، به آن اضافه کنید.

۱. مرد واقعی پشتکار دارد. هیچ وقت تا پیروزی دست از کاری نمی‌کشد. همان مردی است که تا نفس آخر ایستادگی می‌کند.

۲. مرد واقعی می‌تواند از خودش و خانواده‌اش دفاع کند.

۳. مرد واقعی در بهترین فرم و اندام است. قوی و ورزشکاری است و برای جنس مخالف بسیار جذاب.

۴. مرد واقعی شجاع است. نه این که ترسی ندارد، نه. ترس دارد، ولی آن را پذیرفته است و در هر موقعیتی با آن روبه‌رو می‌شود.

۵.
مرد واقعی می‌تواند سرگرم‌کننده باشد. شوخ‌طبع است و همیشه آدم‌های زیادی را با بذله‌گویی‌هایش دور خود جمع می‌کند.

۶. مرد واقعی داستان های زیادی برای تعریف کردن دارد. او زندگی بسیار متفاوت داشته است و دارد. اشتباهاتی مرتکب شده، اما توانایی این را دارد که اشتباهاتش را به شوخی تعریف کند. ماجراجویی‌هایی داشته است که هر کسی دوست دارد در مورد آن بشنود.

۷. مرد واقعی می‌تواند به خودش بخندد. این یکی از لازمه‌های مرد واقعی است. شما هیچ وقت نمی‌توانید مرد واقعی را مسخره کنید، چون خودش هم به ما ملحق خواهد شد. هیچ کس نمی‌تواند بهتر از خودش، خودش را مسخره کند.

۸. مرد واقعی متواضع است. بخشی از این به خاطر توانایی او برای خندیدن به خودش می‌آید. به هر پیروزی که دست پیدا کند، هیچ وقت از خودش درنمی‌آید و اگر هم این اتفاق بیفتد، می‌تواند دوباره مثل قبل خاکی شود.

۹. مرد واقعی تحصیل‌کرده است. پیش نیاز آن مدرک تحصیلی نیست، بلکه عطش یادگیری است. او دوست دارد یاد بگیرد و این کار را می‌کند. این به او کمک می‌کند بتواند با افراد از هر وضعیت و موقعیت اجتماعی و اقتصادی ارتباط برقرار کند. خیلی راحت و هوشمندانه می‌تواند با تاجران بزرگ و مبلغین مذهبی رابطه داشته باشد.

۱۰. مرد واقعی، مرد مردهاست. مردی است که دوست نداشتن او بسیار سخت است. سرسخت و اکثر اوقات ساکت است، اما می‌تواند هر لحظه زیر خنده زده و لطیفه‌ای تعریف کند.

۱۱. مرد واقعی ارزش هر کلمه را می‌شناسد، فقط به این دلیل حرف نمی‌زند که صدای خود را بشنود. کلمات خود را به دقت انتخاب می‌کند. به قدرت آن ها احترام می‌گذارد. چه در نوشتن و چه حرف زدن، فقط وقتی حرف نمی‌زند که دیگران حرف‌هایش را بشنوند، زمانی حرف می‌زند که چیز باارزشی برای گفتن داشته باشد.

۱۲. مرد واقعی هدف دارد. این مشخص‌ترین خصوصیت اوست. در عین این که همه آدم ها در زندگی خود سرگردان‌اند تا خودشان را پیدا کنند، مرد واقعی سرگرم ساختن خودش است. هر روز برای نزدیک‌تر کردن خودش به هدفش، کاری انجام می‌دهد.

۱۳. مرد واقعی پرتلاش و سخت‌کوش است. او می داند که بدون تلاش و کار سخت هیچ کاری به انجام نمی‌رسد.

۱۴. مرد واقعی یک جنگنده است. می‌داند که بعضی چیزها تحت کنترل او نیستند ،اما برای کنترل چیزهایی که در اختیار اوست ،هر کاری می‌کند. اما نگران بقیه چیزهایی که کنترلی روی آنها ندارد، نیست. نگران فردا نیست، برای ساختن امروز خود سخت در تلاش است.

۱۵. مرد واقعی شروع‌کننده دعوا نیست، اما اگر در دعوایی گرفتار شود، به آن خاتمه می‌دهد. قلدر نیست. از آن دسته آدم‌هایی نیست که دنبال دعوا می‌گردند تا زورآزمایی کنند. اما اگر منطقی‌ترین کاری که باید انجام دهد، دعوا کردن باشد، این کار را خواهد کرد. او برای خراب کردن دعوا نمی‌کند، بلکه برای دفاع کردن از خود این کار را می‌کند.

۱۶. مرد واقعی خوش‌استیل و خوش‌تیپ است. به ظاهر خود می‌بالد و مردم هم برای آن به او احترام می‌گذارند. او می‌داند چطور باید مثل یک مرد لباس بپوشد.

۱۷. مرد واقعی می‌داند کیست، ارزش‌هایش بر زندگی او حکومت می‌کنند. هیچ وقت از ارزش‌های خود سرپیچی نمی‌کند و تا لحظه آخر برای آن ها می‌ایستد. حتی اگر در ایستادگی برای ارزش‌هایش تنها باشد، تا آخرین توان خود می‌جنگد.

۱۸. مرد واقعی می‌داند با خانم‌ها چطور باید رفتار کند. او به زن‌ها احترام می‌گذارد و در هر موقعیتی به همسر خود کمک می‌کند. به او کمک می‌کند به آرزوهایش برسد.

۱۹. مرد واقعی برای خوشنود کردن همه آدم‌ها خود را به زحمت نمی‌اندازد؛ چون می‌داند این کار غیرممکن است. هیچ وقت نمی‌گذارد زنی زندگی او را اداره کند. او مرد خودش است. بااین که زمینی که زنش روی آن راه رفته را می‌بوسد، اما می‌داند چطور نباید اجازه دهد او از حد خود تجاوز کند. هیج وقت نمی‌تواند با یک زن حسود یا کنترل‌کننده در ارتباط باشد.

۲۰. مرد واقعی مرد ارزش‌هاست. انیشتین می‌گوید: "سعی نکنید مرد موفقیت‌ها باشید، سعی کنید مرد ارزش‌ها باشید." انیشتین می‌دانست که اگر برای دیگران ارزشمند باشید، درواقع به موفقیت رسیده‌اید. مرد واقعی مرد ارزش و ارزش‌هاست. او با بودن کنار دیگران به بهبود زندگی آن ها کمک می‌کند.

۲۱. مرد واقعی به دیگران کمک می‌کند، او بخشنده و سخاوتمند است. او هدف خود را دارد اما می‌داند که زندگی فقط موفقیت نیست، بلکه حک شدن در ذهن دیگران است. می‌داند که این کار فقط از طریق کمک به دیگران برای رسیدن به آرزوهایشان امکان‌پذیر است.

۲۲. مرد واقعی یک رهبر است، الگو است. او به مردم نمی‌گوید چطور زندگی کنند، اما طوری زندگی می‌کند که دیگران از او درس بگیرند.

۲۳. مردان واقعی در طول تاریخ موقعیت‌هایی که دیگران به عنوان شکست به آن می‌نگریستند را فرصتی برای موفقیت می‌دیدند. مرد واقعی ممکن است شکست بخورد اما شکست برای او آخر راه نیست. او شکست را بخشی ضروری از تجربه می‌داند و می‌داند که شکست باعث می‌شود چیزهایی را امتحان کند که دیگران از آن دوری می‌کنند و باعث می‌شود وقتی دیگران از ادامه راه دست می‌کشند، او تلاشش را بیشتر کند.

۲۴. مرد واقعی لجوج و کله‌شق است. وقتی کاری را شروع می‌کند که به آن عشق می‌ورزد، هیچ کس نمی‌تواند او را عقب بکشد و تا آخر در آن خواهد ماند. همچنین روشنفکر است و دوست دارد حرف‌ها و نظریات دیگران را بشنود. چون می‌داند که کله‌شق است و ممکن است اشتباه کند، همیشه از نظریات کسانی که فکر می‌کند از او بهتر هستند، درس می‌گیرد.

۲۵. مرد واقعی هیچ تلاشی نمی‌کند که مرد واقعی باشد. این همان جایی است که خیلی‌ها شکست می‌خورند. او به زندگی علاقه‌مند است. مجذوب دنیای اطراف خودش است و دوست دارد بهترین مردی باشد که می‌تواند. ذاتاً مراقب دیگران است. با عشق سخت تلاش می‌کند. زندگی را دوست دارد و با فرصت‌هایی که هر روز ممکن است در اختیارش قرار دهد هیجان‌زده می‌شود. همه این خصوصیات به طور طبیعی در او وجود دارد. او که جنگنده‌ای کنجکاو، مهربان و شجاع است، همه را مثل رهبری پرقدرت دنبال خود می‌کشاند.