دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

گفتگو چیست ؟

گفتگو چیست ؟


 گفتگو جزء ذات انسان است. انسان موجود اجتماعی است و گفت وگو مهم ترین وجه این مدنیت است. گفت وگو فقط به معنای رد و بدل کردن افکار و احساسات و اطلاعات نیست. بلکه ذهن ها و شعورها را با هم مرتبط می‌سازد و وسیلۀ می گردد برای دسترسی به حوزه‌های مشترک وجود انسان . حوزه‌های مشترکی که بین انسان ها وجود دارد و بر رفتار و افکار و اعمال انسان تأثیر گذار است، ولی آگاهی نسبت به آن‌ها کم است و در صورت عدم آگاهی نسبت به آن ها تأثیر ناکارآمد بر اخلاق انسان دارد. 
گفت و گو دو جنبه دارد، جنبه‌ای به بیرون و در ارتباط با دیگران و جنبه‌ای هم در درون به عنوان گفت وگوی درونی که همه با آن آشنا هستیم. راه دسترسی به درون و گفتگوی واقعی با خود از طریق گفت و گو با دیگران حاصل می‌شود. در کنجی نشستن و با خود گفتگو کردن و در صدد فهم درون خود برآمدن راه به جایی نمی‌برد.
در گفت و گوی واقعی مطلبی را که بیان می‌کنیم سعی می‌کنیم آگاهی پیدا کنیم که چرا این مطلب را می‌گوییم. ریشه‌های سخن‌مان کدام است. و همچنین جویای زمینه حرف های دیگری می‌شویم. همیشه توجه داریم که آیا خوب گوش می‌دهیم. آیا توجه به حرف داریم، ساختار فکری و موضع خود و دیگری را نسبت به موضوع مورد بررسی می‌شناسیم. آیا موانع را شناسایی می‌کنیم و در جستجوی حقیقت مطلب هستیم.
گفت و گوی واقعی امکان رسیدن به هوش جمعی را میسر می‌سازد. گفت و گو اگر واقعی باشد سازنده وجود است و اگر تظاهر باشد، نابود کننده آن.
گفت و گوی واقعی شیوه ای است برای جویایی مشترک و دست یافتن به ریشه های سوء تفاهمات و پیش داوری هایی که مانع فهم درست بین انسان ها می شود. گفت و گو در پی اجماع نیست، بلکه در روند آن دیدگاه‌های مختلف افراد گفت و گو کننده برای یکدیگر قابل فهم می شود و موانع هم فکری برطرف می شود.
 گفت و گو بر چهار نوع می‌توان مشخص کرد، گرچه از هم جدا نیستند.

  1-     گفتگو با خود

 2-     گفتگو با دیگران

 3-     گفتگو با طبیعت

 4-     گفتگو با خداوند

 

کاربردهای گفت و گو

 

1-     درونی کردن نداهای اخلاقی

بحران اخلاقی نه تنها در جامعة ما، بلکه در جهان وجود دارد. بوسیله گفت و گو که مهم ترین ابزار ارتباط بین انسان ها است، می‌توان به تنظیم و تدوین الزامات اخلاقی پرداخت و  با همفکری راهکارهایی پیدا کرد که هم الزامات اخلاقی متناسب با مقتضیات زمان تدوین گردند و هم تجربه کارگاهی به درونی کردن آن نداهای اخلاقی بصورت مهارت یاری رساند.

 

2-     هویت یابی

 به همراه روند جهانی شدن، اگر زمینة هویت یابی جمعی و ملی و در عین جهانی فراهم نشود، مشکلات زیادی ایجاد می‌شود که اکنون شاهد آن هستیم . گفت و گوی افراد با یکدیگر و حتی با محیط پیرامون آن ها مانع بروز مشکلات جدی می‌شود. بحران هویت زمینه بسیاری از مشکلات اجتماعی است. در روند گفت و گوی واقعی زمینة دست‌یابی به هویت فردی و هم جمعی فراهم می‌گردد.

3-     از بین بردن گودال بین سنت گرایان و نو گرایان

مشکلات موجود اقتضا می‌کند تا تلاش گسترده‌ای برای بازاندیشی در تفکرات قدیم و پرورش آن ها به صورت های جدید صورت گیرد. بایستی برای یافتن ارزش ها و الزامات مشترک تلاش کرد. این کار نیازمند به درک و فهم دو جانبه بین سنت گرایان و نوگرایان است. امروز به دلیل کمرنگ شدن مرزها، تأثیرات فرهنگی متفاوت همه جا هست. منتها آگاهی نیست بایستی نسبت به آن ها آگاهی پیدا کرد و تاثیرات متقابل آن ها را شناخت.

 تنها بر تاریخ و سنت هم تکیه کردن بی‌توجهی به گذشت زمان و تحولات ایجاد شده است. حضرت علی می‌فرماید فرزندان زمان خود باشید.

4-     ایجاد جامعة مدنی

مشارکت مردم در تصمیم‌گیری های مربوط به جامعه و سرنوشت پیش زمینه ایجاد جامعه مدنی است. تا مردم با یکدیگر و با توجه به محیط پیرامون خود همفکری و گفتگو نکنند، جامعة مدنی شکل نمی‌گیرد. از خصوصیات فطری و طبیعی انسان تعادل بین منافع فردی او و سهیم بودن او در جمع است. هر کدام از این جنبه‌های شخصیتی اگر وزنة بیشتری بیابد، رشد همه جانبه مختل می گردد.

 تفاوت گفتگو با بحث و جدل

 

منظور از گفتگو، بحث و جدل و مناظره نیست. همه این ها برای به کرسی نشاندن غرض و منظوری از پیش تعیین شده هستند. البته گفتگو با بحث و جدل تفاوت های دیگری هم دارد .

1- در یک گفتگوی به دنبال راه حل می گردیم ،اما در بحث بیشتر می خواهیم دانش خودمان را به رخ دیگری بکشیم.

2.       ما در گفتگوی در پی یافتن پاسخ برای سوال هایمان هستیم، اما در بحث همیشه می خواهیم جواب سوال طرف مقابل را بدهیم.

3.       هدف یک گفتگو، صحبت کردن با دیگری است؛ به همین خاطر در پایان یک گفتگو هر دو طرف برنده اند، اما در بحث همیشه یک شکست خورده و یک برنده وجود دارد به این خاطر که هدف بحث برنده شدن است.

4.       در گفت و گو ما اصل را بر برابری خودمان با دیگری می گذاریم، اما در بحث روی تفاوت های خودمان با دیگری تاکید می کنیم.

5.       اساس یک گفت و گو احترام و توجه به دیگری استف اما در بحث پشت همه حرف ها اثبات قدرت ما نسبت به دیگری نهفته است.

6.       در گفتگو، ما به دیگری گوش می سپاریم و دیدگاه او را هم مد نظر قرار می دهیم، اما در بحث می خواهیم نظر خودمان را اثبات کنیم.

7 .   در نهایت این که در گفتگو ما می خواهیم امکان ها و چشم اندازهای جدید را کشف کنیم، اما هدف بحث دفاع از موقعیت فعلی خودمان است.

 

                                                                  جدول 1. تفاوت بحث با گفت و گو

 

 

بحث


 

گفتگو

 

 

اطلاعات و دانش

 

 

 

یافتن راه حل

ارائه پاسخ ها


طرح سوالات

 

 

 

 

برنده شدن و شکست خوردن

 

 

 

(برد، باخت)

 

 

صحبت کردن با یکدیگر

 

 

 

(برد، برد)

 

 

تفاوت
برابری

 

 

 

 

قدرت

 

 

احترام و توجه

 

 

 

 

 

اثبات مسئله

 

گوش سپردن

 

 

 

 

دفاع از یک موقعیت
 


کشف امکان های جدید 

 

  
 
  انواع گفتگو

1.       گفتگوی تصادفی 

گفتگو گاه می­ تواند در سطوح ساده و ابتدایی شروع شود. در گفتگوهای خیلی معمولی و بدون دقت وبدون موضوع خاص، گاهی یک نفر چیزی می­ گوید و دیگری می­ گوید بله یا خیر یا می­ گوید، این حرف من را به یاد فلان ماجرا انداخت و صحبت در حد مبادله­ محفوظات و مطالب متعارف باقی می ­ماند و یا گفتگو از حد بیان احساسات و شرح شرایطی که در آن هستیم، فراتر نمی ­رود.

 اما شاید هر کسی یک بار تجربه کرده باشد که به هنگام صحبت با یک یا چند نفر، در مسیری قرار گرفته که مثلا مطلب یکی از افراد جرقه ای در ذهن او ایجاد کرده و سخن او نیز طرف مقابل را به افکار تازه ای واداشته است.   این گفتگوی سیال می تواند جالب و برانگیزنده و مطلوب باشد. به هر حال به این گفتگوها، گفتگوهای تصادفی می گویند. گفتگوهایی که می توانند در خیابان، در راهرو ، در محل کار یا در هر جای دیگری که حد اقل دو انسان وجود دارند، شکل بگیرد. بسیاری اوقات احساس کرده­ ایم که شروع گفتگو در همین حد هم برای ما لازم است، گرچه این سطح از گفتگو بسیار ساده و بدون آگاهی است، ولی احتمالا بیشتر ما این تجربه را داشته­ ایم که وقتی با بیان مطالبی ساده، همدلی بین مان برقرار می­ شود، احساس خوشایندی به ما دست می ­دهد. در چنین حالتی فقط یک گفتگوی اتفاقی شکل گرفته­ است.
 

این گفتگوها خوبند، اما همه آن چیزی نیستند که ما از گفتگو به عنوان یک فرایند متعالی مد نظر داریم.گفتگو در مواردی که بتواند ما را از لحاظ روحی و ذهنی رشد دهد ، نیاز به آگاهی و برنامه ریزی دارد.

 
 2.       گفتگوی برنامه ریزی شده

 گفتگوهای برنامه ریزی شده همان طور که از اسمشان پیداست بر خلاف گفتگوهای تصادفی با برنامه ریزی قبلی شروع می شوند. البته گفتگوهای برنامه ریزی شده می توانند بدون هدف و موضوع از قبل تعیین شده باشند. به این نوع گفتگوها گفتگوی بالنده می گویند.

 با این که این گفتگوها با هدف خاصی شروع نشده است، اما باعث رشد و ایجاد احساس لذت می شود. برای این که قصد اصلی آن همدلی بوده است. همدلی کردن و به دنبال هم دل بودن. 

منبع:سایت کانون گفتگو:

http://dialogueproject.ir/default.aspx?pagename=goftegoo

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد