دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

سعه صدرچیست؟

 سعه صدرچیست؟

 

سعة صدر، یعنی آمادگی برای شنیدن هر سخن و رای و عقیده‌ای. یعنی این که انسان ذهن خود را باز نگه دارد و این وقتی حاصل می‌شود که انسان دو چیز را بپذیرد: 

یکی این که هر سخنی ممکن است حق باشد 

و دیگر این که هر سخنی ممکن است باطل باشد. 

قبول این سخن خیلی ساده است و شهود انسان آن را همراهی می‌کند و انسان به‌وضوح می‌تواند تصدیقش کند و به‌محض قبول آن ذهن انسان باز می‌شود، چون انسان به دو دلیل ذهن خود را می‌بندد: 

یکی به این دلیل که فکر می‌کند سخن دیگران باطل و محال است که باطل نباشد، اما اگر گزارة اول را پذیرفته باشد می‌داند که ممکن است سخن دیگران حق باشد، بنابراین به سخن دیگری اجازة ورود می‌دهد. 

دلیل دوم این است که فکر می‌کند سخنش حق است و محال است که حق نباشد، اما اگر گزارة دوم را پذیرفته باشد، می‌داند که ممکن است سخنش باطل باشد و سخن دیگری حق، بنابراین به سخن دیگری اجازة ورود می‌دهد. 

اگر انسان در مقام عمل به این دو نکته ملتزم باشد همواره پروندة آرا و نظریات خود را باز می‌گذارد؛ گزارة اول برای این است که الزماً سخن دیگران را باطل ندانیم و گزارة دوم برای این است که الزاماً سخن خود را حق ندانیم. این را به هرکس که بگویید تصدیق می‌کند، اما اندکی به آن عمل می‌کنند و البته کسانی که به آن عمل نمی‌کنندف بهانه‌هایی هم درست می‌کنند، مثلاً می‌گویند که آدم های شراب‌خوار که دیگر ممکن نیست سخنشان درست باشد!
نتیجة عملی سعة صدر آمادگی برای گفت‌وگوست. در عالم ذهن و معرفت ،کفایت مذاکرات معنی ندارد و همیشه ممکن است شخص جدیدی ظهور کند و حرفی بزند که انسان مجبور شود در تمام مذاکرات سابق خود تجدیدنظر کند. البته گفت‌وگو با جروبحث،‌ گپ زدن، مذاکره و ‌آشتی‌جویی فرق می‌کند.در واقع، گفت‌وگو یعنی نوعی سکوت درونی داشتن و با سکوت درونی وارد دنیای دیگری شدن و جهان را از چشم او دیدن و سپس بازگشتن به عالم خود و داوری کردن.
تا اینجا دربارة سعة صدر در برابر دیگران سخن می‌گفتیم، اما انسان در برابر واقعیت ها هم باید سعة صدر داشته باشد. یعنی سعة صدر اقتضا می‌کند که به قرائن و شواهد منفی علیه سخن خود توجه کنیم و کافی نیست که به یکی دو تا واقعیتی که سخن ما را تأیید می‌کنند، توجه کنیم؛ کدام سخن است که هیچ واقعیتی آن را تأیید نکند؟ به قول ارسطو، تمام سعة صدر وقتی است که سخنی را بگوییم و از شنونده بخواهیم قرائن و شواهد خلاف آن را پیدا کند و نشان دهد، والا وقتی تعداد جامعة آماری بالا می‌رود، پیدا کردن مورد تأیید برای ادعایی هرقدر هم گزاف چندان دشوار نیست. به لحاظ منطقی هم دلیلش واضح است و آن این که یک قضیة موجبة کلیه را یک سالبة جزئیه نفی می‌کند، اما هزار موجبة جزئیه آن را اثبات نمی‌کنند. اگر کسی ادعا کرد که همة کلاغ ها سیاه‌اند، نشان دادن یک کلاغ سفید برای نفی آن کافی است، اما برای اثبات این که همة کلاغ ها سیاه‌اند، نشان دادن هزار کلاغ سیاه هم کافی نیست. به عبارت دیگر، قدرت سخن از یافتن موارد مثبت نیست، بلکه از نیافتن موارد منفی است.
سعة صدر یک ثمرة دیگر هم دارد و آن این است که نشان می‌دهد که جهان هستی چنان است که بیش از یک تفسیر می‌پذیرد ؛ بنابراین، اگر همة انسان ها هم با صداقت و جدیت چشم های خود را باز کنند و نگاه کنند، لزوماً به یک تفسیر نمی‌رسند. فقط متنهای ریاضی و منطقی‌اند که تنها یک تفسیر برمی‌دارند، اما وقتی وارد علوم تجربی طبیعی می‌شویم، سخنان ذوتفاسیر می‌شوند و وقتی وارد علوم تجربی انسانی می‌شویم، تفسیربرداری سخنان بیشتر می‌شود و همین طور دربارة علوم تاریخی، تفسیری، عرفان، دینی و مذهبی و ادبی و هنری که به نهایت می‌رسند. در واقع اقتضای آن ها این طور است. این نکته را انسان دربارة متون مکتوب و ملفوظ به‌خوبی درک می‌کنیم، اما دربارة جهان هستی هم همین طور است و این طور نیست که اگر انسان خود را از غرض خالی کند و با صداقت و جدیت با جهان هستی مواجه شود، تفسیر واحدی بیابد، این بدین معناست که باید نسبت به سخن دیگران باز بود و به تفسیر خود وابسته نبود. تمام این فضیلت هایی که به عنوان زیرمجموعة سعة صدر گفتیم، با جزم و جمود ناسازگارند.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد