همچنین هویت و روحیهای که این مراسم
به شیعیان میدهد و تا حد بسیاریْ نقیصۀ «در اقلیت بودن» را جبران میکند،
اهتمام فراوان شیعیان را به این راهپیمایی کمنظیر برانگیخته است. عشق به
امام حسین(ع) و انگیزههای معنوی و اخروی، بخشی از ماجرا است؛ بخش دیگر،
تأثیر این مراسم میلیونی و رسانهپسند بر هویت شیعه در جهان امروز و در
منطقۀ خاورمیانه است.
دربارۀ
مبانی عقیدتی و جایگاه دینی این مراسم پرشور، جداگانه باید سخن گفت. در عین
حال باید به برخی پیامدهای ناخواستۀ آن نیز توجه کرد.
راهپیمایی اربعین، خواسته یا ناخواسته، رقبای شیعه را نیز در منطقه به انواعی دیگر از اظهار وجود وامیدارد. منطقۀ آشوبزدۀ ما بهشدت گرفتار نزاعهای مذهبی است و بخشی از کسانی که به اردوگاه داعش میپیوندند، انگیزهای جز مقابله با گسترش تشیع در کشورشان ندارند. بنابراین شیعیان نیز تا میتوانند باید از تبدیل راهپیمایی اربعین به لشکرکشی فرقهای جلوگیری کنند. اکنون گروههایی از اهل تسنن به بهانۀ مبارزه با غلو و شرک، تشیع را آماج نقد و حملههای رسانهای و حتی فیزیکی کردهاند و برخی از طرفداران تشیع نیز به بهانۀ مبارزه با وهابیت و دفاع از اهل بیت(ع)، شبانهروز مشغول نقد اهل سنتاند. این شیوه، بر مشکلات و معضلات جهان اسلام افزوده و حل سادهترین مسائل اجتماعی مسلمانان را دور از دسترس کرده است.
برای آن که راهپیمایی اربعین از این گونه آسیبها مصمون باشد، بهتر است تا میتوانیم در این راه طولانی، شعار وحدت و مهرورزی با همۀ مسلمانان جهان را سر دهیم و صلح و برادری با آنان را اظهار و اعلان کنیم. نیز تا میتوان باید از جنبههای سلبی این گردهمایی بزرگ کاست و بر وجوه ایجابی آن، مانند ضرورت همدلی با جامعۀ جهانی برای حل مسائل انسان معاصر افزود. مثلا میتوان هر سال شعارهایی مانند:
«حفظ محیط زیست»
یا «صلح بهتر از جنگ است»
یا «اسلام، دین رحمت است، نه آیین خشونت»
یا «ایمان، ضامن سعادت انسان»
به حواشی راهپیمایی اضافه کرد تا چهرۀ جهانی و رحمانی مذهب اهل بیت(ع) نمایانتر شود.
رضا بابایی