مجله سیب سبز: چندی
پیش در صفحات حوادث مطبوعات ایران خبری منتشر شد:
«مردی در تماس با پلیس
در شکایت خود اعلام کرد که همراه همسرم در مرکز تهران اتاقی را در یک هتل
اجاره کرده بودیم. شب اول حضورمان در این اتاق متوجه سروصدا از داخل کانال
کولر شدم. وقتی به داخل کانال نگاه کردم ،متوجه شدم مردی در حال فیلم برداری
از من و همسرم است، سریع از اتاق بیرون آمده و یکی از کارکنان هتل را دیدم
که سراسیمه در حال فرار بود. پس از این شکایت، تیمی از ماموران کلانتری در
محل هتل در مرکز تهران حاضر شده و کارمند هتل را دستگیر و در بررسی دوربین
او چند فیلم که از زوجهای جوان به صورت مخفیانه گرفته شده بود، کشف شد.»
چنین
ماجرایی بسیار ناراحتکننده است، اما واقعا این قضیه در کجا ریشه دارد؟ چرا
این فرد دست به چنین کاری زده است و چگونه میتوان این گونه افراد را
شناسایی کرد؟ اگر همسر یا فرزندمان چنین مشکلی دارد ،باید چه کار کنیم؟
پوریا پاکرو، روان شناس به تمام این سؤالات پاسخ میدهد.
باید گذشته فرد را بررسی کرد!نیاز
جنسی یکی از نیازهای کاملا طبیعی انسان است و به لحاظ روان شناختی پذیرفته
شده است؛ اما این که چگونه باید به آن بپردازیم، خیلی مهم است. معمولا کسانی
که نیاز جنسیشان به خصوص در کودکی و نوجوانی توسط پدر و مادر سرکوب میشود
و با احساس گناه و سرزنش مواجه میشوند، احتمال این که نسبت به آن حساس شوند
و برایشان اهمیت بیش از حد پیدا کند، بیشتر است. علاوه براین، آموزشهای
صحیحی هم به بچهها داده نمیشود که وقتی با این نیاز مواجه میشوند باید
چه کار کنند. یکی دیگر از مسائلی که به وجود میآید این است که افراد مجرد
نمیتوانند به این انرژی جهت دهند. درحالی که میتوان این انرژی را به
فعالیتهای دیگر سوق داد و تا حدزیادی پاسخگوی آن بود؛ اما درکل این افراد
دچار اختلال جنسی از نوع چشمچرانی هستند. آن ها از این کار لذت میبرند و
دست به کارهای عجیب میزنند؛ مثل این فرد که داخل کانال کولر رفته است!
احتمالا او در درون خود مسائلی دارد و باید حتما بررسی شود. باید بدانیم در
گذشته وی چه اتفاقی افتاده که به این نقطه رسیده است.
چگونه این افراد را در اطرافمان شناسایی کنیم؟!اختلالات
جنسی در موقعیتهای خاص تظاهر پیدا میکند. بنابراین به طور عادی در زندگی
روزمره ممکن است اطرافیان متوجه نشوند که فردی به آن مبتلاست یا خیر مگر
این که فرد برای مثال به جنس مخالف بیش از حد نگاه کند یا بیش از حد با آن ها
صحبت کند یا احیانا ممکن است حتی به صورت کوتاهمدت وارد رابطههایی نیز
شود. بهترین راه برای تشخیص این افراد تحت نظر گرفتن رفتارها و تعاملشان
با بقیه افراد و غریبهها در طول زمان و در محیطهای مختلف است، نه فقط در
محیطهایی که محدود هستند و نمیتوان اختلال فرد را تشخیص داد.
قبل از استخدام از افراد تست بگیریداگر
قرار است فردی را به عنوان همکار بپذیریم، بهتر است از قبل مصاحبهها و
تستهای روان شناختی خاصی از او گرفته شود تا با تفسیر آن ها بتوانیم سلامت
روانی افراد را تشخیص دهیم. این تستها باید توسط یک متخصص روانسنجی یا یک
روان شناس گرفته شوند؛ زیرا تفسیر آن ها کاری تخصصی است. البته هزینه بالایی
هم ندارند و زمان خیلی زیادی هم نمیگیرند. امروزه در خیلی از نقاط دنیا
سازمانهای موفق یا هر جامعهای که میخواهد سلامت روانیاش را ارتقا دهد،
باید از مشاوران در حیطههای سازمانی کمک بگیرد؛ به خصوص در مکانهایی که
کارمندان با مردم سر و کار دارند و در کل هرجا که صحبت از امنیت و آرامش و
ارتباط مردم در میان باشد، لازم است سلامت روانی کارمندان آنجا در نظر گرفته
شود.
خجالت را کنار بگذارید!هم
پدر و مادرها و هم جامعه باید به برطرف شدن این موضوع کمک کنند. نگاه به
مقوله جنسی در کشور ما یک مقدار گناهمحور است. این موضوع باعث شده است که
مسائل جنسی در ذهن بعضی از افراد بغرنج و بزرگ نمایی شود؛ طوری که تبدیل به
مسئله اصلی زندگیشان میشود و فکر میکنند باید حتما برایش کاری کنند.
در
دوران بلوغ بهترین کار این است که پدرها بتوانند در این زمینه با پسرها و
مادرها با دخترها ارتباط خوبی برقرار کنند تا به آن ها اطلاعات لازم را
بدهند؛ این باید فارغ از مسئله خجالت و زشت و عیب بودن و پنهان کاری یا
احیانا حتی احساس بدی که خود پدر و مادر در مورد این مسائل دارند، باشد.
والدین باید روی خودشان کار کنند و نیاز جنسی را به عنوان یک مقوله طبیعی
بپذیرند تا بعد بتوانند با بچهها صحبت کنند.
یکی از اتفاقاتی که
این روزها برای خیلی از بچهها می افتد این است که خودشان این اطلاعات را
از طریق اینترنت، دوستان و... به دست می آورند؛ در حالی که ممکن است
اطلاعات غلط نیز کسب کرده باشند و به سمت و سوی دیگری بروند. پس چه بهتر که
اول آن ها را از پدر و مادر بشنوند. پدر و مادرها باید در این زمینه جواب
سؤالات فرزندانشان را بدهند و با آن ها برخورد مناسبی داشته باشند.
مشغله اصلی ذهن او مسائل جنسی استمشغله
اصلی ذهن این افراد مسائل جنسی است و با تصاویر و فکرهای این گونه زندگی می
کنند. یک مقدار حالتشان اضطرابی و عصبیتر است. به نوعی این افراد خیلی
آرامش ندارند و حتی ممکن است این موضوع در چشمان و حالت صورتشان مشخص
باشد. البته تشخیص آن، کار خیلی سختی است و نباید به همه برچسب بزنیم؛ زیرا
این روزها بسیاری از افراد درگیر مسائل مختلف هستند و اضطراب دارند و ما
نمیتوانیم بگوییم همه آن ها اختلال جنسی دارند؛ اما به هر حال همراه با
اختلال جنسی، اضطراب نیز وجود دارد ؛زیرا این افراد مشغولیتهای این گونه
زیادی دارند و تعادل ذهنیشان به هم میخورد؛ بنابراین به مرور دچار عدم
آرامش میشوند.
اگر همسرمان باشد چی؟اولین
قدم در برخورد صحیح با این گونه افراد این است که بپذیریم اختلالی وجود
دارد. درواقع نوع برخورد باید برحسب رفتار فرد باشد. برای مثال ممکن است
فرد عکسها و فیلمهای خاصی ببیند یا حرفهای نامناسبی بزند و شوخیهایی در
این رابطه بکند. در این صورت شاید بتوان با یک گفتوگوی دونفره بین زن و
شوهر یا والدین و فرزند تغییر رفتاری ایجاد کرد یا از یک مشاور کمک گرفت؛
اما گاهی اوقات فرد به همسر خود خیانت میکند و وارد رابطههایی میشود یا
ممکن است چند رابطه را با هم مدیریت کند یا حتی انواع اختلالات جنسی دیگر
را هم داشته باشد؛ برای مثال هم خودنمایی کند و هم چشمچرانی و... . این
افراد حتما باید توسط یک روان شناس بالینی درمان شوند تا هم برای
خانوادهشان و هم برای خودشان و دیگران مسئلهساز نشوند.
این فرد به بلوغ شخصیتی نرسیده استاگر
فضای خانواده حاکی از عزت نفس، خودباروری و ارزشمندی باشد، طبیعتا فرزندان
نیز برای خود ارزش قائل میشوند. چنین فردی هیچ وقت حاضر نمیشود برای مثال
به داخل کانال کولر برود و خودش را کوچک کند تا از این طریق نیازش را
برطرف سازد. طبیعی است که بلوغ شخصیتی برای این فرد مجرم اتفاق نیفتاده است
و به نوعی دارد با بخش کودک شخصیتش رفتار میکند. یعنی خواستههایی دارد و
میخواهد در لحظه به آن ها بپردازد. اگر در خانواده به این موضوعات پرداخته
شود و افراد در گفتوگوهای سالم و سازنده قرار بگیرند و پدر و مادر اجازه
دهند فرزندان حرفهایشان را بزنند و همچنین مورد سرزنش زیادی قرار نگیرند
معمولا بالغ شخصیتشان به تدریج فعال میشود. در نهایت اگر در کودکی
نمیتوانستیم با پدر و مادرمان حرفهایمان را بزنیم ،حداقل در آینده که سن
مان بالا میرود. وقتی با مسائل مواجه میشویم میتوانیم با خودمان حرف
بزنیم و به نوعی خودمان را راهنمایی کنیم. نیاز جنسی برای همه ما میتواند
در لحظات مختلف فعال شود ؛اما ما همیشه نباید به همه نیازها پاسخ بدهیم و
همیشه نباید انتظار داشته باشیم که همین الان آن را برطرف کنیم. جنبه رشد
یافته و بالغ شخصیت ما در زمانهای مختلف کمکمان میکند و به ما میگوید
که آن را تا وقتی که در یک رابطه سالم و مثبت قرار نگرفتهایم به تعویق
بیندازیم.