دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

انسان چگونه بفهمد که ویژگی اصلی او کدام است؟


انسان چگونه بفهمد که ویژگی اصلی او کدام است؟
بسیار ساده است. فقط ذهنت را برای چند روز تماشا کن و ببین که چه چیز بیشترین انرژی تو را مصرف می کند: حسادت، شهوت، قدرت ... فقط آنچه را بیشترین انرژی تو را می گیرد، تماشا کن. بدین ترتیب ویژگی اساسی خود را خواهی یافت و این دشمن شماره یک توست. چیزی که همیشه فکر می کردی دوست شماره یک توست.

 

این ویژگی برای کسی ممکن است طمع باشد، برای دیگری شاید خشم باشد و برای دیگری میل جنسی سرکوب شده، عقده ی حقارت یا عقده ی خود بزرگ بینی و... . مهم نیست که این ویژگی چه باشد. پیدا کردن آن یعنی نیمی از پیروزی و فقط خودت می توانی آن را پیدا کنی.
"گرجیف" برای یافتن آن روش های خودش را داشت. او مریدانش را وادار می کرد تا حد ممکن شراب بنوشند . سپس آن ها تا نیمه شب همگی روی زمین دراز می شدند . آنگاه او می رفت و به سخنان هر کس گوش می داد که چه می می گوید . این کار روزها ادامه داشت . آن وقت ویژگی اساسی هر یک راپیدا می کرد. زیرا این ویژگی اصلی از ناخودآگاه فرد بیرون می زد. این روش از روان کاوی آسان تر است؛ زیرا روان کاوی سال ها طول می کشد، ده سال یا بیشتر؛ حال آن که گرجیف آن را ظرف سه یا چهار روز پیدا می کرد. گرجیف بزرگ ترین تحلیل گر روانی قرن بود. فقط ظرف سه یا چهار روز با وادار کردن مردم به نوشیدن شراب و ناهشیار کردنشان تا حد ممکن آنان رنگ های واقعی خویش را عیان می ساختند. مردی که هرگز عصبانی نشده، فریاد می کشد و خشمگین است و چیزها را پرت می کند و آماده است هر کسی را بکشد. انسان هرگز باورش نمی شود که این مرد آرام و نجیب بتواند چنین کارهایی بکند. او طی سه یا چهار روز متوالی این کار را تکرار می کرد. زمانی که این ویژگی اصلی مشخص شد، آن وقت گرجیف به او کاری می داد که انجام دهد.
با من ( اوشو) چیزها آسان تر می شود. روش من بسیار ساده است: فقط هفت روز در دفتر خاطرات روزانه ی خودت هر آنچه  را بیشترین زمان تو را می گیرد، یاد داشت کن. در مورد چه چیزی بیش از همه خیال بافی می کنی. در کجاست که انرژی تو راحت تر و بیشتر به جریان می افتد. فقط با تماشا کردن این موضوع به مدت هفت روز و یاد داشت کردن آن ها در دفترت می توانی ویژگی اساسی خود را پیدا کنی. 
  و این یافتن، نیمی از پیروزی است. شناخت این دشمن به تو قدرت عظیمی می دهد. آنگاه بخش دوم بسیار ساده است. اینک از آن هشیار باش. وقتی که دشمن حمله می کند ، واکنش نشان نده. فقط تماشا کن. گویی که چیزی بر روی پرده نمایش حرکت می کند و ربطی به تو ندارد. اگر بتوانی وارسته و بدون تاثیر بمانی، ناگهان انرژی عظیمی رها می شود که در دشمن تو موجود بود. آن انرژی که همه روزه به آن دشمن می دادی. تو به آن آب و غذا می دادی. اگر کسی به آن اشاره می کرد ، تو عصبانی می شدی و به هر راه ممکن از آن محافظت می کردی.به روش های ممکن آن را توجیه می کردی. اینک فقط آن را تماشا کن. تمامی آن انرژی به سادگی تخلیه می شود. احساس تجدید حیات می کنی. تمامی وجودت ناگهان تازه می شود. آن وقت به سراغ دشمن شماره دو برو، دشمن شماره سه و ... زیرا باید کار تمامشان را بسازی. روزی که هیچ دشمنی در ذهنت نداشته باشی، چنان وقار و زیبایی خواهی داشت و چنان انرژی عظیمی که همچون هزاران گل شکوفا می شود...
به امید آن روز
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد