دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

برای شروع راه موفقیت/تکنیک های مدیریت

برای شروع راه موفقیت…

۱- برای شروع راه موفقیت، داشتن یک ایده خوب تنها چیزی است که به آن نیاز دارید.

۲- مشغولیت ذهنی تاجران موفق ، ارائه خدمات بهتر به مشتری است.

۳-مشتری همیشه به دنبال بهترین و بیشترین است با پایین ترین قیمت ممکن.

۴- توانایی شما در افزودن ارزش به محصولات و یا خدمات ، خود تعیین کننده موفقیت شما در بازار است.

۵- پیشرفت در تجارت نتیجه یافتنِ راه های سریع تر، ارزان تر، بهتر و آسان تر برای انجام یک کار است.

۶- کارهایی را که منجر به موفقیت یا شکست شما می شوند، مشخص کنید و سپس با بهره گیری از این اطلاعات، برای داشتن عملکرد بهتر در هر زمینه برنامه ریزی کنید.

۷- برای موفقیت در تجارت، باید ابتدا محصول یا خدمات به خصوصی را انتخاب کنید و سپس تمام توانایی خود را برای انجام کار با بهترین روش به کار گیرید.

۸- یکی از دلایل اصلی شکست در تجارت ، غیر تخصصی کار کردن است.

۹- موفقیت در بازار در گرو تمرکز کامل بر روی مشتریان به خصوصی است که می توانند از ویژگی های خاص کالا یا خدمتی که ارائه می دهید، بیشترین استفاده را ببرند.

۱۰- تعیین و متمرکز کردن تلاش هایتان روی این گروه خاص و  اصلی رمز سود دهی است.

۱- اولین کار در مدیریت، تعیین و بهبود بخشیدن به حوزه ای است که می توانید در آن برتر باشید.

۱۲- هر رخدادی به میزان معینی احتمال وقوع دارد. برای افزایش احتمال وقوع رخداد مورد نظر خود، تعداد موارد را افزایش دهید.

۱۳- هر چقدر کارهای بیشتری را به دفعات بیشتر امتحان کنید، احتمال موفقیت شما نیز بیشتر می شود.

۱۴- هر چقدر با وضوح بیشتری بدانید که چه می خواهید و حاضرید چه اقداماتی برای دستیابی به آن انجام دهید ، احتمال موفق شدن و رسیدن به آنچه می خواهید بیشتر می شود.

۱۵- روشن بودن اهداف مورد نظر مانند مغناطیسی عمل می کند که اقبال را به سوی شما می کشد.

 

منبع : www.hashemiolia.ir

بدبختی چیست؟ سرنوشتی که می توان آن را از سر نوشت.

بدبختی چیست؟   

سرنوشتی که می توان آن را از سر نوشت.  

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب ...

یک ویزیت رایگان چشم پزشکی

یک ویزیت رایگان چشم ‌پــزشکی
ما به شما می‌گوییم چشمان‌تان مشکل دارند یا سالم هستند
  

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب ...

ده تاکتیک برای کنترل زمان

بحثی کاربردی در مدیریت زمان
مدیریت زمان یک فرایند است، مراحل آن به هم مرتبط و پیوسته اند، و پرش از هریک از مراحل این فرایند سبب اختلال در مرحله بعدی شده و در نهایت فرد و سازمان را به مطلوبیت دلخواه در زمان تعیین شده نمی رساند.

در این مقاله با نگاهی نو می خواهیم به این نتیجه برسیم که اگر بتوانید زمانتان را مدیریت و راهبری کنید می توانید راحت تر و سالم زندگی کنید.

 



مراحل اساسی در مدیریت زمان

1. تعیین هدف: من می دانم برای چه تلاش می کنم.

اهداف کلی و اختصاصی خود را مشخص ساخته و برای خود مقصدهای شفاف و روشنی ایجاد کنید. این که بدانید برای چه تلاش می کنید، بسیار بااهمیت و برانگیزاننده است.

 

2. برنامه ریزی: من به زمان بندی بسیار اهمیت می دهم.

با توجه به اهداف درنظر گرفته شده برنامه خود را تدوین کرده و بکوشید فعالیت های فردایتان را همین امروز تنظیم و زمان بندی کنید.

 

3. تصمیم گیری: من مصمم به اجرای برنامه هایم هستم.

قطعاً پس از تعیین اهداف و بعد از برنامه ریزی و زمان بندی براساس هدف ها، باید به طور مصمم در راستای حرکت و اجرا قرار گرفت. مصمم بودن از اساسی ترین ویژگی های انسان های موفق است، ضمن آن که شروع تغییرات در زندگی با شروع و یا عدم انجام یک تصمیم شکل می گیرد.

برای پرورش قدرت تصمیم خود، بهترین روش «تمرین و تکرار» و مهم ترین شاخص توان «نه گفتن» است.

 

4 اولویت بندی: من به طور جدی به اولویت ها معتقدم.

کارهایتان را براساس فوریت و اهمیت، فهرست کرده و بر مبنای آن اقدام کنید. سعی کنید در هر زمان، اولویت مشخص شده را باارزش ترین و مهم ترین فعالیت تلقی کنید تا این که ضمن برخورداری از تمرکز لازمه به حداکثر رضایت نیز برسید.

5. مکلف بودن: من موظف هستم.

خودتان را موظف کنید، تجربه نشان داده است که اصولاً آنگاه که مجبور و موظف باشید، بهتر، سریع تر و پرثمرتر کارهایتان را به انجام می رسانید . به همین دلیل است که گفته می شود: «وجود و طرح یک نیاز، نیازمند مرتفع شدن آن است.» در این زمینه استفاده از قانون معروف «کارایی اجباری» موثر است. این قانون بر این باور است که برای انجام امور هیچ گاه وقت به اندازه کافی وجود ندارد، ولی برای انجام مهم ترین کارها، همیشه زمان کافی وجود دارد، فقط کافی است که اجبار داشته باشید.

 

6. پایبندی: من متعهد هستم.

به انجام تعهدات خود در زمان مقرر و تعریف شده، پایبند باشید و عمل کنید، برای این کار باید از خودتان به طور جدی و همه جانبه مایه بگذارید و کار کنید. پس بدون وقفه کار کنید و متوجه باشید که از خود مایه گذاشتن به خاطر آنچه که به ارایه، اجرا و انجام آن متعهد شده اید، از جمله اصول مهم اخلاقی ـ انسانی است که اثرات زیادی در افزایش کارآیی خواهد داشت.

 

7. خودباوری: من مطمئن هستم.

قدرتمندانه به خودتان باور و اعتماد داشته باشید. مطمئن باشید می توانید در زمان معین به اهداف مشخص خود برسید، وجود چنین باورهایی قدرتی عجیب و خارق العاده در سطوح جسمی، فکری و عاطفی شما ایجاد کرده و مانند موتوری پرشتاب و مولد شما را به حرکت و پویایی می کشاند.

 

8. آراستگی: من با سهولت به نتیجه می رسم.

اگر می خواهید زمان خود را کنترل و مدیریت کنید و کارهایتان را به درستی و بدون استرس و اضطراب به انجام برسانید، تردیدی نداشته باشید که رعایت اصول چیدمان، نظارت و آراستگی محیط فیزیکی کارتان از نقشی بسیار بااهمیت برخوردار است. امکان ندارد میز کارتان نامرتب، به هم ریخته و شلوغ باشد، ولی بتوانید زمان خود را مدیریت کنید. بنابراین سعی کنید محیط و محل کارتان همیشه مرتب، تمیز و منظم باشد. در این ارتباط تعدادی از صاحب نظران مدیریت، استفاده از قانون چهار قسمتی «بیندازید، ارجاع دهید، عمل کنید، بایگانی کنید» را توصیه کرده و می گویند کارهایتان را بلافاصله تقسیم بندی کنید و پس از بررسی ببینید در کدام وضعیت قرار می گیرد، اگر قرار است به آن کار مشخص و موردنظر، توجهی نشود پس برگه ها و موارد مربوط به آن را از روی میز و محل کار خود جمع آوری کرده و دور بیندازید. اگر انجام آن عملیات و فعالیت با فرد یا قسمتی دیر از سازمان مرتبط است، آن را ارجاع دهید. اگر مربوط به خودتان است در راستای اجرای آن عمل کنید، و بالاخره اگر دیگر نیازی به فعالیت ندارد و یا فقط جهت اطلاع و استحضار است، پس از مطالعه آن را بایگانی کنید. توجه و رعایت چهار قسمت ذکرشده سبب می شود همیشه میز کارتان مرتب و آرامش بخش و محل کارتان زیبا و تمیز باشد.

9. تغییر: من به بازآفرینی و نوآفرینی مستمر معتقدم.

در چگونگی و نحوه به کارگیری محورهای مرتبط با مدیریت و راهبری زمان، هیچ گاه بر یک روش یا شیوه خاص پافشاری نکنید. اصرار بی جا و بی حد در هر موردی و همچنین نگاه انحصارطلبانه و تک بعدی بر روی هر مسأله ای و این که تصور شود هر موضوعی فقط یک راه حل دارد، علاوه بر این که توان خلاقیت و برنامه ریزی را از شما سلب می کند، جز رنجش و محدودیت چیز دیگری به بار نخواهد آورد؛ پس به تغییر بیندیشید و سعی کنید همیشه در حال تغییر و تحول باشید. به بیان دیگر به بازآفرینی و نوآفرینی خود بپردازید، آگاه باشید که جهان و بشریت با سرعتی سرسام آور در حال تغییرند و اگر خودتان را از این قافله ای که هیچ گاه بازنمی ایستد، جدا کرده و یا فاصله بگیرید معلوم نیست به کجا برسید. بنابراین ضروری است که هرازگاهی به عقب برگشته و جنبه های مختلف زندگی را مرور کرده تا متوجه شویم که چه چیزی را می خواهیم و چه مواردی را مایلیم تغییر کند.

 

10. اعتدال: من اندیشمندانه تلاش می کننم.

بدانید برای چه کار می کنید، و برای چه زمان خود را مدیریت می کنید. برای دانستن چنین مواردی قبل از هر چیز لازم است زندگی، کار، تلاش و موفقیت را برای خود به صورت عقلایی و اندیشمندانه تعریف کنید تا این که به اعتدال برسید. یعنی به این نتیجه دست یابید که تمامی این موارد برای آن است که: «بهتر زندگی کنید نه این که خود را با کار و تلاش هلاک کنید».

نتیجه: با رعایت ترتیبی مراحل ذکرشده، اگر توانایی انجام چنین مهمی را داشته باشید که عاقلانه بیندیشید و ابعاد مختلف و متفاوت زندگیتان را در حالتی از تعادل نگه دارید، آنگاه:

ـ از زندگی سالم و شادابی برخوردارید.

ـ از کار خود رضایت دارید.

ـ با استرس و اضطراب کمتری مواجه هستید.

ـ و بالاخره این که از نحوه و شیوه اعمال مدیریتی که برای کنترل و تقسیم بندی زمان خود به کار برده اید، لذت برده و احساس سربلندی و اعتماد به نفس شما را به سمت موفقیت های بعدی سوق می دهد.


منبع: موفقیت

باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir

 


۹ دشمن زندگی زناشویی

از دیدگاه روانشناسی ازدواج
برای این که زندگی زناشویی خوبی داشته باشیم، لازم نیست که بی خودی به دنبال راه های معجزه آسا باشیم. ضمن این که باید بدانید که خوشبختی در زندگی زناشویی و داشتن یک زندگی زناشویی موفق بعد از ازدواج، هیچ ارتباطی به رویاپردازی و ایده آل نگری نداشته و در عین حال چیزی نیست که بدون هیچ گونه تلاش و اراده ای، تحقق بپذیرد. پس لازم است بدانید که اگر واقعا قصد بهبود شرایط زندگی زناشویی خودتان را دارید، یکی از بهترین اقداماتی که می توانید انجام بدهید، شناسایی عوامل مخرب در زندگی است که ما در این مطلب از آن ها با نام دشمن زندگی زناشویی یاد می کنیم و قصد داریم تا ۹ مورد از آن ها را در ادامه مطلب بیاوریم. البته هر کدام از شما ممکن است به فراخور شرایط زندگی خودش، بخواهد به این موارد، مورد دیگری نیز بیفزاید.

۱) تلویزیون
تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شکی نداشته باشید! حتی کاملا توصیه می شود که شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن کنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمی گذارد حواستان به همسرتان و فرزندانتان باشد، از آن گذشته آن قدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بوده اید که وقتی به رختخواب می روید ، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یکدیگر باخبر شوید. تنها چاره کار این است که این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آن که در این کار زیاد سخت گیری نکرده باشید ، می توانید موافقت کنید که در هفته ، بعضی از شب ها تلویزیون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلویزیون در رابطه میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد.

۲) خانه نشینی
ممکن است به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نروید! البته حتما لازم نیست که رستوران های آن چنانی بروید و یا از همسرتان چنین انتظاری را داشته باشید. چرا که به هر حال اصل قضیه این است که شما اوقاتی را با هم و به بهترین شکل سپری کنید. حالا می توانید غذایی را که در منزل تهیه کرده اید، آن را به پارک ببرید و یا این که اگر می توانید به رستورانی که در آن خاطره های خوشی داشته اید، بروید. فراموش نکنید که نباید با هزینه تراشی های بی مورد، به گونه ای متحمل هزینه بشوید که دیگر نخواهید به رستوران بروید. اگر هم به سینما علاقه دارید و از آن لذت می برید، می توانید با تفاهم بر روی فیلم خاصی، از تماشای آن لذت ببرید. فراموش نکنید که صله رحم را همواره در برنامه های خودتان بگنجانید. مبادا طوری رفتار کنید که ببینید دیگر از گردش های دو نفره و شب نشینی های رمانتیک خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را به دست آورید و به اتفاق یکدیگر از خانه بیرون بزنید! حالا که به تازگی از شر تلویزیون خلاص شده اید، سعی کنید که توجه به همسرتان، تلویزیون جدید شما باشد!

۳) ساعات اضافی
دیگر دیر از سر کار به خانه برنگردید! نه تنها برای خودتان وقت ندارید، بلکه علاوه بر آن خستگی و عصبانیت تان را با خود به خانه می آورید که حقیقتا هیچ کار خوشایندی برای فرزندان و همسرتان نیست! تنها کافی است که کار، تمام زندگیتان را به خود مشغول کند، به سرعت تنها موضوعی می شود که از آن در خانه حرف می زنید. بس کنید! سعی کنید به حد کافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام کمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی که طبق همان اصل اول، در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید! و خصوصا برای آن که توجه بیشتری به یکدیگر داشته باشید، هرازگاهی کار را از یاد ببرید. به عنوان مثال می توانید تصور کنید که هرگاه به خانه برمی گردید، همان طور که جوراب های خودتان را از پایتان خارج می کنید، تمام مسائل فکری بیرون از خانه تان را هم از ذهنتان خارج کرده و آن ها را درون جوراب هایتان بریزید.

۴) رسیدگی به وضع ظاهر
فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترکتان می گذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بی خیال شوید! چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند، تاکیدات و سفارش های بسیار فراوانی وجود دارد. پس بهتر است که دست از شوریدگی و نا مرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نکنید، از ریخت و پاش کردن در خانه خودداری کنید و به خودتان برسید! همسرتان مطمئنا شما را همان گونه که هستید، دوست دارد، با این حال چرا سعی نمی کنید خود را به بهترین شکل نشان دهید؟ به این ترتیب به او نشان می دهید که حضور او و تاثیری که بر او می گذارید، برایتان مهم است.

۵) بی توجهی
یکی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها ، بی توجهی است. در این جا منظور از توجه کردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست، بلکه تنها نگاه کردن به همسرتان است که گاهی می تواند خیلی بیشتر از آنچه که تصور می کنید، تاثیر خوبی در زندگی تان بگذارد. زمانی که همسرتان آرایشگاه رفته و یا کت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید; به خصوص زمانی که او را شیک و زیبا می بینید و یا وقتی که او با تعریف های به جا و مناسبش شما را تحت تاثیر قرار می دهد، از او تعریف کنید. زیرا تعریف و تمجید ها همیشه خوشایند هستند ، اما تنها زمانی که درست و به جا به کار برده شوند.

۶) حسادت مفرط
دست از پاییدن و سین جین کردن همسرتان بردارید؛ زیرا زندگی مشترک براساس اعتمادی دوجانبه بنا می شود. شک و بدگمانی های بیش از حد شما ، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل می دهد! پس مواظب باشید که با دست خودتان، عشقتان را نابود نکنید.

۷) خانواده همسر
نه، مطمئنا تمام خانواده های همسر آن گونه که در فیلم ها به صورت منفی نشان داده می شوند، نیستند. پس سعی کنید که از تلقین منفی به ذهنتان کاملا دوری کنید و این باور را در خودتان تقویت کنید که تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب می تواند گرم و صمیمانه باشد. اما نکته مهم آن است که بدانید زمانی که این تفاهم به حد کافی وجود دارد ، چیزی را به همسرتان تحمیل نکنید. چنانچه احساس می کنید که همسرتان از رفت وآمد های آخر هفته کم کم خسته می شود به او اصرار نکنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانی های همکاران و دوستان قدیمی نیز صدق می کند.

۸) نبود برنامه
تشکیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظر گرفتن آینده نیست. شما باید به اتفاق هم آینده تان را بسازید. از برنامه های کوتاه مدت (مکانی که تعطیلات را در آن جا می گذرانید، خرید اتومبیل و...) گرفته تا برنامه های بزرگ تر (بچه دار شدن، عازم شهر دیگری شدن و...) بی درنگ در مورد آینده تان و این که چگونه با آن روبه رو می شوید، فکر کنید. این عمل روابط شما را منسجم تر و شور و شوق پیش روی در زندگی را در شما شعله ور می کند.

۹) سکوت
مطمئنا عدم گفت وگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از کمبود وقت و یا بی توجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر است که در بالا از آن ها نام برده ایم. با این حال، معمولا گفت وگو میان زن و مرد صورت می گیرد، اما هیچ یک از طرفین به حرف های یکدیگر گوش نمی دهند... در این حالت، موضوعی را با هم مطرح کنید و سعی کنید حقیقتا حرف طرف مقابل تان را بفهمید. درصورت نیاز، بی درنگ از یک روان درمانگر کمک بگیرید. البته ناگفته نماند که متاسفانه بعضی از زن و شوهرها، حرف هایی می زنند که اگر سکوت کنند و آن ها را نگویند، بسیار برای آن ها بهتر است... پس حالا تصمیم و تشخیص آن که چگونه سکوت زندگی را بشکنید، با خودتان است.

منبع : عصر ایران
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir