دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

دانستنی های زندگی

دانستنی های تغذیه،خانه داری،روان شناسی،زناشویی ،تربیتی ،علمی و....

شکسپیر گفت:

شکسپیر گفت : 

 ؟I always feel happy, you know why

 من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟

 Because I don't expect anything from anyone,

 برای این که از هیچ کس برای چیزی انتظاری ندارم،

 Expectations always hurt .. Life is short .. So love your life ..

 انتظارات همیشه صدمه زننده هستند .. زندگی کوتاه است .. پس به زندگی ات عشق بورز ..

 Be happy .. And keep smiling .. Just Live for yourself and .. 

خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن و ..

 Befor you speak » Listen  قبل از این که صحبت کنی ، گوش کن.

 Befor you write » Think    قبل از این که بنویسی ، فکر کن .

 Befor you spend » Earn    قبل از این که خرج کنی ، درآمد داشته باش.

 Befor you pray » Forgive    قبل از این که دعا کنی » ببخش

 Befor you hurt » Feel         قبل از این که صدمه بزنی » احساس کن

 Befor you hate » Love      قبل از تنفر » عشق بورز

 That's Life … Feel it, Live it & Enjoy it. 

  زندگی این است ... احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر !

شارژ کردن موبایل از طریق کتری آب جوش

شارژ کردن موبایل از طریق کتری آب جوش

یک شرکت  ژاپنی به نام TES NewEnergy توانسته با ایده‌ای از طریق آب جوش و یک پورت USB دیوایس‌های دیجیتالی مثل اسمارت‌فون‌ها ٬ موزیک‌پلیر‌ها و از این قبیل دستگاه‌ها را شارژ کند .این گجت هم‌اکنون در غرب اوزاکا با قیمت ۲۴٫۱۵۰ ین (۲۹۹ دلار) شروع به فروش کرده است و شرکت تولید کننده‌ آن به زودی برنامه دارد این تکنولوژی را در بازار دیگر کشور‌ها هم گسترش دهد …

مدیر اجرایی این شرکت آقای Kazuhiro Fujit درباره این اختراع برای  ژاپنی‌ها گفته است : 

  زلزله و تسونامی ۱۱ مارس باعث کشته شدن و مفقود شدن ۲۳ هزار نفر شد و هزاران نفر در شمال شرق ژاپن بی خانمان شدند . زمانی که در تلویزیون قربانیان این زلزله را درحال آتش درست کردن برای گرم نگاه داشتن خودشان دیدم ٬ به این ایده رسیدم که از همین طریق آن ها بتوانند همزمان تلفن‌های همراه خودشان را نیز شارژ کنند  .

این کتری مجهز به یک نوار سفالی از جنس thermoelectric است که الکتریسیته را از طریق تفاوت درجه حرارت ۵۰۰ درجه سلسیوس در زیر کتری و آب جوش ۱۰۰ درجه‌ای داخل کتری ٬ ایجاد می‌کند .همچنین این کمپانی گفته است که این وسیله در عرض ۳ تا ۵ ساعت یک آیفون را شارژ کامل می‌کند و برخلاف انرژی خورشیدی این دستگاه می‌تواند هر ساعتی از روز و در هر شرایط آب و هوایی با اندازه‌ای کوچک که افراد به راحتی می‌توانند آن در کیف خود حمل کنند دستگاه‌های مختلف را شارژ کند .

ثروتمندتر از بیل گیتس

از بیل گیتس پرسیدند: از خود ثروتمندتر هم دیده ای ؟
پاسخ داد : آری . پرسیدند : چه کسی؟
بیل گیتس ادامه داد: سال ها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و به تازگی اندیشه‌های خود و در حقیقت به طراحی مایکروسافت می اندیشیدم، روزی در فرودگاهی در نیویورک بودم که قبل از پرواز چشمم به نشریه ها و روزنامه ها افتاد. از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد، دست کردم توی جیبم که روزنامه را بخرم. دیدم که پول خرد ندارم. خواستم منصرف بشوم که دیدم پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه مرا دید، گفت: 
  این روزنامه مال خودت؛ بخشیدمش؛ بردار برای خودت.

گفتم: آخه من پول خرد ندارم!
گفت: برای خودت! بخشیدمش!

سه ماه بعد بر حسب تصادف باز در همان فرودگاه و همان سالن پرواز داشتم. دوباره چشمم به یک مجله خورد. دست کردم در جیبم .باز دیدم پول خرد ندارم. باز همان بچه به من گفت: این مجله را بردار برای خودت.

گفتم: پسرجان ! چند وقت پیش من آمدم یک روزنامه به من بخشیدی. تو هر کسی که به اینجا می آید دچار این مسئله می شود، به او می‌بخشی؟!

پسرک گفت: آره ، من دلم می خواهد ببخشم؛ از سود خودم می‌بخشم.

به قدری این جمله پسر و این نگاه پسر در ذهن من ماند که با خودم فکر کردم :
 خدایا ! این بر مبنای چه احساسی این را می‌گوید؟!

بعد از ۱۹ سال زمانی که به اوج قدرت رسیدم، تصمیم گرفتم این فرد را پیدا کنم تا گذشته را جبران بکنم. گروهی را تشکیل دادم و گفتم بروند و ببینند در فلان فرودگاه چه کسی روزنامه می فروخته است...
یک ماه و نیم تحقیق کردند تا متوجه شدند یک فرد سیاه پوست مسلمان بوده که الان دربان یک سالن تئاتر است. خلاصه دعوتش کردند اداره؛

از او پرسیدم: مرا می شناسی؟
گفت: بله! جناب عالی آقای بیل گیتس معروف هستید که دنیا شما را می شناسند.

گفتم: سال ها قبل زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه می‌فروختی ،دو بار چون پول خرد نداشتم ،به من روزنامه مجانی دادی، چرا این کار را کردی؟
گفت: طبیعی است، چون این حس و حال خودم بود.

گفتم: حالا می‌دانی با تو چه کار دارم؟ می‌خواهم آن محبتی که به من کردی ، آن را جبران کنم.
جوان پرسید: چطوری؟
گفتم: هر چیزی که بخواهی به تو می‌دهم.
(خود بیل‌گیتس می‌گوید: این جوان وقتی صحبت می‌کرد، مرتب می‌خندید.)

جوان سیاه پوست گفت: هر چه بخواهم ،به من می دهی؟
گفتم: هرچه که بخواهی!
آن جوان دوباره پرسید: واقعاً هر چه بخواهم؟
بیل گیتس گفت: آره ، هر چه بخواهی، به تو میدهم، من به ۵۰ کشور آفریقایی وام داده‌ام، به اندازه تمام آن‌ها به تو می‌بخشم.

جوان گفت: آقای بیل گیتس ! نمی توانی جبران کنی!
گفتم: یعنی چه؟ نمی‌توانم یا نمی‌خواهم؟
گفت: می‌خواهی، اما نمی‌توانی جبران کنی!
پرسیدم: چرا نمی‌توانم جبران کنم؟

جوان سیاه پوست گفت: فرق من با تو در این است که من در اوج نداشتنم، به تو بخشیدم، ولی تو در اوج داشتنت می‌خواهی به من ببخشی و این چیزی را جبران نمی‌کند. اصلا جبران نمی‌کند. با این کار نمی‌توانی آرام بشوی. تازه لطف شما از سر ما زیاد هم هست!

بیل گیتس می‌گوید: همواره احساس می‌کنم ثروتمندتر از من کسی نیست جز این جوان ۳۲ ساله مسلمان سیاه پوست.

منبع: عصر ایران 2

باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir

اصول شادزیستن

تـوچقـدر‌خوشحــالی!



بالاخره یک روز هر کدام از ما در یک نقطه از زندگی‌مان می‌ایستیم و به این فکر می‌کنیم که چطور بعد از این همه سال و این همه تلاش هنوز خوشحال نیستیم. خیلی از ما می‌خندیم، با کسانی که دوست‌شان داریم مسافرت می‌رویم، موفقیت‌های کاری و تحصیلی به دست می‌آوریم، اما باز هم روزی روی آن نقطه می‌ایستیم و به این فکر می‌کنیم که خوشحال نیستیم. خیلی از ما با وجود موفقیت‌های بسیار خوشحال نیستیم و بدتر این‌که حتی نمی‌توانیم برای خوشحال نبودن‌مان یک دلیل پیدا کنیم. اما شاید اگر در تمام این سال‌ها، هدفمان را می‌شناختیم و مهم‌تر از آن خودمان را می‌شناختیم، خیلی بیشتر از این به شادی نزدیک می‌شدیم. شاد بودن و شاد زندگی کردن راه‌های بسیاری دارد. راه‌حل‌هایی که برآورده‌کردن بسیاری‌ از آن‌ها تنها از خودمان بر می‌آید. اگر شما تصمیم‌تان را گرفته‌اید و می‌خواهید زندگی شادتری داشته باشید، با عملی‌کردن پیشنهادهای ما سعی کنید خودتان را بیشتر بشناسید و برای رسیدن به این هدف تلاش کنید.



  دلیلی برای شادی بسازید

آیا کارتان عذاب‌تان می‌دهد؟ آیا وقت‌تان را آن طور که دوست دارید، می‌گذرانید و از این موضوع لذت می‌برید؟ سعی کنید میزان شادی‌تان را تخمین بزنید. یکی از راه‌های ساختن و اداره‌کردن یک زندگی هدفمند این است که خلأ‌های زندگی‌تان را تشخیص دهید و برای کامل کردن‌شان دست به کار شوید.
«دبرنا» که سال‌هاست در مورد موفقیت می‌نویسد به زنان پیشنهاد می‌کند که از خود این سوال را بپرسند: 
  «چه چیزی مرا شاد می‌کند؟» 
 او معتقد است بسیاری از آدم‌ها در پاسخ دادن به این سوال ناتوانند. «دبرنا» پیشنهاد می‌کند که افراد چند دقیقه‌ای برای پاسخ دادن به این سوال وقت بگذارند و حداقل سه موضوع اصلی را که آن‌ها را با تمام وجود خوشحال می‌کند ، یادداشت کنند. قدم بعدی از نظر او پیدا کردن مانع است. او پیشنهاد می‌کند که چند روز بعد از شناختن اصلی‌ترین راه‌های شاد‌بودن، افراد به این فکر کنند که چه چیزهایی آن‌ها را از این شادی محروم کرده است. شناخت مانع می‌تواند به شما برای از بین بردنش کمک کرده و شما را به شادی واقعی نزدیک‌تر کند.


برای چند لحظه هم که شده خودتان را به شکلی که هر روز در خیابان‌ها ظاهر می‌شوید یا در کنار خانواده‌تان وقت می‌گذرانید ، فراموش کنید. سعی کنید خودی را که در درون‌تان پنهان شده ، بیشتر بشناسید و ببینید که چه نیازهایی برای شاد بودن دارد.


  می‌خواهید چه کسی باشید؟

به این فکر کنید که دوست دارید چه آدمی باشید و چطور زندگی‌ای را برای خودتان بسازید. این موضوع می‌تواند به شما بیشتر از تک‌تک آرزو‌های‌تان کمک کند. این‌که شما دوست دارید خودتان را در چه شرایطی ببینید، می‌تواند راهنمایی موثر برای رسیدن شما به آن شرایط باشد. اول خودتان را ارزیابی کنید و ببینید که چه کسی هستید و بعد به این فکر کنید که چقدر با آنچه دوست دارید باشید، تفاوت دارید. ممکن است این تفاوت‌ها زیاد باشد، اما نترسید و فقط به این فکر کنید که برای کم‌کردن این فاصله چه قدم‌هایی باید بردارید. از طرف دیگر شما نیاز دارید که آرزو‌های‌تان را بازبینی کنید. دلیلی ندارد شما به خاطر نرسیدن به آرزوهای 10سال پیش‌تان افسرده شوید. سعی کنید خود امروزتان را بشناسید و نه خود 10 سال پیش‌تان را. امروز و در این لحظه چطور آدمی هستید؟ چه آرزویی دارید و به‌دنبال چه آینده‌ای می‌گردید؟ اگر بتوانید پاسخ این سوالات را پیدا کنید، کمی اوضاع بهتر می‌شود و راه رسیدن به آرزو‌های‌تان هم هموار‌تر می‌شود.


  از تغییر نترسید

روزهای سخت یکی از بخش‌های طبیعی هر زندگی‌ هستند. به‌خاطر تجربه‌های تلخ‌تان از روزهای تغییر کردن نترسید. در مقابل اجازه دهید این تغییرات به زندگی شما شکل دهد و در خدمت شاد‌تر شدن شما باشد. ریسک پذیری آن هم در حدی که به زندگی شما آسیب نزند، جزئی ضروری برای زندگی شماست. قرار نیست نسنجیده خودتان را در معرض سختی‌هایی قرار دهید که امکان پشت سر گذاشتن‌شان را ندارید. بلکه باید با سنجیدن دقیق موقعیت و توانایی‌هایتان برای ایجاد تغییراتی که دوست دارید قدم بردارید.


  دنبال احساسات‌تان بگردید

اگر احساسات‌تان را جدی بگیرید، می‌توانید به موفقیت نزدیک‌تر شوید. زندگی‌تان را کاوش کرده و سعی کنید چیزهایی را که به شما لذت می‌دهد ، آن را از ذهن‌تان پیدا کنید. روان‌شناسان برتر دنیا به شما پیشنهاد می‌کنند، برای شروع بیشتر مراقب خودتان باشید. ‌‌با ورزش کردن، رژیم غذایی سالم و تمرین‌های مراقبت از ذهن می‌توانید ذهن و بدن‌تان را آرام و سالم نگه دارید. دومین قدم او این است که آنچه شما را واقعا هیجان زده یا حتی منزجر می‌کند، آن ها را بشناسید. روان شناسان به شما پیشنهاد می‌کنند، برای شناخت بهتر خود و آرزو‌های‌تان به این سوالات پاسخ دهید:

 از بیان کدام یک از علایق، امیال یا احساسات‌تان می‌ترسید یا دوست دارید پنهان‌شان کنید؟
 چه ویژگی را در خودتان بیشتر از هر چیز دوست دارید؟
 انجام چه کارهایی می‌تواند به شما لذت ببخشد؟
 چطور می‌توانید دنیا را برای خود و اطرافیان‌تان جای بهتری بکنید؟
 چه چیزی مانع شما در رسیدن به آرزو‌های‌تان می‌شود؟


  عاشقانه کار کنید

این‌که کارتان را دوست داشته باشید و از مسیر پیشرفت‌تان راضی باشید، می‌تواند به شما برای رضایت از زندگی کمک کند. علاقه به کار و تلاش برای ارتقای وضعیت زندگی و همین طور پیشرفت‌کردن می‌تواند به شما اشتیاق حرکت کردن بدهد و شما را نسبت به آینده امیدوار کند. این موضوع زندگی شما را پر از هیجان خواهد کرد و به شما این حس را خواهد داد که امروزتان با دیروزتان فرق می‌کند. کار کردن به هر قیمتی این حس را در شما ایجاد نخواهد کرد، بلکه شما باید تلاش کنید سراغ کاری بروید که دوستش دارید و می‌تواند زندگی شما را از احساسات مثبت پر کند. قرار نیست کاری که عاشقش می‌شوید، بی‌عیب و نقص باشد. آن کار هم ممکن است به شما فشارهایی وارد کند، گاهی آزرده‌تان کند و این فکر را به ذهن‌تان بیاورد که کاش کنارش می‌گذاشتم. اما همه این فکر‌ها را کنار بگذارید و به این فکر کنید که پیشرفت در کاری که دوستش دارید چه حسی به شما می‌دهد و چه تغییری در زندگی‌تان ایجاد می‌کند.


  صبور باشید
پیدا کردن یک هدف خوب برای زندگی و رسیدن به آن، اتفاقی نیست که یک شبه بیفتد. وعده‌هایی را که به‌خودتان می‌دهید ، باور داشته باشید و نگران این‌که قدم‌هایتان در رسیدن به این هدف‌ها کند است، نباشید. می‌توانید برای رسیدن به این هدف سه نوع برنامه‌ریزی داشته باشید؛ برنامه‌ریزی کوتاه مدت، بلندمدت و میان مدت. برای پیروی از این برنامه‌ریزی‌ها باید مسیر رسیدن به هدف‌تان را تقسیم بندی کنید. می‌توانید اولویت‌های‌تان را فهرست و براساس اهمیت شماره‌بندی کنید. حالا می‌بینید در چه زمان‌هایی باید به چه موضوعاتی رسیدگی کنید. برنامه‌ریزی بلندمدت هدف اصلی شما را در بر می‌گیرد. قرار است در سال‌های آینده به چه وضعیتی برسید و چه دستاورد‌هایی داشته باشید؟

بعد از پاسخ دادن به این سوال باید ابزارهای رسیدن به هدف‌تان را مشخص و سعی کنید برنامه‌ریزی‌تان را کمی تقسیم بندی شده‌تر کنید. این بخش جزو برنامه‌ریزی میان مدت شما خواهد بود، اما برای رسیدن به آن برنامه هم نیازمند تدارکاتی در یک زمان کوتاه‌تر هستید. در حال حاضر و در ماه‌های آینده به چه برنامه‌ریزی احتیاج دارید؟ نخستین قدم‌های‌تان را مشخص و سعی کنید در دوره‌ای کوتاه به آن اولین‌ها برسید.

باز نشر اختصاصی: مجله اینترنتی Bartarinha.ir

۲۲ توصیه برای پسرهایی که تازه عقد کرده اند !


۲۲ توصیه برای پسرهایی که تازه عقد کرده اند !
این مطلب برای پسرهایی مفید است که می خواهند به زودی زندگی مشترک را با همسر خود شروع کنند
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


خشت اول گر نهد معمار کج             تا ثریا می رود دیوار کج. 

 این اشتباه است که کسی بگوید خجالت می کشم به همسرم بگویم آرایش نکن یا مراقب لباس پوشیدنت باش ؛چون بعدا با این سوال همسرتان مواجه می شوید که چرا قبلا نمی گفتی؟
10.
مراقب خدا باشید. یعنی این که اگر تا دیروز روزی یه صفحه قرآن می خوندی، حالا به خاطر گپ زدن های زیادی با همسرت ازش غافل بشی یا مثلا اهل هیات و یا اهل زیارت بودی دیگه نیستی. خوب خدا دلگیر می شه ازت، تازه آدم باید به خاطر قدردانی از خدا توجهاتشو بیشتر کنه به حضرت حق ،نه ارتباطشو قطع یا کمرنگ کنه.
11.
گذشته را فراموش کنید. خیلی مسائلی که در مجردی با آن ها سر و کار داشتید و برایتان جذاب بوده، احتمالا برای همسرتان جذاب نیست و شاید هم این که همسرتان مثلا بفهمد شما در مجردی در فلان پارک دوشب با رفقایتان چادر زده بودید ،ناراحت هم بشود ،یا خدای نکرده مثل آدم های نادان بنشینید و با شجاعت دون کیشوتی تمام از خواستگاری رفتن های جور واجورتان بگویید. مراقب زبانتان باشید.
12.
از معجزه هدایای ارزان بویژه گل سرخ غافل نباشید. اگر اصولا بچه مایه دار نیستید و روی پای خودتان هستید ،چاره ای هم جز این ندارید. از همین ابتدا به قدر وسعتان هدیه بخرید و البته سعی کنید به مناسبت های مختلف تقدیم همسرتان کنید.
13.
اگر با همسرتان برای تفریح جایی می روید، جیبتان خالی نباشد؛ چون اصلا زیبا نیست که از همسرتان پول بگیرید برای یک هویج بستنی. ضمنا مجبور نیستید جایی بروید برای شام یا تفریح که از هزینه هایش مطلع نیستید و غافلگیر شوید.
14.
مراقب پدر و مادرتان باشید. اصولا اوایل زندگی چون تمام تمرکزتان روی همسرتان است و وقت زیادی برایش می گذارید احتمال این که از وظایف فرزندی تان غافل شوید، وجود دارد. در نتیجه حواستان به پدر و مادرتان باشد، به ویژه مادرتان چون الان یک رقیب جدی پیدا کرده؛ هر چند اگر مادرتان بروز ندهد. این نصیحت را از من بشنوید. در ایام عقد به پدر و مادرتان بیشتر محبت کنید.
15.
از همان اول زندگی سعی کنید نمازتان را به جماعت بخوانید. چون کسی که شان امام جماعت پیدا می کند، بیشتر مراقب احوالات خود است. ضمنا این خصلت حسنه بعدها موقعی که بینتان شکرآب می شود ،خیلی به کارتان می آید. شاید همسرتان یک روز ظهر با شما قهر باشد ،ولی اگر آدم باشید تا مغرب با شما آشتی می کند. بزرگوار باشید.
16.
مراقب حافظه همسرتان باشید. مطلقا دروغ نگویید ؛چون دیری نمی پاید که رسوا می شوید. خانم ها حافظه ای به مراتب قوی تر از ابر رایانه دارند. در نتیجه هیچ وقت حماقت نکنید که برایش آسمان ریسمان از کارهای نکرده تان ببافید. زبانتان عفیف باشد.
17.
مراقب چشمانتان باشید البته برای رضا و طاعت از خدا و البته بدانید زن ها حتی اگر پشت سر شما باشند، حواسشان به چشمان شماست. متوجه هستید که چه عرض می کنم؟! چشمتان را پاک نگه دارید تا خدا عطشتان را با همسرتان فرو نشاند. والا آدم چشم چران مثل تشنه ای است که آب دریا می نوشد. 
18.
اگر دیدید خانه پدریتان در دوران عقدتان ناآرام و متلاطم است و حرف ها در امور مختلف همراه با جار و جنجال است، خیلی تعجب نکنید. بگو مگوها و استرس ها و عدم شناخت ها عامل این موضوع است.صبور باشید این موضوع بعضا طبیعی است.
19.
دور خیلی از رفقای مجردتان را خط بکشید.
20.
رفت و آمد با خیلی از دوستان متاهل هم آفت دارد؛ چون خانم ها به راحتی آقایون با هم اخت نمی شوند و حاشیه ارتباطاتشان زیاد است.
21.
بعد از عقدتان نیازی نیست بلافاصله بنگاه خیریه راه بیندازید که دخترها را به پسرها برسانید. بعدا پشیمان می شوید. برای این کارها خیلی عجله نکنید. بگذارید جوهر عقدنامه تان خشک بشود بعد.
22.
حرف های بزرگ ترها را هم جسارتا خیلی گوش ندهید؛ چون تا متوجه می شوند تازه داماد هستید. شروع می کنند موعظه های عجیب غریب که پسرم به زن رو نده و بذار همیشه خمار محبتت باشه و گربه رو در حجله بکش و از این قبیل مزخرفات. حتما از کتاب های خوب بهره مند شوید. زندگی شوخی نیست!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.orgگروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

1. اگر ماشین شخصی دارید وقتی با همسرتان درون ماشین هستید، مراقب رفتار و احوالاتتان باشید و مطلقا از رفتارهای خصوصی درون ماشین بپرهیزید؛ چون همیشه کسی هست که به شما چشم دوخته؛ حتی اگر مطمئنید پشت قله قاف پارک کردید و هرچند اگر همسرتان با شما همراهی کند؛ اما بعدها قضاوت خوبی در موردتان نخواهد داشت و شما در ذهنش فردی موقع نشناس و بی مبالات محسوب می شوید. آقایی تان را حفظ کنید.
2.
اگر با همسرتان با وسیله نقلیه عمومی رفت و آمد می کنید باز مراقب نوع نشستنتان باشید. صندلی تاکسی، تختخواب نیست !
3.
در خیابان های شلوغ دستان هم را نگیرید. خیابان، پارک نیست. دختران و پسران دم بخت زیادی در خیابان ها در حال رفت و آمدند که به هر دلیلی فعلا امکان ازدواج ندارند و ایجاد هوس ازدواج برای این قشر ناجوانمردی است. چون معمولا خانم ها تقاضا می کنند که دستانتان را به هم بدهید با توضیح منطقی این موضوع از ایشان بخواهید از این کار صرف نظر کنند. بماند که بعضی از خانم ها باز هم درک نمی کنند. متاسفانه و خودشان را در ایام مجردی فراموش می کنند. جسارتا گاهی قاطعیت بیشتر و البته همراه با محبت لازم است.
4.
در دوران عقد خانم ها بشدت از مسائل جنسی بی موقع گریزانند و استرس با دقائقشان قرین است و به همان اندازه مردها بی منطق و وقت نشناس می شوند. امکان دارد شما مکان یا زمانی را صد درصد مناسب روابط محدود جنسی تان بدانید؛ اما این مکان یا زمان برای همسرتان صد درصد استرس زا باشد. از حال همسرتان مطلع شوید، پیش از هرکاری و به عبارتی موقعیت شناس باشید، ولی خودخواه نباشید.
5.
دوران عقد را با هزینه های سنگین رستوران و تفریح نمی توانید شاد نگه دارید؛ بلکه با شناخت بیشتر از جنس مخالف و روحیات و احوالاتش به شادی و نشاطتان بیفزایید.
6.
از تلفن زدن های بی موقع و خیلی طولانی بپرهیزید؛ چون مسلما در خانه همسرتان افراد دیگری هم زندگی می کنند.
7.
اگر در منزل همسرتان پسر یا دختر مجردی هست و یا همچنین اگر خودتان خواهر یا برادر مجرد یا حتی بچه های ممیزی اطرافتان هست، برای پاک ماندن خیالات آن ها بیشتر مراقب عشق ورزی هایتان باشید. خصوصا مراقب لباس پوشیدن همسرتان جلوی افراد فوق الذکر باشید.
8.
تا دیروز که منزل پدرتان تشریف داشتید ،پدرتان مسئول خانه تان بود؛ پس اگر مادرتان برخی مسائل شرعی مانند مراقبت از حجاب کامل یا عدم آرایش جلوی نامحرم را رعایت نمی کرد، بدانید این موضوع از شما سلب مسئولیت نمی کند. شما حالا مرد یک خانه اید و یک پدر بالقوه.
9.
تاکید می کنم همسر شما فقط مجاز است برای شما آرایش کند (اینجا خودخواهی رواست) این که خیلی از خانم های مذهبی متاسفانه بعد از ازدواج به یک باره بی ضابطه دست به آرایش می شوند، در همه جا خلاف شرع است. اگر جدی نگیرید چوبش را می خورید بدون شک! پس از همسرتان بخواهید فقط درون منزل برایتان آرایش کند. (تازه خیلی مردها اصولا از آرایش خوششان نمی آید) .راستی چرا این موضوع کلی را اینجا گفتم؟ چون