مایکل جکسونِ توسعه ایران چه کسی است؟
بگذارید
اعتراف کنم؛ چندین سال پیش اعتقادی به هنر و ادبیات و موسیقی نداشتم، هر
چند که خودم به شدت اهل شعر، داستان های کوتاه، کتاب و فیلم بودم (امیدوارم
هنرمندان و علاقه مندان به هنر که مخاطب من هستند، نرنجند و تا آخر متن را
بخوانند).
اصلا فکر می کردم که بزرگ ترین کارکرد رمان، فیلم، تئاتر، موسیقی، برنامه
های تلویزیونی، سرگرمی است. همیشه فکر می کردم که اگر یک جامعه بخواهد
ساخته شود، یک عده آدم نخبه باید وجود داشته باشند که دور هم جمع شوند و دو
کار انجام بدهند:
توافق روی موضوعات کلیدی کشور
تفاهم روی اقدامات اساسی ملی
اما
زمان گذشت و من با تجربه تر شدم و فهمیدم که یک جامعه شور می خواهد. انرژی
می خواهد! فقط عقلانیت کفایت نمی کند. بهترین تصمیمات و زیرکانه ترین
اقدامات، در آدمی وجد به وجود نمی آورد و آنگاه بود که فهمیدم هنر چه معجزه
ای می کند.
اکنون
به جد معتقدم که هنر و ادبیات و به ویژه موسیقی می تواند به صورت
غیرمستقیم یک جامعه را بسازد. کمتر شده است که شما یک کتاب را صدبار گوش
کنید، ولی خود من دست کم برخی از موسیقی ها را بالای صد بار گوش داده ام.
جوان
تر که بودم همیشه از خودم می پرسیدم آهنگ های مایکل جکسون چرا این قدر
طرفدار دارد؟ چرا که معنی آن ها را نمی دانستم و دنبالش هم نبودم. فکر می
کردم چیزی شبیه به همان حرف هایی است که ما در موسیقی سنتی و پاپ مان می
زنیم. اما بعدها فهمیدم که شعرهای او فوق العاده است. به بخشی از آهنگش که
با شور فوق العاده می خواند، دقت کنید:
ما میتونیم اوج بگیریم
بیایم روحمون رو از مرگ دور کنیم
توی قلبم حس میکنم ما همه با هم برادریم
...
روی زخم این دنیا مرهم بذار
و به یه جای بهتر تبدیلش کن
برای خودت برای من
و برای همه انسان ها
جهان رو به دنیایی بهتر بدل کن
برای برای خودت و برای من!
راستش
وقتی به معنای این شعر فکر کردم. در دلم از او معذرت خواهی کردم؛ چرا که
فکر می کردم که او همه شعرهایش مبتذل و مخدر است. اعترافات من به پایان
رسید.
تجویز راهبردی:
اما پس از اعترافات نوبت این می شود که چه باید بکنیم؟
توسعه
علاوه بر عقلانیت، شور، هیجان، احساس و انرژی می خواهد. اما متاسفانه هر
چه در موسیقی هایی که پخش می شود و سریال هایی که ساخته می شود و کتاب هایی
که نوشته می شود، می گردم کمتر می یابم، آثار هنری که نشان از ساختن فردای
ایران باشد، نشان از امید داشته باشد و نوید بهبود. کمتر آهنگی شنیده ام
که در مورد ساختن دنیا و فردا باشد. من واقعا نمی دانم مایکل جکسون توسعه
ایران چه کسی است؟ کسی که ما را به وجد بیاورد و پروازمان دهد.
تنها
چراغی که اکنون به خوبی روشن است، همین شبکه های اجتماعی است که پر است از
جملات و نمامتن های انگیزشی. شاید علتش این باشد که کلی جوان خوش آتیه در
این فضا به تولید و توزیع مطلب مشغولند. دست کم تا هنرمندان ما دست به کار
شوند، هر کدام از ما می توانیم هر روز یک پیام امیدآفرین و انرژی بخش با
دیگران به اشتراک بگذاریم.
چرا «نه» تلفظش آسان است؟!
چرا «نه» تلفظش آسان است اما گفتنش
وقتی
می خواهیم به دیگران «نه» بگوییم، می ترسیم که احساساتشان را جریحه دار
کرده یا ناامیدشان کنیم یا حتی بدتر، دیگر دوستمان نداشته باشند. برای این
که «نه» گفتن برایتان راحت تر شود، این راهکارها را امتحان کنید.
1_ کلمه «ممنونم» را اضافه کنید
بااین
که کلمه «نه» به تنهایی خیلی خشن است، اما اضافه کردن یک «ممنونم»، آن را
بسیار دلپذیرتر می کند. وقتی از شما می خواهند کاری را انجام دهید که نمی
خواهید، از طرف مقابل برای این که به فکر شما بوده تشکر کنید.
مثال: «نه ممنونم، اما خیلی خوشحالم که من را برای همراهی انتخاب کردی.»
۲_ یک برنامه دیگر پیشنهاد دهید
وقتی
کسی از شما می خواهد کاری را انجام دهید که چندان رغبتی به آن ندارید، کار
دیگری را پیشنهاد دهید که می توانید برای او انجام دهید.
مثال:
«متاسفم نمی تونم هفته دیگه از پسرت نگهداری کنم ،اما اگه دوست داشته باشی
می تونم از دوستانم بپرسم که وقت این کار را دارند یا نه.»
۳_ وقت بخواهید
به جای این که فوراً بگویید «بله» (و بعد به خاطر آن پشیمان شوید)، از طرف مقابل بخواهید چند روز به شما وقت بدهد که فکر کنید.
مثال: «خوشحال میشم کمکت کنم، اما نمیدونم برنامه هفته دیگم چیه. میتونم بعداً بهت خبر بدم؟»
۴_ بگویید که نیاز ندارید
به جای این که به خاطر خوردن لازانیایی که خواهرشوهرتان مدام تعارفتان می کند، خودتان را اذیت کنید، بگویید که سیر شده اید.
مثال: «الان سیر شدم، ولی بدم نمیاد کمی با خودم ببرم خونه که بعداً بخورم.»
5_ ساده بگیرید
گاهی وقت ها مودبانه ترین راه برای «نه» گفتن این است که خیلی ساده بگویید «نه»! بدون هیچ توضیحی.
مثال: «متاسفم، نمیتونم»
مهم
ترین چیزی که باید بفهمید این است که گفتن «نه» کار زشت یا خودخواهانه ای
نیست. در واقع اگر زیاد «بله» بگویید، ممکن است سلامت احساسی و جسمی خودتان
را به خطر بیندازید و وقت کمتری را بتوانید صرف رسیدگی به کارها و اهدافی
که برای خودتان مهم است، صرف کنید.
ناتوانی
برای «نه» گفتن همچنین ممکن است سطح استرس شما را هم بالا ببرد. براساس
وبسایت کلینیک مایو (Mayo Clinic)، افراد باید قبل از متعهد شدن به انجام
کاری میزان بله گفتن هایی که موجب استرس می شود را در نظر بگیرند.
زن بودن مانع هیچ کمالی نیست
#آیت_الله_جوادی_آملی :
⭕️ در #اسلام هیچ #کمالی مشروط به #مرد بودن نیست و #زن بودن مانع هیچ کمالی نیست
⭕️ کمال در فراگیری #علم است ...