فواید خندیدن چیست ؟
«نشانۀ آدمیان بهشتی تبسم همیشگی است». پیامبر اکرم (ص)
1- خنده فشار خون را کم می کند.
2- خنده باعث طولانی شدن عمر می شود.
3- خنده سن افراد را کمتر نشان می دهد.
4- خنده تعادل هورمونی ایجاد می کند.
5- خنده باعث افزایش هورمون کورتیزول شده، ایمنی بدن را در برابر بیماری ها زیاد می کند.
6- خنده هورمون سوروتونین را افزایش داده و باعث احساس سرخوشی در انسان می شود.
7- خنده تعداد ضربان قلب را تنظیم می کند.
8- خنده باعث شفاف شدن پوست صورت می شود.
9- خنده قدرت یادگیری را افزایش می دهد.
10- خنده از بیماری های زخم معده و اثنی عشر جلوگیری می کند.
11 - خنده در پیشگیری از سکتۀ قلبی و سکتۀ مغزی بسیار مؤثر است.
12 – خنده چروک صورت را ازبین می برد.
13- خنده باعث افزایش اندرفین مغز می شود و باعث احساس سرخوشی و شادی می شود.
14 – خنده باعث رفع خستگی می شود.
15 – خنده بهترین دارو برای درمان افسردگی است.
16- خنده با بازدم انجام می شود و این کار باعث خارج شدن 2 coاز خون می شود و احساس مطلوبی ایجاد می کند.
17- خنده نوعی تخلیۀ روانی بوده و تنش ها و احساسات سرکوب شده را رها می سازد.
18- بعد از سلامتی خنده بزرگ ترین نعمت خداست. «امام علی (ع)»
19 – خوشحال کردن قلب مؤمن از ده حج با ارزش تر است. «امام صادق (ع)»
20 – اگر از کسی چیزی می خواهید، اول او را بخندانید. «حاج آقا قرائتی»
منبع : سایت باشگاه اندیشه
غذا ﭼﯽ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ؟؟؟؟؟
- ﺍﮔﺮ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺍﻋﺼﺎﺏﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺭﯾﺨﺘﻪ، ﻣﻮﺯ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ .
- ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﮐﻠﯿﻪ ﺗﺎﻥ ﺳﻨﮓ ﻧﺴﺎﺯﺩ، ﺯﺭﺩﺁﻟﻮﺩ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ.
- ﺍﮔﺮ ﻓﺸﺎﺭ ﺧﻮﻥﺗﺎﻥ ﺑﺎﻻﺳﺖ، ﻛﺸﻤﺶ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ.
- ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺳﺮﻭﺻﺪﺍﯼ ﻣﻌﺪﻩ ﺭﻧﺞ ﻣﯽﺑﺮﯾﺪ، ﻣﺎﺳﺖ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ .
- ﺍﮔﺮ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺳﺮﻓﻪ ﻣﯽﻛﻨﯿﺪ، ﻋﺴﻞ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ.
- ﺍﮔﺮ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻣﯽﻛﻨﯿﺪ، ﻓﻠﻔﻞ ﺩﻟﻤﻪﺍﯼ ﻗﺮﻣﺰ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ .
- ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺗﺮﺳﯿﺪ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﻣﻌﺪﻩ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ، ﻛﻠﻢ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ .
- ﺍﮔﺮ ﻣﺸﻜﻞ ﯾﺒﻮﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﺪ، ﺍﻧﺠﯿﺮ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ .
- ﺍﮔﺮ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﮔﻮﺍﺭﺷﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ، ﺭﯾﺤﺎﻥ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ .
- ﺍﮔﺮ ﺩﭼﺎﺭ ﺳﻮﺯﺵ ﻣﻌﺪﻩ ﻫﺴﺘﯿﺪ، ﭼﺎﯼ ﺑﺎﺑﻮﻧﻪ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ.
بهﺍﺷﺘﺮﺍﮎ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﻭستشان ﺩﺍﺭﯾﺪ.
چندی پیش، مقالهای در مجله تایم منتشر شد که نویسندهاش ادعا میکرد، آنچه «مطالعه عمیق» نامیده میشود، بهزودی از بین خواهد رفت؛ چرا که میزان مطالعه عمیق میان آدمها کمتر شده و این روزها دیگر آدمها سرسری کتاب میخوانند و با وجود مطالب خلاصه شده اینترنتی تعداد خوانندههای کتابها روز به روز تقلیل پیدا میکند.
نکته وحشتناک ماجرا این جاست که مطالعات ثابت کرده، کتابخوانها در قیاس با افراد عادی آدمهای خوبتر و باهوشتری هستند و شاید تنها آدمهایی روی این کره خاکی باشند که ارزش عاشق شدن را داشته باشند.
بر اساس مطالعاتی که روانشناسان در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ انجام دادهاند، کسانی که رمان میخوانند، میان انسانها بیشترین قدرت همدلی با دیگران را دارند و قابلیتی دارند با عنوان «تئوری ذهن» که در کنار آنچه خود به آن اعتقاد دارند، میتوانند عقاید، نظر و علائق دیگری دیگری را مدنظر قرار دهند و درباره آن قضاوت کنند.
آنها میتوانند بدون این که عقاید دیگران را رد کنند یا از عقیده خودشان دست بردارند، از شنیدن عقاید دیگران لذت ببرند.
تعجبی هم ندارد که کتابخوانها آدمهای بهتری باشند. کتاب خواندن تجربه کردن زندگی دیگران با چشم غیرواقعی است. یاد گرفتن این نکته که چه طور بدون این که خودت در ماجرایی دخیل باشی، بتوانی دنیا را در چارچوب دیگری ببینی.
کتابخوانها به روح هزاران آدم و خرد جمعی همه این آدمها دسترسی دارند. آنها چیزهایی دیدهاند که غیر کتابخوانها امکان ندارد از آن سر دربیاورند و مرگ انسانهایی را تجربه کردهاند که شما هرگز آنها را نمیشناسید.
آنها یاد گرفتهاند که زن بودن چیست و مرد بودن یعنی چه. فهمیدهاند که تماشای رنج دیگران یعنی چه. کتابخوانها بسیار از سنشان عاقلترند.
تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۰ ثابت کرده که هر چهقدر بیشتر برای کودکان کتاب بخوانیم، «تئوری ذهن» در آنها قویتر میشود و در نهایت باعث میشود این بچهها واقعا عاقلتر شوند، با محیطشان بیشتر انطباق پیدا کنند و قدرت درکشان بالاتر برود.
تجربههای قهرمانهای داستانها تبدیل به تجربههای خود خوانندهها میشود. هر درد و رنجی که شخصیت داستان میکشد، تبدیل به باری میشود که خواننده باید تحمل کند. خوانندههای کتابها هزاران بار زندگی میکنند و از هر کدام از این تجربهها چیزی یاد میگیرند.
اگر دنبال کسی هستید که شما را تکمیل کند و فضای خالی قلبتان را پر کند، میتوانید این کتابخوانها را در کافیشاپها، پارکها و متروها پیدا کنید. چند دقیقه که صحبت کنید، آنها را به جا خواهید آورد.
کتابخوانها با شما حرف نمیزنند، با شما رابطه برقرار میکنند
آنها در نامهها یا مسجهایشان انگار برایتان شعر مینویسند. صرفا به سوالاتتان جواب نمیدهند یا بیانیه صادر نمیکنند، بلکه با عمیقترین فکرها و تئوریها پاسخ شما را میدهند. شما را با دانش بالای کلمات و ایدههایشان مسحور خواهند کرد.
تحقیقات دیگری در دانشگاه برکلی نشان داده، کتاب خواندن برای کودکان باعث میشود آنها کلماتی را یاد بگیرند که هرگز در مدرسه به آنها یاد نمیدهند.
به خودتان لطف کنید و با کسی قرار بگذارید که میداند چهطور از زباناش استفاده کند.
آنها فقط شما را نمیفهمند، درکتان میکنند
آدمها فقط باید عاشق کسی شوند که بتواند روحشان را ببیند. این آدم باید کسی باشد که به روح شما نفوذ میکند و به بخشهایی از روح شما دسترسی پیدا میکند که هیچکس دیگر قبلا کشفاش نکرده است.
بهترین کاری که خواندن داستانها با آدمها میکنند این است که کامل نبودن شخصیتها باعث میشود ذهن شما سعی کند از ذهن دیگران سردربیاورد. این جور آدمها توانایی همدلی پیدا میکنند. ممکن است همیشه با شما موافق نباشند، اما سعی میکنند ماجراها را از زاویه دید شما ببینند.
آنها نهتنها باهوشاند که عاقل هم هستند
باهوش بودن همیشه هم خوشایند نیست، اما عاقل بودن آدمها را تحریک میکند. همیشه مقاومت در برابر آدمهایی که میشود چیزی ازشان یاد گرفت، کمی سخت است. عاشق یک آدم کتابخوان شدن نهتنها کیفیت گفتوگو را بالا میبرد، بلکه باعث میشود سطح گفتوگو بالا برود.
بر اساس تحقیقات، کتابخوانها به دلیل دایره وسیع واژگانشان و مهارتهای حافظه، آدمهای باهوشتری هستند. ذهن آنها در قیاس با آدمی معمولی که کتاب نمیخواند، توانایی درک بالاتری دارد و راحتتر و بهشکل موثرتری میتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند.
قرار و مدار گذاشتن با آدم اهل کتاب به قرار گذاشتن با هزاران نفر میماند. انگار که تجربهای را که او با خواندن زندگی همه این آدمها به دست آورده، در اختیار شما قرار دهد، انگار با یک کاشف قرار گذاشته باشید.
اگر با کسی قرار بگذارید که کتاب میخواند، یعنی میتوانید هزاران بار زندگی کنید.
آنچه خواندید، بازنویسی و ترجمه این مطلب است.
فرزندان و تربیت آن ها
جبران خلیل جبران در مورد فرزندان و تربیت آن ها می گوید:
فرزندان شما، فرزندان شما نیستند. آنان پسران و دختران آن زندگی (حیات) هستند که اشتیاق به خویشتن دارد. به وسیله شما به این دنیا قدم می گذارند، ولی از شما نیستند. با این که آنان با شما زندگی می کنند، ولی ملک شما نیستند. شما می توانید محبت های خود را به آن ها ارزانی بدارید، ولی نمی توانید بذر افکار خودتان را در مغز آنان بکارید، زیرا آنان افکار خاص خود را دارند.
شما
می توانید برای بدن های آنان مسکن بسازید، ولی نفوس آنان در خانه های شما
نشیمن نخواهد کرد. نفوس فرزندان شما در خانه های فردا مسکن خواهد گزید. شما
نمی توانید از خانه هایی که فردا ساخته خواهد شد، حتی در عالم رؤیا هم
دیدن نمایید.
شما
می توانید بکوشید و مانند آن ها باشید، ولی کوشش برای این که آن ها مانند
شما باشند، بیهوده خواهد بود، زیرا زندگی هرگز به عقب برنمی گردد. زندگی از
توقف در منزلگاه دیروز لذت نمی برد.
شما
به منزله کمان ها هستید و فرزندان شما تیرهایی جاندار هستند که از شما می
جهند. این تیرها را، تیرانداز نیرومند ازلی از شما پدران رها می کند.
تیرانداز ازلی به نشانه گاه هایی که در راه بی نهایت نصب کرده است، می نگرد
و شما کمان ها را می کشید تا تیرها به سرعت و در افقی پهناور رو به نشانه
ها گاه روانه شوند.
شما
ای کمان ها! با شادی و خرمی، در دست تیرانداز حکیم کشیده شوید، زیرا هم
چنان که تیرانداز، تیر پرنده را دوست می دارد، هم چنین به آن کمان هایی که
در دست گرفته است، عشق و محبت می ورزد.»
ده ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﺰﺭﮒ
ده ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﺰﺭﮒ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺳﮑﺘﻪ ﻣﻐﺰﯼ می شوﺩ:
۱ - ﻧﺨﻮﺭﺩﻥ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ
۲ - ﭘﺮﺧﻮﺭﯼ
۳ - ﺩﺧﺎﻧﯿﺎﺕ
۴ - ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺯﯾﺎﺩ ﻗﻨﺪ ﻭ ﺷﻜﺮ
۵ - ﺁﻟﻮﺩﮔﯽ ﻫﻮﺍ
۶ - ﻛﻤﺒﻮﺩ ﺧﻮﺍﺏ
۷ - ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻥ ﺳﺮ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﻮﺍﺏ
۸ - ﻛﺎﺭ ﻛﺸﯿﺪﻥ ﺍﺯ ﻣﻐﺰﺗﺎﻥ در ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ
۹ - ﻛﺎﻫﺶ ﺍﻓﻜﺎﺭ ﻣﺜﺒﺖ
۱۰ - ﻛﻢ ﺣﺮﻓﯽ
(ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﻣﺠﯿﺪ ﺳﻤﯿﻌﯽ ﭘﺪﺭ ﻣﻐﺰ ﺩﻧﯿﺎ