رعایت حقوق شهروندی
پنجاه سال پیش ازعلامه طباطبایی سؤال شد:
چطور ما مسلمانان نماز استسقاء می خوانیم، ولی بارانش در اروپا می بارد!؟
ایشان
فرمودند: با توجه به قید آیه ی « وَلَو اَنَّ اَهل القُری...» آنچه موجب
نزول رحمت مادی است، رعایت تقوای اجتماعی و حقوق شهروندی است، نه حقوق الهی
!
در حالی که حقوق اجتماعی در اروپا بهتر و بیشتر رعایت می شود.
انسان بودن هزینه سنگینی دارد
⭐️کسی که دربارۀ پول و دستمزدش زیاد اصرار نمی کند و خیال می کند دیگران انصاف و شعور دارند،
احمق نیست، مناعت طبع دارد.
⭐️کسی که به موقع می آید و برای با کلاس بودن، عده ای را منتظر نمی گذارد،
احمق نیست، منظم و محترم است.
⭐️کسی که برای حل مشکلات دیگران به آن ها پول قرض می دهد یا ضامن وام آن ها می شود و به دروغ نمی گوید که ندارم و گرفتارم،
احمق نیست. کریم و جوانمرد است.
⭐️کسی که معایب و کاستی های دیگران به رویشان نمی آورد و بدی ها را نادیده می گیرد،
احمق نیست. شریف است.
⭐️کسی که در مقابل بی ادبی و بی شخصیتی دیگران با تواضع و محترمانه صحبت می کند و مانند آن ها توهین و بددهنی نمی کند،
احمق نیست. مودب و باشخصیت است...
⭐️انسان بودن هزینه سنگینی دارد.
شخصیت فرد، سرنوشت او را رقم می زند
اگر
رفتار چین و کره شمالی را در صحنه بینالمللی مقایسه کنید، خواهید دید که
اولی ضمن این که دومین کشور هزینه کننده نظامی است، ولی با تولید، کار،
زحمت، فکر و همکاری، در پی قدرت است.
دومی با ادبیات و عملکرد نظامی، در پی اثبات خود است.
اولی تبلیغ میکند که ما برای ۱,۳ میلیارد نفر به دنبال معاش معقول هستیم.
دومی اصرار دارد راحت پذیرفته شود.
اولی با قدرت نرم، خود را نشان میدهد و تصویر خود را با قدرت سخت شکل نمیدهد.
دومی ظاهراً با قدرت نرم آشنا نیست و با سختافزار میخواهد به رسمیت شناخته شود.
اولی ۳۵ سال زحمت کشید تا به قدرت دوم اقتصادی جهان مبدل شود.
دومی با ابزار نظامی و کلاهک هستهای در پی کسب احترام است.
اولی با قدرت اقتصادی، قواعد جدید منطقهای و بینالمللی طراحی میکند.
دومی چون نمیتواند قاعده بسازد، مانع آنچه که موجود است، میشود.
افراد،
سازمانها، گروهها و کشورها همه شخصیتی دارند که نسبتاً با ثبات است.
منظور از شخصیت چیست؟ چقدر حوصله دارند؟ چقدر به دیگران گوش میکنند؟ چقدر
از یک تا صد یک موضوع را دقیق محاسبه کردهاند و نه آن که فقط تا ده بررسی
کرده و متوقف شوند. چقدر احساسی و هیجان زده هستند؟ چقدر به تأیید دیگران
نیاز دارند؟ چقدر علاقمندند تغییر کنند؟ چقدر زمان میبرد تا به یک موضوع
واکنش نشان دهند؟ میشود ده سال، بیست سال و یا بیشتر صبر کرد؟ شاید بتوان
گفت این ها مسائل فکری هستند، ولی در عین حال روحیه، درون و مزاج افراد و
کشورها را به نمایش میگذارند و همه نماد ضربالمثل معروف هستند که:
Character is destiny.
اما
ما در جهانی که زندگی میکنیم، مهمترین اصل در شخصیت افراد و کشورها،
اصل همکاری است. آن روی سکه همکاری، یادگیری است. دولت کرهجنوبی، یادگیری،
تولید، نوآوری، رقابت، اثرگذاری و همکاری شهروندان خود را اصل قرار داده و
با طیفی از روش ها، این خصوصیات را به یک شخصیت تبدیل کرده است. کره جنوبی
که بالاترین سرعت اینترنت در جهان را دارد، برنامه ریزی کرده تا پنج سال
دیگر (۲۰۲۰)، سرعت اینترنت را هزار برابر کند تا دانلود کردن یک فیلم دو
ساعته، یک ثانیه به طول انجامد. شرکت بوئینگ که امسال صد ساله میشود، برای
هواپیمای جدید ۷۷۷X خود با ۴۰۷ نفر مسافر از طرف شرکتهای هواپیمایی حوزه
خلیجفارس، ۹۵ میلیارد دلار سفارش گرفته است. صدها شرکت کوچک و بزرگ باید
با هم همکاری کنند تا این هواپیماها ساخته شود. یک شرکت دکوراسیون داخلی
در سیاتل با همکاری Nike، متخصصین خواب و مربیان ورزشی، طراحیهای جدیدی را
برای راحتی صندلیهای هواپیما ارائه نمود، ضمن این که وزن صندلی را از ۱۲
کیلو به ۴,۲ کیلو کاهش داد.
حس
و شخصیت همکاری، هماهنگی و تجانس با دیگران قبل از این که در فکر افراد
باشد در وجود ناخودآگاه آن هاست. بزرگ ترین سرمایه مردم شرق آسیا، شخصیت
همکاری آن هاست که در یک دوره ۲۵ ساله، قدرت مالی جهان را از غرب به آسیا
انتقال داده اند. در برابر شخصیت همکاری شرق آسیایی، شخصیت متوسط
خاورمیانهای است: شخصیتی که افراد متفاوت از خود را حذف میکند. مرتب
انسان ها را تقسیم بندی میکند. تبعیت افراد را میخواهد و نه همکاری با آن
ها را. خیلی با توانایی افراد کاری ندارد. به جای آن که از موفقیت دیگران
بیاموزد، به طور ناخودآگاه ناراحت میشود. شخصیتی که بیرون از خود درپی
دلایل ناکامی میگردد و عموماً غمزده، احساسی، هیجان زده و از همه بدتر
عصبانی است. این فضای آشفته باعث میشود که درصد قابل توجهی از خشونت، جنگ،
درگیری و قتل در سطح جهانی در این منطقه باشد و خارجی ها هم در این محیط
آلوده و تقابلی، به دنبال منافع مالی و سیاسی خود بگردند.
پیشرفت،
شخصیتی خاص میطلبد، کما این که فردی که پرخور است، روزی سه بسته سیگار
میکشد، حریمی برای خوردن قند و چربی نمیشناسد و ورزش نمیکند، نمیتواند
سالم باشد. کانون توسعهیافتگی، داشتن یک سیستم است. کانون سیستم، شخصیت
همکاری و یادگیری است. پیشرفت و توسعه یافتگی یک جامعه را نمیتوان خارج از
راستگویی و اعتماد به یکدیگر شهروندان آن تصور کرد. تا چنین شخصیتی به
صورت سیستمی/ ساختاری و نه گفتاری/ نصحیتی ساخته نشود، سرنوشتی به نام
پیشرفت و توسعه یافتگی رقم نخواهد خورد.
محمود سریع القلم
#از_منفی_به_مثبت
⭕️استرس
استرس می تواند به دو شکل متفاوت تجربه شود:
♦️دیسترس (Distress):
تجربه
مداوم غرق شدن در مسئولیت هاست. دیسترس حرکت در تونل مسائل است. بی آن که
انتهای تونل معلوم باشد. مانند مسائل مالی، تعارض در روابط بین فردی،
تعهدات بیش از حد، دست و پنجه نرم کردن با یک بیماری مزمن یا تجربه کردن یک
ضربه روحی شدید.
♦️یوسترس (Eustress):
نوعی
استرس مثبت و مفید است. در حالت یوسترس ما تحت فشار هستیم ، ولی این فشار
به ما انرژی و انگیزه می دهد تا مسئولیت هایمان را انجام داده و به
اهدافمان برسیم. تحصیل کردن، ازدواج با فردی که دوستش داریم، ترفیع شغلی و
تغییر شغل از جمله یوسترس های فشارزا اما مفید هستند. بنابراین استرس همیشه
مضر نیست. در واقع استرس می تواند ما را به سوی دادن پاسخ موثر به یک
موقعیت هدایت کند، (مثل اضطراب قبل از امتحان) این بدان معناست که شما می
توانید تصمیم بگیرید که استرس اثر مثبت یا منفی روی زندگی شما داشته باشد.
پژوهش
های عملی و تجربه های شخصی نشان می دهد که ما نمی توانیم موقعیت های استرس
آفرین را از زندگی حذف کنیم، اما می توانیم آن ها را مدیریت کنیم. استرس
هنگامی زیان آور است که شما توانایی کنترل آن را نداشته باشید.هنگامی که
استرس شدید، برای مدت طولانی ادامه پیدا کند، اثرات روحی- روانی. شدیدی
مانند افسردگی، عصبانیت، فقدان خلاقیت، مشکلات گوارشی، میگرن های شدید بر
انسان مستولی می گردد..