مهارت های زندگی مهارت هایی هستند که توانایی اجتماعی و روحی فرد را افزایش می دهند و موجب می شوند تا او بتواند به نحوی بهتر و موثرتر با مشکلات و دشواری های زندگی مواجه شود. هر قدر مهارت های زندگی فردی بالاتر باشد، او بهتر می تواند سلامت روان و رفتار خود را حفظ کند و به شیوه ای منطقی و کارآمد مشکلات پیش آمده را برطرف کند.
مهارت های زندگی قدرت سازگاری افراد را بالا می برد، شخص می توان مسئولیت های اجتماعی و شخصی زندگی را بهتر بپذیرد و توانمندی هایش را بروز دهدو از آسیب های ناشی از ناتوانی در حل مشکلات در امان بماند.
سازمان بهداشت جهانی مهارت های دهگانه ای را معرفی کرده است که هر کس باید این توانایی ها را برای داشتن زندگی فردی و اجتماعی موفق کسب کند:
۱- مهارت خودآگاهی
۲- مهارت همدلی
۳- مهارت روابط بین فردی
۴- مهارت ارتباط موثر
۵- مهارت مقابله با استرس
۶- مهارت مدیریت هیجان
۷- مهارت حل مسئله
۸- مهارتت تصمیم گیری
۹- مهارت تفکر خلاق
۱۰- مهارت تفکر نقادانه
مهارت خودآگاهی
مهارت خودآگاهی توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت هر فرد است. اگر هر فرد بتواند تصویری واقع بینانه از خود کسب کند و نیازها و تمایلاتش را به خوبی بشناسد، می تواند با حقوق فردی، اجتماعی و مسئولیت های فردی و اجتماعی اش آشنا شود.
مهارت همدلی
همدلی به این معنی است که فرد در هر شرایطی، چه خوب و چه بد، بتواند دیگران و مشکلاتشان را درک کند. به این ترتیب، دیگران را دوست دارد و دیگران نیز او را دوست دارند و به هم توجه می کنند که در نتیجه، روابط اجتماعی افراد با یکدیگر بهتر می شود.
مهارت روابط بین فردی
این مهارت، مشارکت و اعتماد واقع بینانه و همکاری با دیگران را مشخص می کند و موجب می شود تا روابط دوستانه ای را با دیگران ایجاد کند و دوستی های ناسالم را خاتمه دهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند.
مهارت ارتباط موثر
با کسب این مهارت، افراد می آموزند برای درک بهتر دیگران، به شیوه ای درست، به صحبت های آن ها گوش دهند. همچنین فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را با دیگران در میان بگذارد تا هم نیازهای دیگران و هم نیازهای خودش برآورده شود و در نتیجه ارتباطی رضایت بخش شکل گیرد.
مهارت مقابله با فشار عصبی
زندگی در دنیای مدرن با فشارهای روحی و روانی بسیاری همراه است. اگر این فشارها بیش از حد به طول بینجامد، بر زندگی افراد تاثیر منفی می گذارد و زمینه ساز بروز مشکلات جدی می شود. با آموختن این مهارت افراد هیجان های مثبت و منفی را در خود و دیگران می شناسند و سعی می کنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آن ها ایجاد نکنند.
مهارت مدیریت هیجان
هر انسانی که در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر می گذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.
مهارت حل مسئله
زندگی سرشار از مسائل ساده و پیچیده است. با کسب این مهارت بهتر می توانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ می دهند، از سر راه زندگی مان برداریم.
مهارت تصمیم گیری
برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیم گیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم گیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم گیری های او مشخص می کند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راه حل های موجود بهترین را انتخاب می کنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده می گیریم.
مهارت تفکر خلاق
تفکر یکی از مهم ترین مهارت های زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایده ای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواری ها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل می کنیم.
هنگامی که تفکر خلاق را می آموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راه حل های جدید بیابیم و مشکلات را به گونه ای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.
مهارت تفکر نقادانه
مهارت تفکر نقادانه موجب می شود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم. با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمی خوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر می کنیم و دقیق و درست تصمیم می گیریم و ارتباطات درستی برقرار می کنیم.
منبع: مجله موفقیت
دم نوش انار
این دم نوش بسیار گرم و نشاط آور است و مناسب برای فصل سرماست و از سرما خوردگی جلوگیری می کند .... واقعا خوشمزه است
مواد لازم :
انار دانه شده 1 عدد
لیمو ترش زرد 1 عدد
نبات به مقدار لازم
چوب دارچین به مقداری که عطر بگیرد
آب جوش 2 پیمانه
* به جای نبات می تونین از عسل هم استفاده کنید....
طرز تهیه :
همه مواد لازم را در قوری ریخته و آب جوش را روی آن می ریزیم
و می گذاریم تا خوب دم بیاید و به مرور رنگ دانه های انار خود را نشان دهد و هر از گاهی هم با قاشقی هم می زنیم
تا طعم همه مواد با هم ترکیب شوند
و در فنجان شیشه ای ریخته و میل می کنیم .... این نوشیدنی بسیار عطر خوبی دارد.
زندگی یک بطری پلاستیکی؛از تولید تا تولدی دیگر
در
سالهای اخیر مصرف نوشیدنی به خصوص آب از طریق بطریهای پلاستیکی یک بار
مصرف در جهان افزایش شدیدی یافته است. بدین منظور سالانه صدها میلیون بطری
پلاستیکی برای آب و انواع نوشیدنیهای دیگر در سراسر جهان تولید و به فروش
میرسند. برای تولید این بطریها نفت خام زیادی مصرف میشود. این بطریهای
پلاستیکی به خاطر قابلیتهایی چون "سبک و نشکن" بودن بسیار محبوب هستند.
اما بعد از پایان نوشیدنی چه بر سر بطری میآید؟
از آغاز تا پایان
کسی که یک بطری پلاستیکی آب میخرد، بخش اعظم هزینهای که پرداخت میکند، برای پلاستیک آن است. اما هزینهای که محیط زیست برای این بطری میپردازد، چقدر است؟ هزینههای تولید، پر کردن، برچسبزدن، حملونقل و انبارداری بطریها بالا هستند.
نفت برای آب
بخش اعظم بطریهای پلاستیکی از "پلی اتلین ترفتالات" (PET) تولید میشوند که برای آن نیاز به نفت خام است. در روند تولید نفت خام، حمل و نقل و بالاخره پالایش آن مقدار زیادی گازهای گلخانهای و سمی تولید و وارد اتمسفرمیشوند.
پلاستیک و قالب بطری
نفت پالایش شده اینبار به مقصد تولید کنندگان پلاستیک ترانسپورت میشود و در آنجا به پلاستیک خام (تصویر بالا) تبدیل میشود. تولیدکنندگان بطری، پلاستیک خام را ذوب و "بطری نمونه" را تولید میکنند. سپس شرکتهایی که مسئول پرکردن بطری پلاستیکی هستند، برمبنای نیاز و شکلی که میخواهند، داغ کرده و فرم میدهند.
تولید انبوه
بعد از فرم گرفتن، بطریها شسته و با آب معدنی پر و بعد از درب و برچسب گذاری وارد مرحله جعبهبندی شده و برای ترانسپورت آماده میشوند.
(عکس: در این کارخانه آب معدنی واقع در ایالت ساکسن آلمان، روزی یک میلیون و پانصد هزار بطری آب معدنی تولید میشود.)
تولید بطریهای پلاستیکی بدون نفت
امکان تولید بطری از "پلاستیک بیو" نیز وجود دارد. این پلاستیک از گیاهانی چون ذرت و نیشکر تولید میشود که به لحاط بیولوژیک قابل بازیافت است و میتوان پس از مصرف، آنرا به کمپوست تبدیل کرد. اما باید اشاره کرد که هر محصول "بیو" لزوما با طبیعت همخوانی ندارد. تولید بطریهای پلاستیک بیو به مقدار زیادی آب و زمینهای حاصلخیز کشاورزی نیاز دارند.
حمل و نقل و تولید گازهای گلخانهای
برای حمل و نقل بطریها نیاز به میلیونها لیتر بنزین و گازوئیل است. براساس تحقیقات صورت گرفته در اروپا از هر ۴ بطری یک بطری به وسیله کامیون، قطار و یا کشتی از مرز یک کشور خارج و به کشور دیگر وارد شده است.
منابعی که استفاده میشوند
براساس تخمین انستیتو پاسیفیک، برای تولید هربطری پلاستیکی سه برابر حجم خود بطری آب مصرف میشود. افزون بر این برداشت آب توسط کارخانههای تولید آب معدنی میتواند به کاهش سطح آب زیرزمینی در آن منطقه منجر شود.
تهدید دریاها و اقیانوسها
تقریبا ۶۰ میلیون بطری پلاستیکی (اندکی بیش از ۵۰ درصد بطریهای تولید شده) در اروپا بازیافت میشوند. بقیه بطریهای تولید شده به زبالهدانیها روانه شده و یا در دامن طبیعت رها میشوند. صدها سال طول میکشد تا این بطریها جذب طبیعت شوند. بطریهای پلاستیکی اکنون تبدیل به عاملی برای آلودگی محیط زیست و تهدیدی جدی برای دریاها و اقیانوسها شدهاند.
تبدیل پلاستیک به پول
از چند سال پیش در آلمان سیستم " گرفتن گرویی" برای بطریهای پلاستیکی ایجاد شده است. مصرفکنندگان میتوانند بعد از مصرف نوشیدنی، بطری پلاستیکی خود را به فروشنده بازگردانند و مبلغ ۲۵ سنتی را که بابت آن پرداختهاند، پس بگیرند. همه فروشندگان موظف به پس گرفتن بطریها هستند.
بطریهای ایرانی
با اینکه در سالهای گذشته مصرف آب و دیگر نوشیدنیها در بطریهای پلاستیکی یکبار مصرف با افزایش شدیدی روبه رو شده، اما هیچ طرحی برای جمعآوری و بازیافت آنها وجود ندارد.
طبیعت ایران
عدم بازیافت مواد پلاستیکی به معضلی برای محیط زیست و طبیعت ایران تبدیل شده و به آلودگی بیش از پیش دامن زده است.
(عکس: ساحل دریای خزر)
کوه پلاستیک
آمریکا بزرگ ترین مصرفکننده بطریهای پلاستکی است. اما اکنون چین نیز به رقیب سرسختی برای آمریکا در این زمینه تبدیل شده است. سالانه میلیاردها بطری پلاستیکی در چین تولید میشوند. این بطریها پس از مصرف در انتظار "تولدی دوباره" هستند.
تولدی دیگر
بطریهای پلاستیکی بازیافت شده بعد از خرد و ذوب شدن به شرکتهایی فروخته میشوند که میتوانند محصولاتی از این پلاستیک دوباره به دست آمده تولید کنند. یکی از پرفروشترین این محصولات "پتوهایی" هستند که در عکس دیده میشوند.
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - تهران
به گزارش جماران، آرمان نوشت:
محور اصلی اتفاق چند روز گذشته یعنی تجمع برای درگذشت مرتضی پاشایی این است که مرگ پاشایی به عنوان یک جوان که الگوی فرهنگی جوانان بوده ، آن ها را دچار اندوه فراوان کرده است. پاشایی به عنوان یک جوان 30ساله دهه شصتی به هر دلیل دار فانی را وداع گفته است، یک دهه شصتی است که نتوانسته در برابر بیماری دوام بیاورد و به بسیاری از آرزوهایش دست نیافته و پیش از آن که کامی از این دنیا بگیرد، ناکام از این جهان پر کشید و دلیلش سرطانی است که وجودش را بلعید.
متاسفانه مشاهده میشود خبرهای در رابطه با افزایش بیماری سرطان کم نیست و گویا این اخبار تمامی ندارد و به واقع «سونامی سرطان» هستی ما را تهدید میکند و هر روز مرگ را به خود نزدیکتر میبینیم.
چرا باید مرتضی پاشایی در 30 سالگی به دام سرطانی کشنده بیفتد؟! آیا زمان آن نرسیده که بنگریم با محیطزیست چه کردهایم؟
بهتر است واقعیات را درک کنیم و منشا استرسها و آلودگیها را بشناسیم و آن ها را درمان کنیم. لازم است دریابیم انواع پارازیتها میتواند بر سلامت اثر بگذارد. پاشایی در سن 30 سالگی فوت کرد و جوانان دهه شصتی خودشان را در پاشایی میبینند؛ کسی که به آرزوها و خواستههایش نرسید. هرجا آمدند خود را تخلیه کنند و ناراحتیهایشان را بیان کنند ،به نوعی با او آن ها مدارا نشد. مرتضی پاشایی به پیش آمد بهرغم انواع ناکامیها و مشکلاتی که گریبان اغلب دهه شصتیها را گرفته است و حال که چشم از این جهان بسته تمام آن مشکلات، جوانان امروز را با پاشایی همزیست و همصدا کرده است و نهایتا مرتضی پاشایی با مرگ خود صدای درونی جوانان دهه شصتی را برانگیخته است؛ آنان که بارها پیام دادهاند که ما را باور کنید؛ اما این پیام آن طور که باید شنیده نشده است.
جوانان خود را در یک هنرمند از نسل خود انتخاب کردهاند و این واقعیت حکایت از آن دارد اقداماتی که در طول سالهای گذشته تندروها برای تخریب بزرگان و شخصیتهای علمی و فرهنگی و هنرمندان انجام دادهاند، موجب شده امروز جوانان الگوی خود را تغییر دهند و این تنها میتواند یک دلیل داشته باشد و آن این که سال ها افراد مورد علاقه این قشر در معرض تخریب واقع شدهاند و نهایتا امروز جوانان به سراغ مرتضی پاشایی رفتند که شاید خیلی هم شناخته شده و مشهور نیست و این نشان میدهد که اگر شخصیتهای مورد علاقه جوانان مورد هجمه قرار بگیرند، آن ها به سراغ کسی میروند که از جنس خودشان است که حتی معروفیتی در حد بالا ندارد و با آن همذاتپنداری میکنند. به همین دلیل امروز مشاهده میشود که جوانان با فوت مرتضی پاشایی، جوانی از نسل دهه60 گرد یکدیگر جمع میشوند و سرود میخوانند و در غم از دست دادنش تجمعی بزرگ شکل میگیرد. پیامی که میتواند برای مخاطبان جوان نوعی پاسخ به آنچه به عنوان نگرش جوانان و همنوعان خود دارند، مورد دقت نظر قرار گیرد. پیامی که انتظار میرود به خوبی شنیده شود و برای ایجاد فضای مساعد برای تنفس جوانان از روش همانها به طور صحیح استفاده شود. پتانسیلی که میتواند در همه شرایط به نیروی آن ها تکیه کرد. نباید دیگر شاهد این باشیم که جوانانمان از عدمدرک صحیح توسط برنامهنویسان و برنامهریزان گلایه سر دهند. باید خواستههای جوانان را دراولویت قرار دهیم و با منش جوانی با آن ها روبهرو شویم .
با بلای سرطان چه کنیم؟!
یادداشت امیرمهدی ژوله:
ﻣﻦ ﻣﺮﺗﻀﻲ ﭘﺎﺷﺎﻳﻲ ﺭﻭ نمی شناﺧﺘﻢ. ﻧﻪ ﺍﺯ ﻧﺰﺩﻳﻚ،ﻧﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ. ﻧﻪ آﻟﺒﻮﻣﺶ ﺭﻭ می خرﻳﺪﻡ، ﻧﻪ ﺑﺎ ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﺍﺵ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ،ﻣﻦ ﻭﻟﻲ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺭﻭ می شناﺳﻢ،ﻫﺠﻮﻡ ﺑﻲ ﺭﺣﻢ ﻭﺑﻲ ﺍﻣﺎﻥ ﻭ ﺧﺎﻧﻤﺎﻥ ﺑﺮاﻧﺪﺍﺯﺵ ﺭﻭ ﻟﻤﺲ ﻛﺮﺩﻡ.
ﺩﻳﺪﻡ
ﺍﻳﻦ ﺳﺎل ها ﭼﻄﻮﺭ ﻫﺮﻛﺴﻲ ﺭﻭ می بینی ،ﺩﻭﺳﺘﻲ، آﺷﻨﺎﻳﻲ، ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺍﻱ، ﻓﺎﻣﻴﻠﻲ، ﻳﺎ
ﻋﺰﻳﺰﻱ ﺩﺍﺭﻩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺩﺭﮔﻴﺮ ﻳﻪ ﺟﺪﺍﻝ ﻧﺎﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎﺷﻪ.ﺳﺮﻃﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺩﻩ
ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻛﻤﺘﺮ می شنیدﻡ ﻭ می دﻳﺪﻳﻢ ﻭ ﺍﺯﺵ می دﻭﻧﺴﺘﻴﻢ ﺣﺎﻻ
ﻧﻘﻞ ﻫﺮ ﺟﻤﻊ ﻭ ﻣﺤﻔﻠﻲ ﺷﺪﻩ.
ﺑﻪ
ﻧﻈﺮﻡ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﻳﻦ ﺟﻮﻭﻥ ﻧﺎﺯﻧﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﺍین طوﺭ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪ،ﺍین طوﺭ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ،ﺍین
طوﺭ ﺣﻴﻒ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﻪ ﭼﻨﺪ ﺩﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﺎﺯﻧﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺮﻃﺎن ها
ﺣﻴﻒ ﻭ ﻣﻴﻞ ﻣﻴﺸﻦ،ﺑﻴﺎﻳﻢ ﺍﺯ ﺗﺴﻠﻴﺖ ﻫﺎ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻫﺎ ﻭ ﻫﺮﻛﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺮﺗﻀﻲ ﺭﻭ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ، ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺳﺖ ﺑﮕﺬﺭﻳﻢ ﻭ ﻳﻪ ﻛﺎﺭﻱ ﻛﻨﻴﻢ ...
ﻣﺜﻼ
ﻳﻪ ﻛﻤﭙﻴﻨﻲ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺑﺸﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺳﺮﻃﺎﻥ . ﺑﻌﺪ ﻫﻤﻪ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﻴﺎﺭﻥ ﺑﻪ ﻭﺯﺍﺭﺕ
ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﺤﻴﻂ ﺯﻳﺴﺖ ﺑﻪ ﻫﺮﺟﺎ ﻛﻪ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺍﻳﻦ ﺷﻴﻮﻉ ﻫﻮﻟﻨﺎﻙ
ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺗﻮ ﺍﻳﻦ ﺳﺎل ها،ﻛﺪﻭﻡ ﺍﻟﻮﺩﮔﻲ،ﻛﺪﻭﻡ ﺧﻮﺭﺍﻙ،ﻛﺪﻭﻡ ﺍﺏ ،ﻛﺪﻭﻡ ﭘﺎﺭﺍﺯﻳﺖ ،ﻛﺪﻭﻡ
ﻛﻮﻓﺘﻴﻪ؟؟؟؟ﺑﻌﺪ ﻫﻤﻪ ﻭﺍﺳﺘﻴﻢ ﭘﺎﺵ ﺗﺎ ﺍﺧﺮﺵ . ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻣﻮﻥ ﺩﻭﺳﺘﺎﻣﻮن.مرتضی ها و بچه ها ...بچه ها