افراد خلاق چه ویژگی هایی دارند؟
آیا افراد خلاق ویژگی های خاصی دارند؟ بررسی ها نشان می دهد که هرچند که افراد خلاق از هوش بالاتر از متوسط برخوردارند، اما برای این که فرد بسیار خلاق باشد، ضرورتا نباید نابغه باشد (نیکولز1972) افراد خلاق تازگی و بدیع بودن را ترجیح می دهند، پیچیدگی مسائل توجه آنان را جلب می کند و به قضاوت های مستقل می پردازند (بارون هارنیگتون )علاوه بر توانایی تمام کردن ، کامل کردن و یکی کردن افکار گوناگون در این افراد بیش از دیگران است.
افراد خلاق در یکی کردن تفکر کلامی با تفکر بصری(کرشنر ولجر1958) و تفکر منطقی و تخیلی (سالتر1980) سرآمد تر از افراد غیر خلاق هستند.
افراد خلاق بیشتر به وسیله علایق درونی به کارهای خلاق برانگیخته می شوند تا عوامل بیرونی همچون شهرت ، پول یا تایید دیگران، در واقع، وقتی دلایل بیرونی باعث انجام دادن کارهایی می شود که ذاتا جزو کارهای فکری خلاق به حساب می آید، ممکن است شخص انگیزه خود را برای انجام دادن آن از دست بدهد.
علاوه بر موارد فوق افراد خلاق ویژگی های دیگری نیز دارند که آن ها را از سایر افراد متمایز می کند.
این ویژگی ها عبارتند از:
1- افراد خلاق بخش عمده ای از وقت خود را صرف توجه دقیق به اطراف خود می کنند و از این طریق موضوعات تازه ای برای اندیشیدن می یابند.
2- افراد خلاق بسیار کنجکاوند و به طور مستمر در جست و جوی موضوعات پیچیده ، جدید و ناشناخته و عجیب هستند. به همین سبب آن ها در مقایسه با افرادی که از توانایی خلاقیت کمتری برخوردارند ، سوالات بیشتر و پیچیده تری را مطرح می کنند. این ویژگی را به سادگی در بچه ها می توان تشخیص داد.
3- حل مشکلات و مسائل به دست افراد خلاق از اصالت خاصی برخوردار است.
4- افراد خلاق انعطاف پذیرند و در ارائه راه حل و اندیشه بکر و بدیع آمادگی بسیار دارند(گلیفورد1959) آن ها با استفاده از این ویژگی ، توانایی تعقیب و دستیابی به راه حل مشکل را از راه های مختلف دارند.
5- افراد خلاق به استقلال و ناهمنوایی تمایل دارندو در مواردی که دستورهایی بر خلاف میل یا اعتقادات خود را دریافت کنند ،به سرپیچی از آن ها تمایل نشان می دهند. به این سبب اعمال مدیریت در مورد افراد خلاق بسیار دشوار است(کانجرو پیترسون1984) آن ها اگر چه به دستور گرفتن از دیگران اعتقاد ندارند ، نیاز مبرم به پذیرفته شدن را دارند ، زیرا این احساس برای آن ها آرامش خاطر دلپذیری ایجاد می کند. ضمنا آگاهی به این مطلب که اندیشه هایشان مورد قبول واقع شده است ، اتکا به نفس بسیاری در آنان ایجاد می کند.
6- افراد خلاق مسائل پیچیده را به مسایل ساده ترجیح می دهند و با علاقه مندی بسیار برای یافتن راه حل می کوشند.
7- بر اساس نظریه وایت(1969) افراد خلاق به رغم استنباط دیگران، بسیار فعال نبوده، با مقایسه با دیگران از هوش و ذکاوت خارق العاده نیز برخوردار نیستند. هوش یکی از پیش نیاز های خلاقیت است و پایین بودن درجه هوشی فرد معمولا به پایین قرار گرفتن ویژگی خلاقیت منجر می شود، اما هوش سرشار نیز دلالت بر خلاق بودن شخص نمی کند.
کرتاگنبرگ (1972) معتقد است که افراد با هوش پایین ، عمدتا از نظر خلاقیت نیز ناتوان اند و خلاقیت در افراد باهوش کمی بالاتر از میانگین بیشتر مشاهده شده است. در این مورد گرتزل(1962) معتقد است که اشخاص با هوش و ذکاوت در مدارج تحصیلی ، بسیار خوب عمل می کنند، ولی شاهد کیفی که دلالت بر خلاقیت آن ها بکند، بسیار کم است. به طور خلاصه پژوهشگران به یک رابطه یا همبستگی نسبتا کم بین هوش و خلاقیت دست یافته اند(آناستازی و شیفر1971،گتزل و جکسن1962)
8- مسائل و وضعیت هایی را می بیند که قبلا مورد توجه قرار نگرفته است و فکرهای بکری را ارائه می دهد. اصولا یک فرد خلاق بی تفاوت از کنار مسائل نمی گذرد و محیط پیرامون را همیشه با دقت مورد توجه قرار می دهد.
9- ایده ها و تجربیات حاصل از منابع گوناگون را به هم ربط می دهد و آن ها را بر مبنای مزیتشان بررسی می کند، زیرا ارائه فکر مشکل نیست ،بلکه ارائه فکر و ایده های سود آور ، مفید و با صرفه دشوار است.
10- معمولا چندین را ه ( بدیل ) برای هر موضوع می شناسد. به عبارتی، سلامت فکر دارند. یکی از مهم ترین ویژگی های افراد خلاق داشتن سلامت فکر است، به طوری که همزمان در مورد یک مسئله چندین فکر و راه حل را داشته باشد.
11- درباره پیش فرض های قبلی تردید می کنند و خود را به رسم و عادت محدود نمی کنند. از طرف دیگر استمرار حیات سازمان ها به بازسازی آن ها بستگی دارد، باز سازی سازمان ها از طریق هماهنگ کردن اهداف با وضعیت روز و اصلاح و بهبود روش های حصول این اهداف انجام می شود ، بدون بازسازی، سازمان نمی تواند دوام چندانی بیاورد و باز سازی هم جز از طریق نوآوری که خود ثمره خلاقیت است ، میسر نیست.
بنابراین سازمان ها برای ادامه حیات و بقای خود به باز سازی از طریق خلاقیت نیازمندند، خلاقیت در سازمان کار نیروهای خلاق است. این نیروهای خلاق در تمام سازمان ها به وفور یافت می شوند. هنر مدیر موفق در این سازمان ها شناسایی و به کارگیری آن ها برای بهبود و بازسازی سازمان است. ویژگی هایی که در این مقاله به آن ها اشاره شد، می تواند راهگشای بسیاری از مدیران باشد، چه بسا بعضی از این ویژگی ها در نگاه اول ضعف به نظر می آید . مدیران امروزی باید به این نکته توجه داشته باشند که موانعی برای بروز خلاقیت وجود دارد و بحث مفصلی را می طلبد و پرداختن به آن ها خارج از این مقاله است، اما مهم ترین آنها عبارتند از :
عدم اعتماد به نفس، ترس از انتقاد و شکست ، تمایل به همرنگی و همگونی و عدم تمرکز ذهنی و ... باید این نکته را قبول کنیم که همگی ما عادت زده ایم ، بنابراین مدیریت سازمان باید همیشه از بروز ایده ها و فکرهای جدید استقبال کرده و افراد خلاق را تشویق کند. برای این که خلاقیت به وقوع بپیوندد، باید چنان نگرشی وجود داشته باشد تا از پیشنهادهایی که مبتنی بر تغییر شرایط موجودند ، استقبال کند. یک نگاه سرد یا بهت زده رئیس به زیر دستی که پیشنهادی ارائه کرده است ، به وی می فهماند که دیگر از این نوع پیشنهادها ندهد. جدای از این که نظر مدیریت و زبان و ظاهر درباره خلاقیت چیست، طرفداری یا مخالفت می کند. ملاک اصلی برای پیشنهاد دهنده ، آن چیزی است که مدیر در عمل انجام می دهد، نه سخن او . متاسفانه در نظام اداری ما کم نیستند مدیرانی که خود را عقل کل می دانند و کارمندان را افرادی می دانند که مجبورند دستورات غیر منطقی آن ها را اجرا کنند . این مدیران یکی از مهم ترین موانع خلاقیت و نو آوری در نظام اداری اند که ان شا الله در برنامه سوم توسعه که یکی از مهم ترین محورهای آن تحول اداری است به این نکات نیز توجه شود و شایسته سالاری که همیشه غریب بوده این باریه آشنایی برای همه تبدیل شود.
خلاقیت چیست ؟
خلاقیت فرایندی است در برگیرنده فعالیت های که منجر به خلق ایده ، افکار و اشیا جدید می شود. بنابر نظر ژرژام ، پرینس خلاقیت یک توازن دایمی ، یک شگفتی غیر منتظره ، یک فاش سازی بر طبق عادت، یک تعجب آشنا، یک خودخوای سخاوتمندانه، یک ابتذال حیاتی ، یک آزادی منضبط، یک ثبات تحذیر کننده ، یک آغاز کردن مکرر، یک شادی مشکل ، یک قمار قابل پیش بینی ، یک تبلور زودگذر ، یک اختلاف متحد کننده، یک ارضا کننده پر توقع ، یک انتظار معجزه آسا و یک اعجاب عادت شده است.
می توان خلاقیت را به معنای تازه ، بی همتا و بهتر دانست . جویس وای کاف خلاقیت را تازه و مفید تعریف می کند.
خلاقیت دیدن همه چیزهای پیرامون ماست .همان ها که دیگران نیز می بینند، اما کمتر کسی قدریت ایحاد پیوند و ارتباط میان آن ها را دارد. بسیاری از نویسندگان و هنرمندان معتقدند که خلاقیت چیزی در برون فرداست. آن ها منبع الهام میان آن ها را دارد.
بسیاری از نویسندگان وهنرمندان معتقدند که خلاقیت چیزی در برون فرداست ، آن ها منبع الهام را در خارج از وجود شخص جست و جو می کنند.
در مقایسه ای تحلیلی، اسکات ویبت به این نتیجه رسید که ایده های جدید دیگر نیست، بلکه در پیوند ترکیبی و تطبیقی با ایده های دیگران پدید می آید . او معتقد است ، افرادی که از بهره هوشی بالاتری برخورداریند ، در زمینه هایی همچون کسب و کار، علم و هنر، در مقام مقلدهایی خلاق عمل می کنند . به دلیل این که ایده های آن ها تطبیقی با دیگر محصولات ، فرمول ها و سیستم ها شمرده می شود.
خلاقیت ، در ساده ترین شکل خود ، به معنی به وجود آوردن چیزی است که قبلا موجود نبوده است، به تعبیری ایجاد بی نظمی خود نمونه ای از خلاقیت است(ادوارد دوبونو)
هنگامی که در عناصری که خود نظم ویژه ای دارند ، آنتروپی ایجاد می کنیم، در واقع سیستم موجود درآن ها را دستکاری می نماییم، تا به نوعی سیستم جدیدی ایجاد کنیم. به این ترتیب ، برای این سامانه ، ارزش تازه ای پدید می آید. در نگاه به هنر نیز در واقع در می یابیم که هنرمندان با تولید محصولات هنری برخوردار از ارزش های نو، در واقع خلاقیت هنری خویش را به نمایش می گذارند.
البته در خور توجه است که تثبیت ارزش در فرایندهای هنری در گرو ارزیابی خلاقیت ها و توسعه بخشی مناست آن هاست.
وای کاف ، چهار ویژگی را برای افراد خلاق بر می شمرد:
1- آن ها تمایل به انجام ریسک و جرئت اشتباه کردن دارند.
2- آن ها تمایل دارند که افکار و احساساتشان را بیان دارند.
3- آن ها خوش خلق و شوخ طبع هستند.
4- آن ها بینش خود را پذیرفته و به آن اعتقاد دارند.
دیوید پکینز از دانشگاه هاروارد با صحه گذاردن بر ویژگی های چهارگانه قبلی ، چند ویژگی دیگر افراد خلاق را این گونه بر می شمرد:
5- برای یافتن نظم در موقعیت های آشفته ، خود انگیخته و آماده اند.
6- به مسائل غیر معمول و حل آن ها علاقه مند هستند.
7- علاقه مند به برپایی پیوندهای جدید و مبارزه با پیش فرض های سنتی اند.
8- آن ها از رهگذر آزمودن و داوری ، خلق ایده ها را قوت می بخشند.
9- آن ها بیش از آن که برای پاداش یا اعتبار تحریک شوند ، به خاطر خود موضوع بر انگیخته می شوند.
موانع بروز خلاقیت
هنگامی که در حال انجام دادن عملیاتی متفاوت با گذشته هستیم، گاهی احساس می کنیم که نجوایی از ذهنمان به ما هشدار می دهد که ما توانایی انجام این کار را نداریم. این مورد، یکی از عواملی است که مانع بروز فعل مورد نظر می شود. باید این نجوا را خاموش ساخت و توجهی به آن نکرد.
بتی ادواردز می گوید، گاهی ممکن است خود زبان مانع بروز افکار خلاقانه شود. یکی دیگر از موانع خلاقیت ، ترس از عدم پذیرش افکار از جانب دیگران است. این ترس منجر به ناتوانی فرد از انجام کارهایش می شود و قوه ابتکار را فرو می نشاند.
جوزف پیرس معتقد اس ، نتیجه فرهنگی شدن از دست دادن توانایی خلاقیت است. او بیان می کند که شایسته سازی فرهنگی ، هر آن چیزی را که خارج از محدوده پذیرش فرهنگی است، ناخوشایند می سازد. خلاقیت همیشه با هیپنوتیزم است. - حالتی شبیه به خلسه -.
در زیر موانع خلاقیت را به اجمال بیان می کنیم:
- ترس از خلاقیت
- نداشتن اعتماد به نفس
- حالت ذهنی ( برآورنده نگرش منفی)
- محیط به شدت نا آرام
- تقاضا برای دستیابی به نتایج فوری
- قوانین سخت
- تسلیم شدن به تنش، رویه ها ، باورها ، فشارهای درونی و انتقاد از خود.
چگونه می توان خلاقیت را ارتقا بخشید؟ امروزه مطالب بسیاری در کتاب ها و مقالات درباره چگونگی توسعه خلاقیت نگاشته شده است. اما محققان نشان داده اند که مهارت های مرتبط با خلاقیت ، عواملی هستند که می توان آن ها را آموخت.
ادوارد دوبونو بیان می دارد که شیوه های خلاق و روش مند گریز اندیشی ممکن است به منظور ایجاد ایده ها نو تغییرات مورد استفاده قرار گیرد. اصل عملی و اساسی این است که این گونه شیوه ها / ابزارها را می توان یاد گرفت و به کار برد. با این کار ، مهارت در تفکر خلاق را می توان گسترش داد . ارزش علمی و اهمیت شیوه ها گریز اندیشی ، البته به این معنی نیست که خلاقیت نمی تواند از منابع دیگری سرچشمه بگیرد.
در نظر گرفتن این نکته حائز اهمیت است ه خلاقیت از عواملی همچون سلامت فیزیکی ، داروها ، خواب و استراحت ، نور طبیعی و وضعیت روحی تاثیر می پذیرد.
کشکول مدیریت- مهندس حسین توکلی
تواضع (فروتنی)
کلام حق
وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا. (فرقان: 63)
و بندگان خداوند بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان، ایشان را طرف خطاب قرار دهند، پاسخی نرم گویند.
وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ. (شعرا: 215)
و با مؤمنانی که از تو پیروی میکنند، افتادگی کن.
اختران عصمت و ولایت
حضرت رسول(ص)
به راستی، تواضع بر بزرگی شخص فروتن، میافزاید. پس فروتنی کنید تا خداوند به شما بلندی بخشد. (پیام پیامبر، ص 599)
هرگاه فروتنان امت مرا دیدید، شما هم برای آن ها تواضع کنید و هرگاه متکبران را دیدید، شما هم به آن ها تکبر کنید که این مایه خواری و کوچکی آن هاست.
(ابی الحسین ورام بن ابی فراس المالکی الاشتری، مجموعه ورام، ترجمه: محمدرضا عطایی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1369، ص 374)
حضرت امیر(ع)
تواضع، مرد را برافرازد و تکبر، او را خوار سازد. (غررالحکم، ج 1، ص 5)
تاج فروتنی را بر سر نهید و تکبر و خودپسندی را زیر پا بگذارید و حلقههای زنجیر خودبزرگبینی را از گردن باز کنید و فروتنی را میان خود و شیطان و لشکریانش سنگر قرار دهید.
(نهجالبلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1378، ص 385)
امام صادق(ع)
پیشی گرفتن بر دیگران در سلام و درود، از فروتنی است. (خصال، ج 1، ص 10)
بدانید هر مؤمنی که در برابر زورمداری که مخالف آیین اوست، از روی آزمندی، فروتنی کند، خداوند او را به وی وامیگذارد و بر او خشم میگیرد. (پاداش نیکیها و کیفر گناهان، ص 624)
قند پارسی
هرکه گردن به دعـــوی افرازد دشمــن از هر طرف برو تازد
سعدی، افتادهای است آزاده کـس نـیایـد به جـنگ افــتاده
(دیباچه گلستان)
خاک صفت راه تواضع گزین خاکی و از خاک نیاید جز این
(وحشی بافقی)
تواضع گرچه محبوب است و فضل بیکران، نشاید کرد با هر کس که هیبت را زیان دارد.
(مواعظ سعدی)
آن کس که فروتن است، گیرندش دست آرند فراترش ز هر پایه که هست
و آن کو ز غرور و سرکشی باشد مست از پای در افتد آخـــر و گردد پست
(ابوالقاسم حالت)
حدیث دیگران
گاندی: شاخ پر بار سر به زمین مینهد و عظمت آن همچنان در فروتنی او جلوهگر است.
شکسپیر: تواضع، نردبان بزرگی و بلندی است.
ضربالمثل
آب زیاد، صدایش کم است. (مثل هندی)
Empty vessels make the most sound.
ظروف خالی بیشترین صدا را میکنند.
A high hanging bunch of grapes is sour.
خوشه انگوری که در بالاتر است، ترش است.
گر نکته دان عشقی، بشنو تو این حکایت
یکی قطـــــــره باران ز ابری چکیــد خجـــــل شد چو پهنـای دریا بدید
که جایی که دریاست، من کیستم چو او هست، حقا که من نیستم
چو خود را به چشــــم حقارت بدیـد صدف در کنارش به جــــــان پرورید
سپهــــرش به جایی رسانیــــد کار کـــه شـد نامــــــور لؤلؤ شاهــــوار
بلندی از آن یافت کو پســـت شــد در نیستی کــوفت تا هـسـت شــد
(بوستان سعدی، ص 101)
۲۴ویژگی مدیران بهره ور
آیا شما مدیر کارآمد و بهره وری هستید؟
آیا می دانید مدیران بهره ور چه ویژگیهایی دارند؟
به 24 ویژگی مدیران بهره ور که در پی می آید توجه کنید و هر کدام از این ویژگی ها را که شما دارید، علامت بزنید. این ویژگیها چنین اند :
1- فرهنگ سازمانی ؛ فرهنگ ملی و فرهنگ جهانی را به خوبی می شناسد و برای رسیدن به توسعه فرهنگی با دانایی عمل میکند .
2- به تمام زوایای کار و محیط پیرامون خود نگاه سیستمی و شبکهای دارد .
3- به نیازهای انسانی کارکنان توجه دارد و به ارزش های والای انسانی ارج مینهد .
4- کارکنان را به کاربرد طیفهای گوناگون دانش (خرد ؛ معرفت) تشویق میکند .
5- به هم افزایی ( سینرژی ) در فکر و عمل ؛ اعتقاد قلبی دارد .
6- زمینههای اصلاح نگرشها ،مهارت ها و افزایش دانش خود و کارکنانش را فراهم میآورد.
7- صلاحیتهای حرفهای و فنی دارد ( در خصوص حرفه خود ؛شانه به شانه آخرین فنون حرکت میکند )
8- در پی اصلاحات است و میداند اصلاحات را از کجا آغاز و در کجا متوقف کند .
9- مستمراً در پی شکوفایی استعدادهای خود و کارکنانش است .
10- برای روشن ماندن موتور سازمانش ؛ همواره خود انگیخته و پرانگیزه عمل میکند و کارکنان را انگیزه مند میسازد .
11-پیش قدم ؛ خود آغاز گر ؛ خود پیش برنده ؛ خود ناظر و خود ارزشیاب است و دیگران را نیز به این امر دعوت میکند .
12- رویارویی با مشکلات را دوست دارد و میخواهد قابلیتهای خود و کارکنانش را در این زمینهها بیازماید.
13- هدف گرا ؛ فرایند گرا ؛ پیشرفت گرا و توفیق گراست .
14- چشم انداز مشارکتی دارد و افکارش را با کارکنان در میان میگذارد و از اندیشههای خوب آنان برای ارتقای سازمان بهره می جوید .
15- موازنههای معقولی بین استعدادها و انتظارات ؛ قابلیتها ؛ امکانات و ....... برقرار می کند .
16- مدیریت اختلاف را به معنای واقعی میشناسد و برای مشاجرات از طریق مذاکره و تعامل عمل می کند .
17- کارها را به نحو اثر بخش واگذار میکند ( وظایف و مسئولیتها و اختیارات مناسب را به طور صحیحی ؛ منطقی و به روشنی تعریف می کند .
18- برای رفع تنگناها ؛ محدودیتها ؛ خلاءها و نارساییها ؛ بیوقفه میکوشد و فرصتها و تهدیدها را به خوبی می شناسد .
19- تدابیر پیشگرانه و تصحیح کننده را به خوبی تنظیم و اعمال می کند .
20- پیوسته بر پیشرفت کارطراحی؛ برنامه های عملیاتی ؛ بودجهها و هزینهها نظارت دارد و به هدایت مستمر ؛ نظارت مستمر وارزشیابی مستمر کلیه امور می پردازد .
21- نوآوری و خلاقیت را در تمام سطوح کارکنان تشخیص میدهد و زمینههای پرورش و گسترش این خلاقیتها را فراهم می آورد .
22- بحرانها را میشناسد و در اوقات بحرانی ؛ با شاخصها و پیچیدگیهای معلوم و نامعلوم ؛ با قاطعیت و مهارت برخورد می کند .
23- دربرنامهریزیهای راهبردی سازمان ؛ کارگروهی و بازخورد گرفتن از بدنه را یک اصل می داند .
24- به فن آوری ارتباطات ( ICT) و توسعه معقول و متناسب آن در سازمان معتقد است .
کشکول مدیریت
نسبت چاقی و لاغری
شاخص توده بدن، معیار مناسبی برای تعیین وزن مناسب شماست . شما در این سایت می توانید با ارائه وزن بدن (بر حسب کیلوگرم) و طول قد (بر حسب متر) تناسب وزن و قد خود را به دست آورید. نگران نباشید! میتوانید خیلی راحت با رفتن به اینجا ، شاخص توده بدن خود را حساب کنید.
اگر شاخص توده بودن شما بین ۱۸٫۵ تا ۲۵ باشد، در محدوده نرمال هستید،
اگر این عدد بین ۲۵ تا ۳۰ باشید، اضافه وزن دارید.
اگر عدد به دست آمده بیشتر از ۳۰ باشد، چاق هستید. چاقی هم درجه بندی میشود:
- بین ۳۰ تا ۳۵: درجه یک
- بین ۳۵ تا ۴۰: درجه دو
- بیشتر از ۴۰ : چاقی درجه سه یا مفرط
منبع:http://goldoni.blogsky.com/
100 نکته بسیار زیبا که در زندگی همه وجود دارد ..
۱ – افرادی که بیشترین وقت خود را صرف زندگی دیگران میکنند (مشاوره، راهنمایی و …)، از رسیدن به زندگی خود باز میمانند.
۲ – کسانی که میگویند: “من نباید این راز را فاش کنم، اما فقط به تو میگویم”، دقیقا راز شما را نیز به همین صورت برای دیگران بازگو مینمایند.
۳ – گفتن حقیقت مهم است؛ این مهم نیست که ما راست میگوییم و دیگران اشتباه میکنند.
۴ – هیچ هدفی بدون طی کردن مسیر و راه آن دست یافتنی نیست.
۵ – کسانی که سر خود را مانند کبک در برف فرو میبرند، در واقع لگد دیگران را به جان میخرند.
۶ – آنچه که در ظاهر هر شخص میبینیم، به ندرت دقیقا همان چیزی است که آن شخص واقعا هست.
۷ – جرات و شهامت این نیست که روبه روی شیر بایستیم، بلکه این است که بفهمیم چطور میتوان از شر او جان سالم بدر برد.
۸ – ما از همان اول پدر و مادر زاده نشدهایم، بلکه باید بیاموزیم که چطور میتوان پدر و مادر بود.
۹ – کلماتی که بر زبان جاری میگردند، قدرت خود را از ما گرفتهاند – از خود هیچ قدرتی ندارند.
۱۰ – افراد خردمند در سکوت به سر میبرند تا بیش از هر چیز صدای تمنای خود را بشنوند.
۱۱ – فرشته ها به زمین نمیآیند تا ببینند ما چه میکنیم ،بلکه میآیند تا به ما بگویند چه کار بهتر است انجام دهیم.
۱۲ – هیچ چیز مانند ارتباط و وابستگی با دیگران، با تمام وجود، به درد انسان نمیخورد.
۱۳ –در واقع ما هیچ چیز را کنترل نمیکنیم مگر رفتار و کردار و تصمیمات خودمان.
۱۴– هیچ کس نمیتواند ما را شاد کند جز خودمان. (اگر بخواهیم)
۱۵ – این یک اشتباه بزرگ است اگر از تجربیات خود درس نگیریم.
۱۶ – من هیچ چیز نمیدانم، به من بیاموزید؛ من هیچ چیز نمیشنوم، به من بگویید؛ من هیچ چیز نخواهم دید، به من نشان دهید – ما با هم پیروزیم.
۱۷ – پشیمانی از آن دسته چیزهایی است که ما به اشتباه آن را انتخاب میکنیم.
۱۸ – آنچه در قلب خود میپرورانیم، همان است که در زندگی ان دنیا در دستان خود داریم.
۱۹ – تنها به این دلیل که بذری را که کاشته ایم نمیبینیم، نمی توانیم بگوییم چیزی از اینجا بیرون نمیآید.
۲۰ – جنسیت واقعی وجود ندارد. هر کسی قسمتی از روحیات جنس مخالف را در خود دارد.
۲۱ – تجربیات شما، تجربیات شما هستند؛ شخصیت شما نیستند.
۲۲ – فرض کردنها از تنبلی ما در جستجوی حقیقت سرچشمه میگیرند.
۲۳ – هیچ کس به طور کامل بیطرف نیست.
۲۴ –خانوادۀ ما تنها جایی نیست که ما در ان متولد شدهایم؛ گاهی یک دست باز و رویی گشاده نیز ما را متولد میکند.
۲۵ – شما همیشه راه درست را نمیپیمایید.
۲۶ –فروتنی و تواضع، در واقع توانایی پذیرفتن خطاست.
۲۷ – توانایی یک مرد آن چیزی نیست که در جیبش دارد، بلکه آن است که بر دوشش دارد.
۲۸ – اگر شما یک قدم مثبت بردارید، کائنات ۱۰۰قدم به سمت شما میآیند.
۲۹ – اگر میخواهید بدی ها سرتان نیاید، نخواهید سر دیگران آید.
۳۰ – اگر میخواهید با حقیقت سر و کار نداشته باشید، همیشه در خیالات خود گم هستید.
۳۱ – فخرفروشی لباسی است که فقط تن احمقان میشود.
۳۲ – کسی که از همه بیشتر میداند، معمولا همان کسی است که کمتر حرف میزند.
۳۳ – هر کسی سزاوار ارزشمند شدن و معشوق دیگران بودن است.
۳۴ – هیچ کس جواب نهایی را به شما نخواهد داد، مگر خودتان.
۳۵ – شما تنها با ابزاری که دارید میتوانید عمل کنید، پس به دنبال ابزار جدید وقت خود را تلف نکنید.
۳۶ –اگر خطاهای خود را خطا در نظر نگیریم، آنگاه با هر خطا راهی اشتباه را کشف کردهایم.
۳۷ – این انسان ها هستند که به زندگی معنا میدهند و نه اشیاء.
۳۸ –همیشه سوالاتی هستند که جوابشان ناپیداست و به زودی جوابشان پیدا خواهد شد.
۳۹ –در حال حاضر نه آینده وجود دارد و نه گذشته، زندگی جاری است.
۴۰ – اگر بخواهید، اسکلت همیشه در کنج کمد منتظر شماست تا شما را بخورد.
۴۱ – وقتی صحبت میکنیم، صدای هیچ کس را نمیشنویم.
۴۲ – والدین نباید کوچک ترها را در برابر تصمیمات زندگی مسئول بدانند.
۴۳ – این که پدران ما چه کاره بودهاند، مهم نیست، مهم این است که ما چه خواهیم کرد و چه خواهیم شد.
۴۴ – اگر فکر میکنید که باید همین الآن بگویید، پس بگویید و اگر می دانید که باید کاری را الآن انجام دهید، پس انجام دهید.
۴۵ – هر تغییری نیاز به حرکت دارد.
۴۶ – کمک دیگران به معنای انجام تمام و کمال کار ما نیست.
۴۷ – این طور نیست که هر کسی شما را دوست بدارد، ولی شما میتوانید هر کسی را دوست داشته باشید.
۴۸ – اگر کاری را همیشه برای کسی انجام دادید، او هرگز آن کار را یاد نخواهد گرفت.
۴۹ – هیچ چیز بیشتر از خنده مسری و واگیردار نیست.
۵۰ – بهترین هدیهای که میتوان به دیگران داد، وقت و صبر خودمان است.
۵۱ - زیبایی محض با چشم قابل مشاهده نیست، بلکه با فکر و دل دیده میشود.
۵۲ – هر کسی بذر کمال را در وجودش دارا میباشد، اما کمتر کسی میتواند آن را پرورش دهد.
۵۳ – تنها راه پایان دادن به مشاجرهها، پیدا کردن یک راه حل است.
۵۴ – هر عملی که انجام میدهیم و هر حرفی که می گوییم به ما باز میگردد اما نه به گونهای که انتظارش را داشتیم.
۵۵ – اگر یک پله از نردبان شکست، با کمی زحمت پا را باید بالاتر گذاشت.
۵۶ – هرگز کلمات ناگفته را در اتاق دربسته محبوس نکنید.
۵۷ – هرکس بیش از آنچه خود را میشناسد ،هست.
۵۸ – از هر چه بترسیم، اسیرش میشویم.
۵۹ – نیازمندترین انسان ها حریصترین آن هاست.
۶۰ – آن چنان خیال کنید که گویا تا ابد زندهاید و آن چنان عمل کنید که گویا امروز میمیرید.
۶۱ –بخندید همچنان که نفس میکشید و دوست داشته باشید همچنان که زندگی میکنید.
۶۲ –هیچ کس نمیتواند بازگردد و شروعی جدید را رقم بزند، اما هر کسی میتواند شروع کند و پایانی خوش را بسازد.
۶۳ – مهم ترین چیزها در زندگی چیزی نیستند که قابل لمس باشند.
۶۴ – زیباترین عکس ها در اتاق های تاریک ظاهر میشوند؛ پس هر موقع در قسمتی تاریک از زندگی قرار گرفتی، بدان که طبیعت میخواهد تصویری زیبا از تو بسازد.
۶۵– برف سنگینی بارید؛ درختی شکست، درختی زیباتر شد.
۶۶ – زندگی مانند بازی حکم است، مهم نیست که دست خوبی نداشته باشیم، مهم این است که یار خوبی داشته باشیم.
۶۷ – از کوتهی ماست که دیوار بلند است.
۶۸ – از شیشۀ جلو به زندگی نگاه کنید، نه از آینۀ رو به عقب.
۶۹ – به خاطر ترساندن موش خانهات را آتش نزن.
۷۰ – هنر زندگی کردن، هنر نقاشی کردن بدون پاک کردن است.
۷۱ – بهترین لذت زندگی انجام دادن عملی است که دیگران میگویند نمیتوانیم.
۷۲ – هر روز از زندگی معجزه است. من روزم را هدر نمیدهم. من قدر معجزات را میدانم.
۷۳ – آرام بنشین. تقلا نکن. بهار میآید و سبزهها رشد میکنند.
۷۴ – این که چه میاندیشیم، چه میدانیم و به چه اعتقاد داریم مهم نیست. مهم این است که چه میکنیم.
۷۵ – از زندگی هر انچه لیاقتش را داریم به ما میرسد، نه آنچه آرزویش را داریم.
۷۶ – از آنجا که زندگی آینۀ وجود ماست، فقط با تغییر ما تغییر میکند.
۷۷ – ساعتی که خراب است، در هر روز دوبار زمان را درست نشان میدهد.
۷۸ – هرگاه در زندگی خانهای را از یخ ساختی، بر آب شدنش گریه نکن.
۷۹ – انسان های بزرگ بر این باورند که : یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت.
۸۰ – آرزوهایت را یک جا یادداشت کن و یکی یکی از خدا و کائنات بخواه. خدا و کائنات یادشان نمیرود اما تو یادت خواهد رفت آنچه را که امروز داری، آرزوی دیروزت بوده است.
۸۱ – برگ در انتهای زوال میافتد و میوه در انتهای کمال. بنگر که چون برگی زردی یا سیبی سرخ؟
۸۲ – اگرنتوانستی کسی را ببخشی، از بزرگی گناه او نیست، از کوچکی دل توست.
۸۳ – به کسی که در جستجوی حقیقت است، ایمان آور و به کسی که حق را یافته است شک کن.
۸۴ – ما آمدهایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم، نه به هر قیمتی زندگی کنیم.
۸۵ – هر کس چرای زندگی را یافت با هر چگونهای خواهد ساخت.
۸۶ –سخن نیک را از گویندۀ آن بگیرید، هر چند خود بدان عمل نکند.
۸۷ – ناتوان ترین مردم کسی است که نتواند دوستی پیدا کند و ناتوان تر از او کسی است که دوستان خود را از دست بدهد.
۸۸ – چون عقل کامل گردد، سخن گفتن کمتر شود.
۸۹ – صبحگاهان به جستجوی روزی درآیید که برکت و موفقیت در صبح زود نهفته است.
۹۰ – به بار نشستن هر کار نیازمند ۱۰۰۰ روز صبر است.
۹۱ – راز موفقیت در این است که با طبیعت و کائنات هماهنگ باشیم و در مسیر موج های زندگی لذت ببریم.
۹۲ – موفقیت یک مسیر است و نه هدف.
۹۳ – موفقیت بیشترین و بهترین استفاده از آن چیزی است که هم اکنون داریم.
۹۴ – شکست موفقیت است، اگر از آن درس بگیریم.
۹۵ – موفقیت این نیست که هرگز اشتباه نکنیم، بلکه این است که یک اشتباه را دوبار مرتکب نشویم.
۹۶ – موفقیت دستیابی به آن چیزی است که میخواهیم و شادمانی خواستن آن چیزی است که بدست میآوریم.
۹۷ – موفقیت توانایی پرش از شکستی بر شکستی دیگر است بدون این که خسته شویم.
۹۸ – من میدانم که تمام هستی برای من خلق شده. پس نگران نیستم و تمام هستی را یار و یاور خود میبینم.
۹۹ – بازی زندگی بازی بومرنگ هاست. مراقب بومرنگ خود باشیم که به کدام طرف پرتاب میشود.
۱۰۰ – تفکر مثبت اساس هر موفقیت است.
منبع:http://marlik1.blogfa.com/post-90.aspx