شکر و سپاس
کلام حق
... وَاشْکُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ إِن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ. (نحل: 114)
و نعمت خداوند را سپاس بگزارید، اگر تنها او را میپرستید.
لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ. (ابراهیم: 7)
اگر سپاسگزار باشید، بر نعمت شما میافزاییم و اگر ناسپاسی کنید، بیگمان، عذاب من سخت است.
اختران عصمت و ولایت
حضرت رسول(ص)
کسی که کم را سپاس نگوید، بسیار را نیز شکر نمیگزارد و کسی که از مردم تشکر نمی کند، تشکر خداوند را نیز نمیگزارد. (پیام پیامبر، ص 555)
حضرت امیر(ع)
ناسپاسی و کفران نعمت مایه پیش آمدن مصایب و گرفتاریهاست. (الحکم الزاهره، ص 648)
امام صادق(ع)
برای تسکین خاطر و تخفیف اندوه خود، همواره به کسی نظر کن که نصیبش از نعمتهای الهی کمتر از توست تا شکر نعمتهای موجود را به جای آوری و برای افزایش نعمت خداوند شایسته باشی. (الحدیث، ج 2، ص 299)
در تورات آمده است: کسی که به تو نعمت داد، سپاسش گزار و به کسی که از تو سپاسگزاری کرد، نعمتش ده؛ زیرا با سپاسگزاری، نعمتها نابود نشود و با ناسپاسی، پایدار نماند. سپاس گزاری مایه افزایش نعمت و ایمنی از دگرگونی است. (اصول کافی، ج 3، ص 149)
امام جواد(ع)
نعمتی که سپاس گزاری نشود، مانند گناهی است که بخشوده نمیشود.
(الحکم الزاهره، ص 646)
قند پارسی
هر نفسی که فرو میرود، ممدّ حیات است و چون بر میآید، مفرح ذات. پس در هر نفسی، دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی، شکری واجب.
از دست و زبان که بر آید کز عهده شکرش به در آید
(دیباچه گلستان)
هر که بویش نیست، بی بینی بود بوی آن بوی اســـت کان دینی بود
چونک جویی برد و شـــــکر آن نکرد کفر نعــــــمت آن دو بینیش خـــورد
شکر کن مر شــــاکران را بنده باش پیش ایشان مرده شو، پاینده باش
(مثنوی معنوی)
نشان بندگی، شکر است، هرگز مردم دانا به نسپاسی ز حد بندگی اندر نیاجارد
(ناصر خسرو)
هم زبان از ثنای تو قاصر هم خرد در سپاس تو حیران
(ملامحسن فیض کاشانی)
فضل خدا را که تواند که شمار کرد یا کیست آن که شکر یکی از هزار کرد؟
(سعدی)
سپاس و شکر ایزد چون گزاریم مگر جان را به شکر او سپاریم
(نظامی گنجوی)
سپاس از جهاندار پیروزگر کز اویست مردی و بخت و هنر
(شاهنامه فردوسی)
حدیث دیگران
هرشل: یکی از راهای خوشبختی این است که شخص در برابر کوچک ترین نعمتها شکرگزار باشد.
ضربالمثل
Who gives not thanks to men, gives not thanks to God.
کسی که از بندگان خدا سپاس گزاری نکند، از خدا سپاس گزاری نخواهد کرد.
(من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق)
گر نکته دان عشقی، بشنو تو این حکایت
هرگز از دور زمان ننالیدم و روی از گردش آسمان در هم نکشیدم، مگر وقتی که پایم برهنه بود و استطاعت پایپوشی نداشتم. به جامع کوفه درآمدم دلتنگ. یکی را دیدم که پای نداشت. سپاس نعمت حق به جای آوردم و بر بیکفشی خود صبر کردم.
مرغ بریان به چشــــــم مردم سیر کمـــــتر از برگ تره برخان است
وآن که را دستگاه و شوکت نیست شلغــم پخته، مــرغ بریان است
(گلستان سعدی، ص 75)